شناسهٔ خبر: 75460527 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: جماران | لینک خبر

اندیشکده شورای روابط خارجی:

چین، ایالات متحده و یک گلوگاه حیاتی در مواد معدنی

در حالی‌که ایالات متحده خود را در رقابت فناورانه و ژئو‌اقتصادی با چین گرفتار می‌بیند، وابستگی شدید واشنگتن به زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی که تحت کنترل پکن است، به مهم‌ترین نقطه‌ضعف راهبردی آمریکا تبدیل شده است. اندیشکده شورای روابط خارجی در تحلیلی تازه هشدار داده است که چین با تسلط تقریباً کامل بر فرآوری و پالایش این مواد، می‌تواند در هر لحظه جریان تولید جهانی از تلفن‌های هوشمند تا جنگنده‌های F-35 را مختل کند؛ وابستگی‌ای که نویسندگان گزارش از آن با عنوان «خطرناک‌ترین آسیب‌پذیری اقتصادی ایالات متحده» یاد می‌کنند.

صاحب‌خبر -

به گزارش سرویس بین‌الملل جماران،  اندیشکده شورای روابط خارجی نوشت: چین با کنترل تقریباً کامل تولید مواد معدنی حیاتی جهان، اهرم اقتصادی قابل‌توجهی بر دسترسی به ورودی‌هایی دارد که برای همه چیز، از محصولات روزمره مانند تلفن‌های هوشمند تا سامانه‌های پیشرفته تسلیحاتی مانند F-35، ضروری‌اند.

 

اهرم خاک‌های نادر؛ سلاح خاموش پکن علیه رقبا

یک خودروی معمولی با موتور بنزینی می‌تواند تا چهل آهنربای خاکی نادر برای صندلی‌ها، ترمزها و سیستم‌های دیگر خود داشته باشد و خودروهای برقی به تعداد بیشتری نیاز دارند. تحت رژیم کنترل صادراتی که پکن هفته گذشته معرفی کرد، چین می‌تواند دسترسی جهانی به محصولات مواد معدنی حیاتی، از جمله آهنرباهای خاکی نادر، را محدود کند و بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی را به توقف کامل بکشاند. چین آماده و قادر به بهره‌برداری از این آسیب‌پذیری استراتژیک است. این کشور پیش‌تر نشان داده که حاضر است کنترل صادرات را به‌عنوان ابزاری برای فشار اقتصادی به کار گیرد. حدود پانزده سال پیش، چین صادرات خاک‌های نادر – زیرمجموعه‌ای از مواد معدنی حیاتی – را به دلیل اختلاف در دریای چین شرقی به ژاپن محدود کرد. اخیراً نیز صادرات مواد معدنی حیاتی خود را در واکنش به تعرفه‌ها و کنترل‌های صادراتی ایالات متحده محدود کرده است.

اگرچه چین اعلام کرده این ممنوعیت نیست، اما هفته گذشته تدابیر جدیدی را معرفی کرد که بر محدودیت‌های قبلی متمرکز بر نیمه‌هادی‌ها افزوده شده و شامل محصولاتی می‌شود که حتی ۰.۱ درصد خاک نادر چینی در آن‌ها وجود دارد یا از فناوری استخراج، جداسازی یا ساخت آهنربا توسعه‌یافته توسط شرکت‌های چینی استفاده می‌کنند. این اقدام مشابه قانون «محصول مستقیم خارجی» ایالات متحده است. علاوه بر این، چین از متقاضیان مجوز صادرات خواسته است تا نقشه‌های شماتیک محصولات استفاده‌کننده از مواد معدنی تولیدشده در چین را ارائه دهند، که ابزاری قدرتمند برای دسترسی به مالکیت فکری اختصاصی محسوب می‌شود.

 

پشت پرده قدرت چین در زنجیره تأمین جهانی

چین یک‌شبه به بازیگر غالب در مواد معدنی حیاتی تبدیل نشده است؛ این مسیر طولانی بود. در تور معروف جنوبی خود در سال ۱۹۹۲، هنگام بازدید از حوضه خاک‌های نادر باوتو در مغولستان داخلی، دنگ شیائوپینگ گفت: «خاورمیانه نفت دارد؛ چین خاک‌های نادر دارد.» خاک‌های نادر در واقع نادر نیستند و فقط در چین یافت نمی‌شوند، اما از آن زمان چین با سیاست صنعتی متمرکز دهه‌ها برتری خود را ایجاد کرده است. دولت چین سال‌هاست در هر مرحله از زنجیره ارزش استخراج و تولید خاک‌های نادر سرمایه‌گذاری کرده است؛ از معدن‌کاری داخلی، پالایش، تولید و بازیافت گرفته تا گسترش شبکه معادن خارجی در سراسر جهان.

