به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رابرت لاول (۱۹۱۷-۱۹۷۷) یکی از تأثیرگذارترین شاعران آمریکایی قرن بیستم است که آثارش امکانات شعر مدرن را دگرگون کرد. لاول که دو مرتبه برندهی جایزهی پولیتزر شد، کارنامهی هنری پرباری دارد و عظمت شاعری او در تنوع شگفتآور آثارش است. او در دههی ۴۰ میلادی، شعرهایی کاملاً فرمال با وزن و قافیهی سنتی میسرود. در اواخر دههی ۵۰، با انتشار کتاب معروفش، «مطالعات زندگی»، تبحرش را در نوشتن شعرهای شخصی یا اعترافی، با وزن و فرم آزادتر، به نمایش گذاشت. او در دههی ۶۰، تمرکز بالایی را بر سرودن شعرهای اجتماعی گذاشت و در نهایت، در دههی ۷۰، تمامی عناصر شعرهای گذشتهاش را در هم آمیخت و بسط داد. او علاوه بر مجموعه اشعارش، کتابی با عنوان «تقلیدها» منتشر کرد که در آن به ترجمه و بازسرایی اشعار شاعران بزرگ تاریخ – از هومر تا پاسترناک – پرداخته بود. او همچنین چندین نمایشنامه نوشت و ترجمه کرد.
لاول که از آغازگران جنبش شعر اعترافی محسوب میشود، تجربههای شخصی عمیقش را، از زندگی خانوادگی متلاطمش تا دست و پنجه نرم کردن با بیماریهای روحی و روانی و عقاید سیاسیاش، بیپرده در قلمفرساییهایش جاری میکرد و نقابی را که شاعران گذشته هنگام سرودن از زندگی خود بر چهره داشتند، کنار میگذاشت.
لاول در خانوادهای قدیمی و صاحبنام در بوستون متولد شد. او همواره در طول زندگی خود حس قدرتمندی از هویت تاریخی و فشارهای میراث خانوادگی و مذهبی را به دوش میکشید که در شعرهایش نمایان میشد.
«قلعهی لرد ویری»، از آثار اولیهی رابرت لاول، که برایش اولین جایزهی پولیتزر را به ارمغان آورد، نمونهای شاخص از اشعار متأثر از این میراث خانوادگی و مذهبی و سنتهای قدیمی است. کتاب «مطالعات زندگی» که نقطهی عطفی نه تنها در زندگی شاعری او که در تاریخ شعر مدرن است، نمونهی شاخص دیگری است که در آن لاول، جزئیات زندگی زناشویی پردردسرش، پیشینهی خانوادگی پرتنشش و اختلال دوقطبیای را که به آن مبتلا بود صریح و آشکارا بازگو میکند.
آثار لاول اما به اعترافات شخصی محدود نمیشود و بسیاری از اشعارش بحرانهای گستردهی اجتماعی و سیاسی دورانش، از جنگ داخلی آمریکا گرفته تا جنگ ویتنام، را به نمایش میگذارند. لاول علاقهی عمیقی به تاریخ و سیاست داشت و در آثارش «خود» و «تاریخ» را به شیوهای کنار هم مینشاند که هر دو را آشکار میساخت. هنر و زندگی لاول جداییناپذیر بودند و او سرسختانه به اینهمانی «خود» و «زبان» باور داشت. او با چیرهدستیاش در سرودن، جدیت اخلاقیاش و صداقت بیمحابایش زندگی شاعران بعد از خود را متحول کرد و به جایگاه خدشهناپذیری در ادبیات آمریکا دست یافت.
ترجمه کتاب «جنون ابدی» رابرت لاول، پنجمین کتاب منتشرشده از علیرضا توکلی است که در دسترس مخاطبان قرار گرفته است. از توکلی پیشتر، آثاری تألیفی هم منتشر شده که عبارتند از: «من دیگر من»، «به کجای حجم این جهان برمیخورد»، «این بچه دندان درآورده» و «نشانیها اشتباهی مضحکند».
توکلی همچنین مدیر دو شعبه سرای کتاب بوطیقا در جزیره کیش و سردبیر مجله ادبی بوطیقا است که به صورت الکترونیکی منتشر میشود. حیطه کاری مجله ادبی بوطیقا که تاکنون ۲۹ شماره از آن منتشر شده، ادبیات مدرنیستی و نومدرنیستی ایران و جهان است. همچنین به قلم توکلی در آیندهای نزدیک مجموعه شعر «در ستایش در» و ترجمه «مجموعه شعرهای جان اشبری» منتشر خواهند شد.
شعر «خدای ساعتساز» از مجموعه «جنون ابدی» را میخوانید:
بگو زندگی سفر یک طرفه است پرواز بی برگشت
این را بدون ته صداهای عصبی بگو...
آن وقت میتوانی بگویی در پرتوی سرد علم ایستادی میبینی
بدان سان که دیده میشوی
پایبند به واقعیت.
شگفتا
که زندگی هم آتش است و هم هیزم؛
و ما اشیا و حیوانات
باید اینجا بمانیم
بی کورسوی یک دلیل
که هر آن چیز که زمانی از زیستن دست کشیده است.
به زندگی باز میگردد
آن هنگام که حیات بازایستد.
رمانس رقیقی راجع به خدای ساعتساز دکارت و پالی در میان است؛
او ما را طراحی کرد و داخل دستگاه کار گذاشت.
عاشق این بود که سرهمبندی کند؛
اما همین که آنچه را که باید به کمال رساند
پنهان شد
درون انزوای خود.
∎