شناسهٔ خبر: 75176229 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه صبح‌نو | لینک خبر

پاسخ زیرکانه حماس چه ویژگی‌هایی داشت؟

نه هو شمندانه به اشغالگر ی

صاحب‌خبر -


س از دو سال جنگ فرسایشی، بن‌بست نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی در نوار غزه و ناتوانی آمریکا در تحقق اهداف اعلامی خود، واشنگتن با ارائه‌ طرحی موسوم به «توافق صلح غزه» کوشید تا خود را به‌عنوان میانجی پایان جنگ معرفی کند. اما واقعیت این است که طرح ترامپ بیش از آنکه ماهیتی صلح‌جویانه داشته باشد، تلاشی برای نجات اسرائیل از بحران داخلی و بازسازی وجهه‌ آمریکا در صحنه‌ جهانی است. پاسخ اخیر حماس به این طرح، نه تسلیم در برابر فشارها، بلکه جلوه‌ای از دیپلماسی هوشمند مقاومت است که ضمن پذیرش اصل آتش‌بس، بر خطوط قرمز ملی و راهبردی خود پای فشرده است.
پاسخ حماس؛ ترکیب زیرکی سیاسی و واقع‌گرایی میدانی
حماس در بیانیه‌ خود چهار محور اصلی را مطرح کرده است:
نخست، پذیرش اصل آتش‌بس برای توقف فوری جنگ و جلوگیری از فاجعه انسانی در غزه.
دوم، موکول‌کردن جزئیات توافق به مذاکرات بعدی و حضور مستقیم در آن.
سوم، رد قاطعانه‌ هرگونه خلع سلاح یا واگذاری امنیت به نیروهای غیر فلسطینی.
چهارم، تأکید بر ضرورت نقش‌آفرینی سیاسی حماس در ساختار آینده‌ فلسطین.
این پاسخ، در واقع اعلام تمایل به صلحی عادلانه است که بر پایه‌ مقاومت و حفظ دستاوردهای نظامی و سیاسی بنا شده است. حماس با این اقدام نه‌تنها مشروعیت خود را در عرصه‌ بین‌المللی افزایش داده، بلکه ابتکار عمل را از دست واشنگتن و تل‌آویو خارج کرده است.

تغییر توازن در طرح ترامپ؛ 6 اصلاح اساسی حماس
پاسخ حماس به طرح ترامپ شامل اصلاحاتی بنیادین است که می‌توان آن را نشانه‌ پیروزی مقاومت در عرصه‌ سیاسی دانست:
یکم، حماس با افزودن عبارت «بحث درباره جزئیات» عملا خود را به‌عنوان طرف رسمی مذاکرات آینده تثبیت کرد.
دوم، اداره‌ غزه را به «نهاد فلسطینی متشکل از افراد مستقل بر اساس اجماع ملی» منوط کرد؛ اقدامی که مانع از سلطه‌ نیروهای دست‌نشانده‌ غرب یا رژیم صهیونیستی می‌شود.
سوم، حماس تأکید ویژه‌ای بر «حمایت عربی و اسلامی» برای بازسازی و اداره‌ غزه افزود تا از انحصار تصمیم‌گیری در دست آمریکا و اروپا جلوگیری کند.
چهارم، در بیانیه‌ خود «چارچوب ملی فلسطینی» را مبنای تصمیم‌گیری درباره آینده‌ غزه دانست و هرگونه دخالت خارجی را رد کرد.
پنجم، با ارجاع به «قوانین و تصمیمات بین‌المللی» عملا مشروعیت حقوقی مقاومت را تقویت کرد و دست رژیم صهیونیستی را در بهره‌برداری از پوشش قانونی بست.
ششم، حماس در متن خود صراحتا از حذف یا خلع سلاح سخن نگفت، بلکه خود را «بخشی از ساختار ملی فلسطین» معرفی کرد؛ به این معنا که موجودیت نظامی و سیاسی‌اش به رسمیت شناخته شده است.

اهداف تاکتیکی پاسخ حماس
پاسخ اخیر حماس چند هدف عمده را دنبال می‌کند، که مهمترین آن دستیابی به امتیازات فوری بشردوستانه مانند ورود کمک‌های انسانی، توقف بمباران و تبادل اسرا است. هدف بعدی حفظ موقعیت و دارایی‌های راهبردی حماس به‌عنوان ابزار چانه‌زنی در مذاکرات آینده و جلوگیری از حذف کامل حماس از صحنه‌ سیاسی و امنیتی فلسطین و تبدیل ‌شدن به بازیگر درجه دوم است. 
از این منظر، پاسخ حماس یک اقدام «هوشمندانه‌ دو مرحله‌ای» است؛ پذیرش مشروط برای ایجاد آتش‌بس و کسب مشروعیت بین‌المللی و درعین‌حال حفظ اهرم‌های قدرت برای دوره‌ پس از جنگ.

ترامپ و انگیزه‌های پشت طرح صلح
ترامپ در شرایطی از طرح صلح غزه سخن گفت که در سه پرونده‌ کلیدی سیاست خارجی خود - جنگ اوکراین، پرونده ایران و بحران غزه - با بن‌بست مواجه است. او نیازمند دستاوردی فوری برای نمایش توان رهبری جهانی خود و به‌ویژه کسب جایزه صلح نوبل است. ازاین‌رو، طرح اخیر را با شتاب و بدون هماهنگی کامل با تل‌آویو ارائه کرد.
واکنش مثبت ترامپ به بیانیه‌ حماس، از جمله بازنشر آن در حساب شخصی‌اش، نشان می‌دهد که وی به ‌دنبال آن است که از هر روزنه‌ ممکن برای ثبت یک موفقیت رسانه‌ای بهره ببرد. در مقابل، سکوت و نارضایتی نتانیاهو بیانگر شکاف آشکار میان دو متحد دیرینه است؛ شکافی که به تدریج به بحران تصمیم‌گیری در تل‌آویو منجر خواهد شد.
انتشار پاسخ حماس موجی از واکنش‌ها را در سطح منطقه و بین‌الملل برانگیخت. مصر، قطر و ترکیه از این موضع استقبال کردند و آن را گامی واقع‌گرایانه برای توقف خون‌ریزی دانستند. در مقابل، رسانه‌های وابسته به اسرائیل تلاش کردند این موضع را «عقب‌نشینی مقاومت» معرفی کنند، اما واقعیت آن است که حماس با «پاسخ مشروط و هوشمندانه» توپ را به زمین رژیم صهیونیستی و کاخ سفید انداخته است.
دستور توقف حملات از سوی ترامپ و بی‌توجهی ارتش اسرائیل به آن، نشان‌دهنده‌ عمق بحران در روابط واشنگتن - تل‌آویو است. اکنون این، نه آزمون حماس، بلکه آزمون ترامپ است که آیا می‌تواند افسار نتانیاهو را در دست گیرد یا نه.

