شناسهٔ خبر: 75370091 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

نگاهی به کتاب «لیبرالیسم در روزگار ظلمت»؛

بازگشت به خویشتن در سیره لیبرال

این کتاب به‌مثابه یک فراخوان برای «بازگشت به خویشتن» برای سنت لیبرال عمل می‌کند. چرنیس نشان می‌دهد که پاسخ به بی‌رحمی و عدم تساهل مخالفان، نباید با بی‌رحمی متقابل باشد؛ اینجا است که «سیره لیبرال» اهمیت حیاتی پیدا می‌کند.

صاحب‌خبر -

سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - عمران دسترس، استاد دانشگاه؛ لیبرالیسم به‌عنوان یک فلسفه سیاسی و سنت فکری، بر آزادی‌های فردی، حکومت قانون، محدودیت قدرت دولتی، و مدارا و تساهل تأکید دارد. این نظام فکری، که ریشه در عصر روشنگری دارد، دموکراسی، حقوق بشر، اقتصاد بازار آزاد و جامعه‌مدنی را در کانون توجه خود قرار می‌دهد. بااین‌حال، لیبرالیسم در طول تاریخ خود، به‌ویژه در قرن بیستم، با چالش‌ها و تهدیدات بنیادین، از فاشیسم و نازیسم گرفته تا کمونیسم، روبه‌رو بوده است. این تضادها، فیلسوفان و متفکران لیبرال را به تأمل عمیق‌تری واداشت تا جوهره این سنت را در برابر ایدئولوژی‌های غیرلیبرال حفظ و بازتعریف کنند.

بازگشت به خویشتن در سیره لیبرال

کتاب «لیبرالیسم در روزگار ظلمت» (سیره لیبرال در قرن بیستم) اثر جاشوآ اِل. چرنیس که در سال ۲۰۲۱ منتشر و ترجمه فارسی آن توسط احسان سنایی‌اردکانی توسط نشر مرکز منتشر شده، تلاشی است در همین راستا. چرنیس در این کتاب، نه با تعریف لیبرالیسم به‌مثابه مجموعه‌ای از سیاست‌ها و نهادها، بلکه با تمرکز بر آن به عنوان یک اخلاق سیاسی (Political Ethos) یایک منش و مزاج خاص، به دفاع از این سنت فکری می‌پردازد.

جاشوآ ال. چرنیس استادیار علوم سیاسی در دانشگاه جرج‌تاون، یک پژوهشگر برجسته در حوزه نظریه سیاسی مدرن و معاصر است. او به‌طور خاص بر تاریخچه لیبرالیسم و تفکر سیاسی در قرن بیستم تمرکز دارد. دغدغه اصلی چرنیس در این اثر، بازخوانی و احیای نوعی از لیبرالیسم است که در میانه قرن بیستم، در برابر رادیکالیسم و توتالیتاریسم، نه تسلیم شد و نه به ابزاری مشابه با دشمنان خود تبدیل گشت. اهمیت کتاب چرنیس در زمانه کنونی به‌شدت محسوس است. در شرایطی که لیبرالیسم بار دیگر از سوی پوپولیسم راست‌گرا و افراط‌گرایی چپ‌گرا تحت فشار قرار گرفته و حملات به هنجارهای لیبرال (مانند احترام به حقیقت، مدارا و حکومت قانون) رو به افزایش است، این کتاب به‌مثابه یک فراخوان برای «بازگشت به خویشتن» برای سنت لیبرال عمل می‌کند. چرنیس نشان می‌دهد که پاسخ به بی‌رحمی و عدم تساهل مخالفان، نباید با بی‌رحمی متقابل باشد؛ اینجا است که «سیره لیبرال» اهمیت حیاتی پیدا می‌کند.

چرنیس برای پیشبرد تِزِ خود، سفرِ فکریِ شش متفکر برجسته قرن بیستم را در شش فصل پیگیری می‌کند. این کتاب با فصل اول تحت عنوان «دل‌نازکی جنایت است» آغاز می‌شود و در ادامه، نویسنده در فصل دوم به تأمل «در فاصلهفاجعهوآرمانشهر» می‌پردازد. فصول بعدی با محوریت پرتره‌های فکری، شامل مباحثی چون «یک انسان صالح»، «اخلاقیات حزم و ثمربخشی تردید»، و «علیه بدبینی و احساساتی‌گری» هستند. نویسنده در فصل ششم با تأکید بر فضیلت «شجاعت… تردیدورزی‌ها و بی‌یقینی‌های ما»، بحث را به سمت نتیجه‌گیری هدایت می‌کند که در آن پرسش محوری «شخصیت‌های برازنده لیبرال‌های خوب؟» مطرح می‌شود.

نقطه ثقل کتاب چرنیس، مفهوم «معمای لیبرال» است. این معما به این چالش اشاره دارد که لیبرال‌ها چگونه می‌توانند با جنبش‌های ضدلیبرالی که با بی‌رحمی، عدم تساهل و اعتقاد راسخ به «هدف نهایی» عمل می‌کنند، مبارزه کنند، بدون آنکه خودشان به همان اندازه بی‌رحم و غیرلیبرال شوند. آیا می‌توان با عدم تساهل، با تساهل رفتار کرد؟ آیا باید اصول لیبرالی (مانند حفظ عواطف، شکاکیت، و مدارا) را برای پیروزی بر دشمن کنار گذاشت؟ پاسخ چرنیس «خیر» است. اواستدلال می‌کند که هسته اصلی لیبرالیسم در قرن بیستم، نهادها یا سیاست‌های خاصی نیستند، بلکه یک سیره‌سیاسییایک مزاج معتدلهستند. این سیره شامل مجموعه‌ای از ویژگی‌ها مانند: افتادگی و فروتنی (پذیرش پیچیدگی‌ها)، بردباری و تحمل (پرهیز از رادیکالیسم)، انعطاف‌پذیری فکری (پذیرش عدم قطعیت) و نجابت و متانت اخلاقی (خودداری از ابزارهای بی‌رحمانه) است. چرنیس با بازیابی این منش از متفکران کلیدی قرن بیستم، آن را به‌عنوان سپر دفاعی اصلی لیبرالیسم معرفی می‌کند. به‌جای «جنگ با آتش»، لیبرال‌ها باید بر فضائل خود تمرکز کنند و تبدیل به «پناهگاه صلح و ثبات» شوند.

چرنیس برای تقویت تِزِ خود، پرتره‌های دقیقی از پنج متفکر بزرگ میانه قرن بیستم ارائه می‌دهد: ماکس وبر که بر تنش میان اخلاق اعتقاد و اخلاق مسئولیت تأکید کرد؛ راینهولد نیبور، متأله‌ای که بر لزوم نگاهی واقع‌بینانه به قدرت و شرّ در سیاست تأکید می‌کرد؛ آلبر کامو که در برابر توتالیتاریسم، بر «طغیان» به‌عنوان یک حد لیبرالی تأکید داشت؛ ریمون آرون، جامعه‌شناس فرانسوی که بر احتیاط و پرهیز از ایدئولوژی‌زدگی تأکید می‌کرد؛ و آیزایا برلین که با مفهوم «تکثرگرایی ارزشی» نشان داد که هر دیدگاه تک‌محوری خطرناک است. این متفکران همگی بر لزوم شکاکیت، قضاوت دقیق و گشاده‌رویی به جای اطمینان مطلق و افراط‌گرایی تأکید کردند.

چرنیس در این کتاب، لیبرالیسم را نه‌تنها به عنوان یک بحث تاریخی، بلکه به‌عنوان یک جایگزین فکری برای دوران ما مطرح می‌کند. این «لیبرالیسم معتدل» به لیبرال‌ها منابعی می‌دهد تا بتوانند در برابر حملات سیاسی کنونی بایستند. بااین‌حال، این اثر با نقدهای مهمی نیزروبه‌رو شده است. برخی منتقدان می‌پرسند که آیا تکیه بر «سیره سیاسی» به تنهایی کافی است؟ همچنین این پرسش مطرح است که در مواجهه با بی‌عدالتی‌های بنیادین مانند نژادپرستییا نابرابری شدید اقتصادی، آیا اعتدال به معنای دفاع از وضع موجودنیست؟ آیا تهدید اصلی امروز، نه «بی‌رحمی» بلکه «بی‌عاطفگی و بی‌تفاوتی» است و آیا لیبرالیسم به «انرژی» و «ایده‌آل‌گرایی» بیشتر نیاز ندارد؟ چرنیس در پاسخ‌های خود، با اعتدال و انعطاف فکری، تأکید می‌کند که لیبرالیسمِ معتدل لزوماً به معنای انفعال نیست، بلکه به معنای استفاده از ابزارهای اخلاقی در مبارزه است.

بازگشت به خویشتن در سیره لیبرال

کتاب «لیبرالیسم در روزگار ظلمت» یک مداخله کلیدی و بسیار به‌هنگام در بحث‌های مربوط به بحران لیبرالیسم است. جاشوآ چرنیس با بازیابی یک سنت فکری فراموش‌شده از متفکران میانه قرن بیستم، به ما یادآوری می‌کند که لیبرالیسم بیش از آنکه مجموعه‌ای از قوانین باشد، یک شیوه زندگی و یک منش سیاسی است که بر مبنای شکاکیت، فروتنی، مدارا و نجابت اخلاقی بنا شده است. این کتاب برای هر کسی که نگران آینده دموکراسی و آزادی در برابر افراط‌گرایی‌های کنونی است، یک اثر روشنگر و حیاتی خواهد بود و به‌ویژه به خوانندگان فارسی‌زبان کمک می‌کند تا درک عمیق‌تری از چالش‌ها و منابع لیبرالیسم در زمانه تاریک خود پیدا کنند.

برچسب‌ها: