برای آنها که میخواهند اینگونه القا کنند که اسلام، زن را در کنج خانه محبوس کرده و به او فرصت حضور اثرگذار اجتماعی نمیدهد، سیره حضرت زینب(س) بهترین پاسخ است؛ بانویی که در عین زیست عفیفانه، حضور اجتماعیشان بهگونهای بود که تاریخ را وامدار خود کرد. زنی والامقام که کنشگری اجتماعی اثرگذار در عین عفاف و حجاب را به یادگار گذاشت. در این باره با خانم منور شایستهخو، مدیر مؤسسه علمی تحقیقی مکتب نرجس(س) گفتوگو کردهایم.
ما حضرت زینب(س) را بیشتر با نقشآفرینی در واقعه کربلا میشناسیم؛ پیش از آن، این بانوی بزرگوار از نظر کنشگری اجتماعی چگونه ایفای نقش کرده و اثرگذار بودهاست؟
با بررسی چند دهه زندگی حضرت زینب کبری(س) درمییابیم اصل هویت و مأموریت ایشان حضور اجتماعی به عنوان یک زن کنشگر اثرگذار بوده و هیچگاه شخصیتی منفعل و منزوی نبودهاست. اگر بخواهیم از ایشان به عنوان یک الگوی زن انقلابی و تحولآفرین یاد کنیم، در ابتدا باید دوران کودکی، نوجوانی و جوانی ایشان را مورد بررسی قرار دهیم. تربیت ایشان حاصل سه شخصیت برجسته است؛ خود نبی اکرم(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت علی(ع). البته برادران ایشان، حضرت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نیز بودند؛ یعنی این محیط، کانون شکلگیری هویت زندگی حضرت زینب(س) بود. در دوران خردسالی بینش در ایشان ایجاد و با معارف ناب تغذیه شد و حتی با اینکه خردسال بود کاملاً در محضر نبی اکرم(ص) آموزشهایی را با ظرفیت همان سنین دریافت کرد. همچنین خود حضرت زهرا(س) جلسات سخنرانی، تفسیر و پرسش و پاسخ داشت و حضرت زینب(س) همه آنها را مشاهده کرده و فرامیگرفت. در واقع پایههای علمی – تحصیلی ایشان اینجا استوار شد. پدر بزرگوار ایشان، امیرالمؤمنین(ع) نیز که به عنوان دروازه علم شهر پیامبر(ص) معرفی میشد، خطبهها، مناظرهها و معارف مختلف را به حضرت زینب کبری(س) به صورت مستقیم یا غیرمستقیم آموزش میداد. قدرت بیان و استدلال حضرت زینب کبری(س) ریشه در همین روحیه و تربیت دارد.
حضرت زینب(س) پیش از عاشورا و کربلا و در دوران کودکی و اوایل جوانی نیز با شهادت پدر و مادر، مصیبت دیده بود، این مصیبتها در ساخت شخصیتی ایشان چه تأثیری داشت؟
تجربیات اولیه زندگی حضرت زینب کبری(س) در مصائب وارد شده به ایشان روحیه صبر و استقامت را در ایشان شکل داد. منتها حضرت زینب(س) به تاریخ آموخت صبر و استقامت به معنای نشستن و غصه خوردن نیست، بلکه راه برونرفت از مسائل، مشکلات و مصائب را میتوانست پیدا کند و این امر به آموزشی بسیار ویژه احتیاج دارد. مصیبتهای وارده بر ایشان، رحلت نبی اکرم(ص)، شهادت حضرت فاطمه(س)، حضرت علی(ع)، امام حسن مجتبی(ع) و نقطه اوج آن امام حسین(ع) نشان میدهد زینب کبری(س) صبر عجیبی در برابر مصیبتها و مقاومتی شگفت در برابر ظلم داشتهاست. این صبر و استقامت ریشهدار بوده و ایشان از همان سن کودکی آن را آموخته بود.حضرت زینب(س) در خانواده چه به عنوان دختر، چه به عنوان خواهر و چه به عنوان همسر، مسئولیتپذیر بود. حضرت پس از شهادت مادر بزرگوارش در امور خانه هم به پدر و هم به برادرانش کمک میکرد و اصلاً مدیر خانه بود.
