شناسهٔ خبر: 75286857 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: بهار | لینک خبر

چگونه چین با کمک اپل از آمریکا سبقت گرفت؟

صاحب‌خبر -
گروه علم و فناوری: تا همین اواخر، تصمیم شرکت‌های فناوری آمریکایی مانند اپل برای تولید محصولاتشان در چین، یک حرکت تجاری هوشمندانه و موفق به نظر می‌رسید.
معادله ساده بود: تولید در چین ارزان‌تر است و در نتیجه، سود بیشتری حاصل می‌شود.اما شرکت‌های آمریکایی، شاید بی‌آنکه آگاه باشند، سال‌ها به پرورش رقبای آینده خود کمک کردند.
چین با تولید تلفن‌های همراه، خودروهای برقی و بسیاری محصولات دیگر برای شرکت‌های خارجی، توانست زیرساخت‌های صنعتی، فناورانه و انسانی‌ بسازد که امروز رقابت با آن برای هر کشور دیگری دشوار است.
همانطور که شرکت‌های آمریکایی از چین برای تولید ارزان بهره می‌بردند، چین نیز از حضور آن‌ها برای تقویت و پیشبرد توسعه فناوری خود استفاده می‌کرد.
این موضوع تصادفی نبود. کایل چان، پژوهشگر پسادکتری دانشگاه پرینستون، توضیح می‌دهد که چین با برنامه‌ای کاملاً حساب‌شده کوشید شرکت‌هایی مانند اپل را جذب کرده و از آن‌ها برای تقویت و ارتقای کل اقتصاد خود بهره گیرد.«ماجرا به این سادگی نبود که چین بگوید: بیایید اینجا تولید کنید، ثروتمند شوید و همه خوشحال باشیم. در واقع، اصل ماجرا این بود که باید سهمی در توسعه چین داشته باشید».
چان می‌گوید: «این موضوع فقط مربوط به اپل نبود؛ فولکس‌واگن، بوش، اینتل، اس‌کی هاینیکس و سامسونگ هم در همین دسته قرار می‌گیرند».کارشناسان هم‌نظرند که مرکز ثقل صنعت فناوری در حال جابه‌جایی است.روزگاری که ایالات متحده تقریباً تنها کشوری بود که توان تولید فناوری‌های دگرگون‌کننده تاریخ بشر را داشت، به پایان رسیده و امروز در همه عرصه‌ها رقابتی شدید جریان دارد.
هان شن لین، مدیر بخش چین در شرکت مشاوره آمریکایی «آسیا گروپ»، می‌گوید: «این دیگر یک رقابت تک نفره نیست».
پاتریک مَک‌گی در کتاب «اپل در چین: تسخیر بزرگ‌ترین شرکت جهان» و بر پایه بیش از ٢٠٠ مصاحبه با کارکنان پیشین اپل توضیح می‌دهد که تصمیم این شرکت برای تولید بیش از ٩٠ درصد محصولاتش در چین، علاوه بر سودهای کلان، پیامدهای دیگری نیز به همراه داشت.مَک‌گی، خبرنگار پیشین روزنامه فایننشال تایمز در سیلیکون‌ولی، می‌نویسد: «سرمایه اپل و نظام تولید پیشرفته‌اش نقشی اساسی در تأمین مالی، آموزش، نظارت و پشتیبانی تولیدکنندگان چینی داشت؛ مهارت‌هایی که امروز پکن آن‌ها را به سلاحی علیه غرب بدل کرده است».پروفسور چان توضیح می‌دهد که به‌تدریج، تأمین‌کنندگان خارجی در زنجیره تولید آیفون و سایر محصولات اپل جای خود را به شرکت‌های چینی دادند.«این جایگزینی از قطعات ساده‌ای مانند شیشه‌ها، لنزها و نمایشگرها آغاز شد، سپس به ماژول‌های دوربین رسید و در نهایت خودِ تراشه‌ها را در بر گرفت».
بر اساس تحلیلی که روزنامه «نیکی آسیا» در سال ٢٠٢۴ منتشر کرد، ‌٨٧ درصد از تأمین‌کنندگان اپل در چین کارخانه دارند و بیش از نیمی از آن‌ها دفتر مرکزی خود را در چین یا هنگ‌کنگ مستقر کرده‌اند.هرچند اپل تلاش کرده زنجیره تأمین خود را به کشورهای گوناگون گسترش دهد، اما همچنان به تولیدکنندگان و کارگران در چین وابسته است که تنها بین ١ تا ٢ دلار در ساعت دستمزد می‌گیرند.مَک‌گی با صراحت می‌گوید اگر دولت چین اراده کند، می‌تواند تولید اپل را در یک شب متوقف سازد.