امروز بزرگ‌ترین گلوگاه‌ها در زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی، مرحله پالایش و فرآوری هستند (از نظر ظرفیت و مالکیت فکری)، نه معدن‌کاری. چین تا ۹۰ درصد ظرفیت فرآوری جهان را کنترل می‌کند، از جمله بیش از ۹۹ درصد برای سه نوع خاک نادر لازم برای آهنرباهای مقاوم در برابر حرارت. این موفقیت تا حد زیادی با یارانه‌دهی، تولید و سیاست‌های قیمت‌گذاری حاصل شده که رقابت‌پذیری اقتصادی را برای رقبای آمریکایی و سایر کشورها غیرممکن کرده است. شرکت‌های چینی همچنین نوآوری‌های خود را داشته‌اند که دلیل مالکیت آن‌ها بر ارزشمندترین دانش فنی و ظرفیت صنعت است. افزون بر آن، چین از این واقعیت بهره برده است که ایالات متحده و دیگر کشورهای توسعه‌یافته به دلیل پیامدهای زیست‌محیطی و عوامل دیگر، تمایلی به گسترش فعالیت‌های معدن‌کاری و پالایش داخلی نداشته‌اند.

 

 آمریکا در دام وابستگی استراتژیک

دو مانع بزرگ برای کاهش وابستگی ایالات متحده به چین، زمان و پول هستند. همان‌طور که بسیاری از کارشناسان اقتصادی از جمله پیتر هارل و دالیپ سینگ اشاره کرده‌اند، آمریکا باید برای بلندمدت سرمایه‌گذاری کند و عرضه داخلی خود را با کف قیمت‌ها، قراردادهای خرید، معافیت‌های مالیاتی و تسهیلات مقرراتی تقویت نماید. اما نیازی نیست این مسیر را به‌تنهایی طی کند. بهتر است واشنگتن با متحدان و شرکای خود همکاری کند تا تلاش‌های مشابهی را هم‌زمان انجام دهند و اکوسیستم جهانی مقیاس‌پذیر و معتبری از تولیدکنندگان مواد معدنی حیاتی بسازند که بتواند با تولید و نوآوری چین رقابت کند.

معادن و تأسیسات تولیدی سال‌ها طول می‌کشد تا به بهره‌برداری برسند. بر اساس برآورد مؤسسه S&P Global، متوسط زمان بهره‌برداری یک معدن در آمریکا تقریباً ۲۹ سال است، به دلیل نیاز به اکتشافات، مجوزها و ساخت‌وساز زمان‌بر. این تأسیسات میلیاردها دلار هزینه اولیه دارند و بدون قراردادهای خرید و کف قیمت دولتی برای کاهش نوسانات قیمت جهانی خاک‌های نادر و شوک‌های تقاضا، مشخص نیست که سرمایه‌گذاری خصوصی لازم جذب شود یا خیر.

دولت ترامپ بر این موضوع تمرکز کرده است؛ از جمله از طریق استراتژی کمک‌های مالی و وام، و همکاری با متحدان و شرکا برای حمایت از اقدام جمعی. دولت ترامپ نیز گام‌های عملی‌تری برداشت. در ژوئیه، وزارت دفاع ۱۵ درصد از سهام شرکت آمریکایی MP Materials را به ارزش ۴۰۰ میلیون دلار خرید، کف قیمت تعیین کرد و قرارداد خرید تضمینی ارائه داد. روز چهارشنبه، وزیر خزانه‌داری اسکات بسنت تأکید کرد که ایالات متحده این رویکرد را ادامه خواهد داد و نشان داد که به محصولات فراتر از خاک‌های نادر نیز توجه دارد. او گفت: «ما کف قیمت‌ها و خرید پیش‌رو را تعیین می‌کنیم تا مطمئن شویم این اتفاق دیگر تکرار نشود و این کار را در صنایع مختلف انجام خواهیم داد.»

