به گزارش خبرگزاری ایمنا، ناصر تقوایی (۱۳۲۰–۱۴۰۴)، فیلمساز، عکاس و نویسنده برجسته ایرانی و از چهرههای جریانساز «موج نو» سینمای ایران بود که روز سهشنبه بیستودوم مهر درگذشت.
او در طول کارنامه هنریاش فیلمهای متعددی ساخت که بسیاری از آنها به آثار کلاسیک سینمای ایران بدل شد. از جمله میتوان به «آرامش در حضور دیگران» (۱۳۴۷)، «صادق کرده» (۱۳۵۱)، «نفرین» (۱۳۵۲)، «ناخدا خورشید» (۱۳۶۵)، «ای ایران» (۱۳۶۸) و «کاغذ بیخط» (۱۳۸۰) اشاره کرد.
آثار تقوایی، با دقت در پرداخت شخصیتها و تأکید بر بطن فرهنگی و جغرافیایی جنوب ایران، مسائلی چون هویت ملی، عدالت اجتماعی و تنشهای فرد با قدرت را به تصویر میکشیدند. بسیاری او را «ستون موج نو» و از نادرترین سینماگران روشنفکر و متعهد تاریخ ایران توصیف کردهاند؛ به گفته تحلیلگران، «زندگی و آثار او تصویری تمامقد از سرگذشت روشنفکری ایرانی در دوران معاصر» است.
![]()
ریشهها و شروع فعالیت
ناصر تقوایی در تابستان سال ۱۳۲۰ (۱۹۴۱ میلادی) در یکی از روستاهای عربنشین استان خوزستان چشم به جهان گشود و از همان آغاز پیوندی ناگسستنی با جنوب ایران داشت. خودش میگفت: «ایران برایم وطن، خوزستان ولایت و آبادان عشق بود» و همین «مثلث عاطفی» سرنوشت هنری او را شکل داد. دوران کودکی او با سفرهای مداوم به بنادر جنوبی همراه بود و پدرش کارمند گمرک بود. این تجربه نزدیک با زندگی طبقه کارگر جنوب در همان ابتدای راهِ هنری او تأثیر عمیقی داشت. تقوایی در جوانی به تهران مهاجرت کرد و برای تلویزیون ملی ایران فیلمهای گزارشی کوتاهی ساخت؛ در دهه ۱۳۴۰ او جزو اولین فیلمسازانی بود که از ادبیات به سینما روی آورد. خودش بعدها به طنز گفته بود: «ما علاقهای به ورود به سینمای بدنه نداشتیم؛ سینمایی که معجونی بود از فیلمهای ترکی و هندی و عربی». بدین ترتیب، او مقدمات موج نو را با تأکید بر سینمای اندیشهورز و فرهنگی پیریزی کرد.
آثار برجسته و سبک هنری ناصر تقوایی
تقوایی با اولین فیلم بلند خود، «آرامش در حضور دیگران» (۱۳۴۷)، اقتباسی از داستان غلامحسین ساعدی، ورود خود را به سینمای هنری اعلام کرد. این فیلم با نگاهی تلخ و انسانی به فروپاشی یک خانواده و جامعه معاصر پرداخت و بهخاطر صراحتش در تصویرِ معضلات اجتماعی توقیف شد. با این حال «آرامش در حضور دیگران» بعدها به یکی از آثار شاخص موج نو تبدیل شد. پس از آن، فیلمهای «صادق کرده» (۱۳۵۱) و «نفرین» (۱۳۵۲) را ساخت که هر دو در فضاسازی و شخصیتپردازی نشان از تسلط او بر زبان سینما داشتند. تقوایی در این آثار نیز دغدغههای اجتماعی را با نگاهی ژرف بررسی کرد.

پس از انقلاب ۱۳۵۷، تقوایی با «ناخدا خورشید» (۱۳۶۵) بار دیگر نام خود را در تاریخ سینمای ایران جاودانه کرد. این فیلم اقتباسی هوشمندانه از رمان «داشتن و نداشتن» همینگوی بود که داستان را به بندرها و دریاهای جنوب ایران منتقل کرد. «ناخدا خورشید» با صحنهآرایی چشمنواز و بازی درخشان داریوش ارجمند، به یکی از موفقترین اقتباسهای سینمای ایران بدل شد و جایزهی پلنگ برنزی جشنواره لوکارنو را برای تقوایی به ارمغان آورد. تقوایی در یک گفتوگو گفت که اگر تنها همین یک فیلم را ساخته باشد، همین برای درخشش نامش در سینمای ایران کافی بود.
از دیگر آثار مهم پس از انقلاب میتوان به فیلم ملیگرایانه «ای ایران» (۱۳۶۸) اشاره کرد که هویت ملی و سرود آزادی را موضوع خود قرار داده بود. هر چند این فیلم در زمان خود با مشکلاتی در نمایش مواجه شد، اما نگاه انتقادی و طنز اجتماعی آن به مرور به رسمیت شناخته شد. «کاغذ بیخط» (۱۳۸۰) آخرین فیلم بلند تقوایی است؛ اثری دقیق و انسانی درباره روابط زناشویی و تنهایی که امضای شخصی او – وسواس در جزئیات، گفتوگوهای حسابشده و نگاهی روانشناسانه – در آن آشکار بود. پس از نیمهکاره ماندن پروژه «چای تلخ» در سالهای دهه ۸۰، دیگر فیلم بلند جدیدی از تقوایی ساخته نشد. او پروژههای ناتمام متعددی نیز داشت؛ از جمله مجموعه تلویزیونی «کوچک جنگلی» و فیلمهای «رومی و زنگی» و «چای تلخ» که بهخاطر مشکلات تولید نیمهکاره رها شدند.
سبک هنری و گرایشهای فکری
کارنامه فنی تقوایی نشاندهنده تلفیقی منحصربهفرد از واقعگرایی مستند و نگاه شاعرانه بود. او در سالهای ابتدایی فعالیتش چندین فیلم مستند درباره آداب، باورها و زندگی مردم جنوب ایران ساخت؛ فیلمهایی مثل «باد جن» و «نخلستانهای جنوب» که برای نخستین بار مناسک منکرشدهای چون آئین «زار» را به تصویر کشید و پیوند تاریخ، جغرافیا و روان جمعی اقشار جنوب را ثبت کرد. معتقد بود جغرافیا شکلدهنده تاریخ است و خود بارها گفته بود: «بدون جغرافیا هیچ تاریخی وجود ندارد، جنوب برای من جغرافیایی است که تا بینهایت امتداد دارد». این دغدغههای مردمنگارانه و تکیه بر فرهنگ محلی در آثار روایی او نیز ادامه یافت.
از نظر موضوعی، تقوایی در بسیاری از آثارش به طبقه کارگر و افراد محروم جامعه میپرداخت؛ بهویژه تجربیات زندگی در آبادان و جنوب او را با مسائل طبقه محروم پیوند میداد. به گزارش یکی از منتقدان، «در کتاب «تابستان همان سال» شخصیتهای اصلی کارگران هستند» و «تقوایی خود را بیشتر بهعنوان سازنده داستانهای کارگری میشناخت». در کنار این، او بر غنای ادبیات مسلط بود. منتقدان تأکید کردهاند که بسیاری از فیلمهای تقوایی اقتباسهای ادبیای بودند که گاه «نسخه سینمایی از خود اثر بهتر شده است». خود او «نویسندهای که با تصویر فکر میکند» توصیف میشد و حتی گفتهاند «هر شب ۲۰۰ صفحه کتاب میخوانده و به همین دلیل آثار ماندگار ساخته است». نثر جذاب، دقت در جزئیات و توانایی در شخصیتپردازی از ویژگیهای بارز کارهای او بود.
تأثیر فرهنگی و جایگاه تاریخی
نقش ناصر تقوایی در سینمای ایران فراتر از تعداد اندک فیلمهایی است که ساخت. به اعتقاد کارشناسان، تأثیر او بیشتر در کیفیت بیمثال آثارش نهفته است: دقت او به جغرافیا، درک عمیق جامعه و وفاداری به زبان سینمایی شخصی، نشان از جایی ممتازی دارد که در تاریخ سینمای این کشور اشغال کرده است. مقامات فرهنگی نیز دستاوردهای او را ارج نهادهاند؛ برای مثال محمدرضا عارف معاون اول رئیس جمهور در پیام تسلیت خود تأکید کرد «آثار ارزشمند و نگاه خلاقانهاش نقش مهمی در بالندگی سینمای ایران داشت و میراث هنری او الهامبخش نسلهای آینده فیلمسازان خواهد بود». در سال ۱۳۸۳ نیز شورای ارزشیابی هنرمندان به تقوایی مدرک درجه یک هنری (معادل دکترا) اعطا کرد و خانه سینما تندیس شایستگی یک عمر فعالیت هنری را به پاس خدمات او تقدیم کرد.
مرگ ناصر تقوایی یکی از آخرین نمایندگان نسل مؤلفان موج نو را از میان ما گرفت؛ با این حال آثار او همچنان زندهاند و نسل جوان هنرمندان ایرانی از میراث فرهنگی او میآموزند.
