به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در اصفهان، به مناسبت روز ملی زایندهرود، شامگاه جمعه، خانه زرد اصفهان میزبان نشستی فرهنگی بود که با حضور جمعی از نویسندگان، پژوهشگران و هنرمندان برگزار شد. در این مراسم، کتاب تازه رضا نوربختیار با عنوان «کنار هر رودی قدم زدم، آن رود زاینده رود شد» رونمایی شد؛ اثری که با نگاه عکاسانه و خاطرهنگارانه، به ثبت بخشی از تاریخ بصری زایندهرود در دهههای گذشته پرداخته است. این نشست فرصتی را فراهم کرد تا از منظرهای گوناگون به اهمیت رودخانه زایندهرود در هویت تاریخی، فرهنگی و زیستمحیطی اصفهان پرداخته شود.
زایندهرود، شریان هویتی اصفهان
نخستین سخنران این مراسم مهدی تمیزی بود؛ پژوهشگری که همواره در مطالعات خود بر پیوند میان تاریخ اصفهان و زایندهرود تأکید داشته است.
وی با بیان اینکه اصفهان در زمره معدود شهرهای جهان است که حیات و هویتش بهطور مستقیم با رودخانهای گره خورده است، اظهار کرد: زایندهرود در طول تاریخ نه تنها شریان حیاتی این شهر، بلکه یکی از منابع اصلی الهام هنرمندان، نویسندگان و اندیشمندان بوده است.
تمیزی با اشاره به بحرانهای سالهای اخیر این رود تاریخی گفت: زایندهرود باید همچون دریاچه ارومیه در سطح ملی به دغدغهای عمومی بدل شود.
به باور وی، اصفهان و رودخانهاش کمتر از آنچه شایسته است در رسانهها بازتاب یافته و گاه حتی با نوعی بیمهری همراه بوده است.
وی افزود: زایندهرود بخشی از هویت ایران است و جهانیان اصفهان را بیش از بسیاری از شهرهای دیگر کشور به واسطه این رود میشناسند.
این نویسنده در بخش دیگری از سخنان خود به کتاب «کنار هر رودی قدم زدم، آن رود زاینده رود شد» اثر رضا نوربختیار اشاره کرد و گفت: ثبت خاطرات تصویری از رودخانه در دهههای گذشته ارزش ماندگاری دارد. به گفته وی، این اثر فرصتی است برای بازخوانی خاطرات جمعی و ثبت تصاویری که بسیاری از مردم هنوز در ذهن دارند؛ امید آنکه روزی دوباره صحنههایی که در این کتاب گردآوری شدهاند، در واقعیت اصفهان تکرار شود و رودخانه جان دوباره بگیرد.
بازسازی حافظه آبی اصفهان ضرورتی تاریخی است
محمدرضا ضیاء، پژوهشگر و مدرس دانشگاه، در ادامه نشست به بررسی جنبههای تاریخی، لغوی و ادبی زایندهرود پرداخت. وی با تأکید بر اینکه مطالعه متون کهن میتواند به بازسازی حافظه آبی و فرهنگی شهر یاری رساند، گفت: بخشی از علاقهاش به این موضوع از تجربه تصحیح و چاپ دیوان کمالاسماعیل نشأت میگیرد.
ضیاء توضیح داد: نام زایندهرود در منابع کهن با عناوینی چون زرنجرود یا زرینرود ثبت شده و به نظر میرسد کاربرد نام زایندهرود بیشتر از دوره صفویه به بعد رواج یافته باشد.
وی با اشاره به جایگاه این رود در اقلیم و ژئومورفولوژی اصفهان اظهار کرد: فقدان جریان پایدار آب معنای شهری اصفهان را دگرگون میکند و به همین دلیل در متون ادبی و فرهنگی، زایندهرود نقشی نمادین و ماندگار یافته است.
وی همچنین بر تنوع منابع تغذیهای این رود تأکید کرد و گفت: برخلاف بسیاری از رودهای منطقه، زایندهرود تنها از یک سرچشمه نمیگیرد بلکه از چندین چشمه و مجرای زیرسطحی منشعب میشود. به باور وی، همین ویژگی منشأیی بوده است که در خوانشهای مختلف به معنای زایندگی و پویایی رود نسبت دادهاند.
ضیاء در ادامه سخنانش به نظام تقسیم آب و طومار معروف شیخ بهایی پرداخت و تصریح کرد: نسبت دادن این سامانه به یک فرد مشخص همچون شیخ بهایی محل اختلاف است و مستندات تاریخی چنین قطعیتی را نشان نمیدهد.
وی تأکید کرد: تقسیم سالیانه آب، نقش میرابها و مادیسالارها و سازوکار سهمبندی در گذشته بیانگر پیچیدگی مدیریت آبی در اصفهان بوده است.
