وی با بیان اینکه نظریات نقصان، سلطه و تفاوت در بین فمنیستها وجود دارد، افزود: این نظریات معتقدند که با وجود تفاوت زبان زنان و مردان، زبان زنان فرودستانه است. مهمترین نظریه در عرصه نقصان زبانی زنانه نیز نظریه لیکاف است؛ او معتقد است که زبان زنان ذاتا محتاطانه، منعطف و نشانه فرودستی آنان در عرصه اجتماعی است، یعنی زنان در زبانی که به کار میبرند کم اعتبارتر و ضعیفتر هستند.
باقریان با بیان اینکه در خطبه کوفه دو زنجیره واژگانی وجود دارد، گفت: یک زنجیره واژگانی با واژگان گریه کردن، اشک، ناله و زاری و ... با هم مرتبط هستند؛ تکرار معنادار یکسری واژهها مانند اشک، ناله و گریه که همه کنشی زنانه است نشان میدهد متن در خطبه کوفه، یک قطبیت دارد و در آن گروهی قرار دارند که با صفات زنانه بهم پیوسته شدهاند.
وی افزود: زنجیره واژگانی دیگر رسول خدا، اهل بیت(ع) و حامیان آنان هستند و بسامد بالای واژگانی خطبه کوفه نیز به این زنجیره تعلق دارد؛ تکرار و بهم پیوستگی واژگان هم معنا در خطبه کوفه سرانجام نشان میدهد متن خطبه کوفه حول دو محور مرکزی رسول خدا(ص) و ندامت، اشک، ناله و ... بنا شده است.
وی با اشاره به ضمایر خطبه کوفه، افزود: در ضمایر نیز دو ضمیر «ما» و «شما» بیشترین کاربرد را دارد؛ دال مرکزی ضمیر «ما» با محوریت پیامبر(ص) است و ضمیر غیر خودی با «شما» طرد شده است که با دال مرکزی ندامت است، لذا دو دال مرکزی با دو هویت انسانی و هویت کنش انسانی در خطبه کوفه قابل مشاهده است.
فلسفه تکرار ضمیر «شما»
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده اظهار کرد: ضمیر «شما» 13 بار تکرار شده است یعنی مهمترین مخاطب حضرت گروه غیر خودی است و ایشان با قراردادن خودشان در ذیل ضمیر ما، با کنشی زنانه از ضمیر شما فاصله گرفته است؛ لذا فرمودند: گریه کنید که به خدا سوگند شما سزاوار گریه هستید؛ این شما، همان شمایی است که حضرت از آن فاصله گرفته است.
باقریان با اشاره به گزارههای ارزشی در ساختار خطبه، اضافه کرد: گزارههای ارزشی که برای گریه در این خطبه به کار رفته است ذلیل، حقیر، کینه، تملق، وقیح و ... است که در دال گریه و اشک تقسیمبندی میشود؛ گزارههای ارزشی حول دال رسول خدا(ص) واجد گزارههایی چون پناه، یاور، فریادرس، مشعل و ... است. از مجموع گزارههای ارزشی مشخص است که گریه و زاری با وجود این ضمایر گروهی که توسط حضرت زینب طرد شده است واجد جنسیتی زنانه است.
این پژوهشگر با بیان اینکه در فرهنگ جاهلیت گزارههای ارزشی که برای ندامت استفاده شده، ارزشهای منفی بوده که به عرصه زنانه تعلق داشته است، اظهار کرد: در فرهنگ عربی جاهلی، خیانت و چاپلوسی از جنس زنانه است و حضرت با نسبت دادن این صفات به مردان کوفه نقد ساختار جنسیتی حاکم را رقم زدند، یعنی ایشان با نسبت دادن این صفات به مردان کوفه قصد دارند ساختار را بهم بزنند؛ در حقیقت استعارههای جنسیتی در کوفه قصد دارد ساختار کلیشهای فرهنگ عربی را بهم بزند. حضرت فرمودند: ای مردان خیانتکار و حیله گر، با توجه به اینکه خطاب به مردان است اما صفات، صفات جنسیتی است یا استعاره جنازهای با تزئینات نقرهای، استعاره زنانه است و زمانی برای مردان به کار رفته است، نشانگر فقدان اصالت مردانه ظاهری است یا استعاره دامن شما با عمل شما پاک نمیشود یعنی، شما به جای جهاد به گریه رو آوردید، استعاره چه جگری از رسول خدا(ص) دریدهاید، اشاره به هند جگرخوار دارد.
