مقاومت در برابر دشمن، مفهومی است که به دلایل مختلف، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، گاهی نادیده گرفته یا تحریف میشود. گروههایی همواره بودهاند که به خاطر هزینههای ناشی از مقاومت، راههایی مانند مذاکره یا دوستی با دشمنان را پیشنهاد دادهاند؛ اما واقعیت این است که تنها راه رهایی و حفظ جامعه اسلامی، ایستادگی است و هزینههای راهحلهای جایگزین، بسیار سنگینتر از تحمل سختیهای مقاومت خواهد بود.
معنای لغوی مقاومت
واژه مقاومت در قرآن نیامده؛ اما با مصدر استقامت به صورت فعلی و اسم فاعلی آمده است:
برای امر به استقامت به صورتهای «استقم» (هود:۱۱۲)، «استقیما» (یونس:۸۹)، «استقیموا» (توبه:۱۰)، و برای بیان آثار استقامت بهگونه «یستقیم» (تکویر:۲۸) و «استقاموا» (فصلت:۳۰)، آمده است. در آیاتی که استقامت بیان شده، لزوم مقاومت در برابر دشمن ذکر شده؛ مانند:
در حقیقت کسانی که گفتند پروردگار ما خداست سپس ایستادگی کردند(اسْتَقَامُوا) فرشتگان بر آنان فرود میآیند [و گویند] ترس مدارید و غمین مباشید و به بهشتی که وعده یافته بودید شاد باشید. (فصلت:۳۰)
واژههای مترادف مقاومت در قرآن
در قرآن کریم الفاظی هم معنی مقاومت وجود دارد مانند:
ثبات قدم: (فَاثْبُتُوا) (انفال:۴۵)؛ صبر و شکیبایی: (صَابِرُونَ) (انفال:۶۵)؛ دفاع: بیائید و در راه خدا نبرد کنید یا از حریم خود دفاع نمائید» (آلعمران:۱۶۷) طاقت و تحمل: (لَا طَاقَةَ لَنَا ) (بقره:۲۴۹)؛ جنگیدن: و در راه خدا با آنان که به جنگ و دشمنی شما برخیزند نبرد کنید. (بقره:۱۹۰)؛ جهاد: (جاهَدُوا) (عنکبوت:۶۹) جاهدوا به معنای مقاومت در برابر هواهای نفسانی برای عبادت خداوند و شکر نعمتهایش و صبر در امتحانهای الهی میباشد.
نفی سبیل قاعدهای اسلامی است که هرگونه تسلط کفار بر مسلمانان را در هر زمینهای از جمله سیاسی و اجتماعی(سبا، ۴۶)، فرهنگی، اقتصادی (نساء، ۵)؛ و نظامی (انفال، ۶۰)، جایز نمیشمارد
مبانی مقاومت از منظر قرآن کریم
در آیات قرآن مواردی به عنوان مبنای مقاومت دیده میشود که برخی از آنها عبارتند از:
- وظیفه دفاع
خداوند متعال وظیفه دفاع و مقاومت در برابر کفر را به مومنین نیز واگذار نموده و میفرماید: کسانی که مورد ظلم قرار میگیرند میتوانند به مقابله برخیزند. (حج:۳۹) این اجازه در واقع گویای ضعف کافران در برابر خداوند و همچنین توانمندی مومنین است. (المیزان، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۳۸۴)
این اذن الهی به معنای اختیار نیست، بلکه امر به مقاومت است؛ زیرا در جای دیگر میفرماید: باید آنگونه که به تو امر شده استقامت کنی. (هود:۱۲)
- مقاومت؛ سبب حفظ دین
در هر زمانی خداوند برای حفظ دین و ایمان مومنین، از ایشان دفاع کرده و اگر یاری او نبود و کافران و مشرکان را دفع نمیکرد، آنها هیچ مجالی برای عبادت خداوند بر روی زمین باقی نمیگذاشتند و تمام عبادتگاهها را نابود میساختند. (حج:۴۰) زیرا اساس دشمنی کفار با مومنین برای از بین بردن ایمان و آثار ایمانی است. (بقره:۲۱۷)
- ضرورت مقاومت در مقابله با فساد
بر مبنای قرآن کریم، مقاومت امری پسندیده و ضروری است که خداوند از روی تفضل بر مومنین و برای جلوگیری از تسلط کامل فساد و تباهی طاغوت(المیزان، ج۲، ص۹۸) مجری آن است؛ زیرا کسی را یارای مقابله با او نیست و در واقع از بندگان مومن دفاع میکند(قرطبی، ۱۳۸۴ق، ج۳، ص۲۵۹ ) میفرماید: و اگر خداوند برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمیکرد (وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ) قطعا زمین تباه میشد(لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ) ولی خداوند نسبت به جهانیان تفضل دارد. (بقره:۲۵۱)
- مقاومت؛ مانع تسلط کافران بر مسلمانان
کافران همیشه در تلاش برای تسلط بر جامعه اسلامی بودهاند. ولی بنا بر نظر قرآن: خداوند هرگز بر [زیان] مؤمنان برای کافران راه [تسلطی] قرار نداده است. (نساء:۱۴۱) یعنی اگر جامعه اسلامی از دستورات الهی تبعیت کنند، کافران در هیچ زمینهای اعم از جنگ و سیاست و علم و عمل نمیتوانند بر آنها مسلط شوند. (المیزان، ج۵، ص۱۱۶) و هرگاه جامعه اسلامی در تدبیر و انجام وظایف دینی اهمال نمودند، زمینه سروری و علوّ کافران را بر خودشان فراهم کردند و آنها بر مملکت اسلامی حاکم شدند و چونان فرعونیان زمینهای مسلمانان را غصب نمودند و بر آنها جزیه تعیین کردند و ایشان را به کارهای دشوار واداشتند.