نقش محوری مقاومت در معادلات آینده
صرف‌نظر از نتیجه‌ نهایی مذاکرات، پاسخ اخیر حماس پیام روشنی دارد، مقاومت نه‌تنها از بین نرفته، بلکه اکنون به یک فرهنگ ملی و اجتماعی در فلسطین تبدیل شده است.  هیچ طرحی برای آینده‌ غزه بدون حضور حماس و سایر گروه‌های مقاومت قابلیت اجرا ندارد.
در واقع، حماس با تبدیل بحران به فرصت، توانست از مسیر سیاسی برای تثبیت جایگاه خود استفاده کند. این تاکتیک، در کنار مقاومت میدانی دو سال گذشته، نشان می‌دهد که راهبرد «فشار و نابودی» رژیم صهیونیستی به شکست کامل انجامیده است.
در نهایت باید گفت که پاسخ حماس به طرح ترامپ، یک «نهِ هوشمندانه» به اشغالگری و یک «آری مشروط» به صلح عادلانه است. این موضع، نشان می‌دهد که مقاومت فلسطین به سطحی از بلوغ سیاسی رسیده که می‌تواند میان تاکتیک و اصول راهبردی تمایز قائل شود. 
درحالی‌که ترامپ در پی نمایش پیروزی سیاسی برای خود است و نتانیاهو در جست‌وجوی بقای سیاسی، حماس توانست در میان این بازی قدرت، خود را به‌عنوان بازیگر اصلی صحنه تثبیت کند. اکنون چشم‌ها به واکنش اسرائیل دوخته شده است. اگر نتانیاهو با طرح صلح همراهی نکند، مسئول مستقیم تداوم جنگ شناخته خواهد شد و اگر تن دهد، این حماس است که با دستان بسته دشمن، پیروزی سیاسی خود را تکمیل می‌کند.
در هر دو حالت، مقاومت فلسطین بازنده نخواهد بود، زیرا هم در میدان جنگ و هم در عرصه‌ سیاست، نشان داده است که اراده‌ ملت‌های آزاد شکست‌پذیر نیست.
طرح ترامپ آزمونی برای صداقت ادعای واشنگتن درباره صلح است؛ اما پاسخ حماس، اثباتی برای بلوغ سیاسی مقاومت و گامی به ‌سوی تثبیت نقش آن در آینده‌ فلسطین.
در همین حال، ترامپ با شنیدن خبر موافقت ضمنی حماس، بی‌درنگ مقابل دوربین‌ها حاضر شد و با چهره‌ای پیروزمندانه از «پایان موفقیت‌آمیز مأموریت خود» سخن گفت. او بی‌آنکه بداند این طرح عملا در جهت خواسته‌های محور اسلامی تنظیم شده، خود را قهرمان صلح نامید. اما واقعیت این بود که تیم نتانیاهو تا لحظات پایانی تلاش می‌کرد ترامپ را متقاعد کند پاسخ حماس را نپذیرد؛ تلاشی که با درایت تیم‌های دیپلماتیک کشورهای اسلامی ناکام ماند.
درحالی‌که نتانیاهو از شکست نظامی و سیاسی در غزه خشمگین است و در داخل رژیم صهیونیستی با بحران مشروعیت و اعتراضات گسترده مواجه شده، تصویب و پذیرش «طرح ترامپ» در واقع به منزله شکست استراتژیک اوست. بندهایی چون عقب‌نشینی ارتش صهیونیستی از غزه، آغاز کمک‌رسانی انسانی، تبادل زندانیان و حذف بند کوچاندن فلسطینی‌ها از طرح، همگی نتیجه دیپلماسی اسلامی و ایستادگی محور مقاومت است.
نتانیاهو تلاش داشت با فشار بر کاخ سفید، بخش‌هایی از طرح را تغییر دهد یا با بهانه‌تراشی از پذیرش آن سر باز زند؛ اما ترامپ که در جست‌وجوی پیروزی تبلیغاتی بود، به محض مشاهده موافقت مشروط حماس، آن را پیروزی خود اعلام کرد و بدین ترتیب، تل‌آویو را در موقعیتی تحقیرآمیز قرار داد.
پایان جنگ غزه ، صرفا یک آتش‌بس موقت نیست، بلکه تغییر معادله‌ای تاریخی است.  حماس با درایت سیاسی و تکیه بر حمایت جهان اسلام، توانست حیات سیاسی خود را تثبیت و از خطر کوچ اجباری مردم غزه جلوگیری کند.
در مقابل، نتانیاهو که انتظار داشت حماس طرح را رد کند تا بتواند جنگ را ادامه دهد، اکنون با دیپلماسی هوشمندانه‌ای مواجه است که او را از صحنه تصمیم‌گیری خارج کرده است. او در حالی به دنبال راهی برای نجات سیاسی خود است که محور مقاومت و جهان اسلام، یک‌صدا بر ضرورت آتش‌بس پایدار، بازسازی غزه و تشکیل دولت مستقل فلسطینی تأکید می‌کنند.

آزمون صلح ترامپ و زیرکی حماس در میدان دیپلماسی
درحالی‌که رسانه‌های غربی تلاش می‌کنند موافقت مشروط حماس با طرح موسوم به «طرح ترامپ» را نشانه‌ای از عقب‌نشینی مقاومت جلوه دهند، واقعیت میدانی و سیاسی نشان می‌دهد که پاسخ اخیر حماس نه شکست، بلکه حرکتی هوشمندانه برای انتقال فشار و مسئولیت به واشنگتن و شخص ترامپ بوده است. این اقدام زیرکانه در حقیقت «پایان بازی سیاسی» نتانیاهو و آغاز آزمونی جدی برای رئیس‌جمهور آمریکا به‌شمار می‌رود.

