به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، در روزهای آغازین اکتبر، دولت ایالات متحده وارد مرحلهای شد که سالهاست دیگر برای شهروندانش غریبه نیست: تعطیلی دولت فدرال. اما اینبار، آنچه در واشنگتن جریان دارد با هر نمونه پیشین تفاوتی بنیادین دارد. نهتنها خدمات غیرضروری دولت متوقف شدهاند، بلکه دولت ترامپ در اقدامی بیسابقه، تعطیلی را به ابزاری برای پیشبرد برنامههای سیاسی و ساختاری خود تبدیل کرده است؛ اقدامی که نهفقط منتقدان داخلی، بلکه حتی نهادهای حقوقی و کارشناسان مستقل آن را سوءاستفاده آشکار از اختیارات اجرایی میدانند.
تعطیلی دولت در آمریکا بهطور معمول، نتیجه اختلافنظر میان کنگره و رئیسجمهور درباره نحوه تخصیص بودجه است. اما در اکتبر ۲۰۲۵، اختلاف بر سر تأمین یارانههای درمانی برای اقشار کمدرآمد، تنها ظاهر ماجراست. در پشت پرده، برنامهای گسترده برای بازسازی دولت فدرال، اخراج کارکنان، توقف پروژههای علمی و حذف نهادهای نظارتی در جریان است.
تعطیلی دولت چیست و چرا رخ میدهد؟
بر اساس قانون ضدکسری بودجه آمریکا که قدمت آن به سال ۱۸۷۰ بازمیگردد، هیچ بخشی از دولت فدرال نمیتواند بدون تصویب بودجه مشخص از سوی کنگره، به فعالیت مالی ادامه دهد. بنابراین، اگر نمایندگان نتوانند بر سر تصویب بودجه سالانه یا بودجه موقت به توافق برسند، دولت وارد حالت «shutdown» میشود. در این وضعیت، تنها کارکنانی که فعالیتشان حیاتی تلقی میشود، در محل کار باقی میمانند؛ سایرین به مرخصی اجباری بدون حقوق فرستاده میشوند.
در تعطیلیهای گذشته، معمولاً این وضعیت با توافق چند روزه یا چند هفتهای برطرف میشد. پس از تصویب بودجه، کارکنان به سر کار بازمیگشتند و حقوق معوقه نیز پرداخت میشد. اما آنچه در دولت ترامپ جریان دارد، بازی در زمین دیگری است.
تعطیلی بهمثابه ابزار قدرت
دونالد ترامپ در دومین روز تعطیلی دولت، در شبکه اجتماعی خود (Truth Social) نوشت:«باورم نمیشود دموکراتهای چپ افراطی چنین فرصت بیسابقهای را در اختیارم گذاشتهاند.»
او بهصراحت اعلام کرد که قصد دارد با راس ووت، مدیر بودجه کاخ سفید و معمار «پروژه ۲۰۲۵»، دیدار کند تا تعیین کنند کدام آژانسهای فدرال بهطور کامل حذف یا تعدیل شوند. پروژه ۲۰۲۵ طرحی محافظهکارانه است که توسط بنیاد هریتیج تهیه شده و هدف آن بازطراحی بنیادین ساختار دولت فدرال به نفع ریاستجمهوری و کاهش شدید مداخله دولت در اقتصاد، محیط زیست، آموزش و رفاه عمومی است.
از همین رو، تعطیلی فعلی تنها یک کشمکش مالی نیست، بلکه فرصتی است برای اجرای تدریجی پروژهای که تاکنون به دلایل قانونی و سیاسی قابل اجرا نبوده است.
تاثیر بر علم، پژوهش و خدمات عمومی
در تعطیلی جاری، دهها نهاد علمی و خدماتی عملاً متوقف شدهاند. از جمله:
آژانس حفاظت از محیط زیست (EPA)
موسسه ملی سلامت (NIH)
وزارت آموزش و پرورش
بنیاد ملی علوم (NSF)
وزارت کار و توسعه شهری
بخش زیادی از پژوهشهای علمی در این نهادها متوقف شده، اعطای کمکهزینههای تحقیقاتی قطع گردیده و هزاران دانشمند به خانه فرستاده شدهاند. حتی وبسایتهای کلیدی مانند oversight.gov — که بر شفافیت و مقابله با فساد نظارت دارند — نیز بهطور کامل از دسترس خارج شدهاند.
نشریه Nature در گزارشی هشدار داد که اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، زیانهای غیرقابل جبرانی به زیرساخت علمی آمریکا وارد خواهد شد؛ از دست رفتن دادههای تحقیقاتی، توقف پروژههای طولانیمدت و مهاجرت متخصصان از جمله این پیامدها هستند.
تهدید به اخراجهای دائمی
تفاوت عمده این تعطیلی با موارد پیشین، در موضعگیری دولت ترامپ درباره وضعیت نیروی انسانی است. برخلاف رویه گذشته که کارکنان پس از بازگشایی دولت به کار خود بازمیگشتند، ترامپ و تیمش تهدید کردهاند که بسیاری از این نیروها بهصورت دائمی اخراج خواهند شد.