باقریان اضافه کرد: این استعارهها نمادین و در تاریخ جاهلیت نمادی از اقدامات زنانه بوده است؛ لذا استعارات نشان میدهند که حضرت زینب(س) بر سیاست بی عاطفه و بدون پشتوانه عملی مردم کوفه نقد کرده است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده به ساختار خطبه کوفه اشاره کرد و گفت: ساختار خطبه کوفه بر اساس خانواده اسلامی ترسیم شده و این خانواده، نه یک نهاد اجتماعی بلکه ساختار سیاسی است؛ طبیعتا ساختار خانواده واجد یک مرد و زن است که مرد، قوامیت و مسئولیت یک خانواده را بر عهده دارد؛ حضرت زینب(س) دنبال چینش ساختار سیاسی جامعه آن زمان بر اساس ساختار خانواده است؛ وقتی ایشان از استعاره دردیدن جگر رسول خدا(ص) سخن میگوید: یعنی شما کوفیان با سکوت خود و دشمنان امام حسین(ع) با ظلم خود، ساختار خانواده اسلامی و قوامیت خاندان اهل بیت پیامبر(ص) را مورد خیانت قرار دادید چون آنان با نوع رفتارشان یک حاکم نامشروع را به عنوان قوام بر مردم کوفه و بلاد اسلامی مسلط کردند و این کار از نوع خیانت زنانه است.
بازتعریف امامت در خطبه کوفه
وی افزود: حضرت زینب در این خطبه گفتمان سیاسی شیعه را حول مفهوم امامت بازتعریف کرده است و با نوع خطاب خودشان پذیرش حکومت یزید توسط مردم را محکوم کردند. خیانت هم مردانه و هم زنانه است اما خیانت کوفیان از نوع خیانت زنانه بود؛ زیرا ترجیح قوام نامشروع بر قوام مشروع بود.
باقریان با اشاره به ساختار خطبه شام، بیان کرد: اگر یکسری واژگان مانند راه بستن، عدالت، اسیر، حرمت، پرده، کوچاندن، مصیبت و بلا، غرامت، کنیزان و زنان و دختران را در خطبه شام کنار هم بگذاریم دال مرکزی اسارت به دست میآید که محور خطبه شام حضرت زینب(س) است؛ از تحلیل این خطبه واژگان خودی و غیرخودی استخراج خواهد شد که واژگان خودی با محوریت شهادت و واژگان غیرخودی با محوریت سرکوب و پیمان شکنی است و این دو با گفتمان مقاومت، ساختار خطبه شام را تشکیل میدهند.
باقریان افزود: خطابههای اهل بیت(ع) از جنس مردانه بر علل سیاسی و نظامی جنگ تمرکز داشت مثلا امام حسین(ع) در روز عاشورا خطاب کردند که چرا مرا میکشید؟ مگر من مالی از شما بردهام اما حضرت زینب(س) از کشته شدن حسین و اسارت اهل بیت(ع) بحث داشته و حالت مرثیهسرایی دارد و به پیامدهای عاطفی و اجتماعی جنگ پرداخته و گفتمان مقاومت را بازتاب میدهد و زبان مرثیهسرایی دارد.
گفتمان کفر و اسلام در خطبه شام
وی ادامه داد: حضرت با خطاب مستقیم، هژمونی دشمن را در مرکز قدرت خود به چالش کشید و در مقابل جایگاه اهل بیت(ع) را به عنوان گفتمان خودی برجسته کردند و این گونه، خانواده اسلامی را به عنوان الگوی بدیل حکمرانی معرفی کردند، لذا ساختار خطبه شام تقابل دو گفتمان اسلام و کفر است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با اشاره به مسئله جنسیت و زبان جنسیتی در این دو خطبه، بیان کرد: اصولا زبان و روایتگری زنانه از موضع ضعف و عاطفه تفسیر میشود؛ به خصوص اگر این روایت در بافت جنگ رخ دهد؛ اما تحلیل خطب حضرت نه از موضع ضعف، بلکه از موضع قدرت گفتمانی است، یعنی گر چه زبان جنسیتی در خطبه وجود دارد اما از جنس ضعف نیست و اهداف معنوی در برابر گفتمان مقابل دارد.
باقریان با اشاره به زبانشناسی لیکاف و تحلیل خطب حضرت با این مبنا، اضافه کرد: در این خطبهها بر خلاف نظر لیکاف، یک زن با وجود حفظ ویژگیهای جنسیتی، فعال و تأثیرگذار ظاهر میشود و گفتمان او نیز غلبه دارد؛ یکسری واژه مانند سقط، حجاب، بارداری و ... داریم که واژگان زنانه و برآمده از تجربیات زنانه است؛ نظریه جنسیت میگوید، اگر زنی از این واژگان استفاده کرد، قصد دارد هویت زنانه را در برابر گفتمان مردسالار پس بگیرد و صدای خاموش شده خود را بگیرد، در حالی که تحلیل خطبه حضرت زینب(س) نشان میدهد که ایشان دنبال بازشناخت هویت دینی است نه باز پسگیری هویت زنانه؛ هدف طرد قدرت نامشروع است؛ مثلا ایشان از واژه گشودن چهره به معنای هتک حرمت اهل بیت(ع) بهره بردند، نه هتک حرمت فردی. یا واژه دامن که نمادی از خلافت در خطب ایشان است، به هویت فردی نمیپردازد.
کارکرد سوگند در خطبهها
باقریان با اشاره به سوگندهای خطبههای حضرت زینب(س)، اظهار کرد: لیکاف معتقد است که زنان از سوگند زیاد استفاده میکنند تا حس فرودستی اجتماعی خود را جبران و سخنشان را به کرسی بنشانند اما وقتی قسم را در خطب ایشان مورد واکاوی قرار دهیم میبینیم مهمترین ویژگی این سوگندها، سوگند به مقدسات الهی و از نوع سوگند نسبت به ارزشهای عرفی نیست. این سوگندها کارکرد سرزنشی نسبت به گفتمان غیرخودی و باطل حاکم است نه از روی ضعف.
وی تأکید کرد: گاهی این سوگندها ابزار هژمونی است یعنی اصطلاح گفتمانی برای نامشروع کردن گفتمان حاکم است و یکسری هم برای اعتباربخشی به گفتمان حق است؛ لذا این سوگندها اهداف گفتمانی و متعالی دارد نه حس فرودستی اجتماعی و بازتولید فرودستی نیست لذا ابزاری برای مقاومت است.
وی در پایان با اشاره به قیود در متن خطبهها، اظهار کرد: لیکاف قیود تأکیدی و تشدید عواطف زنانه را نشانه ضعف زبان زنانه میداند در حالی که قیود در خطب حضرت، تأکید بر حقانیت گفتمان خودی، تقابل با نظام حاکم باطل و یا عواطف مخاطب را برمیانگیزد؛ بنابراین قیود هم ابزاری برای گفتمان مقاومت و هویت دینی است. افعال زنانه در خطبهها نیز واجد این نوع ویژگیها هستند نه صرفا بیان احساسات، عواطف و جامعهپذیری جنسیتی.
گزارش از علی فرجزاده
انتهای پیام