به گزارش خبرنگار ایرنا، در هفتمین قسمت از «هفت رنگ ایران» به بهانه افتخارآفرینی عکاس اهل استان گلستان در جشنواره بین المللی ایتالیا در بخش محیط زیست به سراغ همین موضوع رفتیم تا نگاهی کوتاه به حوادث در این بخش داشته باشیم بنابراین نخستین خبر این هفته مربوط به اثر برگزیده «محمد عطایی محمدی» با موضوع بحران زیستمحیطی و خشکسالی دریاچه ارومیه بود که توانست جایزه معتبر ایتالیایی ۲۰۲۵ را به دست بیاورد.
اخبار کوتاه در این بخش شامل پیدا شدن لاشه فاسد شده فوک های خزری می شود که دلایل مرگ آنها هنوز مشخص نیست و همچنین چوب های جنگل های شمالی که قاچاق می شوند اما اقدامات جنگلبانی باعث شده بسیاری از آنها دستگیر شوند.
از سوی دیگر خبرهایی از دستگیری شکارچیان غیرمجازی که قصد شکار انواع پرندگان وحشی رو داشتند و دستگیری قاچاقچیان طاووس های هندی نیز منتشر شد که این دستگیری ها به خرس پنج ساله کوه های دنا کمکی نکرد و لاشه آن بعد از چند روز پیدا شد؛ با این حال باید امیدوار بود که اقدامات موثرتری در زمینه حفظ محیط زیست انجام شود.
همچنین مروری بر اخبار تهران نشان می دهد؛ تعداد ساختمان های پُرخطر و بحرانی از ۱۲۹ به ۶۵ ساختمان کاهش پیدا کرده و خسارت لوازم منزل مالکان ساختمان های آسیب دیده از جنگ ۱۲ روزه نیز آغاز شده و به زودی آماده پرداخت می شود.
بانک مرکزی در خصوص تجار آسیب دیده از انفجار بندر شهید رجایی نیز اعلام کرده که پیگیری تعهدات وارداتی نزدیک به ۴۰۰ ثبت سفارش این افراد تا پایان سال تعلیق می شود؛ به این معنا که تا زمانی که فرآیند رسیدگی، محاسبه خسارت و وصول مطالبات از بیمه ادامه داشته باشه ایفای تعهد وارداتی به تاخیر خواهد افتاد.
ویژهبرنامه «هفت رنگ ایران» و روایت پیادهروی اربعین
هفت رنگ ایران؛ از ثبت جهانی رامسر تا مشکلات بازار همدان
«هفت رنگ ایران»؛ از مستند بوعلی تا روز ارس
«هفت رنگ ایران»؛ از نبرد بالتازار تا کشفهای فسیلی مراغه
«هفت رنگ ایران» از مشکلات مردمی در همدان تا گامهای رو به جلو در بوشهر
از تشنگی تالاب انزلی تا هنر جاروبافی در خراسان شمالی
روزهای تعطیل کابوسی برای ساکنان شهرهای شمالی
شهرهای شمالی ایران، به ویژه مناطق غربی مازندران، در روزهای تعطیل به بهشتی برای مسافران و برزخی با چالشهایی پرتعداد برای جامعه محلی تبدیل میشوند. جادهها قفل، پارکها و پیادهروها مملو از چادر و وسایل مسافران شده و بند رختها در فضاهای سبز آویزان است؛ صحنههایی که سیمای شهرهای گردشگری را تغییر و آرامش ساکنان را تحت تأثیر قرار داده است.
بومیان محلی در شبکههای اجتماعی این نوع سفر را بیاحترامی به خود و شهرشان میدانند و معتقدند جاذبههایی که سالها مایه افتخارشان بوده، اکنون زیر پای گردشگری غیرمسئولانه در حال آسیب دیدن است. چادرخوابی زیر تابلوهای «کمپ ممنوع»، شنا در مناطق غیرمجاز و حوادث مرگبار، تصویری نگرانکننده از آینده گردشگری این مناطق ایجاد کرده است. آنها تاکید دارند که پذیرش محدودیتهای زیرساختی شهر، نباید بهانهای برای نادیده گرفتن احترام به میزبان باشد و مهمانان نیز باید با رفتار مسئولانه، حرمت صاحبخانه را حفظ کنند.
کارشناسان گردشگری هم میگویند که این وضعیت نتیجه ترکیبی از کمبود زیرساختهای مناسب و گردشگری غیرمسئولانه است. همان گردشکری انبوه که این روزها در دنیا منسوخ شده. درواقع مناطقی مانند رامسر با اکوسیستم حساس و میراث تاریخی شکننده، تاب این حجم سفرها را ندارند و بدون برنامهریزی دقیق برای مدیریت ورود گردشگران، زیانهای زیستمحیطی و اجتماعی بهزودی از درآمدهای گردشگری پیشی خواهد گرفت و مقصدی که امروز محبوب است، فردا با چالشهای جدی مواجه خواهد شد.
آخرین نسل نمد مالی در شیراز؛ هنرمندی با پشم و نقش
هنر نمد مالی به عنوان یکی از اصیلترین صنایع دستی ایران، که ریشه در تاریخ کهن این مرز و بوم دارد، امروز در شیراز تنها با تلاش انگشتشمار هنرمندانی چون «اکبر پیراحمدی» در محله آستانه (دروازه قصاب خانه) نفس میکشد و بیم آن میرود که با فراموشی این نسل، یکی از زندهترین نمادهای هنری استان فارس نیز به خاطرهها بپیوندد.
پیراحمدی که این حرفه را از نیاکان خود به ارث برده است؛ سابقه این شغل را در خانواده خود ۲۰۰ سال عنوان می کند و روایت های زیبایی را برای ببیندگان شرح می دهد.
حلبی سازی؛ شغل سنتی قاجاری در آستانه فراموشی
حلبیسازی یکی از مشاغل سنتی و تاریخی شهر همدان است که ریشههای آن به دوره قاجار بازمیگردد. این حرفه که با ورود فناوری از کشور آلمان به همدان شکل گرفت، نشاندهنده تبادل فرهنگی و فنی بین ایران و اروپا در آن دوره است. حلبیسازی در ابتدا بهعنوان یکی از مهارتهای کلیدی در تولید ظروف و ابزار فلزی مورد استفاده در زندگی روزمره مردم رواج یافت و نقش مهمی در اقتصاد محلی ایفا کرد.
این حرفه نهتنها نمایانگر هنر و مهارت صنعتگران همدانی است، بلکه بخشی از هویت فرهنگی این منطقه را تشکیل میدهد.با پیشرفت فناوری و صنعتی شدن جوامع، حلبیسازی بهتدریج جایگاه خود را در برابر روشهای تولید مدرن از دست داده است. ظهور مواد جدید مانند پلاستیک و فولاد ضدزنگ، همراه با تولید انبوه صنعتی، باعث شده است که این حرفه سنتی در آستانه فراموشی قرار گیرد.
این تغییرات، تقاضا برای محصولات حلبیسازی را کاهش و بسیاری از صنعتگران این حوزه را به سمت مشاغل دیگر سوق داده است. با این حال، این هنر سنتی همچنان ارزش فرهنگی و تاریخی خود را حفظ کرده و نیازمند توجه ویژه برای جلوگیری از نابودی کامل است.
در بازار سنتی همدان، راستهای وجود دارد که هنوز تعدادی از مغازهداران به حرفه حلبیسازی مشغول هستند که یادگاری از دوران شکوه این حرفه است و نشاندهنده مقاومت معدود صنعتگرانی است که همچنان به این هنر وفادار ماندهاند، این مغازهها نهتنها مکانی برای تولید و فروش محصولات فلزی هستند، بلکه بهعنوان مراکز حفظ سنت و انتقال مهارت به نسلهای جدید عمل میکنند.
با این وجود، تعداد این صنعتگران روزبهروز در حال کاهش است و حفظ حلبیسازی بهعنوان یک میراث فرهنگی و اقتصادی برای همدان از اهمیت بالایی برخوردار است، این حرفه نهتنها بخشی از تاریخ و هویت شهر است، بلکه میتواند بهعنوان یک جاذبه گردشگری و فرهنگی نیز مورد توجه قرار گیرد. معرفی این هنر به گردشگران داخلی و خارجی میتواند به احیای آن کمک کند و زمینهساز ایجاد فرصتهای شغلی جدید شود.
همچنین، حفظ این حرفه میتواند به تقویت حس افتخار و تعلق خاطر به فرهنگ محلی در میان مردم همدان منجر شود.برای احیای حلبیسازی، تشویق جوانان به یادگیری و ادامه این حرفه ضروری است؛ برگزاری کارگاههای آموزشی، ارائه مشوقهای مالی و ایجاد بازارهای جدید برای محصولات حلبیسازی میتواند جوانان را به این حرفه جذب کند، آموزش مهارتهای سنتی در کنار استفاده از فناوریهای نوین میتواند این حرفه را با نیازهای امروزی هماهنگ کند و جذابیت آن را برای نسل جدید افزایش دهد.
همچنین، همکاری بین نهادهای دولتی، سازمانهای میراث فرهنگی و صنعتگران میتواند به پایداری این حرفه کمک کند.در نهایت، حلبیسازی نهتنها یک حرفه سنتی، بلکه بخشی از هویت فرهنگی همدان است که نیازمند توجه و حمایت جدی است که با برنامهریزی مناسب و سرمایهگذاری در این حوزه، میتوان از فراموشی این هنر جلوگیری کرد و آن را بهعنوان یک میراث زنده به نسلهای آینده منتقل کرد. احیای حلبیسازی میتواند نمونهای موفق از حفظ سنتها در برابر موج مدرنیته باشد و به همدان فرصتی برای درخشش در عرصه فرهنگی و اقتصادی کشور ارائه دهد.