به گزارش خبرنگار ایرنا، حافظ شیرازی شاعر سده هشتم است و سبک سرودههای او همچون سرچشمهای جاری در شعر و ادب پارسی جریان یافته است؛ شاعران نامی بسیاری از زبان او تاثیر پذیرفته یا کوشیدهاند به فکر و اندیشه او نزدیک شوند؛ اما به جرات میتوان گفت که هیچ یک به گردپای این رند غزلپرداز نیز نرسیدهاند.
حافظ شیرازی در هر حلقه و جمع طرفداران و دوستداران پر شماری دارد؛ چه در میان فیلسوفان و چه در میان عارفان، چه در میان عاشق مشربان و چه در میان متشرعان؛ و اشعار دو پهلو و در اصطلاح رندانه شمس الدین محمد سبب شده تا هر کس به فراخور حال و نیاز خود از آن، بار برچیند.
تاویلهای چندگانه از شعر حافظ؛ چرا و چگونه؟
طی سدههای پس از حافظ شیرازی تا همین امروز، همواره از اشعار او تفسیرها و تاویلهای گوناگون شده است؛ گروهی، برخی اشعار غنایی و زاهدستیز او را گواه میگیرند و بسیاری دیگر، ابیات اعتقادی و معرفتی او را بنیان اندیشه حافظ «چهارده روایت» قرآن کریم میدانند.
اما چرا حافظ جنین محبوب همه شده و حلقه عاشقان و دوستداران او گستردهتر و پرشورتر از هر شاعر و ادیب دیگری در ایران و حتیشرق و غرب عالم شده است؟
غلامرضا کافی، استاد دانشکده ادبیات فارسی دانشگاه شیراز در گفتوگو با ایرنا به این پرسش پاسخ داد و کوشید تا این موضوع را از جنبهها و ابعاد گوناگون توضیح دهد.
تلفیق خیال پردازی شاعرانه و اندیشه فیلسوفانه؛ شعر حافظ را تاویل پذیر کرده است
استاد ادبیات فارسی دانشگاه شیراز گفت: باید به حافظ شیرازی نیز به عنوان یک شخصیت نگاه کرد که از یک سو از زمینه فکری بهرهمند است و فرزانگی داشته و از سوی دیگر ممکن است در طول زندگی اندیشههای مختلفی را تجربه کرده باشد.
غلامرضا کافی ادامه داد: همچنین این، خاصیت شعر است که خیال انگیز است؛ بیانی که از ظرافتهای ادبی برخوردار باشد، ابعاد مختلف مییابد و حال اگر شاعری چون حافظ، از دانش کافی و توانایی بایی در خیال پردازی برخوردار باشد و چنین هنرمندانه، واژهها را بهگزینی کند، احتمال این تاویل و تفسیر را افزایش میدهد.
او اضافه کرد: افزون بر این، اگر شاعر رند باشد و چنین از حد و حصرها بالاتر رود، باز این تاویل پذیری بیشتر میشود.
نصیحت، بن مایه همه غزلیات حافظ؛ خیرخواهی حافظانه برای بشریت
به گفته این استاد ادبیات، با این همه، آنچه روشن و بیتردید است، اینکه، حافظ جهان بینی دارد؛ از فلسفه و شرع اسلامی سود میبرد و احتمالا ابیات غنایی او نیز برای اغراق در بیان اندیشه خود یا توجهانگیزی مخاطب است.
او گفت: هیچ یک از غزلهای حافظ، بدون یک بیت نصیحت نیست؛ پس حتما جهان بینی دارد و در پی خیرخواهی برای بشریت است.
کافی ادامه داد: او مسائل و مشکلات روز را بیان میکند اما این توانایی را هم دارد که به سرودههای خود بُعد ببخشد.
به گفته این استاد ادبیات فارس، حافظ حتی در آنجا که خواسته یا مطالبهای را از پادشاهان دوره خود مطرح میکند، با چنان ظرافتی بیان کرده که از صراحت برخوردار نیست؛ مخاطب متوجه موضوع میشود اما برای خواننده شعر، ابعاد دیگری نیز دارد.
شخصیتهای محبوب افسانهای میشوند؛ آنچه از حافظ میدانیم خیلی دور از واقعیت نیست
استاد ادبیات دانشگاه شیراز اما به نکتهای دیگر نیز اشاره کرد؛ اینکه معمولا شخصیتهای محبوب مردم، در میان توده تبدیل به افسانه میشوند و برای آنها این افسانه دوستداشتنیتر است.
کافی با بیان اینکه این موضوع تا اندازه ای درباره حافظ نیز صدق کرده و این خاصیت شاعران در تمام اعصار است، گفت: اما آنچه از حافظ میدانیم، خیلی دور از واقعیت نیست.
چنین نامبرداری، غیر از راه راستی ممکن نیست
به عقیده استاد ادبیات فارسی دانشگاه شیراز، کسی نمیتواند از راهی غیراز راه راستی و حقیقت چنین در طول قرنها نام بردار شود و به مقبولیت عمومی دست یابد.
او گفت: اگر چنین برکت نام برداری و تعلق خاطر پیرامون حافظ دیده میشود که از شارع متشرع تا هر دیدگاه دیگر فکری و رفتاری را جذب کرده، بجز از حقیقت مانندی نیست.
کافی گفت: اقبال گسترده حافظ و سعدی متاثر از حقیقت است و برکت این حقیقت چیزی جز اندیشه اسلامی و شرع نیست.
حافظ؛ شاعری برای همه
این شاعر شیرازی و استاد ادبیات فارسی دانشگاه شیراز همچنین معتقد است که حافظ خلاصه و عصاره ادبیات ایرانی از رودکی آشفتگی دستار مولوی را دارد و همه مفاهیم این شاعران در اشعار او متجلی است.
به گفته کافی، بر خلاف بیشتر شاعران که محبوب گروه خاصی از مردم هستند، حافظ دو سویه است؛ از یک سو غنایی میسراید و از سوی دیگر اجتماعی و عرفانی.
اختلاف میان نسخههای دیوان حافظ، در سطح نخبگانی است نه عمومی
این استاد ادبیات فارسی درباره نسخهها و تصحیح های مختلف از دیوان خواجه راز نیزگفت: تفاوت در نسخهها، بیشتر ذوقی است تا قیاسی و ناشی از شناخت زبان و سبک و ویژگیهای شعری است.
او افزود: با این حال، جدل در میان خواص است نه عوام و آن هم بیشتر ناشی از تفاوت ذوقها است.
کافی اضافه کرد: اما نکته مهم در این میان این است که ممکن است حافظ در دورههای مختلف زندگی، غزلیات خود را با تجدیدنظر، بازنویسی کرده باشد و برخی تفاوت ها ناشی از این باشد.
او این را هم گفت که، با این همه باید به ظرافت های شعری توجه داشت؛ چنانکه حتی اگر در غزلی، حافظ گفته است که من پیرم، لزوما مربوط به دوران پیری او نیست بلکه ممکن است در معنای متفاوت یا به فراخور زبان شعر و حفظ قافیه به کار رفته باشد.