بازتاب– کسب مهارت خواندن برای کودکان فرآیندی تدریجی و پرچالش است. در حالی که برخی کودکان به سرعت این مهارت را فرا میگیرند، عده دیگری در این مسیر با دشواری روبرو میشوند. پژوهش تازهای نشان میدهد که آموزش موسیقی میتواند ترازوی موفقیت را به سود کودکان سنگین کند.
کشف ارتباط شگفتانگیز
پژوهشگران دانشگاههای ابردین و داندی در اسکاتلند در مطالعهای جالب توجه، تأثیر آموزش موسیقی بر مغز و توانایی خواندن کودکان را بررسی کردهاند. یافتههای این تحقیق، هم پیمانی غیرمنتظره برای سوادآموزی معرفی میکند: ریتم و ملودی.
سفر رشد مهارت خواندن
کودکان در بازه سنی پنج تا نه سالگی جهش قابل توجهی در مهارت خواندن تجربه میکنند. آنان که در ابتدا با دشواری حروف را تلفظ میکردند، به تدریج توانایی تشخیص لحظهای کلمات و خواندن روان را کسب میکنند. این تحول، وابسته به مناطقی از مغز است که مسئول پردازش صدا و معنا هستند.
در این میان، هوشیاری آوایی توانایی درک و بازی با آواهای تشکیلدهنده کلمات نقشی کلیدی ایفا میکند. فقدان این مهارت، حروف را به نمادهایی بیمعنا تبدیل میکند. جالب اینکه در این سالها، فرآیند خواندن به تدریج تحت سلطه نیمکره چپ مغز قرار میگیرد.
پیوند ناگسستنی موسیقی و زبان
اشتراکات زبان و موسیقی فراتر از تصور ماست. بر اساس نظریه OPERA، الزامات موسیقی، پردازش صدا در مغز را تقویت میکند. مدل PRISM نیز بر اهمیت ریتم تأکید دارد. هنگامی که کودک در موسیقی ضربها را دنبال میکند، همان مدارهای عصبی در ردیابی هجاهای گفتار به کار گرفته میشوند.
کفزدن همراه با ریتم یا آواز خواندن، صرفاً یک فعالیت سرگرمکننده نیست. این تمرینات، دقت و مهارتهای زمانی کودک را تقویت میکنند که بعدها در تطبیق حروف با آواها به کار میآیند. این همپوشانی آنچنان چشمگیر است که برخی پژوهشگران، موسیقی را زمین تمرین زبان میدانند.
بررسی دیدگاههای مختلف
با وجود شواهد امیدوارکننده، همه متخصصان با نقش مستقیم موسیقی در تقویت خواندن موافق نیستند. برخی بر این باورند که مزایای مشاهدهشده ناشی از دسترسی بهتر خانوادههای مرفه به آموزش موسیقی است. عده دیگری هوش و حمایت والدین را عامل اصلی میدانند. حتی برخی مطالعات گسترده نیز نتوانستهاند ارتباط مستقیمی بین این دو بیابند.
نگاهی به سازوکار مغز در خواندن
مغز انسان در مواجهه با گفتار منفعل نیست، بلکه هماهنگ با ریتم آن به فعالیت میپردازد. این پدیده ردگیری قشری گفتار نامیده میشود. در این فرآیند، فعالیت عصبی مغز بر هجاها و آهنگ کلمات متمرکز میشود و با دنبال کردن ضربان گفتار، جریان صدا را به واحدهای مجزای زبانی تقسیم میکند.
کودکان مبتلا به نارساخوانی معمولاً در ردگیری قشری گفتار ضعف نشان میدهند. مغز این کودکان در دنبال کردن ریتم زبان با چالش روبرو است که خواندن را برایشان دشوارتر میسازد.
این مطالعه ۵۷ کودک پنج تا نه ساله را مورد بررسی قرار داد. حدود نیمی از شرکتکنندگان آموزش منظم موسیقی دریافت میکردند و مابقی در فعالیتهای دیگری مانند ورزش شرکت داشتند. هر دو گروه از نظر سن، پیشینه و جنسیت همسانسازی شده بودند.
ارزیابیها شامل دو آزمون خواندن (سنجش هوشیاری آوایی و سرعت خوانش) و ثبت فعالیت مغزی هنگام شنیدن داستان بود.
کودکان آموزشدیده در موسیقی در هر دو آزمون خواندن برتری چشمگیری نشان دادند. این تفاوت حتی با در نظر گرفتن عواملی مانند پیشینه خانوادگی و مهارتهای حافظه نیز پایدار بود.
مغز کودکان در حین خواندن از دو نیمکره استفاده میکند. کودکانی که در خواندن قویتر بودند، بیشتر از نیمکره چپ (متخصص زبان) استفاده میکردند. اما کودکانی که در خواندن ضعیفتر بودند، مغزشان مجبور بود از نیمکره راست (غیرمتخصص) کمک بگیرد که مانند استفاده از دست غیرغالب برای نوشتن، ناکارآمد بود.
نکته قابل تأمل این بود که کودکان موسیقیآموز حتی با فعالیت کمتر نیمکره چپ نیز عملکرد خوبی در خواندن داشتند. به نظر میرسید مغز این کودکان با به کارگیری راهبردهای کارآمدتر به نتایج مطلوب دست مییابد.
سازوکار تأثیر موسیقی
بررسیها نشان داد که موسیقی عمدتاً از طریق تقویت هوشیاری آوایی بر خواندن تأثیر میگذارد. به عبارت دیگر، موسیقی گوش کودکان را برای درک بهتر اجزای تشکیلدهنده کلمات تمرین میدهد و این مهارت، پایهای برای خواندن روان فراهم میکند.
این یافتهها پیام روشنی دارد: آموزش موسیقی میتواند نقش مهمی در پشتیبانی از سوادآموزی ایفا کند. حتی چند ساعت آموزش موسیقی در هفته میتواند برای کودکانی که در خواندن ضعف دارند، راهگشا باشد.
زمانبندی آموزش نیز حائز اهمیت است. سودمندترین دوره برای آموزش موسیقی، سالهای اولیه مدرسه است که مغز به سرعت در حال سازماندهی شبکههای زبانی است.
این پژوهش پرسشهای جدیدی مطرح میکند:
-
آیا شروع آموزش موسیقی در سنین پایینتر نتیجهبخشتر خواهد بود؟
-
آیا موسیقی میتواند به کودکان مبتلا به نارساخوانی کمک کند؟
-
جایگاه موسیقی در مقایسه با سایر فعالیتهای هنری مانند تئاتر چیست؟
موسیقی که همواره به عنوان فعالیتی فرعی و تجملی شناخته میشد، اکنون به عنوان عاملی ضروری در رشد مهارتهای پایه کودکان معرفی میشود. شاید زمان آن فرا رسیده باشد که نگرش خود را به آموزش موسیقی تغییر داده و آن را در زمره نیازهای اساسی آموزشی کودکان قرار دهیم.