چین نه‌تنها به تأمین‌کننده اصلی اپل بدل شد، بلکه موفق شد تلفن‌های همراه، خودروهای برقی و حتی مدل‌های هوش مصنوعی‌ هم‌سطح نمونه‌های آمریکایی بسازد.
مک‌گی در کتاب «اپل در چین» می‌گوید انتقال دانش و مهارت‌های حیاتی از سوی مهندسان و همچنین سرمایه‌گذاری‌های کلان اپل و دیگر شرکت‌های غربی، به‌طور مستقیم زمینه‌ساز ظهور غول‌هایی مانند هواوی، شیائومی و بی‌وای‌دی شد.امروز به نقطه‌ای رسیده‌ایم که اگرچه آمریکا همچنان پیشتاز است، اما چین نیز غول‌های فناوری خود را برای رقابت در اختیار دارد.
به گفته هان شن لین «ایالات متحده همچنان در فناوری‌های پایه و تراشه‌های پیشرفته پیشتاز است، اما چین با شتاب زیادی در زمینه نوآوری و گسترش‌پذیری در لایه کاربردها در حال کم‌کردن فاصله است».کایل چان اضافه می‌کند: «چین در برخی حوزه‌ها شروع به پیشی گرفتن از آمریکا کرده است و نکته اصلی اینجاست: سرعت پیشرفت چین».
عرصه‌ای که بیش از هر بخش دیگری رقابت بی‌امان آمریکا و چین را نشان می‌دهد، هوش مصنوعی است؛ نگین درخشان امروز صنعت فناوری.
با وجود آنکه چین دهه‌ها در توسعه هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری کرده بود، آمریکا با معرفی چت‌جی‌پی‌تی-۳ توسط شرکت اوپن‌ای‌آی در سال ٢٠٢٠ گامی انقلابی برداشت و فاصله چشمگیری ایجاد کرد.نسخه‌های پیاپی چت‌جی‌پی‌تی که هر کدام از قبلی پیشرفته‌تر بودند، جهان را شیفته خود کردند.
اما درست در زمانی که کمتر کسی انتظار داشت، در ژانویه امسال «دیپ‌سیک»، چت‌باتی چینی بسیار شبیه به چت‌جی‌پی‌تی وارد صحنه شد. به گفته سازندگانش، هزینه ساخت آن تنها بخش کوچکی از هزینه‌ای بود که رقیب آمریکایی صرف کرده بود.دونالد ترامپ این خبر را «زنگ خطری» برای صنعت فناوری در ایالات متحده خواند.
چان می‌گوید: «نکته اصلی فقط این نبود که یک مدل چینی ناگهان به سطح بهترین مدل‌های آمریکایی برسد یا با منابع محاسباتی کمتر و هزینه‌ای به‌مراتب پایین‌تر ساخته شود؛ آنچه واقعاً اهمیت دارد این است که این موفقیت با وجود محدودیت‌های صادرات تراشه‌های هوش مصنوعی حاصل شد».از سال ٢٠٢٢، ایالات متحده خرید تراشه‌های پیشرفته H100 ساخت انویدیا را برای مشتریان چینی ممنوع کرده است؛ تراشه‌هایی که از مهم‌ترین ابزارها برای آموزش مدل‌های هوش مصنوعی به شمار می‌روند.به جای آن، انویدیا نسخه‌های ضعیف‌تر تراشه‌های خود را به طور ویژه برای بازار چین تولید می‌کند.
به همین دلیل، از دید چان، معرفی یک چت‌بات چینی که توان رقابت با همتای آمریکایی خود را داشته باشد، اقدامی «میهن‌پرستانه» بود. او می‌گوید: «برای چینی‌ها، این کار به معنای به چالش کشیدن برتری آمریکا بود».دیپ‌سیک ادعا می‌کند که مدل زبانی خود را با تراشه‌های کم‌قدرت‌تر انویدیا که در بازار چین عرضه می‌شوند آموزش داده است، اما شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه بنیان‌گذار شرکت مقدار زیادی تراشه H100 را به طور پنهانی خریداری کرده و آن‌ها را با تراشه‌های ضعیف‌تر ترکیب کرده است.
در آوریل، دونالد ترامپ صادرات تراشه H20، پیشرفته‌ترین تراشه‌ای که تا آن زمان فروشش به چین مجاز بود را ممنوع کرد و دلیل آن را تهدید برای امنیت ملی خواند.
اخیراً او با ازسرگیری صادرات موافقت کرد، به شرطی که شرکت ۱۵ درصد از فروش خود در چین را به دولت آمریکا بدهد؛ توافقی بی‌سابقه که در عین حال، مشروعیت قانونی آن هم محل تردید است.محدودیت‌های صادراتی آمریکا شرکت‌های چینی را وادار کرده تا به دنبال گزینه‌های جایگزین باشند.
