درگیریهای خاورمیانه نشان میدهد که پیشنهادهای صلح اغلب ابزار مدیریت تنشها هستند. طرح ۲۰ مادهای دونالد ترامپ برای غزه که هدف آن پایان جنگ و بازسازی این منطقه اعلام شده است، از دید بسیاری از ناظران حقوق فلسطینیان را نادیده میگیرد. این طرح با همسویی با منافع رژیم صهیونیستی، ساختارهای اشغال را حفظ میکند. پاسخ جنبش مقاومت اسلامی (حماس) به این طرح که پس از مشورتهای داخلی و منطقهای تدوین شد، پذیرش مشروط برخی بندها است. حماس با این رویکرد به نوعی توپ را به زمین آمریکا و اسرائیل انداخت و کارشناسان این اقدام را هوشمندانه میدانند.
بررسی طرح ۲۰ مادهای ترامپ: ساختار و محورهای اصلی
طرح ترامپ که در دیدار با بنیامین نتانیاهو و با مشورت «تونی بلر» تدوین شد، بر سه محور امنیت، اقتصاد و اداره موقت تمرکز دارد. این سند که ریشه در رویکردهای یکجانبه آمریکایی دارد، غزه را به پروژهای امنیتی-اقتصادی تبدیل میکند. بندهای ۲۰ گانه از تبادل اسرا تا نهادهای نظارتی بینالمللی را پوشش میدهد، اما حقوق فلسطینیان را در حاشیه قرار میدهد.
در محور امنیت، طرح مدعی است که غزه را به منطقهای عاری از افراطگرایی تبدیل میکند. این فرایند با تخریب تونلها و تأسیسات نظامی و خلع سلاح کامل گروههای مقاومت همراه است. نظارت ناظران مستقل و نیروی ثبات بینالمللی (ISF) که از شرکای عربی و غربی تشکیل میشود، حماس و دیگر جنبشها را از صحنه سیاسی حذف میکند. بند ششم، عفو مشروط برای اعضایی از حماس را پیشبینی میکند که به همزیستی مسالمتآمیز متعهد شوند. این بند گذرگاه امنی برای خروج دیگران فراهم میکند. بند سیزدهم تصریح میدارد: «حماس هیچ نقشی در اداره غزه نخواهد داشت. غزه متعهد به اقتصاد شکوفا و همزیستی با همسایگان (شهرکنشینان اسرائیلی) میشود.»
از دید بسیاری از ناظران، اختلاف برداشت نتانیاهو و ترامپ از پاسخ حماس به طرح رئیسجمهوری آمریکا، ناشی از هوشمندی حماس است. پذیرش تبادل و آتشبس بهانه جنگ را از نتانیاهو گرفته و ترامپ را به فشار بر اسرائیل واداشته است
در محور اقتصاد، طرح مدعی است غزه را به منطقهای توسعهیافته تبدیل میکند. بند دهم کمیتهای از کارشناسان را برای برنامه توسعه اقتصادی تشکیل میدهد. این کمیته بر شهرهای مدرن، فرصتهای شغلی و منطقه اقتصادی ویژه (بند یازدهم) با تعرفههای ترجیحی تمرکز دارد. کمکهای بشردوستانه (بند هفتم) فوری آغاز میشود. بازگشایی گذرگاه رفح تحت نظارت سازمان ملل و هلال احمر پیشبینی شده است. بازسازی زیرساختها مانند آب، برق و بیمارستانها اجرا میشود. بند دوازدهم تشویق به ماندن ساکنان را مطرح میکند: «هیچکس مجبور به ترک نیست، اما آزادی بازگشت وجود دارد»؛ این وعدهها بدون تضمین حاکمیت فلسطینی، غزه را به پروژهای سرمایهداری غربی تبدیل میکند.
در محور اداره موقت، طرح شورای صلح را به عنوان نهاد انتقالی معرفی میکند (بند نهم). این هیات از ۷ تا ۱۰ عضو تشکیل میشود؛ شامل مقامات سازمان ملل، شخصیتهای مسلمان و یک نماینده فلسطینی واجد شرایط. کمیته تکنوکرات فلسطینی تحت نظارت این هیات عمل میکند. هیات فلسطینی در پایینترین سطح سلسلهمراتب قرار دارد و قدرت آن محدود است به این ترتیب که انتصابات از جانب هیات بینالمللی تأیید میشود. مدیران بخشها (نه وزرا) بر اساس بیطرفی سیاسی انتخاب میشوند.
عقبنشینی اسرائیل (بند شانزدهم) تدریجی و مشروط به خلع سلاح است بدون اینکه جدول زمانی خاصی در این مورد مشخص شده باشد و منطقه امنی در شمال و جنوب غزه حفظ میشود. بند نوزدهم گفتوگوی بینادیان و اصلاح تشکیلات خودگردان را وعده میدهد. افق سیاسی هم به آیندهای مبهم موکول میشود. بند بیستم مذاکرات را به آمریکا میسپارد.
این طرح که به رهبران عرب در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل ارائه شد، ظاهری بشردوستانه دارد اما ریشه در معامله قرن ۲۰۲۰ دارد: «غزه را اقتصادی میکند، بدون حل اشغال.»
چالشهای طرح ترامپ و انتقادات به آن: ابهامات و تناقضهای ساختاری
طرح ترامپ چالشهای متعددی دارد. کارشناسان ابهامات آن را در ۱۱ محور بررسی کردهاند.
نخست، نادیده گرفتن حق تعیین سرنوشت: طرح تأسیس دولت مستقل فلسطینی را تضمین نمیکند. این حق بر اساس حقوق بینالملل مشروط به بازسازی غزه و اصلاح تشکیلات خودگردان میشود.
دوم، فقدان مشروعیت نهاد انتقالی: دولت موقت نماینده فلسطینیان نیست. حق تعیین سرنوشت را نقض میکند. هیچ چارچوب زمانی برای انتقال به حاکمیت داخلی وجود ندارد. نظارت شورای صلح تحت ریاست ترامپ فاقد شفافیت است. ایالات متحده حامی رژیم صهیونیستی است و میانجی صادقی نیست.
سوم، نیروی ثباتساز خارجی: این نیرو خارج از کنترل فلسطینیان و سازمان ملل عمل میکند. اشغال اسرائیلی را با سلطه آمریکایی جایگزین میکند.
چهارم، خلع سلاح نامتوازن: غزه بدون مهلت زمانی خلع سلاح میشود. این امر غزه را در برابر تجاوز آسیبپذیر میکند.
پنجم، تمرکز یکطرفه بر افراطگرایی: این مفهوم فقط به غزه اعمال میشود. گفتمان صهیونیستی پر از نفرت ضدعربی و تحریک به نسلکشی است. طرح به آن اشاره نمیکند.
ششم، بهرهبرداری اقتصادی: طرح توسعه و منطقه ویژه منابع فلسطینی را به سرمایهگذاران خارجی میسپارد. سود محلی تضمین نمیشود.
هفتم، عدم غرامت: رژیم صهیونیستی مسئول خسارات جنگی است. طرح تعهدی برای جبران ندارد.
هشتم، تبادل ناعادلانه اسرا: آزادی کامل اسیران اسرائیلی تضمین میشود. اما فقط تعداد محدودی فلسطینی (۲۵۰ محکوم ابد و ۱۷۰۰ بازداشتشده پس از ۷ اکتبر) آزاد میشوند.
نهم، بیتوجهی به عدالت: مکانیسمی برای پاسخگویی به جنایات اسرائیل وجود ندارد. عدالت انتقالی نادیده گرفته میشود.
دهم، سکوت بر مسائل کلیدی: شهرکسازی در کرانه باختری (از جمله قدس شرقی)، مرزها، غرامتها و آوارگان بررسی نمیشود.
یازدهم، حاشیهرانی سازمان ملل: نقش مجمع عمومی، شورای امنیت یا آنروا حذف شده است. این نقشها برای حمایت از آوارگان حیاتی هستند.
این ابهامات طرح را ناکارآمد میکنند. یکجانبهگرایی آن شبیه اعلامیه بالفور یا توافق اسلو است. حقوق فلسطینیان را قربانی منافع اسرائیل میکند.
جزئیات پاسخ حماس: موافقتهای مشروط و مخالفتهای استراتژیک
پاسخ حماس پس از رایزنی با رهبری داخلی، گروههای فلسطینی (مانند جهاد اسلامی) و میانجیها (قطر، مصر، ترکیه) تدوین شد. این بیانیه اصل پایان جنگ را میپذیرد، اما شروط کلیدی را تغییر میدهد.
حماس از تلاشهای ترامپ و کشورهای عربی-اسلامی قدردانی میکند. این رویکرد، عطش ترامپ برای نوبل صلح را کاهش میدهد و زمان میخرد.
«موسی ابومرزوق» از اعضای ارشد حماس اولویت را توقف کشتار میداند. او میگوید: ما با دید مثبت به نکات مرتبط با حماس برخورد کردیم، اما اجرا نیازمند مذاکره است.
بیانیه حماس با دقت نوشته شده است. این بیانیه ابتدا روح ترامپ را خطاب قرار میدهد و از تلاشهای او برای توقف جنگ، تبادل اسرا، ورود فوری کمکها، مقاومت در برابر اشغال غزه و جلوگیری از آوارگی فلسطینیان قدردانی میکند. این قدردانی باعث شد که ترامپ هیجانزده بیانیه حماس را بازنشر بدهد.
این اقدام نتانیاهو را در سکوت مطلق نگه داشته و ترامپ را به فراخوان فوری توقف بمباران اسرائیل واداشت. ترامپ گفت: آنها برای صلح دائمی آمادهاند.
برخی تحلیلگران میگویند حماس بدون کوتاه آمدن، ترامپ را به فشار بر اسرائیل مجاب کرد. ناظران بر این باورند که نتانیاهو که طرح را برای انزوای حماس پذیرفته بود، در تله افتاده است
حماس با چه مواردی موافقت کرد؟
تبادل اسرا: حماس با آزادی کامل اسیران اسرائیلی (زنده و اجساد) بر اساس فرمول ترامپ موافقت میکند (بندهای چهارم و پنجم). ابومرزوق ضربالاجل ۷۲ ساعته را غیرواقعی خواند، اما آمادگی برای مذاکرات فوری اعلام کرد. این بهانه نتانیاهو برای جنگ را خنثی میکند. حماس تأکید کرده که آزادی بر اساس فرمول ترامپ و با تأمین شرایط میدانی اجرا میشود. مذاکرات جزئیات از طریق میانجیها فوری آغاز میگردد. این موافقت که بخشی از شروط حماس است، بهانه اشغال را از اسرائیل میگیرد.
آتشبس و عقبنشینی: حماس بر خروج کامل اسرائیل و آتشبس فوری تأکید میکند. ورود کمکها و بازسازی را میپذیرد (بندهای هفتم و هشتم). «اسامه حمدان» از رهبران حماس میگوید: در صورت پاسخ مثبت، آتشبس قریبالوقوع است. بیانیه حماس مطالب اصلی را تکرار میکند: توقف جنگ و عقبنشینی کامل در مقابل آزادی کامل اسرا. اما زبان را تغییر میدهد تا با روانشناسی ترامپ همخوانی داشته باشد. این موافقت که با قدردانی از ترامپ همراه است، او را به فشار بر اسرائیل وامیدارد.
اداره غزه: موافقت با نهاد تکنوکرات فلسطینی بر اساس اجماع ملی و حمایت عربی-اسلامی (بند نهم). حماس تأکید میکند: اداره غزه توسط تشکیلات خودگردان و نه خارجیها خواهد بود. این مسئله شورای صلح مد نظر ترامپ را به چالش میکشد و تونی بلر را حذف میکند. حماس موافقت قبلی خود را بر تشکیل کمیته مستقل فلسطینی برای اداره غزه تکرار کرد. این کمیته بر اساس توافق ملی عمل کرده و از حمایت منطقهای برخوردار است. این موافقت که بخشی از طرح ترامپ را تغییر میدهد، اداره غزه را به فلسطینیان میسپارد و دخالت خارجی را رد میکند.
