شناسهٔ خبر: 75470777 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

مرور «بازتاب‌های رحلت اسرارآمیز» در سالروز درگذشت مصطفی خمینی؛

پایان اسرارآمیز زندگی سید مصطفی خمینی

صبح طبق معمول صبحانه آقا را بالابردم؛ دیدم آقا روی کتاب دعایشان خم شده‌اند. صدایشان کردم و گفتم آقا… آقا خوابتان برده… که دیدم جواب نمی‌دهند و زیر چشمشان هم به رنگ خرما شده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ سید مصطفی خمینی، فرزند ارشد امام خمینی (ره)، در ۳۰ آذر ۱۳۰۹ در شهر قم متولد شد. او تحصیلات دینی خود را از سنین کودکی آغاز کرد و در حوزه‌های علمیه قم به کسب دانش پرداخت. از سال‌های آغازین فعالیت‌های سیاسی امام خمینی، سید مصطفی نیز دوشادوش ایشان در مسیر مبارزه علیه رژیم پهلوی همراه با پدرش فعالیت‌های خود را آغاز کرد. سید مصطفی، به ویژه پس از دستگیری امام در سال ۱۳۴۲ سعی داشت نهضت اسلامی را فعال نگه دارد. در جریان فشارهای ساواک، او نیز بارها بازداشت و مدتی در زندان قزل‌قلعه تهران بود و پس از آزادی، به ترکیه تبعید شد. با این وجود، همواره در کنار پدر خود باقی ماند و در زمان اقامت امام خمینی در نجف، تلاش می‌کرد برقرای ارتباط میان امام و مردم را حفظ کند.

سرانجام، سید مصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶ به طور ناگهانی در منزل خود درگذشت. علت دقیق رحلت او مشخص نشد و همچنان مورد ابهام است. در گزارش پیش‌رو به گوشه‌ای از مبارزات سیاسی سید مصطفی خمینی پرداختیم؛ از آغاز فعالیت‌هایش در کنار امام خمینی، تا تبعید به ترکیه و در نهایت رحلتش.

نقش‌آفرینی در نهضت امام خمینی
آشنایی سید مصطفی خمینی با جریان‌های سیاسی فکری و مذهبی به قبل از آغاز نهضت امام خمینی (ره) باز می‌گردد. او به سبب آشنایی با سید مجتبی نواب صفوی در جلسات متعدد جمعیت فداییان اسلام شرکت می‌کرد و بیشترین تاثیر را از آنان داشت. سید مصطفی خمینی از سال ۱۳۴۲ به ویژه قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ به طور جدی و همه‌جانبه وارد مبارزه با رژیم پهلوی شد و تا پایان عمرش لحظه‌ای دست از مبارزه نکشید. به دنبال فعالیت‌ها و سخنرانی‌های ضد رژیم امام خمینی، رژیم شاهنشاهی درصدد دستگیری ایشان بود؛ و برای اینکه دستگیری امام خمینی با واکنش مردم و دسته‌های عزاداری مواجه نشود سعی کردند نیمه شب این اقدام را انجام دهند.

بنابراین شب دوازدهم محرم خانه امام را محاصره کردند و از دیوار منزل ایشان بالا رفتند. امام خمینی که آن شب در منزل پسر خود سید مصطفی بود؛ پس از سر و صدای ماموران از خانه بیرون آمدند و مانع ادامه رفتار ماموران شدند. به همین ترتیب امام را دستگیر و به تهران منتقل کردند. دستگیری امام، برای سید مصطفی مرحله‌ای جدید از نظر فعالیت‌های سیاسی رقم زد. او ابتدا مردم را از این جریان مطلع کرد و سپس پیشاپیش مردم راهی صحن حضرت معصومه (س) برای ایراد سخنرانی شد. در روز پانزده خرداد که مردم دست به اقدامات اعتراضی علیه فعالیت رژیم شاهنشاهی زدند؛ سید مصطفی در قم به کانون قیام تبدیل شده بود. او سعی می‌کرد مراجع قم را نیز به واکنش وا دارد و افکار عمومی را متوجه اقدام رژیم شاهنشاهی علیه امام کند.

پس از دستگیری امام توسط ماموران رژیم، مسئولیت‌های گوناگونی متوجه سید مصطفی شد. او از طرفی باید برای آزادی امام خمینی تلاش می‌کرد و از سوی دیگر شبکه نهضت اسلامی را فعال نگه می‌داشت. در نهایت در دوازدهم مرداد ۱۳۴۲ امام خمینی که در بازداشت موقت به سر می‌برد با دستور قضایی به خانه‌ای متعلق به ساواک منتقل شد. از آن تاریخ به بعد سید مصطفی خمینی در رکاب امام قرار گرفت و با ایشان رابطه مستقیم و بی‌واسطه پیدا کرد. در مدت اقامت امام در آن منزل، سید مصطفی عامل برقراری و تداوم رابطه مردم و مبارزان با ایشان بود.

سخنرانی ممنوعه و تبعید رهبران نهضت
با تصویب لایحه کاپیتولاسیون در ۲۱ مهر ۱۳۴۳، امام که به متن لایحه دست یافته بود تصمیم گرفت در ۴ آبان مصادف با تولد حضرت زهرا (س) به افشای این لایحه بپردازد. ایشان در میان جمعیتی از مردم سخنرانی خود را علیه تصویب این کاپیتالاسیون آغاز کرد. ساواک که متوجه این سخنرانی شده بود در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ امام را در منزلش دستگیر و در همان روز از طریق فرودگاه مهرآباد به ترکیه تبعید کردند.

سید مصطفی نیز پس از مطلع شدن از دستگیری امام به دیدار مراجع قم از جمله آیت‌الله مرعشی‌نجفی به قصد چاره‌جویی رفت. اما ماموران رژیم که از قصد و نیت او بویی برده بودند برای جلوگیری از شروع فعالیت‌های مبارزاتی‌شان به آن خانه هجوم بردند و سید مصطفی خمینی را دستگیر کردند. آن‌ها سید مصطفی را به تهران منتقل کرده و به مدت ۵۷ روز در زندان قزل قلعه بازداشت نگه داشتند. سرانجام او را پس از دو ماه آزاد کردند؛ اما این آزادی منوط به تبعید در ترکیه و عزیمت نزد پدرش بود.

رحلت ناگهانی و مشکوک آیت‌الله سید مصطفی خمینی
سرانجام، آیت‌الله سید مصطفی خمینی در سحرگاه یکشنبه اول آبان ۱۳۵۶ در سن ۴۷ سالگی در منزل خود در نجف اشرف به صورت ناگهانی رحلت کرد. باتوجه به اینکه امام خمینی (ره) اجازه کالبد شکافی پیکر را ندادند رحلت او تا به امروز به صورت ابهام‌آمیز باقی مانده است. او در شب اول آبان، برخلاف معمول، زودتر به خانه بازگشت؛ چرا که قرار دیدار با مهمانی داشت. در آن ساعت، همه اعضای خانه در خواب بودند و کسی متوجه رفت‌وآمد مهمانان سید مصطفی نشد. صبح روز بعد، صغرا، خادم منزل، طبق روال هر روز برای آوردن صبحانه به اتاق سید مصطفی رفت، اما با صحنه‌ای غیرمنتظره روبه‌رو شد. «صبح که طبق معمول صبحانه آقا را بالابردم؛ دیدم آقا روی کتاب دعایشان خم شده‌اند. صدایشان کردم و گفتم آقا… آقا خوابتان برده… که دیدم جواب نمی‌دهند و زیر چشمشان هم به رنگ خرما شده است.»

معصومه حائری، همسر سید مصطفی خمینی، دومین نفری بود که متوجه رحلت سید مصطفی شد. به گفته او سید مصطفی خمینی از سلامت جسمانی برخوردار بود و ناراحتی یا بیماری نداشت؛ بنابراین شایعه سکته قلبی او نمی تواند درست باشد. «پس از اطلاع خود را بالای سر او رساندم؛ دیدم دست‌های آقا مصطفی بنفش شده است و لکه‌های بنفش نیز روی سینه و سرشانه‌هایش دیدم. ایشان را بلافاصله با کمک آقای دعایی به بیمارستان انتقال دادیم. در آنجا به ما گفتند که حاج آقا مصطفی (ره) مسموم شده و دو ساعت است که از دنیا رفته است»

گرچه سخنان نزدیکان و شواهد سید مصطفی خمینی نشان‌دهنده رحلت مشکوک او بود اما تنها راه علمی که می‌توانست این مرگ مشکوک را اثبات کند کالبد شکافی بود. ولی امام خمینی (ره) اجازه این کار را ندادند. «عده‌ای بی‌گناه دستگیر می‌شوند و دستگیری این‌ها دیگر برای ما آقا مصطفی نمی‌شود». در نهایت، دستور تشییع و تدفین را صادر کردند. پیکر سید مصطفی را پس از غسل در رود فرات و طواف در حرم امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) به نجف بازگرداندند و روز دوم آبان ۱۳۵۶ در ایوان علوی حرم حضرت علی (ع) به خاک سپرده شد.

