سرویس بینالملل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: در نخستین ساعتهای عصر شانزدهم اکتبر ۲۰۲۳، زوجی جوان بیسر و صدا وارد سالن مطالعه طبقه دوم کتابخانه مرکزی دانشگاه ورشو شدند. طبق کارتهای عضویتشان، نامشان «سیلوانا هیلدگارد» و «مارکو اوراوک» بود؛ دو چهره ناشناخته میان دانشجویان و پژوهشگران آن روز. روی میز جلویشان هشت جلد کتاب با برگهایی زرد و شکننده پهن شده بود؛ نسخههایی کمیاب از شعر، نمایش و داستانهای دو نام بزرگ ادبیات روسیه، «الکساندر پوشکین» و «نیکولای گوگول»، از مجموعهای که به طور معمول در انبار بسته نگهداری میشود و فقط با مجوز ویژه قابل دسترسی است.
آنها با دقتی وسواسگونه کتابها را ورق میزدند، گاهی از صفحات عکس میگرفتند و گاهی با خطکش اندازههایی یادداشت میکردند. اندکی بعد برای کشیدن سیگار از سالن خارج شدند اما هرگز بازنگشتند. ناظران وقتی به میز آنها سر زدند، متوجه شدند پنج جلد از هشت کتاب ناپدید شده است. در میان آثار بهسرقترفته، نسخهای از منظومهای روایی از پوشکین درباره ماجراهای دو راهزن با نام «برادران راهزن» نیز دیده میشد. گویا انتخاب نامها خود نوعی پیام نمادین بود.
چند روز پس از این حادثه، فهرستبرداری تازهای از مجموعههای کتابخانه نشان داد در هفتهها یا حتی ماههای پیش از این سرقت، دستکم ۷۴ جلد دیگر از آثار کلاسیک روسی از همین بخش ناپدید شدهاند. سارقان برای پوشاندن رد کار خود، به جای کتابهای اصلی نسخههایی بسیار دقیق و باکیفیت از روی آنها گذاشته بودند؛ نسخههای همسانی که تنها چشمهای خبره از تفاوتشان با اصل خبر میشد. همین ترفند باعث شد بدون هیچ زنگ هشدار از ساختمان خارج شوند: بیشتر کتابها در کتابخانه ورشو مجهز به نوار مغناطیسیاند، اما در مورد آثار قدیمی این نوارها نصب نمیشود. کارشناسان هشدار داده بودند که چسب نوار مغناطیسی ممکن است به کاغذ این کتابهای قرن نوزدهمی آسیب بزند.
خبر سرقت مثل انفجار به رسانههای لهستان رسید. یکی از شخصیتهای برجسته فرهنگی کشور، «هیرونیم گرالا»، دیپلمات پیشین که مأمور ارزیابی خسارت بود، این حادثه را چنین توصیف کرد: «انگار تاج جواهرات را از قلب دانشگاه بیرون کشیده باشند.» کتابخانه ورشو در سال ۱۸۱۷ و در روزگاری که لهستان زیر حاکمیت تزار روسیه بود بنا شد؛ مجموعهای که پیکرهاش از روابط پیچیده و گاه دردناک تاریخی میان دو ملت شکل گرفته است. «بارتوش یاندی»، دادستان کل لهستان که بررسی پرونده را بر عهده دارد، گفت: «این آثار هرچند یادگار امپریالیسم روسیهاند، اما به میراث فرهنگی خود ما تعلق دارند.»
با پیشرفت تحقیقات روشن شد ماجرای ورشو تنها یکی از حلقههای زنجیرهای گستردهتر است: سفری پنهان از شمال شرقی تا جنوب غربی اروپا — نقشهای مرموز از جنایت در جهان کتاب. از بهار ۲۰۲۲ تا زمستان ۲۰۲۳، حدود ۱۷۰ نسخه کمیاب ادبیات روسی، ارزشمندتر از دو و نیم میلیون پوند، از کتابخانههای شهرهای بزرگ اروپا ناپدید شدند: از کتابخانه ملی لتونی در ریگا و دو کتابخانه دانشگاهی استونی، تا دانشگاه ویلنیوس در لیتوانی، کتابخانه ملی فنلاند در هلسینکی، کتابخانه ملی جمهوری چک در پراگ، کتابخانه دیدرو در لیون، کتابخانه ملی فرانسه و کتابخانه دانشگاه زبانها و تمدنها در پاریس، کتابخانه ژنو، کتابخانه دولتی برلین و کتابخانه ایالتی باواریا در مونیخ.
«لارا بلن»، دادستان دادگاه منطقهای استونی جنوبی و از نخستین مقاماتی که به بررسی این سرقتها پرداخت، در گفتوگویی با رسانهها چنین جمعبندی کرد: «از نظر گستره و پیچیدگی با موردی بیسابقه روبهرو هستیم. هیچکس انتظار ندارد کتابخانهها به صحنه جنایتهای بزرگ بدل شوند، اما این پرونده همهچیز را تغییر داده است.»
روش کار سارقان در همه شهرها یکسان بود: دو نفر با هویتهای جعلی وارد کتابخانه میشدند، کتابهای کمیاب روسی را از مخازن درخواسته و در فرصتی کوتاه از ساختمان خارج میکردند. یکی حواس کتابدار را پرت میکرد، دیگری کتاب را میبرد. روایتها تغییر میکرد؛ در ورشو خود را اهل اسلواکی معرفی کردند، در هلسینکی گفتند لهستانیاند، در ریگا عنوان کردند پناهجوی اوکراینیاند، و در پاریس داستانی ساختند درباره «دموکراسی در ادبیات قرن نوزدهم روسیه».
در روسیه امروز، دولت بر جنبه ملیگرایانه آثار پوشکین تأکید دارد شاعری که در سالهای ۱۸۳۰ از سرکوب خونین قیام لهستانیها، لیتوانیاییها، بلاروسها و اوکراینیها حمایت کرد و در شعر «خطاب به تهمتزنندگان روسیه» نوشت ملتهای اسلاو یا باید «به دریای روسیه بپیوندند» یا «خشک شوند». در نوامبر ۲۰۲۲، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، ویدیویی منتشر کرد که در آن این شعر را با صدای خود میخواند و تصاویر بایدن و فوندرلاین در کنار واژگان پوشکین قرار گرفته بود. ماهها پیش از آن، نیروهای روس در شهرهای اشغالی اوکراین، تصویر پوشکین را بر سردرها نصب کردند.
در مقابل، نویسندگان و هنرمندان اوکراینی که در فضای فرهنگی روسیِ پساشوروی بزرگ شدهاند، این ستایش پوشکین را پوششی برای جنگ میدانند. اولکساندر میخد، نویسنده و منتقد ادبی اوکراینی، میگوید: «دنیا هنوز بیش از اندازه نسبت به میراث فرهنگی روسیه احساساتی است. همین رمانتیسم خطرناک است؛ روسها میکشند، عذر میخواهند، دوباره میکشند، و میگویند روح ما رازآلود است.»
اما سرقتها بسیار سادهتر از آن بودند که به سازمانی پیچیده نسبت داده شوند. نخستین مورد در تالین، از مارس تا آوریل ۲۰۲۲، زمانی رخ داد که بکاتسیریکیدزه، مردی گرجی با سابقه فروش عتیقه، توانست ده جلد کتاب کمیاب، از جمله نسخهای از «تاریخ پوگاچوف» چاپ ۱۸۳۴ را به نام خود قرض بگیرد و هیچگاه بازنگرداند. ماه بعد در ریگا، او و همدستش نسخهای از «پُلتاوا» ی پوشکین را از مخزن اصلی کتابخانه ملی لتونی به ارزش ده هزار یورو ربودند. برچسبهای ردیاب کتابها را خراشیدند، کتابها را زیر کت پنهان کردند و بهآرامی بیرون رفتند.
از آنجا که در بخشهایی از اروپا نسخههای جعلی از کتابهای سرقتشده پیدا شد، برخی گمان کردند با گروهی ماهر از جاعلان روبهرویند. اما نیک وایلدینگ، مورخ انگلیسی و متخصص جعل آثار چاپی، برخلاف آن معتقد است بیشتر این نسخهها را میتوان در یک روز ساخت. او عکسهایی از یکی از جعلیات کتابی چاپ ۱۸۰۲ نشان میدهد که تضاد رنگ میان صفحه عنوان سفید و صفحات زردشده دیگر از فاصله قابل تشخیص است. در موارد دیگر، صفحات کتابهای آلمانی قرن نوزدهم را داخل جلدهای روسی جا داده بودند. وایلدینگ میگوید: «این کارها آماتورانهاند؛ شاید حتی ارزش نداشته باشد اسم جعل رویشان بگذاریم.»
در زمستان همان سال، پلیس لتونی بکاتسیریکیدزه را بازداشت کرد. دیانای او روی کتابهای سرقتی ریگا بود و گذرنامهاش نشان میداد پیشتر در تالین نیز فعال بوده. مردی میانسال که کارت عضویت کتابخانههای پاریس، مونیخ و وین را در کیفش داشت. در بازجویی، حاضر نشد بگوید آیا برای کسی کار میکرده یا نه. دادگاه تارتو و تالین در سال ۲۰۲۴ او را به سهونیم سال زندان محکوم کرد.
با گسترده شدن پرونده، یورووست سازمان همکاری قضایی اتحادیه اروپا گروه تحقیق مشترکی با حضور فرانسه، لیتوانی، لهستان و سوئیس تشکیل داد. گرجستان نیز به عنوان شریک عملیاتی به آن پیوست. اما فرضیهها متفاوت بود: آیا پای شبکهای منسجم در میان است یا رقابت باندها برای تصاحب نسخههای نایاب؟ همزمانی سرقتها با آغاز تهاجم روسیه به اوکراین، گمان دخالت دولتی را تقویت کرد. دادستان لهستان گفت: «بعید است چنین طرحی بدون حمایت یک دولت پیش برود.»
همه این پروندهها پیرامون نام پوشکین میچرخند شاعر رمانتیک قرن نوزدهم که بیرون از روسیه با «یوگن اونگین» و «بانوی پیک» شناخته میشود و ترجمهاش دشوار است، اما در روسیه نماد ملی است. اندرو کان، استاد ادبیات روسی دانشگاه آکسفورد، میگوید: «پوشکین برای همه رژیمها قابل استفاده بوده؛ از سلطنت تا کمونیسم.» استالین در ۱۹۳۷ صدمین سال مرگش را به جشن وحدت ملی بدل کرد، و در دهههای بعد مخالفان سیاسی کوشیدند پوشکین را از چنگ دولت بیرون آورند و بر جنبههای اروتیک و شخصی آثارش تأکید کنند.
در ادامه این موج، سرقتها در فنلاند، لیتوانی و فرانسه گسترش یافت. در لیون، نسخهای از «بوریس گودونوف» به ارزش هفتاد هزار یورو از کتابخانه دیدرو برده شد. آگلائه آچشوا، مدیر مجموعه روسی کتابخانه بولاک در پاریس، در ایمیلی به همکارانش هشدار داد که این سرقتها «سفارشی و طراحیشده» است و احتمال داد کلکسیونری ثروتمند پشت ماجرا باشد. حق با او بود: سه ماه بعد، دو مرد بلغار در بولاک ثبتنام کردند و درست کتابهایی را خواستند که در فهرست او مشخص شده بود. نیمهشب، پنجرهای را شکستند و وارد شدند، اما چون آثار نایاب در زیرزمین قفل بود، جز چند جزوه بیارزش چیزی نصیبشان نشد. خون روی فرش زرد کتابخانه، سرنخی تازه برای پلیس شد.
در نوامبر همان سال، دو جلد از آثار گوگول از کتابخانه ایالتی باواریا در مونیخ ربوده و با نسخه بدل جایگزین شد؛ جلدهای دوم و سوم از مجموعه چهارجلدی. انتخاب دقیق جلدها نشان میداد سارقان بر اساس فهرستی مشخص عمل کردهاند. همان ماه، میخیل زمتارادزه، شهروند گرجی، به عنوان متهم اصلی در بروکسل بازداشت شد و سپس چهار مظنون دیگر در تفلیس دستگیر شدند. در فوریه ۲۰۲۵، او و چهار متهم دیگر به جرم سرقت از هشت کشور اروپایی محکوم شدند؛ گوگلادزه حکم تعلیقی گرفت.
در این میان پرسش اصلی هنوز پابرجاست: آیا این دزدیها حاصل حماقت چند فرصتطلب بودند، یا بخشی از برنامهای پنهان برای تصاحب میراث روسیه در کتابخانههای اروپا؟
در ماههای پایانی رسیدگی به پرونده، اختلاف بر سر چند جزئیات ظاهراً بیاهمیت آرامآرام به بحثی بزرگتر بدل شد: هرچه شبکه سرقتها پیچیدهتر مینمود، احتمال دخالت دولت روسیه در پشت صحنه بیشتر قوت میگرفت. دادستانهای اروپایی از کندی و محدود بودن پیگیری قضایی در گرجستان ناراضی بودند. یکی از آنان گفت: افراد بیشتری از حلقه مظنونان باید محاکمه میشدند، اما روند رسیدگی بهدلیل همزمانی با پروندههای معترضان طرفدار اروپا در تفلیس، فرسایشی شده بود. همان دادستان افزود گرجستان «از هر اقدامی که میتوانست رابطهاش با روسیه را تیرهتر کند، هراس داشت».
با طولانی شدن تحقیقات و نبود پیشرفت جدی، خستگی عمومی بر گروههای پیگیر سایه انداخت. نزدیک به چهارده ماه پس از آغاز همکاری میان کشورها، کتابخانه ملی هلند در گزارشی اعلام کرد که شش نسخه کمیاب از آثار پوشکین نیز در مارس ۲۰۲۳ از ساختمانش در لاهه، در چند قدمی دفتر یوروجاست، ناپدید شده است. ابعاد ماجرا بهجای محدود شدن، روزبهروز گستردهتر میشد.
سرانجام در آوریل ۲۰۲۵ چهره روشنتری از شبکه پدید آمد: میخیل زمتارادزه، پنجاهسالهای درشتهیکل که پیشتر در نوامبر ۲۰۲۳ در فرودگاه بروکسل بازداشت شده بود، در دادگاه ویلنیوس، پایتخت لیتوانی، حاضر شد. او متهم بود در مه ۲۰۲۳ هفده جلد کتاب به ارزش بیش از ششصد هزار یورو را از کتابخانه دانشگاه شهر ربوده است. زمتارادزه اتهام را پذیرفت، اما مدعی شد سرقتش «تصادفی» بوده و با نیت خرید کتابهای قدیمی به ویلنیوس رفته بود، نه دزدی.
دادگاه اما تصویر دیگری از ماجرا داشت. کارکنان کتابخانه گفتند او با لبخند و ادب معمول اعتمادشان را جلب کرده، بعد با جابهجایی عمدی کتابها بین اتاقها ناظران را سردرگم کرده است. مدارک بهدستآمده از فرانسه نیز نشان میداد زمتارادزه همان سال در کتابخانه ملی فرانسه در پاریس، با دستی گچگرفته صفحات اصلی کتابهای کمیاب را درون گچِ مصنوعیِ بازویش پنهان کرده بود تا هنگام خروج از کتابخانه، مأموران امنیتی متوجه نشوند. در اتاق هتلش هم با چاپگر جوهرافشان ارزان، جلد و صفحه عنوان جعلی میساخت؛ دستگاهی ساده که پس از تمام شدن کارتریج، دورش انداخته بود. دادههای مکانی تلفنش نشان میداد در دو سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ به لیتوانی، لهستان، آلمان، فرانسه، بلژیک، جمهوری چک، استونی و اوکراین سفر کرده. سفرنامهای چشمگیر برای مردی بیکار و پدر پنج فرزند که مدعی بود با کمکهزینه زندگی میکند.
اما سند سرنوشتساز را پلیس هنری فرانسه یافت. در محوطه کتابخانه ملی فرانسه، در ۲۵ اکتبر همان سال، زمتارادزه زیر دوربین در حال کشیدن سیگار بود که پیامی برای تساتوروف نوشت، متنی که عملاً دستور اجرای تعویض جعلی را صادر میکرد: «خونسرد باش. کسی دنبالت نیست، فقط ترس درونیته. مهمترین چیز، تعویض بیجلب توجهه؛ بقیه فراموش کن.»
در ژوئن ۲۰۲۵ دادگاه او را مجرم شناخت و به سه سال و چهار ماه زندان در لیتوانی محکوم کرد. قاضی در رأی نهایی نوشت متهم نه تنها، تنها نبوده بلکه در قالب «گروهی سازمانیافته با نقشهای تقسیمشده» عمل کرده است. در این شبکه، زمتارادزه و بکاتسیریکیدزه نقش مغز متفکر را داشتند و مجموعهای از خویشاوندان و دوستان قدیمی مأموریتها را اجرا میکردند؛ ترکیبی از همکاری، رقابت و فریب متقابل. زمتارادزه پس از پایان دادگاه لیتوانی به بازپرسهای لهستانی گفت کتابهای ورشو را او برداشته و قبل از آنکه ماته تسیریکیدزه و آنا گوگلادزه به محل برسند، نسخههای اصلی را برده و جعلیها را جا گذاشته است.
پرسش بزرگتر اما همچنان بیپاسخ مانده بود: این گرجیها برای چه کسی کار میکردند؟ زمتارادزه در بازجویی گفت در دوران اقامتش در ویلنیوس، تماس تلفنیای غافلگیرکننده از مردی دریافت کرده که در تلفنش با نام «ماکسیم» ذخیره شده بود؛ دلال روسی کتابهای نایاب، که زمانی اشیای عتیقه از او خریده بود. ماکسیم به نسخههای قدیمی پوشکین علاقه نشان داده و زمتارادزه برایش عکسهایی از کتابهای گرانبهای کتابخانه فرستاده بود. یک هفته بعد، اتوبوسی از مینسک ۱۲ جلد جعلی همان کتابها را برایش آورد. جعلهایی بهمراتب حرفهایتر از نمونههایی که خودش با چاپگر هتل ساخته بود. زمتارادزه گفت نسخههای اصلی را با جعلیها جایگزین کرده، بعد اصلها را با همان اتوبوس به مینسک فرستاده و در ازای معامله، معادل سیهزار دلار ارز رمزی گرفته است.
او نام کامل خریدار را «ماکسیم تسیترین» اعلام کرد، اما چنین نامی در تجارت کتابهای نایاب روسیه ثبت نشده. در مقابل، ماکسیم تسیپریس شناختهشده است؛ مدیر فروشگاه اینترنتی «استارایا کنیگا» در مسکو، که در گفتوگویی در سال ۲۰۱۹ نسخههای چاپ دوران حیات نویسندگان کلاسیک را «ارزشمندترین اقلام» لقب داده بود. در تماس تلفنی با او، تسیپریس فقط تأیید کرد ایمیل مربوط به روایت دادگاه را دیده اما حاضر به توضیح نشد.
اگر تسیپریس خریدار نبود، خریداران احتمالاً از چند کانال متفاوت عمل کردهاند. جستوجوهای اینترنتی تلفن زمتارادزه نشان میداد او دنبال خانهمزایدهای روسی به نام «لیتفاند» بوده است؛ مؤسسهای تخصصی در فروش کتابهای قدیمی با مدیریت سرگئی بورمیستروف، کلکسیوندار شناختهشده و مشاور وزارت فرهنگ روسیه. لیتفاند که از ۲۰۱۴ کارش را آغاز کرده، در کمتر از یک دهه شعبههایی در مسکو، سنپترزبورگ و کراسنویارسک برپا کرده و در ژوئیه ۲۰۲۳ رکوردی تازه زد: فروش نسخهای از یوگن اونگین پوشکین به قیمت ۲۶ میلیون روبل.
کتابداران ورشو باور دارند چند ماه پیش از آن، همین مرکز مزایده نسخههایی از پوشکین را که تازه از مجموعهشان ربوده شده بود فروخته است. اثبات ادعا دشوار است؛ صفحههای مربوط به آن مزایدات از وب حذف شده و در سایت لیتفاند نوشتهاند: «صفحه مورد نظر انتقال یافته، حذف شده یا هرگز وجود نداشته است.» در پورتال اسرائیلی Bidspirit هم اثری از آن نیست. با این حال، نسخهی ذخیرهشدهای در وبگاه Wayback Machine نشان میدهد در ۲۲ دسامبر ۲۰۲۲، لیتفاند در سنپترزبورگ نسخهای از اشعار پوشکین را با مُهر دانشگاه ورشو در صفحه اول، به قیمت ۱۲ میلیون روبل فروخته است.
بورمیستروف در پاسخ به ایمیلی که درباره احتمال فروش نسخههای دزدیدهشده فرستادیم، نوشت: «هیچ کتابی که مهر یا علامت کتابخانههای دولتی داشته باشد در فهرست فروش ما قرار نمیگیرد؛ کارشناسان ما کاملاً محتاطاند و طبق قوانین روسیه عمل میکنند.» با اینحال، در آوریل ۲۰۲۳ لیتفاند نسخه دیگری از اشعار پوشکین را به قیمت ۲.۶ میلیون روبل فروخت؛ تصویری از همان نسخه، پیش از حذف از اینترنت، clearly مهر کتابخانه ورشو را نشان میداد. بورمیستروف پرسشهای بعدی را بیپاسخ گذاشت.
حتا اگر این کتابها از مسیر لیتفاند معامله شده باشند، هنوز دلیلی وجود ندارد که خود خانه مزایده، فرمان سرقت را صادر کرده باشد. فرضیه دخالت مستقیم کرملین در بازگرداندن میراث فرهنگی روسیه همچنان در سطح گمان باقی مانده است. با این حال، امتناع مقامهای روسی و شرکتهایی چون لیتفاند از همکاری با تحقیقات اروپایی نشان میدهد با وضع موجود احساس ناراحتی نمیکنند. از حدود ۱۷۰ کتاب ربودهشده، تا امروز هیچ نسخه اصلی پیدا نشده. دادستان لهستانی یاندی گفت: «هیچ امیدی ندارم به این زودی کتابها را پس بگیریم؛ تا زمانی که همکاری با روسیه لازم باشد، در آستانه جنگ چنین امری ناممکن است.»
بورمیستروف بعدها در مقالهای برای فوربس روسیه، ارتباط احتمالی کشورش با این سرقتها را رد کرد و با لحنی کنایهآمیز نوشت که کتابخانههای اروپایی، برخلاف مؤسسات روسی، در حفاظت از گنجینههای ادبی سستی کردهاند؛ نتیجه سردی فرهنگی میان دو سوی قاره. در نوشته او این معنا نهفته بود که اگر دزدهای معمولی توانستهاند نسخههای اصلی پوشکین را به چنگ آورند، مشکل در ضعف اروپا است، نه در جسارت سارقان.
منبع: TheGuardian, Tue 7 Oct 2025
∎