شناسهٔ خبر: 75285612 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

حافظ؛ صدای جاودانه‌ی عشق و رندی در ادب فارسی

شش قرن از رفتن حافظ می‌گذرد، اما غزل‌هایش هنوز در خانه‌ها و دل‌های ایرانیان جاری است. شاعر شیرازی، که قرآن را از بر داشت و جهان را به نگاهی عاشقانه تفسیر کرد، در شعر خود از حقیقتی گفت که فراتر از زمان و مذهب است: حقیقت انسان و عشق.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری ایمنا، خواجه شمس‌الدین محمد، که در تاریخ و ادب ایران به نام حافظ شیرازی شناخته می‌شود، یکی از بزرگ‌ترین و اثرگذارترین شاعران زبان فارسی است؛ شاعری که نه‌تنها در مرزهای ایران، بلکه در جهان، صدای شعر فارسی را به گوش‌ها رساند. او در حدود سال ۷۲۷ هجری قمری در شهر شیراز دیده به جهان گشود و همان‌جا نیز زیست و در سال ۷۹۲ هجری چشم از جهان فروبست. آرامگاه او در شمال شهر شیراز، در گلستانی مصفا که امروز به نام حافظیه شناخته می‌شود، زیارتگاه عاشقان شعر و اندیشه است.

تولد در سایه‌ی فرهنگ و دانش

حافظ در خانواده‌ای نسبتاً ساده اما اهل علم و ایمان به دنیا آمد. پدرش، بهاالدین، بازرگانی دیندار بود و مادرش از اهل کازرون. از همان کودکی استعداد شگفت‌انگیز او در فراگیری علوم دینی، قرآن و زبان عربی آشکار شد. گفته‌اند که حافظ به دلیل تسلط کم‌نظیرش بر قرآن کریم و توانایی در حفظ آن، به لقب «حافظ» شهرت یافت. او نه‌تنها قرآن را از بر داشت، بلکه با تفسیر، حدیث، فقه و کلام نیز آشنا بود و بسیاری از اشارات قرآنی و حدیثی در اشعارش، گواه همین دانش ژرف است.

مشهور است که حافظ در سال‌های نوجوانی و آغاز جوانی شاگرد نانوا بوده و از نسخه‌های خطّی نیز رونوشت برمی‌داشته است.

گزیده اشعار زیبا ، کوتاه و عاشقانه حافظ شیرازی و زندگی نامه حافظ

مردی میان عشق و عقل

حافظ در روزگاری می‌زیست که ایران درگیر آشوب‌های سیاسی و نزاع‌های مذهبی بود. حملات مغول و حکومت‌های متزلزل محلی، امنیت و آرامش را از مردم گرفته بود. در چنین فضایی، شعر او پناهگاهی شد برای دل‌های خسته. شعر حافظ در ظاهر، سخن از می و معشوق و باده دارد، اما در ژرفای خود، نغمه‌ی آزادی، عشق الهی و رندی عارفانه است. او شاعری بود که در عین پایبندی به دین، از تعصب گریزان بود و رندی را بر زهد خشک ترجیح می‌داد:

پندم از پیر مغان بود که در هیچ سری
نیست سودی، چو از این سلسله رندانه‌ی ماست

در این نگاه، حافظ انسانی است آگاه از ناپایداری جهان، کسی که ریا را نکوهش می‌کند و حقیقت را در درون می‌جوید. عشق در شعر او، پلی است میان زمین و آسمان؛ میان انسان و خدا.

دیوانی به وسعت جهان

اثر جاویدان حافظ، دیوان حافظ، مجموعه‌ای از حدود پانصد غزل، چند قصیده، مثنوی و قطعه است که در طول قرن‌ها، یکی از ستون‌های اصلی فرهنگ ایرانی شده است. شعر او با زبانی فشرده، آهنگین و چندلایه، مفاهیمی عمیق را در قالبی ساده و دلنشین بیان می‌کند. همین ویژگی سبب شده که دیوانش نه‌فقط خوانده شود، بلکه در زندگی مردم نیز حضور داشته باشد؛ از فال حافظ شب یلدا گرفته تا اشارات روزمره‌ی ما به ابیات او.

بسیاری از پژوهشگران غربی نیز مجذوب زبان و اندیشه‌ی حافظ شدند. گوته، شاعر و اندیشمند آلمانی، با الهام از او «دیوان غربی–شرقی» را نوشت و حافظ را «الهام‌بخش معنوی» خود خواند. امروز دیوان حافظ به بیشتر زبان‌های زنده‌ی دنیا ترجمه شده و در بسیاری از دانشگاه‌های جهان تدریس می‌شود.

همه چیز درباره دیوان حافظ و ویژگی های آن | پیام عدالت

حافظ در اشعار خویش به حضورش در مدرسه، چهل سال تحصیل علم و فضل، درس صبحگاهی و حفظ قرائت‌های گوناگون قرآن اشاره کرده است. آوازهٔ حافظ سبب شده بود که حاکمان سرزمین‌های دور و نزدیک او را فراخوانند. او در طول زندگی با بسیاری از سلاطین و بزرگان تعامل داشت و با اهل علم و ادب و شعر هم هم‌نشینی می‌کرد و از احوال صوفیان و درویشان زمانش هم باخبر بود

حافظ؛ شاعر امید و آزادی

اگر بخواهیم روح شعر حافظ را در چند واژه خلاصه کنیم، شاید «آزادی، عشق و شناخت» بهترین توصیف باشد. او در زمانه‌ای که زهد فروشان و قدرت‌طلبان بر مردم حکومت می‌کردند، با زبانی شاعرانه از ریا بیزاری جست و صداقت را ستود:

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند
چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند

حافظ با چنین نگاه تیزبینانه‌ای، نه‌تنها شاعر دل و احساس، بلکه منتقد جامعه‌ی خویش بود. او انسانی بود که از درون می‌نوشت و در هر بیت، نشانی از درد و امید را در کنار هم نشان می‌داد. شعرش میان زمین و آسمان معلق است؛ هم عاشقانه است و هم عارفانه، هم زمینی است و هم ملکوتی.

میراثی که هنوز زنده است

شش قرن از درگذشت حافظ گذشته، اما شعرش همچنان زنده و جاری است. ایرانیان در غم و شادی، در آغاز سال نو، در شب‌های بلند زمستان و حتی در لحظات تصمیم‌گیری، به سراغ دیوان او می‌روند تا پاسخی از غیب بجویند. فال گرفتن با دیوان حافظ تنها یک آئین نیست؛ نوعی گفت‌وگو با تاریخ و فرهنگ خویش است، و حافظ در این گفت‌وگو، همچون دوست و راهنما حضور دارد.

از میان همه‌ی صداهای تاریخ ادب فارسی، صدای حافظ شاید از همه ماندگارتر است؛ صدایی که با زبانی سرشار از موسیقی و معنا، از عشق، صداقت و رهایی سخن می‌گوید. او شاعری است که قرن‌ها پس از مرگش، همچنان با ما زندگی می‌کند.

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد