
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، رویای نشستن بر صندلی دانشگاهی، صرفنظر از مقطع و رشته، اولین گام برای میلیونها جوان درمسیر تحقق آینده است. اما این آرزوی علمی، بیدرنگ با یک واقعیت مالی گره میخورد: ضرورت پرداخت هزینه ثبتنام اولیه به حساب سازمان سنجش آموزش کشور.
با توجه به حجم انبوه داوطلبان در آزمونهای مختلف، یک حساب و کتاب سرانگشتی نشان میدهد که سالانه مبالغی کلان از محل پرداختهای متقاضیان به خزانه این سازمان واریز میشود. در این میان، یک پرسش کلیدی و جدی مطرح است: سرنوشت نهایی این سرمایههای هنگفت که از جیب تکتک شهروندان وصول میشود، چیست؟ این گزارش خبری در ادامه، به سراغ پاسخ این ابهام رفته و جزئیات مصرف و چگونگی تخصیص این هزینههای ثبتنامی در سازمان سنجش را بررسی خواهد کرد.
گرانترین آزمونهای سنجش کدامند؟
از میان هزینههایی که سازمان سنجش از داوطلبان برای برگزاری آزمونهای مختلف دریافت میکند، گرانترین هزینهای که به چشم میخورد هرینه ثبتنام آزمون سراسری داوطلبانی است که حوزه امتحانی آنها در خارج از کشور قرار دارد، بهطوریکه داوطلب برای این آزمون باید ۶ میلیون تومان بپردازد؛ رقمی که با توجه به هزینه چهارمیلیون و ۳۲۰ هزار تومانی درسال گذشته، رشد ۳۹ درصدی داشته است. بعد از آن داوطلبان باید برای شرکت در آزمون سنجش استاندارد مهارتهای زبان فارسی که عمدتا شامل حال دانشجویان بینالمللی میشود نیز پنجمیلیون و ۱۰۰ هزار تومان بپردازند؛ رقمی که باز نسبت سال گذشته نیز همان رشد ۳۹ درصدی را داشته است.
پرهزینهترین آزمونهای بعدی را باید آزمون شفاهی دانشنامه تخصصی و فوقتخصصی پزشکی با هزینه دومیلیون و ۲۸۰ هزار تومانی، آزمون ملی دندانپزشکی، داروسازی و دستیار فوقتخصصی پزشکی با هزینه یکمیلیون و ۱۳۸ هزار تومانی دانست. البته آزمون زبان انگلیسی پیشرفته (الکترونیکی) با هزینه یکمیلیون تومانی هم در رده بعدی قرار دارد، اما به نسبت سال گذشته تغییری نداشته است. درمورد هزینههای آزمونهای سنجش ۱۴۰۵ نیز معاوناول رئیسجمهوراینگونه ابلاغ کرد، هزینه ثبتنام آزمون کارشناسیارشد ۷۰۵ هزار تومان، دکتری تخصصی ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان و هزینه کنکور سراسری ۴۰۰ هزار تومان تعیین شده است. هزینه آزمون استخدامی دستگاههای اجرایی نیز ۷۰۵ هزار تومان اعلام شد.
هزینههای سنجش برای پزشکان
وضعیت برای داوطلبانی که در ذیل دانشگاههای وزارت بهداشت تعریف میشوند، اما تفاوت اساسی دارد؛ چراکه درمجموع هفت آزمون برای داوطلبان رشتههای پزشکی وجود دارد که ثبتنام در هرکدام از آنها هزینه متفاوتی را شامل میشود و کمترین مبلغ به آزمون دکتری تخصصی پزشکی (پیاچدی) با مبلغ ۵۲۸ هزار تومان میرسد.
داوطلبان برای ثبتنام در چهار آزمون پذیرش دستیار تخصصی پزشکی و دستیار تخصصی دندانپزشکی، آزمون دانشنامه تخصصی و فوق تخصصی پزشکی، آزمون مصاحبه بررسی صلاحیتهای تخصصی پزشکی و دندانپزشکی و آزمون صلاحیت بالینی پزشکی عمومی هم کافی است ۵۸۷ هزار تومان بپردازند تا بتوانند در این آزمونها شرکت کنند.
البته باید این مساله را مدنظر قرار دادکه در دو آزمون صلاحیت بالینی پزشکی عمومی و دانشنامه تخصصی و فوقتخصصی پزشکی، هزینهها برای ثبتنام داوطلب در مراحل دوم و سوم به دو و بیش از دوبرابر هم میرسد. گرانترین هزینهها را هم باید مربوط به آزمون ملی دندانپزشکی، داروسازی و دستیار فوقتخصصی پزشکی و آزمون شفاهی دانشنامه تخصصی و فوقتخصصی پزشکی نسبت داد که به ترتیب یکمیلیون و ۱۳۸ هزار و دومیلیون و ۲۸۰ هزار تومان اعلام شدهاند.
