به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، صبح چهارشنبه آخرین روز مهر ماه سال جاری، پلیس آگاهی تهران بزرگ (آگاهی شاپور) بار دیگر صحنه حضور سارقان دستگیر شده و مالباختگان بود. در حیاط وسیع پلیس آگاهی، صفی از حدود ۷۰ سارق، با دستبندهایی به هم زنجیر شده، در کنار هم ایستادهاند. در آنسوی حیاط، مالباختگان با چهرههایی مضطرب، در کنار مأموران پلیس به اموال کشفشده نظیر کیف، طلا، گوشی، لپتاپ و.. خیره شدند.
آنچه از همه بیشتر نگاههای من را به خود جلب میکند، نه اموال کشف شده، که چهره متهمان جوان است. بیشترشان به سختی از مرز ۲۰ سالگی گذشتهاند؛ بسیاری نوجوان، و برخی از آنها حتی زیر ۱۸ سال هستند.
با مشاهده این صحنه اولین چیزی که به ذهنم خطور کرد چرایی این پدیده بود و این سوال به ذهنم متبادر شد که چرا سن وقوع جرم در کشور بهطور نگرانکنندهای کاهش یافته است؟ این مسئله بدون شک نشانه زنگ خطری جدی برای جامعهای است که در حال حرکت در مسیری است که نهاد خانواده در آن به تدریج کارکردهای اصلی خود را از دست داده و میدهد.
خانوادهای که از درون تهی میشود
کاهش سن ارتکاب جرم پدیدهای صرفاً اقتصادی یا انتظامی نیست؛ ریشههای آن در لایههای عمیقتر اجتماعی و روانی خانواده ایرانی نهفته است. کارشناسان معتقدند نهاد خانواده در دهه اخیر به دلایل مختلفی از ایفای نقش تربیتی و جامعهپذیرکننده خود فاصله گرفته است.
دکتر ابوالفضل اقبالی، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا و کارشناس حوزه خانواده، در گفتوگو با خبرنگار آنا توضیح میدهد:
یکی از کارکردهای بنیادین خانواده، تربیت و جامعهپذیر کردن فرزندان است. فرزندان، ارزشها و هنجارهای اجتماعی را از رهگذر خانواده میآموزند. اما امروز نهاد خانواده در ایران در این کارکرد دچار اختلال شده است.
وی معتقد است مجموعهای از عوامل ساختاری، روانی و فرهنگی در این اختلال نقش دارند؛ از فشارهای اقتصادی و نبود آرامش روانی والدین تا کاهش گفتوگوهای عاطفی در خانواده و فقدان مهارتهای ارتباطی میان والدین و فرزندان از جمله این عوامل است.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: وقتی والدین زیر فشار معیشتیاند و از صبح تا شب درگیر کار و استرس هستند، انرژی و آرامش لازم برای تربیت عاطفی فرزند از بین میرود. این خلأ به شکل پرخاشگری، انزوا یا بیاعتمادی در نوجوان بروز میکند.
رسانه و بازتولید خشونت در فضای بی در و پیکر مجازی
دکتر اقبالی در ادامه بر نقش فضای مجازی و رسانههای تصویری در تشدید این روند تأکید میکند:
متأسفانه خانوادهها سواد رسانهای کافی ندارند. فرزندان بدون هیچ نظارتی در معرض محتواهایی قرار میگیرند که سرشار از خشونت، نفرت و هیجانهای کاذب است. شبکههای خانگی و پلتفرمها برای جذب مخاطب از تصاویر خشن و روابط ناسالم استفاده میکنند و نوجوان در این فضا، خشونت را به عنوان بخشی عادی از زندگی میپندارد.
این کارشناس حوزه خانواده کاهش سن خشونت و بزهکاری در میان دهههشتادیها را دارای ارتباط مستقیم با الگوهای مصرف رسانهای آنها دانست و بیان کرد: بسیاری از نوجوانان در غیاب گفتوگو و نظارت والدین، از فضای مجازی الگو میگیرند، نه از خانواده.
بازسازی کارکرد تربیتی خانواده؛ راهی برای بازگشت
اقبالی در پایان گفتوگو با تأکید بر ضرورت حمایت همهجانبه از خانواده در ایفای نقش تربیتیاش میگوید:
برای بازگرداندن تعادل باید خانواده را از دو مسیر حمایت کرد؛ یکی حمایتهای معیشتی و اقتصادی، و دیگری آموزش مهارتهای ارتباطی و سواد رسانهای به والدین. اگر خانواده توانمند شود، جامعه نیز از خشونت فاصله خواهد گرفت.
صحنه صف سارقان نوجوان در حیاط پلیس آگاهی، تصویری تکاندهنده از واقعیتی پنهان در جامعه امروز ایران است.
فرزندانِ خانوادههایی که آرامش، گفتوگو و نظارت را از دست دادهاند، در خلأ تربیت خانوادگی، به دام خشونت و بزه میافتند.
این زنگ خطر نه فقط برای پلیس، بلکه برای همه نهادهای اجتماعی، آموزشی و فرهنگی کشور است؛ زنگ خطری که اگر جدی گرفته نشود، دهه بعد شاید شاهد کودکانی باشیم که پیش از آنکه فرصت زندگی پیدا کنند، در صف متهمان قرار میگیرند.
انتهای پیام/