به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا، «پسگشت» غرب به ۱۰ سال پیش و بازگرداندن تحریمهای آن مقطع علیه ایران، نشانه روشنی از بهانهجوییهای سیاسی تروییکای اروپاست و آلمان، فرانسه و انگلیس حداقل در نهادهای تصمیمگیر داخلی خود باید به این پرسشها پاسخ دهند که آیا جهان دهه سوم قرن بیستویکم با جهان دهه اول و دوم آن یکسان بوده و آیا ایران امروز همان ایران سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ است؟ پاسخ به این پرسش میزان کارآمدی اقدامات اخیر آنها در فعالسازی اسنپبک و بازگردان تحریمهای شورای امنیت را نشان خواهد داد. آنچه در دو سال اخیر بر نظام بینالملل گذشته حکایت از وقوع تغییرات مهمی دارد که شرایط را برای ایران هم به عنوان عضوی از این نظام، متفاوتتر از گذشته میکند.
شکنندهترین اجماع شورای امنیت
قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت علیه برنامهها و فعالیتهای هستهای ایران ۱۹ خرداد ۱۳۸۹ با ۱۲ رای مثبت و ۲ رای منفی و (یک عدم رایدهی) به تصویب رسید؛ با رای مثبت هر ۶ عضو دائم این نهاد.
مهرماه سال ۱۴۰۴ اما به قطعنامه «تداوم لغو تحریمها علیه ایران» از ۱۵ عضو، ۹ کشور رای مثبت دادند و ۲ کشور هم ممتنع. چین و روسیه به عنوان ۲ عضو دائم این نهاد قاطعانه و به صراحت با فعالسازی اسنپبک و بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت علیه ایران مخالفت و تصریح کردند که پرونده هستهای ایران باید از دستور کار شورای امنیت خارج و به این ترتیب تحریمهای وضع شده علیه ایران به اتمام برسد.
مقایسه این دو مقطع زمانی از دو رایگیری در شورای امنیت، به خوبی بخشی از تغییرات ۱۵ ساله روی داده در جهان را نشان میدهد که مهمترین ویژگی آن شکنندگی اجماعهای شکلگرفته در این نهاد درباره موضوعاتی مشابه است. به تعبیر «کاظم غریبآبادی» معاون حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه موضوع اسنپبک و بازگشت قطعنامهها علیه ایران جز موضوعات نادری در عرصه بینالمللی است که وقتی به شورای امنیت احاله شد، شاهد شکنندگی نظرات و فقدان اجماع بودیم. «فقدان اجماع» بر سر آنچه غرب میخواهد مهمترین و معتبرترین تغییری است که جهان در یک دهه گذشته تجربه کرده است.
مقایسه این دو مقطع زمانی از دو رایگیری در شورای امنیت، به خوبی بخشی از تغییرات ۱۵ ساله روی داده در جهان را نشان میدهد که مهمترین ویژگی آن شکنندگی اجماعهای شکلگرفته در این نهاد درباره موضوعاتی مشابه است.
ابتکارات ایران برای کاستن از بار تحریم
تحریمهای اقتصادی مهمترین ابزار غرب در فشار به ایران، پس از پایان جنگ تحمیلی عراق بود که با هدف تضعیف ایران و کاهش قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی انجام میشد. از آخرین قطعنامه وضع شده علیه تهران در خرداد ماه سال ۸۹ مجموعهای از شدیدترین تحریمهای اقتصادی با تصمیم و ترغیب آمریکا و با هدف فلجسازی اقتصاد ایران در قالب کارزار فشار حداکثری وضع شد.
از همان تاریخ در جمهوری اسلامی ایران مفهومی به نام خنثیسازی تحریم، به ادبیات سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی ایران وارد شد که معنای آن مجموعهای از تلاشها برای کاستن از میزان فشار تحریمها بر مردم بود. خنثیسازی تحریم در چند زیر مجموعه مشخص از دیپلماسی تا دور زدن تحریم و از تکیه بر توان داخلی تا عضویت در سازمانهای غیرغربی خارجی تعریف و هر دستگاهی ملزم به حرکت در آن مسیر شد.

کارویژه تعریف شده برای وزارت امور خارجه در این زمینه استفاده از ابزار دیپلماسی برای رفع تحریمها از یک سو و تلاش برای عضویت در نهادهای ایجاد شده از سوی قدرتهای نوظهور بود. گفتوگو برای رفع تحریمها گرچه در دولتهای مختلف پس از جنگ به فراخور شرایط و اقتضائات جهانی و داخلی با فرازونشیبهای بسیاری پیش رفت اما تلاش برای حضور در سازمانهای مبتنی بر همکاری چندجانبه و اتحادیههایی چون شانگهای و بریکس اولویت سیاست خارجی همه دولتها تعریف شد و مجموع این تلاشها، ایران را در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ به عضویت سازمان همکاریهای شانگهای و در دی ماه ۱۴۰۲به عضویت گروه بریکس درآورد.