این پژوهشگر یادآور شد: مادیها در زبان محلی به معنای نهر بودهاند اما پشتوانهای فرهنگی و اجتماعی داشتهاند که اکنون نیازمند احیا هستند.
ضیاء افزود: بازنشر و بازخوانی متون و اسناد تاریخی میتواند مبنایی برای برنامهریزی محافظتی و فرهنگی باشد و کتاب معرفیشده حلقهای در این مسیر پژوهشی است.
عکسها سند خاطره جمعی اصفهان هستند
همچنین نوربختیار، عکاس پیشکسوت و نویسنده کتاب، در سخنان خود به خاطرات عکاسی از زایندهرود پرداخت و اظهار کرد: در گذشته این رود نقش مهمی در زندگی روزمره مردم داشته است؛ از حمل و نقل محصولات کشاورزی با قایقهای چوبی تا شستوشوی پارچههای قلمکار.
این نویسنده درباره انتخاب نام کتاب توضیح داد: عنوان اثر از گفتههای مرحوم احمد میرلایی الهام گرفته شده است؛ کسی که همواره میگفت کنار هر رودی قدم بزنم آن رود برای من زایندهرود میشود.
وی افزود: این نگاه شاعرانه انگیزهای شد برای ثبت تصویری از رودخانهای که بخش بزرگی از خاطره جمعی اصفهان را شکل داده است.
این عکاس پیشکسوت یادآور شد که زمانی که عکسهای کتاب را ثبت میکرد، نخستین نشانههای فصلی شدن رود دیده میشد.
وی گفت: برخی از سفرهایش به شرق اصفهان همزمان بود با خشک شدن تالاب گاوخونی و کاهش جدی جریان آب در بستر رود. به گفته نوربختیار، تصاویر آن سالها نشان میدهد که هشدارهای متخصصان زیستمحیطی درباره خطر خشک شدن زایندهرود از سه دهه پیش مطرح بوده و امروز به واقعیت تلخ تبدیل شده است.
وی تأکید کرد: عکسهای گردآوریشده بخشی از تاریخ بصری اصفهان هستند و باید برای آیندگان حفظ شوند. وی همچنین پیشنهاد کرد موزهای برای گردآوری عکسهای اصفهان شکل گیرد و اعلام کرد در صورت تحقق چنین آرزویی، تمامی آرشیو شخصی خود را به آن اهدا خواهد کرد.
کاریکاتور زبان بیواسطه مردم برای زایندهرود
در ادامه نشست، وحید شریفی گرافیست و کیوریتور نمایشگاه هشتگ کاریکاتور برای زایندهرود درباره اهداف این حرکت در حاشیه نشست معرفی کتاب «کنار هر رودی قدم زدم، آن رود زاینده رود شد»توضیح داد.
وی گفت: ایده نمایشگاه حدود یک ماه و نیم پیش شکل گرفت و در کمتر از ۴۸ ساعت دهها هنرمند از سراسر کشور و حتی خارج از ایران به آن پیوستند.
به گفته شریفی، نتیجه این پویش گردآوری نزدیک به صد اثر فاخر کاریکاتور بود که برخی از آنها پیشتر در جشنوارههای بینالمللی ارائه شده بودند.
وی افزود: حدود ۵۰ هنرمند در این نمایشگاه مشارکت داشتند و بخش عمده آثار از هنرمندانی بود که ساکن اصفهان نبودند.
شریفی تأکید کرد: این پویش تنها به یک نمایشگاه محدود نمیشود بلکه در فضای مجازی با هشتگ کاریکاتور برای زایندهرود ادامه خواهد یافت. وی اظهار کرد که این آثار ظرفیت کتاب شدن، برگزاری نمایشگاه در دیگر شهرها و حتی تولید کلیپ همراه با موسیقی دارند.
این گرافیست در پایان گفت: کاریکاتور هنری بیواسطه و مردمی است و همین ویژگی سبب میشود که بتواند زبان گویای دغدغههای زیستمحیطی مردم درباره زایندهرود باشد. وی عنوان کرد که ادامه حیات این پویش وابسته به همدلی هنرمندان و مردم است و امیدوار است روزی جاری شدن دوباره زایندهرود زمینهساز تداوم این حرکت شود.
نشست معرفی کتاب کنار هر رودی قدم زدم، آن رود زاینده رود شد، نه تنها رونمایی از یک اثر عکاسانه، بلکه فرصتی برای گفتوگو درباره تاریخ، فرهنگ و حافظه آبی اصفهان بود. سخنان پژوهشگران و هنرمندان حاضر نشان داد که زایندهرود همچنان در مرکز دغدغههای علمی، هنری و فرهنگی قرار دارد.
∎