«خمینی مظلوم است، مظلومتر از بهشتی»؛ چون افرادی کماکان اسیر قطببندیهای کاذب هستند و نه تنها کتابها و فیلمهای مستند در پاسخ به شبهات خناسان را ملاحظه نمیکنند، حوصله خواندن این یادداشتها را هم ندارند و بر جهل مرکب خویش در مورد جنگافروزی امام مظلوم استوارند که برای این دسته از مخاطبان بی انصاف از خداوند متعال طلب عافیت میکنم اما از آنجا که هدف نگارنده از این سلسله یادداشتها یافتن کمهزینهترین و مطمئنترین راه برای برون رفت از همین قطببندیهای کاذب است، از نقد منصفانه و راهنمایی دلسوزان آئین و وطن استقبال میکند. اما در ادامه بررسی مفاد بیانیه امام خمینی(س) درباره آتشبس و خاتمه جنگ، یکی دیگر از توصیههای امام به جوانان تأکید بر ارتباط آنان با روحانیت و علمای متعهد اسلام و در عین حال نقد مدعیان دروغین روحانیت است:
«و نکتۀ دیگری که از باب نهایت ارادت و علاقهام به جوانان عرض میکنم این است که در مسیر ارزشها و معنویات از وجود روحانیت و علمای متعهد اسلام استفاده کنید؛ و هیچگاه و تحت هیچ شرایطی خود را بینیاز از هدایت و همکاری آنان ندانید. روحانیون مبارز و متعهد به اسلام در طول تاریخ و در سختترین شرایط همواره با دلی پر از امید و قلبی سرشار از عشق و محبت به تعلیم و تربیت و هدایت نسلها همت گماشتهاند و همیشه پیشتاز و سپر بلای مردم بودهاند؛ بر بالای دار رفتهاند و محرومیتها چشیدهاند؛ زندانها رفتهاند و اسارتها و تبعیدها دیدهاند؛ و بالاتر از همه، آماج طعنها و تهمتها بودهاند؛ و در شرایطی که بسیاری از روشنفکران در مبارزه با طاغوت به یأس و ناامیدی رسیده بودند، روح امید و حیات را به مردم برگرداندند و از حیثیت و اعتبار واقعی مردم دفاع نمودهاند؛ و هم اکنون نیز در هر سنگری از خطوط مقدم جبهه گرفته تا مواضع دیگر، در کنار مردمند؛ و در هر حادثۀ غمبار و مصیبتآفرینی شهدای بزرگواری را تقدیم نمودهاند.
در هیچ کشور و انقلابی جز انقلاب بعثت و رسالت و زندگی ائمۀ هدی ـ علیهم السلام ـ و انقلاب اسلامی ایران سراغ نداریم که رهبران انقلاب آنقدر آماج حملات و کینهها گردند. و این به خاطر صداقت و امانتداری است که در وجود علمای متعهد اسلام متبلور است. مسئولیتپذیری در کشوری که با محاصرهها و مشکلات اقتصادی و سیاسی و نظامی مواجه است کار مشکلی است. البته روحانیون متعهد کشور ما باید خودشان را برای فداکاریهای بیشتر آماده کنند؛ و در مواقع لزوم و ضرورت از آبرو و اعتبار خود برای حفظ آبروی اسلام و خدمت به محرومان و پابرهنگان استفاده کنند. و جای بسی سپاس و امتنان است که ملت رشید و دلاور ایران قدر خادمان واقعی خود را میشناسد، و فلسفۀ عشق و ارادت خود را به این نهاد مقدس در یک کلمه خلاصه میکند. علما و روحانیون متعهد اسلام هرگز به آرمان و اصالت و عقیده و هدف اسلامی ملت خیانت نکرده و نمیکنند.»
در عین حال نسبت به مدعیان دروغین در لباس دین نیز هشدار میدهند «البته تذکر این نکته لازم است که در تمام نوشتهها و صحبتها هر وقت نام «روحانیت» را به میان آوردهام و از آنان قدردانی نمودهام، مقصودم علمای پاک و متعهد و مبارز است؛ که در هر قشری ناپاک و غیرمتعهد وجود دارد. و روحانیون وابسته ضررشان از هر فرد ناپاک دیگر بیشتر است. و همیشه این دسته از روحانیون مورد لعن و نفرین خدا و رسول و مردم بوده اند؛ و ضربات اصلی را به این انقلاب، روحانیون وابسته و مقدس مآب و دین فروش زدهاند و میزنند. و روحانیون متعهد ما همواره از این بیفرهنگها متنفر و گریزان بودهاند.»
همچنین خطر مدعیان ملی گرایی دروغین را نیز یادآوری میکنند «من به صراحت میگویم ملیگراها اگر بودند، به راحتی در مشکلات و سختیها و تنگناها دست ذلت و سازش به طرف دشمنان دراز میکردند؛ و برای اینکه خود را از فشارهای روزمرۀ سیاسی برهانند، همۀ کاسههای صبر و مقاومت را یکجا میشکستند و به همۀ میثاقها و تعهدات ملی و میهنی ادعایی خود پشت پا میزدند. کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمیدانیم. ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند!»