سرنوشت بودجه عمومی سازمان سنجش کجا رقم میخورد؟
دوسال پیش یعنی سال ۱۴۰۲ رقم عجیب و غریب برای شرکت در آزمون دکتری، باعث شد تا بالاخره مسئولان سازمان سنجش دست به شفافسازی برای چرایی این مساله بزنند.
محمدحسین حاجیلو، معاون توسعه مدیریت و منابع این سازمان، وجود هزینههای بالا که برای داوطلبان مشهود نیست را دلیلی برای افزایش هزینههای مرتبط با آزمونها دانست. به گفته این مقام مسئول محاسبه این هزینهها با توجه به تعداد کد رشتههای امتحانی و هزینههای عمومی و اداری برگزاری آزمونها شامل تهیه کاغذ، سلفون و...، چاپ سوالات و پاسخنامهها، حقالزحمه طراحان سوال و عوامل اجرایی و هزینههای مراکز مجری برگزاری آزمونها در تهران و شهرستانها انجام میشود؛ هزینههایی که درست است نمیتوان آنها را کتمان کرد، اما با توجه به اینکه سازمان سنجش در قانون بودجه امسال، هزار میلیارد تومان اعتبار داشته و عملا دولت هزینههای مربوط به طراحی و انتشار آزمونها را برای سازمان سنجش تامین میکند، آنچه در میدان عمل میتوان دید، اینکه سنجشیها در کنار رقم قابل توجهی که از بودجه عمومی کشور دارند، با دریافت رقمهای نسبتا قابل توجه در آزمونهای کارشناسی و ارشد و هزینه بالا در مقطع دکتری، بیش از نصف هزینه دولت را برمیگردانند؛ اتفاقی که باعث شده عملا منابع مالی برگزاری آزمونها در بودجه ۱۴۰۲ حدود سه برابر رشد داشته باشد و به حدود هزار میلیارد تومان برسد.
اما در آخر
یکی از انتقادات ساختاری و دیرینهای که متوجه عملکرد سازمان سنجش آموزش کشور است، به فقدان مطلق شفافیت در فرآیندهای محوری و مالی این نهاد بازمیگردد. در بُعد عملیاتی و تخصصی، شاهد یک تاریکخانه مطلق در خصوص روند طراحی و اعتبارسنجی سؤالات آزمونهای سراسری هستیم. نه تنها هیچگونه اطلاعاتی در زمینه مکانیسمهای طراحی سؤالات، تعداد دقیق طراحان، سطح تخصص و صلاحیت علمی ایشان، یا روشهای تضمین امنیت و محرمانگی آزمونها منتشر نمیشود، بلکه هیچ معیار مشخصی برای ارزیابی عملکرد این تیمها وجود ندارد. این عدم شفافیت، اعتبار و اعتماد عمومی به نتایج آزمونها را تحتالشعاع قرار میدهد و فضای گمانهزنی و ابهام را تقویت میکند. از سوی دیگر، موضوع مدیریت منابع مالی سازمان سنجش، ابعاد پیچیدهتر و سؤالبرانگیزی به خود میگیرد. این سازمان از دو منبع اصلی تغذیه میشود: بودجه عمومی دولتی که سالانه از سهم بیتالمال به آن اختصاص مییابد، و درآمدهای هنگفت حاصل از ثبتنام داوطلبان در آزمونهای مختلف.
نکته حائز اهمیت این است که با وجود تخصیص بودجه قابل توجه عمومی، داوطلبان هر ساله مجبور به پرداخت مبالغ فزایندهای برای شرکت در آزمونها هستند. در کنار این افزایش تعرفهها، ابهام بزرگتر در مسیر هزینهکرد این درآمدها و بودجه عمومی نهفته است. با توجه به اینکه سازمان سنجش یک نهادحیاتی در نظام آموزشی کشور باید به طور شفاف پاسخگو سوالات و ابهامات باشد.
سازمان سنجش باید پاسخگو باشد که بودجه عمومی و درآمدهای حاصل از ثبتنام، دقیقاً در کدام بخشها صرف میشود. بهویژه آنکه بسیاری از طراحان سؤالات و عوامل اجرایی، نیروهای ثابت و رسمی سازمان نیستند که هزینههای حقوق و دستمزد مستمر و بالایی داشته باشند.