به گزارش گروه دانشگاه ایسکانیوز، در تازهترین کرسی ترویجی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان، محسن زایندهرودی، دانشیار اقتصاد و عضو هیئت علمی دانشگاه، با محوریت «ارائه مدل جهاد علمی در بیانیه گام دوم» به تبیین اهمیت تولید علم و نظریهپردازی در حوزه اقتصاد پرداخت. این کرسی که به همت معاونت علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد برگزار شد، بر ضرورت تقویت تولید علم در راستای اهداف کلان نظام جمهوری اسلامی و استفاده سیاستگذاران از دستاوردهای علمی تأکید داشت.
زایندهرودی که بیش از ۱۷ سال سابقه مدیریت در سمتهای اجرایی، از جمله معاونت پژوهشی و مالی و اداری دانشگاههای آزاد کرمان و یزد را دارد، تاکنون پنج کرسی ترویجی و یک کرسی نظریهپردازی در زمینه توسعه و اقتصاد رفتاری ارائه کرده است. به گفته او، تولید علم و نظریهپردازی، بهویژه در اقتصاد که مستقیماً با معیشت مردم ارتباط دارد، از اهمیت حیاتی برخوردار است و بدون آن، سیاستگذاریها نمیتواند در مسیر صحیح قرار گیرد.
در این کرسی ترویجی، زایندهرودی با اشاره به بیانیه گام دوم و تأکیدات مقام معظم رهبری بر موضوع تولید علم، مدل بومی خود را معرفی کرد. این مدل که به تأیید شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز رسیده است، بر رابطه متقابل و ضروری میان تعادلهای سیاستی و تعادلهای فنی مبتنی بر مبانی نظری و ارزشی جامعه تأکید دارد. وی افزود: «تعادلهای سیاستی که اهداف کلان یک نظام را شکل میدهند، باید تابع تعادلهای فنی و مبانی نظری باشند که توسط نظریهپردازان ارائه میشوند؛ اما شرط تحقق این رابطه آن است که چارچوبهای فنی از ارزشها و ایدئولوژی جامعه نشأت گرفته باشد.»
مدل ارائهشده تحت عنوان «قانونمندی چهارم توسعه»، چارچوبی منسجم برای سازماندهی و مدیریت توسعه ارائه میدهد و نشان میدهد که موفقیت سیاستهای کلان بدون تولید علم و تئوریپردازی ممکن نیست. به گفته زایندهرودی، سیاستگذاران باید بستههای سیاستی ارائهشده توسط نظریهپردازان را به کار گیرند و این بستهها باید بومی و متناسب با نیازهای جامعه باشند تا اهداف توسعهای محقق شود.
یکی از نکات برجسته ارائه، تأکید بر پرورش نظریهپردازان دلسوز و مستقل است. وی گفت: «نظریهپردازان باید ویژگیهایی چون انگیزه، تخصص، صبر و استعداد داشته باشند تا بتوانند چارچوبهای علمی و شاخصهای کمی لازم برای تصمیمگیریهای کلان را فراهم کنند.» زایندهرودی افزود: «تولید علم نتیجه تلاش مستمر و علمی نظریهپردازان است که معادلات و چارچوبهای تئوریک را بر اساس مبانی ارزشی جامعه طراحی میکنند و امکان اصلاح روشهای سیاستگذاری را فراهم میآورند.»
او همچنین به نقش مؤسسات نظریهپردازی اشاره کرد. این مؤسسات، که اغلب در قالب موقوفه یا خیریه فعالیت میکنند، با حمایت مالی مستقل و آزادی فکری، زمینه تولید علم و پرورش نظریهپردازان را فراهم میآورند. به گفته زایندهرودی، هدف این مؤسسات ارائه معادلات علمی و چارچوبهای نظری است که سیاستگذاران بتوانند بر اساس آنها بستههای سیاستی کارآمد طراحی کنند و به اهداف کلان جامعه دست یابند.
زایندهرودی در تحلیل ضرورتهای علمی و تاریخی توسعه گفت: «تا زمانی که نظریهپرداز نداشته باشیم و به تولید علم نرسیم، نمیتوانیم جایگاه واقعی خود را پیدا کنیم. اینکه اکنون کجا هستیم و به کجا میخواهیم برویم، باید مبتنی بر مبانی نظری، شاخصها و معادلات علمی باشد.» وی افزود: «تولید علم، مبانی نظری و تعادلهای فنی پایه و اساس تصمیمگیریهای کلان اقتصادی و اجتماعی را تشکیل میدهند و نقش مهمی در بهبود عملکرد نظام اقتصادی ایفا میکنند.»