حضرت زینب(س) در تلفیق ایفای نقش زن در خانه و کنشگر فعال اجتماعی چگونه مدیریت کرد و چه توفیقاتی داشت؟
کنش اصلی حضرت زینب کبری(س) این بود که در سیره ایشان عمل بر حرف ارجحیت داشت و رفتار ایشان الگویی برای دیگر زنان شد، حتی در مسئله ازدواج و تداوم مسیر آموزشی در این مبحث، تعادلی میان مسئولیتهای خانوادگی و شخصی خود ایجاد کرد. همسر ایشان نیز که از شخصیتهای برجسته و مهم بنیهاشم بود شرطی را که حضرت زینب(س) برای ازدواج گذاشته بود، پذیرفت. همه اینها نشاندهنده توانمندی جمع بین خانواده و فعالیتهای اجتماعی – سیاسی است؛ بنابراین اگر بخواهیم تبلور هویت یک مدیر، رهبر و راهبر را در دوران رشد خود ترسیم و جمعبندی کنیم، این است که دوران کودکی و نوجوانی حضرت دورانی برای آماده شدن برای مأموریتهای بزرگ تاریخی بهشمار میرفته که قرار بوده در کربلا رقم بخورد.
همه اینها کمک کرد او بتواند افتخاری عظیم را در صحنه کربلا بیافریند و به تعبیر امام سجاد(ع) عالمه شجاع، صبور و مدیری که ریشههای شکوفاییاش همه در دوران کودکی و نوجوانی نقش یافته و توانست در کربلا مصیبت و واقعه عظما را مدیریت و به نسل امروز منتقل کند. اگر امروز ما سر سفره واقعه عاشورا و کربلا نشستهایم، آن را مدیون حضرت زینب کبری(س) هستیم.
پس از واقعه عاشورای حسینی، حضرت زینب(س) چگونه نقشآفرینی کرد و حضور و کنشگری اجتماعی ایشان چه آثار و برکاتی در ابلاغ پیام آن واقعه تاریخی داشت؟
جدا از کنشگری حضرت زینب کبری(س) پیش از واقعه عاشورا، ما شاهد یک کنشگری از ایشان پس از این واقعه نیز بودیم که بحث رسانه شدن و ابلاغ پیام از جانب ایشان بود که در روزگار کنونی با توجه به تناسب فضاهای رسانههای مختلف به این الگو نیاز داریم. کنشهای حضرت زینب(س) یک عرصه اصلی، یک عرصه بحرانی و یک عرصه سرنوشتساز داشتند. درواقع حضرت به عنوان یکی از تکههای بزرگ پازل عاشورا نقشآفرینی میکند. ایشان در متن حادثه کربلا حاضر بوده و عزیزانش جلو چشمش یک به یک به میدان رفته و شهید میشدند که این بخش بیشتر در میان مردم شناخته شده است، اما از بخش استقامت و استراتژی و نقش ایشان در تقویت روحیه رزمندگان در آن وضعیت بحرانی و رویارویی مستقیم با دشمن به عنوان یک کنشگر اجتماعی – سیاسی کمتر صحبت میشود. اینکه یک زن مصیبتدیده که تمام عزیزانش جلو چشمانش پرپر شدند در مجلس ابنزیاد حضور پیدا میکند، اوج کنشگری سیاسی ایشان است. حضرت(س) در آن مجلس، مشروعیت نظام ظلم را زیر سؤال برد و هیمنه و هیبت دروغین حاکم ستمگر را شکست. این مسائل امروز باید برای زنان و مردان ما درسآموز باشد.
اصل کنشگری حضرت زینب(س) ایستادن در مقابل ستمگران و افشاگری درباره آنها بدون هیچ ترس و مصلحتاندیشی آن هم در زمان خویش است. حضرت زینب کبری(س) به ما آموزش میدهد نخست باید موقعیت را درست بشناسیم، دوم، اصلاً خودمان مطرح نیستیم، سوم، از هیچ کس نباید بترسیم و چهارم نه تنها مصلحتاندیشی نکنیم بلکه مصلحت بالاتر یعنی دین خدا، اهداف رسولالله(ص) و ائمه هدی(ع) را باید بسنجیم. این شیوه صحیح ایستادن در مقابل ستمگر و افشای او است، زیرا میداند اگر در اینجا افشاگری کند نه تنها عزت دین را خدشهدار نمیکند و رسالت برادر بزرگوارش را به حاشیه نمیبرد بلکه آنها را تثبیت میکند.
حضرت زینب کبری(س) یک کنشگری فرهنگی – تبلیغی نیز دارد که همین بازتعریف روایت و زنده نگه داشتن نهضت است. این امر یکی از وظایف سنگین بانوانی است که میخواهند زینبی زیست کرده و زینبی مقاومت به خرج دهند. دشمن قطعاً در پی نابودی و تحریف کربلا بود ولی حضرت زینب(س) با هوشمندی بسیار بالا به رسانه زنده نهضت کربلا تبدیل شد. او چه در مسیر کوفه، چه در مسیر شام و چه در مسیر برگشت، دشمن را به ستوه آورد. هر جا دشمن از دست ما زمینگیر شود یعنی ما به پیروزی و موفقیت دست یافتهایم. حضرت زینب(س) یک واقعه تراژیک را به یک انقلاب پایدار، مستمر و جاودانه تبدیل کرد که این خود قدرتمندترین شکل کنشگری فرهنگی – تبلیغی است.
ما برای تحقق الگوی سوم زن و رساندن زنانمان به جایگاه اجتماعی فعال چگونه میتوانیم از سیره حضرت زینب(س) الگوسازی کرده و آن را تبلیغ و ترویج کنیم؟
اینکه حضرت زینب کبری(س) را به یک مناسبت خلاصه کنیم، ظلم به ایشان است. ما حضرت زینب(س) را باید در طول یک زندگی برای یک فرد ترسیم و الزامات زینبی شدن را برای افراد جامعه بازگو کنیم. اینکه حضرت زینب(س) را صرفاً به عنوان یک پرستار خلاصه کنیم، ظلم به ایشان است. ما میتوانیم نگاه رسالتی به پرستاری داشته باشیم. اگر میخواهیم الگوی سوم زن را برای همگان جا بیندازیم، باید بگوییم حضرت زینب(س) در هر بخشی از زندگی خود نه تنها آن بخش را مخل بخش دیگر نمیدید بلکه همه را مکمل هم میدید؛ به همین دلیل حضور حضرت زینب کبری(س) یک حضور بسیار اثرگذار و مهم بوده است. بخشی از این رسالت، پرستاری بوده؛ آن هم نه به مفهوم ظاهری و لایه بیرونی و پوستهای، بلکه پرستاری به معنای سلامتی، آرامش، امید و ایثار بیمنت. در واقع اگر بچهها و زنان را جمع میکرد به آنها امید و مقاومت میداد، همان چیزی که امروز در غزه شاهد آن هستیم. به نظر من، الگوی عملی زینب کبری(س) در غزه کاملاً قابل مشاهده است، یعنی ما مشاهده میکنیم در میان آن بمبارانها و خرابیها، زنان زنده هستند و زندگی میکنند. در حقیقت با توجه به سیره ایشان، همهجانبهنگری در زندگی و همه ابعاد زندگی را با هم و مقوم هم دانستن میتواند به ما کمک کند ضمن اینکه عرصههای فردی و خانوادگی خود را حفظ میکنیم، در جامعه اثر شایستهای داشته باشیم.