واکنش جهان اسلام به رحلت ناگهانی سید مصطفی خمینی
رحلت ناگهانی سید مصطفی خمینی کار را برای نزدیکان و خانواده ایشان در اعلام خبر فوت او به امام سخت کرده بود. عده‌ای معتقد بودند که به صورت غیر مستقیم امام را مطلع کنند؛ عده‌ای نیز می‌گفتند آیت‌الله خویی این خبر را به امام بدهند. سرانجام چند نفری از نزدیکان امام خبر رحلت سید مصطفی را به امام دادند؛ ولی واکنش ایشان برخلاف پیش‌بینی اطرافیان‌شان عادی بود. امام (ره) پس از شنیدن خبر؛ فقط سه بار «انا لله و انا الیه راجعون» را تکرار کردند. سید مصطفی برای امام به منزله ستون فقرات نهضت و امید آینده آن بود و علت این رفتار امام مایوس کردن دشمنان انقلاب و اسلام بود.

رحلت آیت‌الله سید مصطفی خمینی همچنین واکنش‌هایی را در ایران، عراق و کشورهای اسلامی در پی داشت. به دنبال انتشار خبر رحلت سید مصطفی خمینی؛ حوزه علمیه نجف و حوزه علمیه دیگر شهرهای عراق تعطیل شد و تعطیلی آن به صورت بی‌سابقه‌ای تا ده روز ادامه پیدا کرد و حتی تصمیم بر این بود که تا اربعین سید مصطفی ادامه داشته باشد که امام خمینی (ره) مخالفت کردند.

به محض رسیدن خبر رحلت سید مصطفی به ایران؛ حوزه علمیه و بازار قم تعطیل شد و عزاداری‌ها شروع شد. در تهران نیز واکنش‌ها مشابه قم بود. پس از اطلاع از خبر بازار تهران تعطیل و مجالس ختم متعددی برگزار شد. از جمله مجلس ترحیم مسجد ارک تهران که به همت بازاریان، تجار، دانشجویان، استادان، روحانیون و نیروهای مذهبی در تاریخ هشت آبان برگزار شد.

رحلت سید مصطقی خمینی علاوه بر ایران و عراق واکنش هایی در میان مسلمانان کشورهای مختلف جهان و کشورهای اسلامی ایجاد کرد. سید مصطفی در مدت حیاتش به ویژه در مدت اقامت دوازده ساله در عراق نقش ارتباطی بین مبارزان در سراسر جهان را داشت. بنابراین رحلت او بازتاب جهانی به خود گرفت و هزاران پیام تسلیت به امام خمینی ارسال شد.

در کشورهای اروپایی آمریکا و کانادا نیز بیشترین فعالیت و نقش را اعضای اتحادیه‌های انجمن‌های اسلامی دانشجویان ایفا کردند. اولین اعلامیه آن‌ها در نخستین روز رحلت سید مصطفی در اول آبان ١٣٥٦ بود در این اعلامیه اعلام کردند که همه واحدهای اتحادیه در سراسر اروپا آمریکا، کانادا و هند روزهای ششم و هفتم آبان ١٣٥٦ مراسم یادبود و فاتحه‌خوانی برگزار خواهند کرد. پس از انتشار خبر رحلت سید مصطفی در شهرهای کراچی، لاهور و کویته، پاکستان، افغانستان، بحرین، قطر و امارات متحده عربی نیز مراسمی برگزار شد. در کشورهای، فرانسه انگلستان و سوئد مسلمانان و مبارزان ایرانی مقیم آن کشورها بانی مراسم ختم و یادبود شدند. در این مراسم ها غالباً ساواک را عامل شهادت سید مصطفی معرفی کردند و از مقام مرجعیت و رهبری امام خمینی (ره) تجلیل کردند.

منبع:
__ کتاب بازتاب‌ها و پیامدهای رحلت اسرار آمیز، آیت‌الله سید مصطفی خمینی، به روایت اسناد انقلاب اسلامی
__ کتاب تبعیدی‌ها و تبعیدگاه‌های عصر پهلوی، رحیم روحبخش‌اله‌آباد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی