شناسهٔ خبر: 75476893 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

بحران گفتمانی کارگردان و آهنگساز در ساخت موسیقی فیلم چیست؟

تهران- ایرنا- آهنگساز فیلم «خدای جنگ» با اشاره به بزرگترین بحران گفتمانی کارگردان و آهنگساز در حین ساخت موسیقی فیلم گفت: در میان گروه‌های سینمایی و پس از تولید، پرچالش‌ترین همکاری با بخش موسیقی است و آهنگسازان، باید متوجه اهمیت کسره «موسیقیِ فیلم» باشند.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایرنا از ستاد اطلاع‌رسانی و ارتباطات چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، نخستین نشست تخصصی روز پنجم چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران پنجشنبه (یکم آبان) با عنوان «نقش گفتمان فلسفی در شکل‌گیری جهان صوتیِ فیلم» با سخنرانی مسعود سخاوت‌دوست آهنگساز و با اجرای وحید رونقی مجری و فیلمساز، در پردیس سینمایی ایران‌مال برگزار شد.

وحید رونقی در ابتدای نشست گفت: اینجا قرار است درباره موسیقی و جذابیت‌های موسیقیِ فیلم سخن بگوییم، «مسعود سخاوت دوست» سازنده نواهای دلنشینی است.

وی افزود: آهنگسازان معمولا می‌توانند ناامیدی و کسالت را به امید تبدیل کنند یا بالعکس و به این مفهوم، آدم‌های معجزه‌گری هستند، آقای سخاوت دوست نقش پررنگی هم در این دوره جشنواره دارد و آرم استیشن رویداد را که در این روزها ملاحظه کردید، این هنرمند سازنده موسیقی آن است.

همچنین مسعود سخاوت‌دوست در این نشست با طفره رفتن از تعریف موسیقی، درباره ادعا نداشتن موسیقی در حوزه انتقال مفاهیم اظهار کرد: موسیقی قابلیت انتقال مفاهیم را نه دارد و نه ادعایی دراین باره دارد، موسیقی ادعایی ندارد که می‌تواند بگوید آب را بیاور یا در را ببند چون دایره مشترک واژگان در موسیقی وجود ندارد، این درست است، اگر فکر کردید من موسیقی را تعریف می‌کنم، سخت در اشتباهید.

وی گفت: کسانی که در ذهن خودشان، موسیقی را تعریف کرده‌اند که آن را بلدند و از موضع‌شان کوتاه نمی‌آیند، آنها که نمی‌دانند هم در همین وضعیت بلاتکلیف رها می‌شوند، فقط یک راهنمایی به دوستان می‌کنم تا به سراغ موسیقیِ فیلم با آن کسره معروف برویم.

سخاوت‌دوست افزود: ما قطعه‌ای به نام «سکوت» اثر جان کِیج به مدت زمان ۴:۳۳ داریم و برای دیدن آن، من به همراه حدود ۴۰۰ نفر دیگر هزینه بلیط ۱۴ یورویی داده بودیم، نوازندگان به شکل ارکستر مجلسی نشسته بودند و نُت هم جلوی آنها بود، این قطعه ثبت‌شده است و کسانی که کنکور هنر دادند، می‌دانند که وجود دارد و دنیا هم روی آن مانور داده است، در این ۴:۳۳ ثانیه سکوت، نوازنده‌ها آرشه در دست می‌نشینند و تمام که می‌شود، همه باهم برگه نُت را ورق می‌زنند.

آهنگساز فیلم «در آغوش درخت» بیان کرد: اگر ارکستر بزرگ باشد، یک رهبر با چوب ایستاده است. قطعه که تمام می‌شود، چوب را پایین می‌آورد و رو به تماشاگران تعظیم می‌کند. این یک قطعه موسیقی است که ساعت‌ها می‌توانیم درباره آن صحبت کنیم. اگر بگویید تعریف شما از موسیقی، این قطعه، صدای باران، گروه‌های موسیقی مِتال و استاد شجریان را در برمی‌گیرد پس تعریف جامعی است، اگر این تعریف، این بخش‌های مختلف را که گفتم، شامل نشود، تعریف جامعی نیست بنابراین من در اینجا، موسیقی را تعریف نخواهم کرد.

وی درباره بزرگترین بحران گفتمانی بین کارگردان و آهنگساز در حین ساخت موسیقی فیلم اظهار کرد: با فرض اینکه کارگردان و آهنگساز نسبت به موسیقی، کارکرد و گستره آن تفاهم داشته باشند، حالا، وقت وقوع بزرگترین بحران گفتمانی شروع می‌شود. به نظر من، در میان گروه‌های سینمایی و در حوزه پست پروداکشن، پرچالش‌ترین همکاری با بخش موسیقی است. وقتی کارگردان، یک طراحی صحنه را نمی‌پذیرد، طراح صحنه با راحتی یا ناراحتی می‌تواند آن را تغییر دهد، درباره تدوین هم همین است و تدوینگر می‌گوید دراماتورژی اثر با کارگردان است پس لازم به تغییر است، در پشت صحنه هم همین شکلی است.

سخاوت‌دوست افزود: اگر همین حرف را به یک آهنگساز بزنید، ممکن است اخم او در هم برود چون کارگردان، علی‌القاعده ارکستراسیون و غیره را نمی‌شناسد و آهنگساز، درس آن را خوانده است، برخی آهنگسازان در مقابل این حرف، به صورت‌های مختلف جبهه می‌گیرند اما من طور دیگری فکر می‌کنم و می‌گویم که مهم نیست طرف هیچ چیزی از موسیقی نمی‌داند بلکه به آن گفتمان فکر می‌کنم‌، می‌گویم بگذار ببینم آن شخص با این الفاظ و ترمینولوژی نه چندان تخصصی چه می‌خواهد و من در اینجا، خودم را در مقام روانکاو می‌بینم. چرا موزیسین‌ها در مقابل اعمال این تغییرات جبهه می‌گیرند؟ آیا آهنگسازان، متوجه اهمیت کسره «موسیقیِ فیلم» نیستند؟ این کسره موجب می‌شود که آهنگساز انعطاف به خرج دهد و گفت و گو کند، فرق موسیقی با موسیقیِ فیلم در همین کسره روانشناختی است.

آهنگساز فیلم «صیاد» درباره ضرورت اعمال تغییرات مد نظر کارگردان در حوزه آهنگسازی، با صراحت از اشتباه نکردن کارگردان سخن گفت و افزود: کارگردان، اشتباه نمی‌کند! شاید جمله عجیبی باشد اما اینطور نیست و بیشتر توضیح خواهم داد. کارگردان، هیچ‌وقت در زمینه حس خودش نسبت به موسیقی اشتباه نمی‌کند، مثلا شما دارید درد می‌کشید و من هر چقدر نگاه می‌کنم، دردی در شما نمی‌بینم. نمی‌توان گفت آن شخص دارد اشتباه می‌کند چون آن حسی که آن شخص در آن لحظه دارد، همان درد کشیدن است.

سخاوت‌دوست گفت: واقعیت این است که احساسات و انتزاع در ساحت حس کردن اشتباه نمی‌کنند. یعنی وقتی کارگردان، یک نوع موسیقی را نمی‌پسندد، نمی‌توان به او گفت که از لحاظ فنی، من اینها را می‌گویم که تو آن موسیقی را دوست داشته باشی، نمی‌توان چنین مسئله‌ای را به لحاظ فنی فهماند چون در ساحت احساس داریم صحبت می‌کنیم. احساس به چه مربوط است؟ به روان و اگر آهنگساز، بخواهد با کارگردان ارتباط و گفتمان برای خلق جهان صوتی او برقرار کند، نخستین و آخرین چیز مورد نیاز او، احساس و ایجاد یک گفتمان روانشناختی است.

چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری بهروز شعیبی از ۲۷ مهر تا ۲ آبان ماه در پردیس سینمایی ایران‌مال در حال برگزاری است.