به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، «زن را چه به کار کردن!»، این جملهای بود که بارها به شکلهای مختلف شنیده بودند. قبل از آن که تصمیم بگیرند، زیر بار حرف شنیدنها و متلک انداختنها بروند، واسطهای بود که مواد اولیه را میآورد و صنایع دستی حاصل از فعالیت زنان روستای شفیع آباد کرمان را با خود میبرد و دستمزدی ناچیز هم سهم زنان میشد.
بیشتر بخوانید
آبهای گمشده؛ میراث سیاستهای اشتباه/ کاشت برنج در کویر به چه قیمتی؟
یک روز زنان تصمیم میگیرند که دیگر در حاشیه نباشند و کاری کردند که آوازه روستایشان به گوش جهان رسید و شفیعآباد ثبت جهانی شد. زنان این روستا و روستاهای اطراف که نام گروه خود را «گوجینو» گذاشته بودند، نه تنها صنایع دستی را احیا کردند و به درآمد رسیدند بلکه با درآمدشان هشت قنات را احیا کردند.
زهرا تکابی یکی از زنان شفیعآبادی است که هسته اولیه تشکل گوجینو بوده، او داستان شکلگیری این گروه تاثیرگذار و رنجی که طی کرده بودند را اینطور تعریف کرد: شروع تشکل گوجینو از سال ۹۲ با ۶ نفر بود. هدف ما احیای صنایع دستی استان بود. روستای ما جاذبه گردشگری داشت و میخواستیم از این فرصت استفاده کرده و بدون واسطه محصولات خود را بفروشیم.
مردان روستا در ابتدا همراه نبودند و میگفتند که چه معنی دارد که زن کار کند. زنان هم در روزهای ابتدایی شروع تشکل، همراهی نمیکردند و کارها هم انفرادی انجام میشد. تا اینکه یک تسهیلگر به نام خانم نینا امینزاده که برای پروژه توانافزایی جامعه محلی در دستیابی به معیشت پایدار و احیای قلعه تاریخی به روستا آمده بود، کمک کرد تا در قالب این پروژه گروه گوجینو متولد شود.
تسهیلگری که باور به خود را در زنان روستا زنده کرد
در واقع خانم امینزاده به آنها کمک کرد تا فعالیت خود را به صورت گروهی پیش ببرند. زهرا میگوید که خانم امینزاده اعتماد به نفس گم شده را در آنها زنده کرد تا باور کنند که میتوانند با همین سوزن زدنها و گره زدن تار و پود حصیرها، هم درآمدی داشته باشند و هم حس شیرین مشارکت اجتماعی را تجربه کنند.
هسته اولیه تشکل گوجینو با صندوقی شکل گرفت که هر کدام از زنان مبلغ اندکی را کنار گذاشتند تا مواد اولیه تهیه کنند و قرار گذاشتند تا مدتی، هر درآمدی که داشتند، مستقیم به صندوق واریز شود. اینطور بود که سرمایه اولیه کار شکل گرفت و به گفته خودشان صندوق قویتر شد.
راهی برای اقناع مردان روستا

اجرای مشارکتی گروهی در روستایی کوچک چندان کار راحتی نبود و باید اهالی را قانع میکردند که کارشان مفید است. بنابراین دست به کار شدند و با همان امکاناتی که داشتند، مستندی ۱۰ دقیقهای از فعالیتهای خود تهیه کرده و در حسینه روستا به نمایش گذاشتند.
فیلم مستند، درآمدی که داشت بیشتر میشد و صندوق مشارکتی باعث شد تا مردان قانع شوند که گوجینو یک اتحاد زنانه قدرتمند است و زنان هم برای مشارکت بیشتر به آنها بپیوندند. زهرا راهی که گوجینو برای بزرگتر شدن طی کرد را اینطور شرح داد: کم کم گروه ما شکل گرفت و از ۶ نفر به ۱۵۰ نفر رسیدیم و از دیگر روستاها هم به ما پیوستند. سوزندوزی اصیل کرمان، حصربافی، زیورآلات، پودر هسته خرما، حنا و صدر از جمله محصولاتمان بودند.

او میگوید: کم کم که فروش محصولات افزایش پیدا کرد، توجه دیگران جلب شد و از خود پرسیدند که چرا باید محصولات را به واسطه بفروشیم، آن هم وقتی که میتوانیم بیواسطه و با سود بیشتر فروش داشته باشیم. وقتی با تشکل محصولات را بدون واسطه فروختیم، درآمدمان چندین برابر شد.
گروه که قویتر و درآمدها بیشتر شد، تصمیم گرفتند فعالیتی اجتماعی انجام دهند. زنان میخواستند که فعالیت آنها دیده شود. هر کسی پیشنهادی داشت، یکی میگفت به کودکان سرطانی کمک کنند، دیگری پیشنهاد کمک به زنان سرپرست خانوار را مطرح میکرد اما در نهایت تصمیم بر این شد که قنات را احیا کنند.
بنا به گفته زهرا تکابی، زنان روستا حق آب داشتند و در قنات شریک بودند اما کسی نظر آنها را در حوزه مدیریت آب نمیپرسید اما اختصاص درآمد برای احیای قنات، هم قناتهای خسته را سرحال میکرد و هم فرصتی بود که زنان هم مشارکتی در تصمیمگیریهای روستا داشته باشند. مردان پیش از این میگفتند که چه نیازی به حضور زنان در تصمیمگیری مدیریت آب وجود دارد؟
اما زهرا ماجرای اینکه چطور احیای قنات قدرت تصمیمگیری به زنان داد را اینطور تعریف کرد: اولین درآمد ما حدود ۱۴ میلیون تومان بود که در زمان خود مبلغ زیادی بود. هشت قنات با این روش احیا شد. ما این پول را برای احیای قنات و لایروبی آن هزینه کردیم. اولین قدم کافی بود تا مردان روستا وجود ما را جدی بگیرند و بدانند که قادر به انجام کارهای بزرگی هستیم. ما برای قنات بالابر برقی تهیه کردیم و به دیگران اجاره میدادیم تا هزینههایشان کاهش پیدا کند. احیای قنات باعث شد که نقش ما در تصمیمگیریها پررنگ شود و حالا همه تشکل گوجینو را میشناسند. در برخی خانوادهها درآمد خانمها بیشتر از مردان شد و اینها همه ثمره پروژه گوجینو است.
قنات قلب روستا بود

قنات قلب روستا بود واحیای آن در دل کویر یعنی احیای باغها، مزارع و در نهایت آبادانی روستا و همین نوآوری و فعالیت اجتماعی بود که نام شفیعآباد را تا چین و سازمان گردشگری ملل متحد برد و در آن سوی دنیا آدمها قانع کرد که زنانی از دل کویر کاری ویژه انجام دادهاند.
اما زنان عضو تشکل گوجینو گلایه مهمی دارند چراکه آنها عامل مهمی در ثبت جهانی روستا بودند اما نامی از گوجینو آورده نشد. زهرا میگوید: حتی در چین وقتی میخواستند لوح تقدیر بدهند، اعلام شد که ثبت جهانی روستا به جهت فعالیت زنان روستا در احیای صنایع دستی و قنات بوده اما اسمی از گروه گوجینو و ما آورده نشد. بحث نوآوری و فعایت اجتماعی است که نادیده گرفته شد. حداقل از ما دعوت نشد که برای دریافت لوح حضور داشته باشیم.
چرا زحمات تمام این سالها را هیچکس ندید و حتی در استانداری کرمان هم در مراسم پخش زنده انتخاب روستای شفیع آباد به عنوان بهترین روستای گردشگری جهان دعوت نبودیم تا در جشن شادی شفیع آباد شریک باشیم؟ حتی در پوسترهای تبلیغاتی هم هیچ تصویری از زنان شفیع آباد و صنایع دستی آنها نبود. تصاویر پوسترها جاذبههای طبیعی ما بود. در حالی که ملاک ثبت جهانی شفیع آباد زنان روستا و صنایع دستیشان بود.
به گزارش ایسکانیوز، یکی از شاخصهای ثبت جهانی روستا همین مشارکت اجتماعی زنان بوده و میراث فرهنگی باید از همین موضوع برای جذب گردشگر استفاده کند. اگر گوجینو نبود، آوازه شفیعآباد به چین نمیرسید. دلسرد کردن زنانی که با گذشتن از موانع در کویر جانی دوباره به روستا بخشیدند، به معنای نادیده گرفتن نقش جوامع محلی در توسعه گردشگری است. اگر بیکاری در شفیع آباد بیشتر میشد، قناتها یکی از پس دیگری از چرخه خارج میشدند، روستا هم میمرد و جمعیتی مهاجرت میکرد، پس فعالیت زنان روستا از بروز آسیبهای اجتماعی دیگر هم پیشگیری کرده و شایسته تقدیر است.
انتهای پیام /