یکی از محورهای کلیدی این مدل، ارتباط دو سویه بین مبانی ارزشی و فنی است. تعادلهای فنی و چارچوبهای نظری باید از نظام ارزشی جامعه الهام گرفته شود و در عین حال، اهداف کلان سیاستی باید متکی بر این تعادلهای فنی و بستههای سیاستی باشد. زایندهرودی توضیح داد: «این الگو مشابه فرایند خلبانی است که بدون راهنمایی برج مراقبت نمیتواند به مقصد برسد؛ یعنی سیاستگذاران بدون استفاده از چارچوبهای نظریهپردازان، قادر به تحقق اهداف کلان نخواهند بود.»
وی همچنین گفت: «برای رسیدن به توسعه پایدار، فقط استفاده از قانونمندیهای توسعه کافی نیست؛ بلکه تفکر علمی و شیوههای استفاده از این قوانین نیز باید در جامعه شکل بگیرد.» بدون پرورش نظریهپرداز و تولید علم، هر سیاستگذاری صرفاً مبتنی بر سلایق شخصی خواهد بود و منافع ملی به خطر میافتد.
نقش دانشگاه و نظام آموزش عالی نیز در تولید علم و نظریهپردازی برجسته است. وی افزود: «دانشگاهها باید با پرورش متخصصان و نظریهپردازان، ابزارها و مبانی نظری لازم برای برنامهریزی توسعه را فراهم آورند.» نظریهپردازی، پرورش مکاتب فکری و تولید معادلات علمی از مهمترین مأموریتهای نظام آموزش عالی است تا جامعه بتواند به توسعه پایدار و تحولات همهجانبه دست یابد.
در بخش جمعبندی، زایندهرودی گفت: «بهرهگیری از تولید علم و نظریهپردازی برای رسیدن به توسعه پایدار ضروری است و تحقق اهداف کلان جامعه مستلزم استفاده از ابزارها و بستههای سیاستی مناسب است.» وی افزود: «این سیاستها باید شفاف، مبتنی بر مبانی علمی و چارچوبهای تئوریک باشند تا حد کیفی مشخصی برای ساختارهای جامعه ایجاد شود و مسیر توسعه هموار گردد.» تولید علم نتیجه تلاش مؤسسات نظریهپردازی است که به صورت مستقل و با تکیه بر مبانی ارزشی و ایدئولوژیک جامعه فعالیت میکنند و چارچوبهای علمی لازم برای اصلاح روشهای سیاستگذاری را فراهم میآورند.
وی تأکید کرد: «اهمیت این موضوع در حوزه اقتصاد به دلیل ارتباط مستقیم آن با معیشت مردم غیرقابل انکار است و اقتصاددانان توسعه باید با تکیه بر قانونمندیهای توسعه و تحلیل تاریخی، ظرفیتهای جامعه را شناسایی کرده و راهبردهای مناسب را طراحی کنند.» ساختار فرهنگی جامعه نقش حیاتی در تحولات سایر ساختارها و انعطافپذیری سبک زندگی دارد و نمیتوان بدون توجه به آن به توسعه واقعی دست یافت.
مطالعات تاریخی و تجربیات جوامع نشان میدهد که همیشه نیروهایی در برابر اصلاحات توسعهای مقاومت میکنند، اما با طراحی هوشمندانه و مهندسی شده، امکان مدیریت این مقاومتها و پیشبرد برنامههای توسعهای وجود دارد. وی گفت: «دستاوردهای نظریهپردازان باید کاملاً بومی و متناسب با ارزشها و نیازهای هر جامعه باشند تا سیاستگذاران بتوانند از آنها برای تحقق اهداف کلان و ایجاد توسعه پایدار استفاده کنند.» وی افزود: «ترکیب تولید علم، مبانی نظری و چارچوبهای تئوریک نه تنها مبنای تصمیمگیریهای کلان اقتصادی و اجتماعی را فراهم میکند، بلکه زمینهساز ایجاد تحولات اساسی و شکلگیری یک تمدن نوین اقتصادی و اجتماعی نیز خواهد بود و ظرفیتهای تاریخی جامعه را در مسیر توسعه فعال میسازد.»

خبرنگار: کوشا ساسانیان
انتهای پیام/