حمایت منطقهای: قدردانی از قطر، ترکیه، عربستان، مصر و اردن. تکیه بر حمایت عربی-اسلامی برای آینده غزه فراتر از نقش مشورتی کشورهای عربی در طرح ترامپ است. بیانیه از تلاشهای منطقهای و بینالمللی به ویژه ترامپ قدردانی میکند. این قدردانی هدف توقف جنگ، ورود کمکها، رد اشغال و جلوگیری از آوارگی را دنبال میکند. این رویکرد که ترامپ را راضی میسازد، بیانیه را به ابزاری برای فشار دیپلماتیک تبدیل میکند. مصر و قطر نیز از پاسخ حماس استقبال کردند. این استقبال، مشروعیت منطقهای پاسخ را افزایش میدهد.
حماس با چه بندهایی مخالفت کرد؟
خلع سلاح و حذف حماس: حماس با خلع سلاح کامل مخالفت کرد. (بند سیزدهم). ابومرزوق میگوید: سلاح را به دولت آتی فلسطین تحویل میدهیم، اما حماس جنبش آزادیبخش ملی است، نه تروریست. «اسامه حمدان» از فرماندهان ارشد حماس افزود: پایان جنگ، پایان حماس نیست؛ ما بخشی از چارچوب ملیایم. این بندهای ششم و سیزدهم را بیاثر میکند. بیانیه مسائلی مانند آینده غزه و خلع سلاح را به اجماع ملی و قوانین بینالمللی موکول میکند. حماس تأکید کرده که این مسائل در چارچوب ملی جامعه فلسطینی بررسی میشود. این رویکرد، خلع سلاح را از تعهد فوری خارج میکند و به مذاکرات گسترده میبرد.
مدیریت خارجی: رد قاطع نیروهای خارجی یا اداره غیرفلسطینی (بند نهم). حماس شورای صلح و حضور تونی بلر را دخالت استعماری میداند و بر چارچوب ملی جامع اصرار دارد. بیانیه هرگونه حضور طرفهای غیرفلسطینی یا اداره خارجی را رد میکند. این رد که با موافقت بر تکنوکراتهای فلسطینی همراه است سلطه خارجی را بیاعتبار میسازد.
عقبنشینی مشروط: مخالفت با منطقه امن دائمی اسرائیل (بند شانزدهم) و تأکید بر خروج کامل بدون استثنا. بیانیه حماس عقبنشینی کامل اسرائیل را شرط آتشبس میداند. این شرط اشغال را رد میکند.
«فراس یاغی» کارشناس مسائل صهیونیستی، پاسخ حماس را بسیار مسئولانه توصیف میکند. حماس مسائل مستقیم (اسرا و حکومت) را پذیرفت، اما آینده غزه و خلع سلاح را به اجماع فلسطینی و مذاکرات گسترده سپرد. یاغی افزود: حماس انحصار بله/خیر را نپذیرفت و توپ را به زمین نتانیاهو و ترامپ انداخت، بدون آنکه در مسیر تبادل اسرا مانعتراشی کند.
نتیجهگیری
واکنش و پاسخ هوشمندانه حماس به طرح ترامپ باعث شد تا رسانههای اسرائیلی از آچمز شدن نتانیاهو سخن بگویند. رادیو ارتش اسرائیل گزارش داد نتانیاهو شوکه شد. او بیانیه حماس را مخالفت کامل میدید نه موافقت. دفتر نتانیاهو علیرغم آمادگی برای مرحله نخست (آزادی اسرا) بر هماهنگی با آمریکا تأکید کرد. آکسیوس گزارش داد که مقام صهیونیستی گفته نتانیاهو پاسخ حماس را منفی میبیند. این اختلاف ناشی از هوشمندی حماس است؛ پذیرش تبادل و آتشبس بهانه جنگ را از نتانیاهو گرفت و ترامپ را به فشار بر اسرائیل واداشت .
حماس بدون کوتاه آمدن، ترامپ را مجاب به فشار بر اسرائیل کرد. رسانههای مختلف در گزارشهای خود تاکید کرده اند که نتانیاهو که طرح را برای انزوای حماس پذیرفت، در تله افتاده است.