خبرگزاری آنا؛ رشته تربیتبدنی و علوم ورزشی با ظرفیتهای بینظیر خود در ترویج سلامت، تقویت توانمندیهای فردی و توسعه ورزش همگانی و قهرمانی، یکی از حوزههای کلیدی در نظام آموزشی ایران به شمار میرود. با این حال، موانعی مانند کمبود زیرساختهای مدرن، فاصله میان آموزشهای آکادمیک و نیازهای عملی جامعه و ضعف در فرهنگسازی فعالیت بدنی، همچنان این رشته را از رسیدن به جایگاه واقعی خود بازمیدارد. نگاهی از درون به این حوزه میتواند مسیرهای جدیدی برای تحول و پیشرفت آن ترسیم کند.
زهرا صمدیان، استادیار فیزیولوژی ورزشی و مربی برجسته پیلاتس با تجربهای غنی در آموزش و فعالیتهای اجرایی از ضرورت بازنگری در نظام آموزشی تربیتبدنی و تقویت پیوند آن با صنعت ورزش سخن میگوید.
وی با تکیه بر دانش و تجربه خود بر اهمیت مهارتمحوری، استفاده از فناوریهای نوین و هدایت پژوهشها به سمت حل مسائل واقعی تأکید دارد و معتقد است که دانشگاهها میتوانند پیشگام در بازآفرینی ورزش ایران شوند. این گفتوگو، دریچهای است به سوی درک بهتر چالشها و فرصتهای این رشته پویا.
گپ و گفت آنا با صمدیان را در ادامه بخوانید؛
آنا: بهعنوان استاد برجسته در گروه تربیتبدنی، وضعیت فعلی رشته تربیتبدنی در دانشگاههای ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
صمدیان: رشته تربیتبدنی در ایران از پشتوانه علمی قابل قبولی برخوردار بوده و بازار کار نسبتاً مناسبی در انتظار دانشآموختگان متخصص و باانگیزه آن است. با این حال این رشته برای پاسخگویی بهینه به نیازهای جامعه نیازمند تخصیص بودجه بیشتر برای تجهیز امکانات، بهروزرسانی محتوای درسی با توجه به علایق نسل جوان و سوق دادن هر چه بیشتر آموزشها به سمت مهارتهای عملی و کاربردی است.
آنا: از دیدگاه شما، نقاط قوت و ضعف آموزشی و پژوهشی در رشته تربیتبدنی دانشگاهی چیست و چه تغییری پیشنهاد میکنید؟
صمدیان: قطعاً این پرسش، کلیدیترین مسئله در حوزه تربیتبدنی دانشگاهی ایران است. وجود گرایشهای تخصصی مانند فیزیولوژی ورزشی، مدیریت ورزشی، بیومکانیک ورزشی و روانشناسی ورزش در مقاطع ارشد و دکتری، امکان تربیت نیروی متخصص را فراهم کرده، دروس پایه مانند آناتومی، فیزیولوژی و بیومکانیک به خوبی در کنار دروس عملی و مهارتی (مربیگری) قرار گرفتهاند و کارآموزی در فدراسیونها، باشگاهها و مراکز درمانی، پلی بین دانشگاه و بازار کار ایجاد میکند که همه اینها نقاط آموزشی در این حوزه است.
ضعف پژوهشهای کاربردی و راهکارهای تحول
در سالهای اخیر، تعداد مقالات چاپشده در مجلات معتبر بینالمللی توسط محققان ایرانی رشد چشمگیری داشته و تحقیقات در حوزههایی مانند «طب ورزشی سنتی»، «الگوهای فعالیت بدنی در زنان ایرانی» و «استعدادیابی در ورزشهای بومی» ازجمله نقاط قوت پژوهش در این حوزه است.
بسیاری از سرفصلهای درسی بهروزرسانی نشده و با فناوریهای روز دنیای ورزش (مانند سنجشهای پوشیدنی، تحلیل ویدئویی پیشرفته) همگام نیستند. بسیاری از دانشکدهها از آزمایشگاههای مجهز (فیزیولوژی، بیومکانیک) و سالنهای ورزشی استاندارد محرومند. تئوری جای عمل را میگیرد. آموزشها اغلب آکادمیک و دور از نیازهای واقعی باشگاهها، مراکز تفریحی و سازمانهای ورزشی بوده؛ یک مدیر ورزشی فارغالتحصیل، ممکن است نتواند طرح کسبوکار (Business Plan) برای یک مجموعه ورزشی بنویسد که اینها نقاط ضعف آموزشی در این حوزه هستند.
حجم زیادی از پایاننامهها و مقالات، صرفاً جنبه نظری داشته و راهکاری برای حل مشکلات واقعی ورزش کشور(مانند چاقی کودکان، کمتحرکی بانوان، مدیریت باشگاهها) ارائه نمیدهند. ارتباط ضعیف بین دانشگاه و نهادهای ورزشی (مانند وزارت ورزش، فدراسیونها و باشگاههای حرفهای) باعث شده پژوهشها در کتابخانهها خاک بخورند، موضوعات پژوهشی اغلب تکراری هستند و به سمت فناوریهای نوظهور (هوش مصنوعی در ورزش، مهندسی بافت برای آسیبهای ورزشی) سوق داده نمیشوند و همه اینها نقاط ضعف پژوهشی در حوزه تربیت بدنی است.
آنا: پیشنهادهای تحولآفرین شما چیست؟
صمدیان: رشته تربیتبدنی در کشور دارای اسکلت علمی قوی؛ اما عضلات اجرایی ضعیف است. استادان و پژوهشگران متعهدی داریم؛ اما سیستم آموزشی و پژوهشی نیاز به تحول بزرگ دارد؛ تحولی که محور آن را «کاربردی کردن علم» و «ارتباط تنگاتنگ با بازار کار» قرار دهد.
بودجه ورزش را نه یک «هزینه» که یک «سرمایهگذاری پرسود» در نظر بگیرید و با اختصاص حداقل نیم درصد از بودجه سلامت به ورزش همگانی از هزینههای کمرشکن درمانی پیشگیری کنید
آینده این رشته در گرو این است که دانشگاهها نه فقط مرکز تولید علم که به «قطب حل مسئله برای صنعت ورزش کشور» تبدیل شوند و این با بازنگری اساسی در سرفصلها، افزایش واحدهای کارورزی اجباری و هدفمند، هدایت پژوهشها به سمت حل مسئله، ایجاد مراکز رشد و شتابدهی تخصصی ورزش و تجهیز آزمایشگاههای مرجع در دانشگاههای برتر میسر خواهد شد.
سرانه پایین ورزش و تأثیرات آن
آنا: سرانه ورزش در کشور (مانند ساعات فعالیت بدنی هفتگی) را با استانداردهای جهانی مقایسه کنید؛ چرا این سرانه پایین است و چه تأثیری بر سلامت جامعه دارد؟
صمدیان: سرانه فضای ورزشی در ایران بسیار پایینتر از استانداردهای جهانی است و این مسئله میتواند اثرات گستردهای بر سلامت جسم و روان جامعه داشته باشد که دلیل آن میتواند کمبود زیرساختها و امکانات، مشکلات اقتصادی، ضعف در مدیریت و برنامهریزی، مشکلات خاص جمعیتی میتواند باشد که منجر به عدم سلامت جسمانی (افزایش بیماریهای قلبی عروقی و متابولیکی و ارتوپدیک و ..)، عدم سلامت روان و عدم سلامت اجتماعی میشود.
آنا: در دانشگاهها، سرانه ورزش دانشجویان چقدر است؟ آیا امکانات ورزشی و برنامههای ترویجی کافی هستند، یا نیاز به بازنگری وجود دارد؟
صمدیان: بر اساس اطلاعات رسمی، سرانه ورزشی دانشجویان در ایران حدود ۲.۱ مترمربع اعلام شده در سالهای اخیر اقداماتی برای توسعه فضاهای ورزشی و ترویج ورزش دانشگاهی انجام شده، اما همچنان چالشها و نیاز به بازنگری احساس میشود.
آنا: بزرگترین چالشهای پیش روی توسعه ورزش همگانی و قهرمانی در کشور را نام ببرید؛ آیا کمبود بودجه، زیرساختها یا فرهنگسازی عامل اصلی هستند؟
صمدیان: توسعه ورزش همگانی و قهرمانی در کشور با چالشهای چندگانه و درهمتنیدهای روبهرو بوده که نمیتوان تنها یک عامل را بهعنوان«عامل اصلی» معرفی کرد. این چالشها شامل کمبود بودجه و زیرساختها، ضعف در فرهنگسازی و مدیریت و اولویت ندادن به ورزش همگانی در کنار ورزش قهرمانی است.
موانع و راهکارهای توسعه ورزش همگانی
بهطور خلاصه، مشکل ورزش کشور معضل چندبعدی است. کمبود بودجه و زیرساخت، شرایط فیزیکی لازم برای ورزش را از مردم سلب کرده، ضعف فرهنگسازی و مدیریت، انگیزه و دانش کافی را ایجاد نکرده و تمرکز صرف بر ورزش قهرمانی، منابع کشور را به سمت قشر محدودی از ورزشکاران سوق داده؛ بنابراین، راهحل نیز نیازمند یک برنامه جامع و هماهنگ است که به تمامی این جنبهها بهصورت موازی بپردازد.
آنا: در دانشگاهها، چه موانعی برای مشارکت فعال دانشجویان در فعالیتهای ورزشی وجود دارد و چگونه این چالشها بر عملکرد تحصیلی و روانی آنها تأثیر میگذارد؟
صمدیان: کمبود سالن و فضای ورزشی، تجهیزات فرسوده یا ناکافی، دسترسی ناعادلانه، ظرفیت محدود کلاسهای آموزشی، تضاد ساعت کلاسهای ورزشی با برنامه درسی، تراکم واحدهای درسی، برنامهریزی غیر منعطف، محدودیتهای جنسیتی، هزینههای شخصی بالا، عدم پوشش بیمهای مناسب ازجمله موانع موجود میتوانند باشند که بر بروز کاهش تمرکز و حافظه، خستگیپذیری بالاتر، کاهش انگیزه تحصیلی، افزایش استرس و اضطراب، افسردگی، کاهش اعتمادبهنفس، ضعف در مهارتهای اجتماعی و از دست دادن فرصت تعامل و کار گروهی تأثیر دارد.
این چالشها زمانی حل خواهند شد که ورزش بهعنوان جزء ضروری از مأموریت آموزشی دانشگاه و نه یک فعالیت حاشیهای در نظر گرفته شود. سرمایهگذاری در حوزه ورزش دانشجویی نه تنها هزینه نیست، بلکه سرمایهگذاری برای ارتقای کیفیت آموزشی و سلامت نسل آیندهساز کشور است.
آنا: برای افزایش سرانه ورزش در کشور، چه راهکارهای عملی و کوتاهمدت پیشنهاد میکنید، مانند برنامههای آموزشی یا همکاریهای بیننهادی؟
صمدیان: ترویج نرمش صبحگاهی در مدارس و سازمانها، برگزاری المپیادهای ورزشی درونمدرسهای و محلات، آموزش مدیریت زمان و مهارتهای روانشناختی مرتبط با ورزش، استفاده از ظرفیت رسانههای استانی برای تبلیغ برنامههای ورزشی، احداث و بهرهبرداری از زمینهای چمن مصنوعی در فضاهای موجود شهری، ساخت و تجهیز سالنهای ورزشی چندمنظوره در مدارس.
طرحریزی پارکها و فضاهای تفریحی برای پیادهروی و دوچرخهسواری، بهرهبرداری از پروژههای نیمهتمام ورزشی با اولویتبندی کوتاهمدت، انعقاد تفاهمنامه بین نهادهایی مانند آموزش و پرورش، وزارت ورزش و شهرداریها، استفاده از ظرفیت بخش خصوصی و خیرین برای توسعه فضاهای ورزشی (مثل طرح میدان همدلی)، ارائه مشوقهای مالیاتی و معافیتهای مالیاتی به سرمایهگذاران بخش ورزش و تخصیص یارانه برای خرید تجهیزات ورزشی ساده برای عموم مردم میتواند نقش مؤثری در این مسیر داشته باشد.
آنا: نقش استادان و پژوهشگران تربیتبدنی در سیاستگذاریهای ملی ورزش چیست و چگونه میتوان از ظرفیت دانشگاهها برای حل چالشها بهره برد؟
صمدیان: استادان و پژوهشگران تربیتبدنی از طریق فعالیت در کارگروههای تخصصی، تدوین آییننامهها و ارائه مشاورههای مبتنی بر شواهد علمی، ارائه پژوهشهای کاربردی و سفارش محور، بازطراحی ساختارها و مسیر پیشرفت نقش مستقیمی در سیاستگذاری ملی ورزش دارند. بهرهگیری از ظرفیت دانشگاهها نیازمند ایجاد پیوندی پایدار بین محیطهای آکادمیک و نهادهای اجرایی است.
آنا: در هفته تربیتبدنی و ورزش چه پیامی برای مسئولان، دانشجویان و جامعه دارید تا این حوزه را به اولویت ملی تبدیل کنیم؟
صمدیان: ورزش فقط مدال طلا نیست؛ سرمایهگذاری بر آن، سرمایهگذاری برای سلامت ملی و توسعه پایدار است. بودجه ورزش را نه یک «هزینه» که یک «سرمایهگذاری پرسود» در نظر بگیرید و با اختصاص حداقل نیم درصد از بودجه سلامت به ورزش همگانی از هزینههای کمرشکن درمانی پیشگیری کنید، همچنین ورزش را از حاشیه به متن برنامههای توسعه ملی بیاورید.
آنا: و کلام آخر...
صمدیان: ورزش گران نیست؛ بیتحرکی گران تمام میشود.
انتهای پیام/