 

ائتلاف‌سازی برای استقلال معدنی

اگرچه توسعه ظرفیت تولید در داخل آمریکا مهم است، اما نیازی نیست به‌تنهایی انجام شود. باید با متحدان و شرکا همکاری شود تا معادن و تأسیسات تولیدی سریع‌تر راه‌اندازی شوند. بسنت این هفته بر همین موضوع تأکید کرد و خواستار ائتلافی از کشورها برای پاسخ جمعی شد؛ مشابه سیاست ایالات متحده در تشکیل «ائتلاف‌های بلندپرواز». او گفت: «ما پاسخ گروهی کامل خواهیم داشت، چون بوروکرات‌های چین نمی‌توانند زنجیره تأمین یا فرآیند تولید را برای بقیه جهان مدیریت کنند.» او افزود که با متحدان آمریکا در این زمینه گفت‌وگو خواهد کرد.

بسیاری از شرکای مورد نیاز هنوز از سیاست‌های تعرفه‌ای دولت ترامپ آسیب دیده‌اند. یکی از راه‌های تشویق مشارکت آن‌ها استفاده از ظرفیت‌های مالی شرکت توسعه بین‌المللی آمریکا (DFC) و بانک صادرات و واردات برای تأمین مالی پروژه‌های مشترک است. نمونه‌ای از این مشارکت، پروژه کریدور لوبیتو است—مسیر ریلی‌ای که بندر لوبیتو در آنگولا را به زامبیا از طریق جمهوری دموکراتیک کنگو متصل می‌کند. این پروژه با همکاری DFC، بانک توسعه آفریقا، شرکت مالی آفریقا، کمیسیون اروپا و دولت‌های میزبان آنگولا، کنگو و زامبیا تأمین مالی شده است. پس از اتمام، این راه‌آهن نه تنها صادرات مواد معدنی و سایر محصولات را تسهیل می‌کند، بلکه سرمایه‌گذاری خصوصی آمریکا را نیز تشویق خواهد کرد.

زمان اعلامیه چین تا حدی تعجب‌برانگیز بود. شاید برای کسب اهرم در آستانه نشست احتمالی در کره جنوبی صورت گرفته باشد. بسنت قرار است به‌زودی با همتای چینی خود، معاون نخست‌وزیر هی لی‌فنگ، گفت‌وگو کند.

 

چین در آزمون قدرت نرم

اما زمان‌بندی ممکن است بیانگر عامل بزرگ‌تری باشد. چین طی سال‌های اخیر سخت تلاش کرده است تا خود را به‌عنوان بازیگر مسئول در دفاع از وضعیت موجود و حفظ نظام تجارت چندجانبه معرفی کند و ایالات متحده را به‌عنوان بازیگری یک‌جانبه، بازنگر و مخرب به تصویر بکشد. با این حال، چین هیچ‌گاه فرصت‌ها را به‌راحتی از دست نمی‌دهد. در حالی که این کشور می‌توانست جایگاه ایالات متحده به‌عنوان رهبر جهانی را به‌طور قابل‌توجهی تضعیف کند، در بهره‌برداری از قدرت نرم خود با مشکل مواجه شده است. ماهیت وام‌محور طرح «کمربند و جاده» موجب محدود شدن حسن نیت چین در میان کشورهای در حال توسعه شده، با وجود هزینه صدها میلیارد دلاری. اکنون این اعلامیه کنترل صادرات که تهدید به برهم زدن زنجیره‌های تأمین جهانی می‌کند، چین را دست‌کم به اندازه ایالات متحده به‌عنوان عاملی مخرب در اقتصاد جهانی معرفی می‌کند.

 

فرصتی برای بازتعریف رهبری آمریکا

اکنون نوبت ایالات متحده است که از این فرصت بهره گیرد و با متحدان و شرکای خود همکاری نزدیک‌تری برقرار کند تا وابستگی به چین را کاهش دهد و نقش خود را به‌عنوان شریک قابل اعتماد جهانی بازتعریف کند. ممکن است این مسیر سال‌ها یا حتی دهه‌ها طول بکشد، اما همان‌گونه که گفته‌اند: «سفر هزار مایلی با یک قدم آغاز می‌شود.»

 

 

 

اخبار مرتبط

انتهای پیام