زیرکی سیاسی مقاومت؛ توپ در زمین رژیم صهیونیستی
پاسخ حساب‌شده حماس به طرح صلح ترامپ، با ادبیاتی دیپلماتیک و هوشمندانه تنظیم شد تا به‌ جای درگیری مستقیم، مسئولیت تصمیم‌گیری درباره ادامه یا توقف جنگ را بر دوش تل‌آویو و حامیان غربی‌اش بگذارد. 
در ظاهر، حماس از طرح استقبال کرد، از تلاش ترامپ برای پایان جنگ قدردانی کرد و هم‌زمان بندهای حساس را برای مذاکره بیشتر باز گذاشت، اما در واقعیت، این پاسخ معنادار باعث شد که رژیم صهیونیستی در موقعیتی دشوار قرار گیرد؛ اگر توافق را بپذیرد، عملا باید از غزه عقب‌نشینی کند و اگر نپذیرد، آشکارا در برابر صلح و جامعه جهانی قرار می‌گیرد.

آزمون ترامپ؛ آیا قادر به مهار نتانیاهو است؟
دونالد ترامپ در روزهای گذشته، با شتاب و غرور همیشگی، خود را معمار صلح جدید در خاورمیانه معرفی کرد. او بلافاصله پس از شنیدن پاسخ حماس، جلوی دوربین‌ها رفت و از «پایان جنگ» سخن گفت، اما ساعات بعد نشان داد که ادعای صلح ترامپ در آزمونی سخت قرار دارد؛ چراکه نتانیاهو نه‌تنها از حملات خود نکاست، بلکه بامداد همان شب بار دیگر مناطق مختلف غزه را بمباران کرد.
این رویداد، شکاف آشکاری میان شعارهای تبلیغاتی ترامپ و واقعیت میدانی را نشان می‌دهد. اگر ترامپ مدعی است که طرح صلح به نام اوست، اکنون باید نشان دهد تا چه حد قادر است افسار نتانیاهو را بکشد و او را وادار به توقف تجاوز کند. این همان نقطه‌ای است که حماس با زیرکی آن را طراحی کرده است؛ یعنی تبدیل یک طرح سیاسی آمریکایی به آزمونی برای سنجش صداقت واشنگتن.
برخلاف تبلیغات رسانه‌های غربی و برخی جریان‌های وابسته به رژیم صهیونیستی، پاسخ حماس نه نشانه ضعف، بلکه نمایانگر بلوغ سیاسی مقاومت است. در واقع، حماس با شناخت دقیق از ساختار سیاسی آمریکا و تضاد درون حاکمیت تل‌آویو، گامی برداشت که به جای مواجهه مستقیم نظامی، صحنه را به میدان دیپلماسی منتقل کند؛ جایی که رژیم صهیونیستی فاقد مشروعیت و اعتبار است.
پاسخ اخیر حماس به‌گونه‌ای تنظیم شد که در آن هیچ تعهد الزام‌آور برای خلع سلاح، پذیرش سازش یا پایان مقاومت وجود ندارد، بلکه تنها بر اصول انسانی چون آتش‌بس، تبادل اسرا، ارسال کمک‌های بشردوستانه و بازسازی غزه تأکید شده است. همین نکات، چهره مقاومت را در افکار عمومی جهانی تقویت کرده و نتانیاهو را در موقعیت انزوا قرار داده است.

رسوایی اخلاقی رژیم صهیونیستی
درحالی‌که حماس با رویکردی مسئولانه پاسخ داد و حتی از طرح ترامپ تقدیر کرد، رژیم صهیونیستی دیشب بار دیگر نشان داد که نه به صلح پایبند است و نه به تعهدات انسانی. تنها چند ساعت پس از اعلام احتمال آتش‌بس، جنگنده‌های رژیم صهیونیستی بار دیگر بر فراز غزه به پرواز درآمدند و مناطق مسکونی را هدف بمباران قرار دادند. این اقدام، نقاب از چهره مدعیان «امنیت اسرائیل» برداشت و ثابت کرد که تل‌آویو بدون خشونت و خون‌ریزی قادر به بقا نیست. اکنون حتی متحدان غربی رژیم نیز در موقعیت دشواری قرار گرفته‌اند؛ زیرا اگر واشنگتن و کاخ سفید در برابر این تجاوز سکوت کنند، همه ادعاهایشان درباره حمایت از صلح، حقوق بشر و قوانین بین‌المللی بی‌اعتبار خواهد شد.