در طول چهل سال گذشته، گرچه ایران به عضویت سازمانها و اتحادیههای دیگری هم درآمد و یا در شرف عضویت است اما این دو نهاد هم از منظر تعداد کشورهای عضو و هم قدرت اعضا اهمیت ویژهای دارند؛ به گونهای که حضور در این بلوکهای قدرت نیازمند بسترهایی است که تهران در طول سالهای گذشته آن را ساخت.
درباره اهمیت هریک از این دو سازمان کافی است به نام قدرتهای نوظهوری اشاره شود که عضو این نهادها هستند: برزیل، روسیه، چین، هند و آفریقای جنوبی اعضای بریکس هستند و این نهاد سه قدرت اتمی و اقتصادی، دو قدرت سیاسی و عضو دائم شورای امنیت را در عضویت خود دارد و برای درک اهمیت آن بهتر است بدانیم که مجموع تولید ناخالص داخلی بریکس سال گذشته شمسی به ۳۰ تریلیون دلار رسید تا سهم کل آن در تولید ناخالص جهان از دیگر گروه قدرتهای جهان یعنی گروه ۷ بیشتر شود.
سازمان همکاری شانگهای با حضور چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، تاجیکستان، هند، پاکستان، ایران و بلاروس نیمی از جمعیت جهان و حدود یکچهارم وسعت جغرافیایی را شامل میشود و ترکیب تولید ناخالص داخلی کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای، حدود یک چهارم تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل میدهد که رقمی معادل ۲۴.۶ تریلیون دلار آمریکا است.
عضویت ایران در این نهادها با دو هدف سیاسی گسترش چندجانبه گرایی و مقابله و اقتصادی کاستن از فشار تحریمها بوده است و تهران برای بهرهگیری حداکثری از این عضویت در حال برنامهریزی بنیادین و بلندمدت است.
نشست روز دوشنبه معاون حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه با بیش از ۶۰ دستگاه و نهاد مرتبط با این دو سازمان و اغلب اقتصادی نشانه واضح این برنامهریزی است. جایی که «کاظم غریبآبادی» با تاکید بر اینکه باید از ظرفیت سازمانهای بریکس و شانگهای حداکثر استفاده را کنیم، پیشنهاد تمرکز بر روابط دو جانبه با اعضای کشورهای عضو در این نهادها را داد و گفت: بریکس و شانگهای دو مجموعه سازمانی چند جانبه هستند اما بخش مهمی از ظرفیتهای این دو سازمان در کار دوجانبه با کشورهای عضو قرار دارد. ما نباید کار دوجانبه را فراموش کنیم و نباید فقط به شرکت در اجلاسهای شانگهای و بریکس اکتفا نماییم، بلکه باید برای روابط و تعاملات خود با اعضا و کشورها بهصورت دوجانبه برنامه داشته باشیم.
به نظر میرسد وزارت امور خارجه به عنوان هماهنگ کننده ارتباط دستگاههای مختلف داخلی با سازمانهای بریکس و شانگهای، برای تمام حوزهها در حال برنامه ریزی بوده و از این روست که معاون وزیر امور خارجه خاطرنشان کرده که در حوزههای تخصصی مختلف، اعم از حوزههای حقوقی و قضایی، سیاسی، امنیتی، نظامی و دفاعی، همچنین حوزههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و تجاری، باید بتوانیم با اعضا برنامهریزی کنیم، تعاملات داشته باشیم، تبادل هیئت انجام دهیم، یادداشت تفاهم امضا و موافقتنامههای همکاری منعقد کنیم. این موضوع نیازمند پیگیری جدی است.
در این دوران جدید، ما با مجموعه شورای تجاری بریکس در حال آغاز این حرکت هستیم تا بتوانیم تعاملات دوجانبه خود را با اعضای بریکس گسترش دهیم. همین اقدام باید در رابطه با شانگهای نیز انجام شود. این موضوع منحصر به بخش خصوصی نیست؛ بلکه بخشها و دستگاههای اجرایی و دولتی هم باید این مسئله را مدنظر داشته باشند.

در حال حاضر مهمترین محور همکاریهای ایران و دو نهاد اشاره شده باید متمرکز بر فعالیتهای اقتصادی باشد، جایی که بیشترین اثر تحریم را بر خود دارد و این میان اهمیت تبادلات تجاری و دادوستد مالی با توجه به واقعیت تحریم اهمیت ویژه دارد. در حال حاضر روابط تجاری ایران با چین به عنوان یکی از مهمترین اعضای بریکس بیش از ۱۶ میلیون دلار است که تهران در تلاش است چنین تجارتی را با دیگر کشورها به ویژه هند و برزیل هم تجربه کند.
در این میان تاسیس بانک توسعه در بریکس به عنوان ایدهای کارآمد برای تهران محسوب میشود که «مجید قاسمی» رئیس شورای بازرگانی بریکس در این زمینه اعلام کرده است که در اتحادیه بریکس پیشبینیهایی انجام شده تا کشورها بتوانندبدون نیاز به برخی روشهای سنتی ارتباطی، از طریق پلتفرمهایی که میان خود ایجاد میکنند، ارتباطات بازرگانی، تجاری و مالی خود را برقرار سازند و ایران امیدوار است که این سازوکار بتواند در شرایط تحریم به کشور ما کمک کند.
ایران در همه سازمانهای بینالمللی و منطقهای حضور دارد اما حدود ۷۰ درصد از اجلاسهایی که دستگاههای داخلی شرکت میکنند، منحصر به بریکس و شانگهای است.
«محمدرضا فرزین» رئیس بانک مرکزی هم پیش از این و در اردیبهشت سال جاری با اشاره به اینکه ایران برای اینکه بتواند در حوزه بریکس با کشورهای این منطقه روابط روابط پولی و بانکی داشته باشد باید یک سری زیرساخت هایی در داخل ایجاد کند، گفت: این زیر ساختها مجزا و مستقل از زیر ساختهایی است که بیشتر کشورهای غربی از آن استفاده می کنند.
فرزین همچنین از درخواست ایران برای عضویت در بانک توسعه جدید بریکس (NDB) خبر داده و گفته بود: در این زمینه مذاکرات لازم با اعضا از جمله هند، آفریقای جنوبی و چین آغاز شده است.
اهمیت این دو سازمان با توجه به ظرفیتهای موجود در آن برای ایران روشن است و از این رو به گفته غریبآبادی، بخش وسیعی از تعاملات ایران در رابطه با سازمانهای منطقهای و بینالمللی، ناظر بر حضور در رویدادها و اجلاسهای شانگهای و بریکس است. ایران در همه سازمانهای بینالمللی و منطقهای حضور دارد اما حدود ۷۰ درصد از اجلاسهایی که دستگاههای داخلی شرکت میکنند، منحصر به بریکس و شانگهای است.
در نخسین نشست ستاد بریکس و شانگهای به منظور ایجاد بسترهای بهرهگیری حداکثری از این سازمان، تصمیم بر این شد که کارگروههای تخصصی راهاندازی و نشستهای منظمتر فصلی برای برنامهریزی بهتر تشکیل و برگزار شود و ایران با پیشنهادها و مصوبات عملی که دارای بنیه علمی، تئوریک و سند مفهومی باشد، در اجلاس شانگهای حاضر شده و اگر اقدام مناسبی صورت گرفته یا دستاورد خاصی حاصل شده، اینها را تا جایی که لازم است به اطلاع افکار عمومی برسانیم تا احساس شود که عضویت ما در این دو مجموعه چه منافعی برای کشور داشته است. این موضوع بسیار کلیدی است.
حضور ایران در نهادهایی چون بریکس و شانگهای، در شرایط دشوار تحریم، فرصتی غیرقابل انکار است که به نظر میرسد با تمام موانع موجود در مسیر، میتواند تا حدودی از بار تحریمها و فشارهای اقتصادی بر مردم بکاهد اما این مهم بیش از آنکه تابع متغییرهای خارجی باشد، نیازمند عزم داخلی برای ایجاد بسترهای مناسب و پیگیریهای مداوم دستگاههاست که در نخستین نشست ستاد امور شانگهای و بریکس؛ مهمترین محور سخنان نمایندگان دستگاههای مختلف بود.

اروپا و پسگشت به کدام دوران؟
شکنندگی اجماع جهانی علیه ایران و تکاپوی داخل کشور برای کاهش آسیب تحریمها و فشارهای غرب، در مقطع زمانی امروز با واقعیتهای غیرقابل انکار دیگری همراه شده که شرایط را نسبت به گذشته متفاوت نشان میدهد. روسیه به عنوان کشوری که سال ۲۰۱۰ قطعنامه تحریمها علیه ایران را امضا کرد در سال ۲۰۲۵ خود با تحریمهای بسیاری از سوی غرب و به واسطه جنگ علیه اوکراین روبروست. رئیسجمهور آمریکا جنگ تعرفهای شدیدی علیه کشورهایی چون هند، چین و برزیل به راه انداخته و عملا شرایط از حالت عادی برای تجارت خارج است.
جنگ غزه و بیعملی جهان در برابر نسلکشی رژیم اسرائیل به دلیل حمایت آمریکا، حمله به ایران و بمباران تاسیسات هستهای در میانه مذاکرات و جنگ اوکراین سه نشانه واضح بحرانی است که یکجانبهگرایی در جهان به وجود آورده است. کنار هم قرار گرفتن مجموعه این موارد در کنار ابتکاراتی که ایران برای مدیریت آموخته و به کار گرفته نشانههای تغییر اشاره شده در بالاست که بار دیگر پرسش نخستین نوشته را مطرح میکند که پسگشت اروپا و آمریکا به سال ۲۰۱۰ در جهانی که سال ۲۰۲۵ را با اقتضائات آن تجربه میکند، تا چه اندازه میتواند کارایی داشته و به اهداف آنها نزدیک باشد.