به باور پروفسور چان، چنین محدودیت‌هایی «در کوتاه‌مدت می‌توانند روند توسعه چین را کند کنند، اما در بلندمدت انگیزه این کشور برای تولید فناوری و ایجاد زنجیره تأمین مستقل را تقویت می‌کنند».نمونه روشن این موضوع، شرکت هواوی است که در سال ٢٠١٩ پس از اتهام‌های جاسوسی، سرقت مالکیت فکری و نظارت بر داده‌ها، در «فهرست نهادهای ناقض امنیت ملی و منافع سیاست خارجی آمریکا» قرار گرفت.در نتیجه، گوشی‌های این شرکت دیگر قادر به استفاده از سیستم‌عامل اندروید گوگل نبودند.
چان می‌گوید: «بعد از این ضربه، هواوی چندین سال را صرف توسعه سیستم‌عامل و تراشه‌های اختصاصی خود کرد. اگر آمریکا آن‌ها را این‌چنین سختگیرانه تحریم و عملاً مجبور به این کار نکرده بود، احتمالاً هرگز در این مقیاس دست به چنین اقدامی نمی‌زدند».
آمریکا به پشتوانه بخش خصوصی نیرومند، مشوق‌های گسترده اقتصادی برای نوآوری و تولید انبوه انرژی، در کنار عوامل دیگر توانست به جایگاه پیشتاز فناوری در جهان دست یابد.
بنابراین، پرسش این است: مزیت‌های چین کدام‌اند؟کارشناسان معتقدند یکی از مهم‌ترین مزیت‌های چین سیاست صنعتی قدرتمند آن است که دولت منابع عظیمی را برای توسعه بخش‌های راهبردی مورد نظر خود اختصاص می‌دهد.چان می‌گوید: «برخلاف آمریکا که سرمایه‌گذاری‌ها در آن به‌سرعت همراه با تغییرات بازار جابه‌جا می‌شوند، چین به برنامه‌های بلندمدت خود وفادار می‌ماند و حتی بدون بازدهی فوری، به‌طور مداوم در آن‌ها سرمایه‌گذاری می‌کند».
چان همچنین می‌گوید: «چین سیستمی دارد که رقابتی بسیار شدید در داخل ایجاد می‌کند؛ به‌گونه‌ای که دولت‌های محلی از شرکت‌های بومی خود حمایت می‌کنند و فضایی شبیه یک مسابقه یا تورنمنت شکل می‌گیرد».این رقابت شدید داخلی شرکت‌هایی را پرورش می‌دهد که نه‌تنها در چین، بلکه در عرصه جهانی نیز توان رقابت دارند.کارشناسان بارها بر یک مزیت کلیدی چین تأکید می‌کنند: «بزرگی»؛ یعنی جمعیت عظیم این کشور و حجم گسترده داده‌هایی که از آن جمعیت در دسترس است.هان شن لین، مدیر بخش چین در «آسیا گروپ»، می‌گوید: «چین این توانایی را دارد که فناوری‌های نوظهور را بر بستر کل جمعیت خود آزمایش کند».برای نمونه، چان می‌گوید: «شرکت‌های داروسازی چینی با جذب سریع بیماران و استفاده از پایگاه‌های داده ملی متمرکز، توانسته‌اند روند آزمایش‌های بالینی و کشف داروها را به‌ویژه در حوزه سرطان به شکل چشمگیری سرعت ببخشند».این عوامل چین را در جایگاهی قرار می‌دهد که دست‌کم به اندازه آمریکا در شکل‌دهی به آینده فناوری نقش‌آفرین باشد.لین در پاسخ به این پرسش که در شانگهای چه نشانه‌هایی از آینده فناوری را می‌بیند، می‌گوید: «بیش از هر چیز برایم شگفت‌انگیز است که فناوری پیشرفته چطور بی‌وقفه در زندگی روزمره جای گرفته است؛ از لجستیک مبتنی بر هوش مصنوعی گرفته تا پرداخت‌های کاملاً بدون پول نقد».
ولی او هشدار می‌دهد راهی که چین در پیش گرفته، بی‌خطر نیست.«اگر چین نتواند همکاری و پذیرش جهانی را، به‌ویژه در زمینه تعیین استانداردها، به دست آورد، ممکن است در یک حلقه بسته و تکراری گرفتار شود».او ادامه می‌دهد: «به همین دلیل، چین با ابتکارهایی مانند طرح کمربند و جاده دامنه نفوذ خود را در جنوب جهانی گسترش داده و در تلاش است تا بر نهادهای تعیین‌کننده استاندارد در سازمان‌های چندجانبه، از جمله سازمان ملل، چیره شود».
 

برچسب‌ها: