شناسهٔ خبر: 75256294 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

طالبان در دو راهی استقلال یا وابستگی

بازگشت احتمالی آمریکا به افغانستان و تمرکز بر پایگاه بگرام، معادلات ژئوپلیتیکی منطقه را وارد مرحله‌ای تازه کرده است. واشنگتن در حالی تلاش دارد چهره‌ای غیراشغالگر از خود نشان دهد که تحلیلگران این اقدام را بخشی از پروژه مهار چین و روسیه و بازطراحی حضور نظامی آمریکا در قلب آسیا می‌دانند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری ایمنا، ایالات متحده بار دیگر در رؤیای بازگشت به افغانستان است؛ با این تفاوت که این بار تلاش دارد چهره‌ای اشغالگر از خود نشان ندهد. واشنگتن اعلام کرده قصد ندارد حضور نظامی گسترده در سراسر افغانستان داشته باشد، بلکه تنها به دنبال کنترل پایگاه و فرودگاه نظامی بگرام است.

دونالد ترامپ، در توجیه این رویکرد مدعی شده است که هدف از بازگشت به بگرام، مهار توان هسته‌ای چین است. او در سخنان خود نه به تعیین نظام سیاسی افغانستان اشاره‌ای داشته و نه سخنی از موازنه منطقه‌ای به میان آورده، بلکه با اصرار بر ادعای «مهار توان هسته‌ای چین» تلاش می‌کند چهره‌ای مشروع از این اقدام ارائه دهد.

با این حال، تحلیل‌گران و مقامات کشورهای شرقی فریب این مواضع را نخورده‌اند و معتقدند واشنگتن همچنان در پی اجرای اهداف پنهان خود در قلب آسیاست.

تحرکات اخیر آمریکا برای بازگشت به افغانستان، موجب بروز اختلاف‌نظرهایی در میان حلقه درونی طالبان شده است؛ به‌گونه‌ای که برخی اعضای این گروه با ابراز نگرانی از تهدیدات واشنگتن، خواستار بررسی پیشنهاد واگذاری پایگاه بگرام به نیروهای آمریکایی شده‌اند. در مقابل، دولت‌های شرقی با ارائه مشورت‌های سیاسی و اعمال فشارهای دیپلماتیک، تلاش دارند موازنه داخلی طالبان را حفظ کنند.

در همین زمینه، ضمیر کابلوف نماینده ویژه پوتین در امور افغانستان و مشاور ارشد وزیر خارجه روسیه اعلام کرد که «امیرخان متقی» وزیر خارجه دولت سرپرست طالبان در گفت‌وگویی با سرگئی لاوروف بر مخالفت کابل با استقرار هرگونه نیروی خارجی در پایگاه‌های نظامی افغانستان تأکید کرده است.

تکرار مواضع متقی از سوی این دیپلمات ارشد روس نشانگر عمق رایزنی‌ها و هماهنگی‌های گسترده میان مسکو و طالبان است؛ به‌ویژه آنکه روسیه نخستین و تاکنون تنها قدرت مهمی محسوب می‌شود که حکومت طالبان را به رسمیت شناخته است.

بازگشت احتمالی آمریکا به افغانستان و تمرکز این کشور بر پایگاه نظامی بگرام، تحولات تازه‌ای را در معادلات منطقه‌ای رقم زده است. کارشناسان معتقدند واشنگتن این بار به جای اشغال گسترده خاک افغانستان، در پی استفاده از بگرام به عنوان «سرپل راهبردی» علیه روسیه و چین است.

از سیاست محاصره روسیه تا گسترش ناتو در شرق

تا پیش از جنگ اوکراین، موفقیت آمریکا در تبدیل مناطق پیرامونی روسیه به کانون درگیری مستقیم با مسکو بعید به نظر می‌رسید. با این حال، واشنگتن پس از فروپاشی شوروی و علی‌رغم وعده عدم گسترش زیرساخت‌های نظامی به شرق اروپا، در کشورهای عضو سابق بلوک شرق و سه جمهوری بالتیک پایگاه‌های متعدد ایجاد کرد.

این روند با طرح عضویت اوکراین و گرجستان در ناتو شدت گرفت و نشان داد ایالات متحده قصد دارد این کشورها را به پایگاه اطلاعاتی و عملیاتی علیه روسیه تبدیل کند؛ هدفی که سرانجام با تحولات ۲۰۱۴ و سپس جنگ اوکراین محقق شد. اکنون نیز تحلیلگران می‌گویند واشنگتن با همان سیاست سرپل‌سازی، درصدد بهره‌گیری از موقعیت افغانستان برای کاهش تمرکز روسیه بر جبهه اوکراین است.

موازنه قفقاز و آسیای مرکزی در سایه ضعف روسیه

جنگ اوکراین و فشارهای اقتصادی و نظامی بر روسیه باعث شد برخی جمهوری‌های استقلال‌یافته از شوروی مسیر خود را تغییر دهند. کشورهایی چون آذربایجان، ارمنستان و قزاقستان در این مقطع سیاست‌های خود را بازتنظیم کردند.

بازگشت احتمالی آمریکا به بگرام به معنای استقرار

سامانه‌های راداری دوربرد، تجهیزات شنود، ده‌ها جنگنده و هزاران نظامی آموزش‌دیده خواهد بود. چنین وضعیتی برای کشورهای آسیای میانه و قفقاز یادآور دوره پس از یازده سپتامبر است؛ زمانی که هراس از ناامنی، برخی دولت‌ها را به همکاری با آمریکا واداشت.

تحلیلگران معتقدند در صورت احیای آن فضا، بخشی از جمهوری‌های استقلال‌یافته ممکن است برای رهایی از تهدیدات امنیتی، به سمت واشنگتن متمایل شوند؛ امری که می‌تواند موقعیت روسیه را بیش از پیش تضعیف کند.

بگرام و مهار چین از غرب

«دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا بارها تأکید کرده که اهمیت بگرام ناشی از نزدیکی آن به مراکز حساس هسته‌ای و موشکی چین است. چین اگرچه کشوری وسیع به شمار می‌رود، اما بخش عمده زیرساخت‌های نظامی‌اش در مناطق شرقی و جنوبی قرار دارد. به همین دلیل، بخشی از تأسیسات بازدارندگی هسته‌ای خود را برای حفظ پراکندگی و امنیت بیشتر، در غرب این کشور مستقر کرده است.

استقرار نیروهای آمریکایی در بگرام می‌تواند این معادله را بر هم بزند، زیرا این پایگاه در مجاورت مرز غربی چین واقع شده و امکان نظارت و رصد نظامی گسترده بر عمق خاک چین، روسیه، پاکستان، هند و حتی ایران را فراهم می‌کند.

قدرت راهبردی بگرام و ظرفیت بالای نظامی

آمارهای منتشرشده درباره گنجایش پایگاه بگرام متفاوت است و از ۱۰ تا ۱۰۰ هزار نفر را شامل می‌شود. کارشناسان معتقدند هر دو عدد می‌تواند صحیح باشد؛ زیرا در اوج حضور نیروهای آمریکایی، حدود ۱۰ هزار نظامی آموزش‌دیده در بگرام مستقر بودند، اما مجموع کارکنان فنی، پیمانکاران، نیروهای امنیتی خصوصی و سربازان افغان به ۱۰۰ هزار نفر می‌رسید.

این ظرفیت، بگرام را به یکی از بزرگ‌ترین و مجهزترین پایگاه‌های نظامی آمریکا در خارج از خاک این کشور تبدیل کرده است؛ پایگاهی که توانایی انجام عملیات‌های دفاعی و تهاجمی گسترده را دارد.

پیامدهای سیاسی برای طالبان

کارشناسان بر این باورند در صورت بازگشت آمریکا، طالبان با فشارهای سنگینی برای انطباق با خواسته‌های واشنگتن مواجه خواهد شد. بر اساس برخی گزارش‌ها، در توافق دوحه قرار بود طالبان تنها شریک قدرت باشد و ریاست دولت به فردی معتمد آمریکا سپرده شود، اما تحولات سریع نظامی و سقوط ناگهانی شهرها باعث شد این گروه کنترل کامل کابل را در دست گیرد.

اکنون گفته می‌شود در صورت واگذاری دوباره بگرام، واشنگتن ممکن است از طالبان بخواهد بخشی از مناطق شمالی را ترک کند و در ازای شناسایی بین‌المللی، اداره دولت را به چهره‌ای مورد اعتماد آمریکا بسپارد.