در یادداشتی که دفتر بودجه کاخ سفید منتشر کرده، به آژانسها دستور داده شده تا «در صورت عدم تأمین بودجه و مغایرت با اولویتهای ریاستجمهوری، برای کاهش دائمی نیروها آماده شوند». این دستورالعمل صریحاً نشان میدهد که دولت قصد دارد از تعطیلی، برای تعدیل نیرو، حذف ساختارهای نظارتی و کاهش قدرت نهادهای مستقل استفاده کند.
اتحادیههای کارگری از جمله فدراسیون کارکنان دولت فدرال (AFGE) از این اقدام به دادگاه شکایت کردهاند. آنها میگویند که اخراج دائمی کارکنان در زمان تعطیلی، نقض قوانین استخدامی و بودجهای فدرال است و تنها با بازگشایی دولت و فرآیندهای رسمی امکانپذیر است.
بازی خطرناک ترامپ با نهادهای دموکراتیک
رفتار دولت ترامپ در مواجهه با تعطیلی اخیر، بار دیگر ضعفهای بنیادین نظام سیاسی آمریکا را آشکار کرده است. رئیسجمهوری که عملاً از تعطیلی دولت برای تحمیل اراده شخصیاش استفاده میکند، نشان میدهد که توازن قوای کلاسیک میان قوه مجریه و مقننه، دیگر ضمانت اجرایی ندارد.
ترامپ حتی با حذف گزارش اشتغال ماهانه — که اطلاعات آن پیش از تعطیلی جمعآوری شده بود — عملاً بازار کار و تصمیمات بانک مرکزی را در وضعیت «بیاطلاعی مطلق» قرار داده است. اقتصاددانان این اقدام را خطرناک و مخل تصمیمگیری اقتصادی در سطح ملی توصیف کردهاند.
فلجشدگی کنگره؛ ناتوانی در برابر بحرانسازی
از سوی دیگر، کنگره نیز در مواجهه با این بحران ناتوان ظاهر شده است. اختلافات حزبی بهقدری عمیق است که حتی بر سر تمدید کوتاهمدت بودجه نیز توافقی حاصل نشده. دموکراتها خواهان حفظ یارانههای درمانی هستند، و جمهوریخواهان بهشدت تحت تأثیر فشار ترامپ قرار گرفتهاند. عملاً هیچ فضایی برای مذاکره باقی نمانده است.
این وضعیت، بار دیگر نشان میدهد که ساختار کنگره آمریکا، با وجود قدرت قانونی بالا، در عمل دچار بنبست و ناکارآمدی شده است.
فلجشدگی کنگره؛ ناتوانی در برابر بحرانسازی
از سوی دیگر، کنگره نیز در مواجهه با این بحران ناتوان ظاهر شده است. اختلافات حزبی بهقدری عمیق است که حتی بر سر تمدید کوتاهمدت بودجه نیز توافقی حاصل نشده. دموکراتها خواهان حفظ یارانههای درمانی هستند، و جمهوریخواهان بهشدت تحت تأثیر فشار ترامپ قرار گرفتهاند. عملاً هیچ فضایی برای مذاکره باقی نمانده است.
این وضعیت، بار دیگر نشان میدهد که ساختار کنگره آمریکا، با وجود قدرت نمایی قانونی، در عمل دچار بنبست و ناکارآمدی شده است.
دموکراسی آمریکایی یک افسانه است
تعطیلی دولت ۲۰۲۵ نشان داد آنچه سالها بهعنوان «الگوی دموکراسی جهان» تبلیغ شده، در عمل چیزی جز یک ماشین قدرت گرفتار فساد ساختاری نیست. کشوری که رئیسجمهورش میتواند عمداً دولت را تعطیل کند، گزارشهای حیاتی اقتصادی را پنهان کند، دانشمندان و کارمندان را اخراج کند و کنگرهی «منتخب مردم» حتی نتواند سادهترین وظیفه خود یعنی تصویب بودجه را انجام دهد، دیگر دموکراسی نیست، بلکه یک الیگارشی حزبی است که به بازی قدرت و منافع شخصی فروکاسته شده است.
در این ساختار، رأی مردم، قانون اساسی و نهادهای نظارتی صرفاً تزئیناتند؛ ابزارهایی برای مشروعیتبخشی به تصمیمات یک اقلیت کوچک. تعطیلی دولت نه فقط توقف خدمات عمومی، که تعطیلی عملی اعتماد عمومی و فروپاشی تدریجی نهادهایی است که قرار بود حافظ آزادی و حقوق شهروندان باشند. این بحران پرده از حقیقتی برداشت که بسیاری در جهان نمیخواهند ببینند: دموکراسی آمریکایی بیشتر یک شعار صادراتی است تا یک واقعیت عملی.