شناسهٔ خبر: 75472344 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

در آیین رونمایی از کتاب «معماری هوشمند، شهر هوشمند» مطرح شد؛

هوشمندسازی؛ انتخابی اجتناب‌ناپذیر اما نیازمند مسیرسازی اخلاقی

سخنرانان در آیین رونمایی و نقد و بررسی کتاب «معماری هوشمند، شهر هوشمند» درباره الزامات، چالش‌ها و افق‌های پیشِ روی توسعه شهرها و ساختمان‌های هوشمند در ایران به بحث و تبادل نظر پرداختند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، در ادامه سلسله نشست‌های تخصصی «رواق تورق»، آیین رونمایی و نقد و بررسی کتاب «معماری هوشمند، شهر هوشمند» تالیف محمود گلابچی و سمیرا رحمتی، عصر روز سه‌شنبه (۲۹ مهرماه ۱۴۰۴) در سرای اهل قلم برگزار شد. در این برنامه، محمود گلابچی، زهره فرشی‌حقی و مبین علاقه‌مندان از اساتید و صاحب‌نظران حوزه معماری و فناوری به بیان دیدگاه‌های خود پرداختند.

از تاریخچه تا هشدارهای اخلاقی
محمود گلابچی سخنان خود در این نشست را با تأکید بر ضرورت بحث هوشمندسازی آغاز کرد و گفت: بحث هوشمند بودن یک امر ضروری در جامعه امروز ما و حتی در جامعه جهانی است. می‌دانم که اساتید مطلع هستند که هوش مصنوعی امر جدیدی نیست. ده‌ها سال است که ما با هوش مصنوعی آشنا هستیم. چند ماه قبل در یک مصاحبه تلویزیونی از من درباره هوش مصنوعی پرسیدند، گفتم من ۳۵ سال است در حوزه هوش مصنوعی کار تحقیقاتی انجام می‌دهم. آن مجری بلافاصله نقد مرا قطع کرد و گفت واقعاً ۳۵ سال است هوش مصنوعی وجود داشته؟ گفتم بله، من از ۳۵ سال پیش در فوق دکترا، در مقالات و پژوهش‌هایم روی هوش مصنوعی کار کرده‌ام.

وی اجزای تشکیل‌دهنده هوش مصنوعی را چنین برشمرد: اینتلیجنس، اکسپرت سیستم‌ها، نیورال نتورک، رباتیکس و کپتیو مدلینگ، همگی اجزای هوش مصنوعی هستند که سال‌هاست ما آن‌ها را می‌شناسیم. اما امروز هوش مصنوعی به متن جامعه ما و جامعه جهانی آمده و بخشی از زندگی روزمره مردم شده است. حالا لازم است که این دانش توسعه پیدا کند و از دانشگاه‌ها و قفسه کتاب‌ها به درون متن جامعه بیاید.

وی انگیزه تألیف کتاب را اینگونه توضیح داد: این تلاشی بود که ما باید انجام می‌دادیم، چرا که امروز رشته «ساختمان‌های هوشمند» در دانشگاه پارس و دیگر دانشگاه‌ها دایر شده است. ما موظفیم برای دانشگاه‌ها، برای درس‌ها و برای دانشجویان، منابع درسی تدوین کنیم. دانشجویی که امروز در رشته ساختمان هوشمند درس می‌خواند، قطعاً باید منابع درسی در اختیارش قرار بگیرد.

تشریح جزئیات و پاسخ به نقدها
گلابچی در بخش دیگری از سخنانش به تشکر از همکاران خود پرداخت و گفت: جای خانم مهندس سمیرا رحمتی امروز اینجا خالی است. این کتاب حاصل زمانی است که من درس «معماری هوشمند» را برای دانشجویان ارشد تدریس می‌کردم و ایشان نیز در آن کلاس با ما همکاری داشتند و جلساتی را درس می‌دادند. پس از آنجا این فکر شکل گرفت که این مباحث تبدیل به کتاب شود. متأسفانه به دلیل داشتن کلاس دکتری، امروز امکان حضور ایشان فراهم نشد.

وی افزود: در کتاب ما گفته‌ایم که یک شهر هوشمند حتماً در اجزای خود باید «مردم هوشمند»، «اقتصاد هوشمند»، «امنیت هوشمند»، «حمل و نقل هوشمند» و «اجتماع هوشمند» داشته باشد. ما نمی‌توانیم شهر هوشمند را بدون انسان‌های هوشمند تصور کنیم. سال‌های دور، وقتی طراحی شهر پرند شروع شد، من با مدیرعامل وقت شرکت عمران شهر پرند، آقای مهندس امیر نعمتی (از دانشجویان سابق) صحبت کردم و گفتم این شهری که قرار است ساخته شود، نمی‌خواهید هوشمند باشد؟ بعد از این صحبت، مطالعاتی به ضخامت یک کتاب در مورد «پرند، اولین شهر هوشمند ایرانی» تهیه کردم. حتی نقشه شهر را دیدم و در یکی از میدان‌های اصلی، زمینی را برای «مرکز شهر هوشمند» پیشنهاد کردم. اما افسوس که تغییرات سریع مدیریتی، مانع از تحقق این ایده شد.
او در توضیح دلیل نهایی نام‌گذاری کتاب گفت: اسم کتاب را به این خاطر «معماری هوشمند، شهر هوشمند» گذاشتیم که امروز رشته «ساختمان‌های هوشمند» وجود دارد و «معماری هوشمند» مخاطب بیشتری جذب می‌کند. کسی که می‌خواهد روی معماری هوشمند کار کند، با دیدن این عنوان، بهتر جذب می‌شود. هرچند که محتوای کتاب با عنوانش کمی تفاوت دارد و شش فصل آن به شهر و چهار فصل به معماری می‌پردازد.

وی سپس به یکی از چالشی‌ترین بخش‌های کتاب خود پرداخت: شهر هوشمند یک سویه ترسناک هم دارد. در شهر هوشمند، هر لحظه شما تحت کنترل هستید. سیستم می‌داند شما کجا هستید، چه می‌کنید، از کدام فروشگاه چه خریده‌اید. این گاهی با «حریم خصوصی» در تضاد است. گاهی ما دوست داریم کسی به ما کاری نداشته باشد.

گلابچی با ارتباط دادن این موضوع به زندگی امروز، هشدار داد: اما این چیزی است که اجتناب‌ناپذیر است. شما با همین گوشی موبایل خود، هر لحظه مکان‌تان معلوم است، ارتباطات‌تان قابل ردیابی است. ما در چنگال تکامل تکنیکی که خودمان ساخته‌ایم، داریم له می‌شویم. وقت ما، فرصت ما، عواطف ما، تماس‌های ما، همگی درگیر همین شبکه‌های مجازی است. این یک «تکامل تکنیکی» است که ما را اسیر خود کرده. شهر هوشمند نیز نمونه‌ای از همین است. در شهر هوشمند شما خواهی نخواهی کاملاً تحت کنترل قرار می‌گیرید.

وی در پایان این بخش با ارائه راه‌حلی امیدوارکننده گفت: نگرانی از هوش مصنوعی و شهر هوشمند همیشه وجود داشته و پاسخ آن هم پیچیده نیست. ما هر ابزاری را در دست «زنگی مست» بدهیم، از آن خطری برای جامعه ایجاد می‌شود. معنایش این نیست که نباید آن ابزار را فراهم کنیم، بلکه باید کاری کنیم که آن امکان در مسیر درست استفاده شود. باید برای آن «مسیرسازی اخلاقی» کنیم.

سفری شاعرانه از معماری سنتی تا شهرهای آینده

زهره فرشی‌حقی سخنان خود را با متنی ادبی و پراحساس آغاز کرد و گفت: امروز شما را به سفری می‌برم؛ سفری از دل تاریکی تا مرزهای آینده. سفری که در آن آجر و الگوریتم در کنار هم معنا پیدا می‌کنند. سفری از معماری سنتی ما تا شهرهای هوشمند.

سپس او به توصیف عصر حاضر پرداخت و ادامه داد: ما در دورانی زندگی می‌کنیم که دیوارها شنوا هستند، خیابان‌ها حرف می‌زنند و شهرها می‌توانند ما را بشناسند. اما سؤال اینجاست: آیا این همه هوشمندی به معنای بهتر زیستن است؟ آیا شهر هوشمند، شهر انسانی‌تری است؟

فرشی‌حقی در تعریف شهر هوشمند تأکید کرد: شهر هوشمند فقط شهری با سنسور و شبکه نیست. شهری است که می‌فهمد، می‌اندیشد و پاسخ می‌دهد. در چنین شهری، داده‌ها جان دارند. نور، دما، صدا، حرکت، همه و همه معنا پیدا می‌کنند.

