به گزارش سرویس بین الملل جماران؛ تعطیلی تازه دولت فدرال آمریکا بار دیگر ضعف ساختاری نظام سیاسی این کشور را آشکار کرد؛ جایی که رقابتهای حزبی و طراحی منحصربهفرد قانون اساسی، ایالات متحده را به تنها دموکراسی بزرگ جهان بدل کرده که ناتوانی در تصویب بودجه میتواند آن را فلج کند.
نشریه فارین پالیسی در تحلیلی نوشت، پدیده تعطیلی دولت – که این بار نیز نتیجه شکاف عمیق میان جمهوریخواهان و دموکراتهاست – نهتنها خدمات عمومی را مختل میکند، بلکه نشان میدهد «رویای بنیانگذاران برای همکاری حزبی» بیش از هر زمان دیگری از واقعیت فاصله گرفته است.
دولت ایالات متحده در ساعت ۱۲:۰۱ بامداد روز چهارشنبه تعطیل شد، زیرا جمهوریخواهان و دموکراتها نتوانستند به توافقی برای تمدید تأمین مالی فدرال برسند. این نوزدهمین تعطیلی دولت از سال ۱۹۸۰ و چهارمین تعطیلی در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ است؛ همان کسی که در زمان طولانیترین تعطیلی تاریخ آمریکا در سال ۲۰۱۸ نیز حضور داشت، تعطیلیای که ۳۵ روز ادامه یافت.
تعطیلی اخیر عمدتاً نتیجه شکافهای عمیق حزبی و ناکارآمدی در کنگره و دولت فدرال است، اما علاوه بر این ریشه در ویژگیهای منحصر به فرد نظام سیاسی ایالات متحده دارد.
به گفته اندرو اودونو، دانشمند علوم سیاسی دانشگاه هاروارد، «دموکراسی آمریکا بهطور مکرر در انجام وظایف ابتدایی حکمرانی، مانند جلوگیری از تعطیلی دولت، ناکام میماند.»
در حالی که دولتها در سایر نقاط جهان معمولاً به دلیل کودتا، حمله، اعتراض یا بحران سیاسی سقوط میکنند، تعطیلیهایی از نوع آمریکا ــ که بخش بزرگی از دولت فدرال به دلیل بنبست حزبی و مهلتهای بودجهای فلج میشود ــ در دیگر کشورها کمسابقه است؛ چرا که ساختار سیاسی آنها مانع بروز چنین وضعیتی میشود.
در نظامهای پارلمانی، ناتوانی دولت در تصویب بودجه معمولاً به رأی عدم اعتماد و برگزاری انتخابات جدید منجر میشود، اما خدمات دولتی بهطور کلی همچنان برقرار میماند.
زکری پرایس، استاد دانشگاه کالیفرنیا، میگوید: «تعطیلیها نتیجه مستقیم سیستم تفکیک قوا در ایالات متحده و استفاده تاریخی کنگره از مهلتهای بودجهای بهعنوان ابزاری برای کنترل قوه مجریه است.»
رقابت حزبی بارها دولت را به بنبست کشانده است
اصل «چک و بالانس» در قانون اساسی آمریکا طراحی شده تا از تمرکز قدرت در یکی از قوای سهگانه جلوگیری کند. این ساختار باعث شده جمهوریخواهان و دموکراتها هر دو بتوانند همزمان بخشی از قدرت را در اختیار داشته باشند.
بنیانگذاران آمریکا امیدوار بودند این طراحی منجر به گفتوگو و همکاری شود، اما تجربه تعطیلیهای مکرر نشان میدهد که این تصور بیش از حد خوشبینانه بوده است. در عمل، رقابت حزبی بارها دولت را به بنبست کشانده است.
به گفته اودونو، «تعطیلیهای دولت حاصل ترکیب دو عامل است: قطببندی شدید سیاسی و طراحی نهادی دموکراسی آمریکا که در شرایط چنین قطببندیای قادر به انجام وظایف ابتدایی نیست.»
طبق قانون اساسی، کنگره اختیار بودجه و هزینهها را دارد و باید هر سال تا اول اکتبر ۱۲ لایحه بودجهای را تصویب کند. در صورت نرسیدن به این مهلت، تنها راهکار تصویب تدابیر موقت است. مجلس نمایندگان اخیراً یکی از این تدابیر را تصویب کرد، اما این قطعنامه در سنا رد شد. از سوی دیگر، جمهوریخواهان در سنا مانع تصویب لایحه دموکراتها برای تأمین مالی موقت شدند.
حتی زمانی که یک حزب هر دو مجلس کنگره را کنترل کند، روند تصویب قوانین لزوماً روانتر نمیشود. اکثریت جمهوریخواهان در سنا شکننده است و برای رسیدن به آستانه ۶۰ رأی، به حمایت سناتورهای دموکرات نیاز دارند.
اودونو میگوید: «وقتی احزاب اینقدر دچار شکاف باشند، دستیابی به اکثریت فوقالعاده در سنا برای روشن نگه داشتن چراغهای دولت دشوار میشود.»
ریشه حقوقی تعطیلیها به قانون ضدکسری سال ۱۸۸۴ بازمیگردد که هزینهکرد بودجه بدون مجوز کنگره را ممنوع میکند.
هرچند تعطیلی دولت در آمریکا پدیدهای تازه نیست، اما تبعات گستردهای دارد. میلیونها آمریکایی تحتتأثیر قرار میگیرند؛ بخشی از خدمات دولتی متوقف میشود و کارمندان فدرال تا پایان تعطیلی بدون حقوق خواهند بود. کارکنان ضروری باید همچنان سر کار حاضر شوند، اما هزاران کارمند دیگر ناچار به مرخصی اجباری نامحدود شدهاند.