وی به تحولات بنیادین اشاره کرد و افزود: تحولات فناوری در دهه‌های اخیر، مرز میان انسان، فضا و فناوری را از میان برداشته است. شهرهای امروز دیگر صرفاً مجموعه‌ای از ساختمان و خیابان نیستند، بلکه سامانه‌هایی هستند که می‌فهمند، یاد می‌گیرند و تصمیم می‌گیرند. در شهرهای هوشمند، داده و اطلاعات همانند خون در رگ‌های شهر جریان دارد.

او هدف غایی شهر هوشمند را چنین برشمرد: شهر هوشمند، شهری است که از فناوری‌های دیجیتال، داده‌های بزرگ و اینترنت اشیا برای بهبود کیفیت زندگی، مدیریت منابع، کاهش آلودگی و افزایش رفاه شهروندان استفاده می‌کند. باید بدانیم در چنین شهری، همه چیز به هم متصل است: ساختمان، خودرو، انرژی، چراغ‌ها و حتی مصالح.

فرشی‌حقی در ادامه به یک تمایز مهم اشاره کرد: نکته بسیار مهم این است که شهر هوشمند فقط «دیجیتال» نیست. در شهر دیجیتال، خدمات آنلاین ارائه می‌شود، اما در شهر هوشمند یا اسمارت سیتی، داده‌ها فهمیده، تحلیل و برای تصمیم‌گیری دقیق‌تر استفاده می‌شوند. الکترونیک اطلاعات را می‌فرستد، اما هوشمند می‌آموزد، تحلیل می‌کند و پاسخ می‌دهد. هدف نهایی شهر هوشمند، زیست‌پذیری بیشتر، کارایی بالاتر و پایداری طولانی‌تر است. چنین شهری نه تنها شهر الکترونیک، بلکه «شهر انسانی» است. شهری که شهروند در آن صرفاً مصرف‌کننده نیست، بلکه شریک در تولید داده‌ها و تصمیم‌گیری است.

او پایه‌های اساسی شهر هوشمند را اینطور برشمرد: پایه اساسی شهر هوشمند بر حکمرانی هوشمند، اقتصاد هوشمند، حمل و نقل هوشمند، محیط هوشمند و شهروندان هوشمند استوار است. پس باید بدانیم هوشمندی فقط در فناوری نیست، در انسان‌هایی است که با آگاهی از فناوری استفاده می‌کنند.

معماری هوشمند، قلب تپنده شهر

فرشی‌حقی در پاسخ به این پرسش که شهر هوشمند چگونه تولید می‌شود، گفت: پاسخ در معماری نهفته است. معماری هوشمند، در واقع قلب تپنده شهر هوشمند است. هر ساختمان مانند یک سلول زنده در بدن شهر عمل می‌کند.

او در ادامه به تعریف معماری هوشمند پرداخت: در معماری هوشمند، ساختمان فقط یک سازه نیست، بلکه یک موجود زنده است. ساختمان احساس دارد، درک دارد و واکنش نشان می‌دهد. در طراحی ساختمان‌های هوشمند، فضاها می‌توانند خود را با نیاز انسان و محیط تطبیق دهند. حسگرها، دما، نور، صدا، همه و همه به سیستم هوشمند متصل هستند و این سیستم با تحلیل داده‌ها، رفتار و فضا را تنظیم می‌کند.

این مدرس دانشگاه به نقش اطلاعات در معماری نوین اشاره کرد و ادامه داد: نکته بسیار مهم این است که معماری گامی فراتر از زیبایی برداشته است. در این نوع طراحی، اطلاعات به عنوان جزء چهارم معماری در کنار فرم، فضا و سازه قرار می‌گیرد. از ویژگی‌های بارز معماری هوشمند در ساختمان‌ها می‌توان به تعامل‌پذیر بودن، انعطاف‌پذیر بودن و فضایی-عملکردی بودن اشاره کرد. کنترل انرژی، آسایش حرارتی و قابلیت یادگیری از رفتار ساکنان از دیگر موارد بارز است. همچنین در طراحی ساختمان‌های هوشمند می‌توانیم از طراحی پارامتریک، بایونیک و طراحی الگوریتمی استفاده کنیم.

وی اضافه کرد: جالب است که در ساختمان‌های هوشمند از متریال‌های نوین و پوسته‌های هوشمند استفاده می‌شود که خود در برابر محرک‌های خارجی واکنش نشان می‌دهند؛ همانند شیشه‌های فتوکرومیک در برابر نور، شیشه‌های ترموکرومیک در برابر دما، بتن‌های فتوکالیستی در برابر آلودگی و غشاهای پویا در برابر باد. در واقع، پوسته ساختمان مانند پوست بدن انسان عمل می‌کند و تبادل حرارت، نور و هوا را تنظیم می‌کند.

آینده ایران در مسیر هوشمندی

فرشی‌حقی سپس به این پرسش کلیدی که «آیا ایران می‌تواند کشوری هوشمند با ساختمان‌های هوشمند و انسان‌های هوشمند باشد؟» پرداخت و با قاطعیت پاسخ داد: با افتخار می‌گویم، بله. ایران با بهره‌گیری از دانش، فرهنگ و فناوری می‌تواند شهرهایی بسازد که هم هوشمند، هم پایدار و هم انسانی باشد.

او پشتوانه این ادعا را چنین برشمرد: ایران با تاریخ غنی معماری و فرهنگ خود، فرصت‌های بزرگی دارد؛ اقلیم‌های متنوع، قابلیت بهره‌گیری از انرژی پاک، معماری بومی؛ مانند بادگیرها که نوعی تهویه طبیعی هستند، حیاط‌های مرکزی که نقش سیستم سرمایش طبیعی را دارند، قنات‌ها و دیوارهای خشتی که در زمستان گرم و در تابستان خنک‌کننده هستند و همچنین نیروهای جوان و خلاق که می‌توانند معماران و مهندسان توانمند آینده باشند.

فرشی‌حقی راهکار را در تلفیق سنت و فناوری دانست و گفت: کشور ایران می‌تواند بر بازآفرینی معماری اقلیمی سنتی با فناوری نوین، طراحی ساختمان‌ها و شهرها با سیستم هوشمند و مصالح نوین و تمرکز بر آموزش و انسان‌محوری جهت رفاه، آسایش و افزایش کیفیت زندگی متمرکز شود.هر شهری که فناوری را با فرهنگ، اقلیم و انسان‌محوری ترکیب کند، شهری زنده و الهام‌بخش خواهد بود. پس باید بدانیم هوشمندی واقعی، صرفاً نصب حسگر و نرم‌افزار نیست، بلکه به درک عمیق از رفتار انسان، فرهنگ و طبیعت نیاز دارد. شهر هوشمند بدون معماری انسانی، یک شبکه بی‌روح از داده‌هاست و معماری هوشمند بدون شهر هوشمند، چون جزیره‌ای منزوی در اقیانوس فناوری است.

وی در جمع‌بندی این بخش از صحبت‌های خود گفت: شهر هوشمند یک مسیر است، نه مقصد. مسیری به سمت رشد و آگاهی انسان در تعامل با فناوری و محیط. معماری هوشمند و شهر موفق، جایی است که انسان در مرکز آن قرار دارد و فناوری به انسان خدمت می‌کند تا تعامل میان انسان و فضا به حداکثر برسد. شهر هوشمند آینده‌ای نیست که در انتظار آن باشیم، بلکه مسیری است که همین امروز باید آغاز کنیم. هوشمندی نه در دستگاه‌ها، که در اندیشه و شخصیت نهفته است. تأکید بر تلفیق فرهنگ و فناوری، باعث به وجود آمدن شهری هوشمند با ارزش و اصالت فرهنگی خواهد شد.

پاسخ به نگرانی‌ها؛ آموزش، کلید رهایی از هراس
فرشی‌حقی در بخش دیگری از سخنانش و در پاسخ به هشدارهای گلابچی این مسئله محوری را بیان کرد: فرهنگ زمانی که به صورت کامل برای افراد، مهندسین، معماران و… آموزش داده شود که چگونه از این فناوری استفاده کنند، آنگاه این تکنولوژی بر ما غلبه نخواهد کرد، بلکه ما خواهیم بود که از آن استفاده می‌کنیم. به نظر من، آن حس ترس و هراس از فناوری، تنها در صورتی از بین می‌رود که ما آن آموزش را داشته باشیم.

وی بر فراگیری آموزش تأکید کرد و ادامه داد: حالا چه در مقاطع تحصیلی و چه برای کسانی که بیرون از محیط‌های دانشگاهی هستند. ما نمی‌توانیم فقط به آموزش دانشجویان بسنده کنیم که این مباحث را بخوانند. آموزش این مسئله به همه افراد توصیه می‌شود. هر فصل این کتاب یک دنیا دارد. جایی درباره اقلیم صحبت شده، جایی درباره معماری بومی، جایی درباره انسان‌محوری و جایی درباره حکمرانی هوشمند و اقتصاد هوشمند. یعنی این کتاب برای تمام افراد در قشرهای مختلف، و نه صرفاً معماران، مفید است.

این مدرس دانشگاه اضافه کرد: اگر ما معماری هوشمند، ساختمان هوشمند و شهر هوشمند داشته باشیم، اما حکمرانی هوشمند نداشته باشیم، به طوری که من به عنوان یک شهروند نتوانم این هوشمندی را درک کنم و همه چیز شفاف نباشد، یا شهری داشته باشیم که هوشمند نباشد ولی قرار باشد تمام سیستم‌هایش هوشمند عمل کنند، چنین چیزی قطعاً مورد تأیید نیست. پس همه اینها در گرو آموزش و نحوه استفاده و کاربرد آن‌هاست که به نظر من، آن ترس را از بین خواهد برد.

واکاوی ساختاری و افق‌های پیش رو

مبین علاقه‌مندان نیز در این نشست سخنان خود را با ارائه خلاصه‌ای از کتاب آغاز کرد و ضمن اشاره به یک ویژگی ساختاری مهم کتاب گفت: کتاب با مفهوم شهر شروع می‌شود که به نظرم اصل مطلب است. در این کتاب، هرچند عنوان با معماری هوشمند، شهر هوشمند شروع می‌شود، اما محتوای آن از کل به جزء می‌رود. بنابراین با «فرم شهر» شروع می‌شود. در فرم شهر، موضوعات جذابی فارغ از بحث‌های هوشمندی مطرح شده و سپس به مبانی شهرهای هوشمند پرداخته شده که از آن جمله اقتصاد، اجزا و الزاماتش است. در فصل دوم کتاب، به خوبی شباهت‌ها و سیر شهر الکترونیک، شهر هوشمند و شهر مجازی مطرح شده است. به نظر من یکی از نقاط عطف کتاب، این است که در یک مثلث متشکل از انسان، سیستم‌های فیزیکی و سیستم‌های دیجیتالی، این مو ضوع را مطرح می‌کند و این مثلث را به سمت پایداری (Sustainability) جهت می‌دهد.
وی افزود: در فصل چهارم به «IoT» (اینترنت اشیا) و ارتباطش با معماری و شهرسازی هوشمند پرداخته شده که تقریباً موضوعی است که امروز مصداق عینی در پشت سر ما دارد. در فصل پنجم، نمونه‌های موردی از شهرهای جدیدالتأسیس مانند «مصدر» در ابوظبی تا شهرهای تاریخی مانند بارسلون و آمستردام بررسی شده که تلاش کرده‌اند شهرهای موجود را به سمت هوشمندی ببرند. سپس در فصل ششم، این مباحث به گذشته و آینده ایران پیوند می‌خورد و گذری به شهرهای گذشته ایران شده که در زمان خود شهرهای پیشرو بودند. برای آینده ایران نیز، با توجه به شرایط اقتصادی، شاید احداث شهرهای جدید هوشمند غیرمنطقی به نظر برسد، اما در حوزه «هوشمندسازی شهرهای موجود و کلانشهرها» قطعاً ظرفیت وجود دارد و در کتاب نیز به آن اشاره شده است.

علاقه‌مندان ادامه داد: نویسندگان در فصل هفتم به آینده شهرهای هوشمند می‌پردازند که خود موضوع جالبی است؛ اینکه شهرهای هوشمند آینده به کجا خواهند رفت. در فصل هشتم، کتاب از بحث شهرهای هوشمند به «معماری هوشمند» برمی‌گردد. شاید از نظر ساختاری، اگر جای این دو بخش عوض می‌شد (یعنی از معماری به شهر می‌رسیدیم) نیز می‌توانست منطقی باشد.