در تفسیر آیه آمده که تسلط کافران بر مسلمانان شرعاً جایز نیست و هر جا چنان تسلطی ایجاد شود غیر شرعی است(قرطبی، ۱۳۸۴ق، ج۵، ص۴۲۰)؛ پس بر همه مسلمانان واجب است به منظور مقاومت در برابر تسلط کفار بر ایشان، با فرمانبری از دستورات دینی، تمام قوای خود را در همه زمینهها به کار بندند.
نفی سبیل قاعدهای اسلامی است که هرگونه تسلط کفار بر مسلمانان را در هر زمینهای از جمله سیاسی و اجتماعی(سبا، ۴۶)، فرهنگی، اقتصادی (نساء، ۵)؛ و نظامی (انفال، ۶۰)، جایز نمیشمارد.
- مقاومت؛ سبب عزت مسلمین
برخی تصور میکنند ارتباط و رابطه با دشمنان سبب عزت مسلمین میشود. حال آن که خداوند میفرماید: همانان که غیر از مؤمنان کافران را دوستان [خود] میگیرند آیا سربلندی را نزد آنان میجویند [این خیالی خام است] چرا که عزت همه از آن خداست. (نساء:۱۳۹) برگزیدن راهی جز مقاومت در برابر کافران ذلّت به بار خواهد آورد و عزت حقیقی در تمسک به حبل الله و حفظ وحدت و ثبات جامعه اسلامیاست. در حقیقت تصور اینکه دوستی با کفار و تسلیم در برابر بخشی از خواستههای آنها و نادیده انگاشتن بخشی از مبانی اسلامیما را به عزت خواهد رساند، خیال خامیبیش نیست. (تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۹۳)
در تفسیر آیه ۱۴۱ سوره نساء آمده که تسلط کافران بر مسلمانان شرعاً جایز نیست و هر جا چنان تسلطی ایجاد شود غیر شرعی است
شرایط مقاومت
مقاومت، شرایطی دارد که با رعایت آنها میتوان به نتیجه مطلوب رسید. در غیر این صورت نتیجه نخواهد داشت.
۱- مقاومت با تمام وجود و در همه ابعاد
خداوند میفرماید: سبکبار و گرانبار بسیج شوید و با مال و جانتان در راه خدا جهاد کنید اگر بدانید این برای شما بهتر است. (توبه:۴۱) بر اساس این آیه، درخواست خداوند اینست که با تمام وجود در راه دفاع و حفظ دین همت گمارند و در این راه در هر حالتی از جان و مال خود بگذرند. (مراغی، ۱۳۶۵ق، ج۱۰، ص۱۲۳)
۲- ایستادگی با شدت و قدرت
در مقاومت در برابر دشمن باید به گونهای ظاهر شد که دشمن خشونت و قدرت را در برابر خود احساس کند. و مومنین را صبور در جنگ و خشن و بیرحم پندارند(آلوسی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۵۰)؛ آنگونه که خداوند میفرماید: ای اهل ایمان، با کافران از آنان که با شما نزدیکترند شروع به جهاد کنید و باید کفار در شما درشتی و نیرومندی و قوت و پایداری حس کنند، و بدانید که خدا همیشه با پرهیزکاران است. (توبه:۱۲۳)
۳- سستی و تنبلی نکردن
خداوند به کسانی که در مواجهه با دشمن سستی میکنند نهیب زده و میفرماید: شما را چه شده که وقتی به شما گفته میشود در راه خدا بسیج شوید کُندی میکنید(اثّاقَلتُم)؟ آیا به جای آخرت به زندگی دنیا دل خوش کردهاید؟ متاع زندگی دنیا در برابر آخرت اندک است. (توبه:۳۸)
۴- اطاعت و مشورت نکردن از کفار
خداوند میفرماید: از کافران اطاعت مکن و با [الهام گرفتن از] قرآن با آنان به جهادی بزرگ بپرداز. (فرقان:۵۲) در مسیر مقابله و مقاومت در برابر کفار به هیچ عنوان مدارا کردن با آنها جایز نیست(آلوسی، ۱۴۱۵ق، ج۲۲، ص۴۶) و نباید از قانون آنها اطاعت شود؛ بلکه باید با بهرهگیری از قواعد دینی مبارزه را ادامه داد. هیچ نظری را از آنها نباید پذیرفت و نباید با ایشان مشورت نمود؛ زیرا آنها به دنبال هلاکت مومنین هستند(مراغی، ۱۳۶ق، ج۲۱، ص۱۲۴) و در واقع هرگونه اطاعت از قانون دشمن که مغایر با دستورات دینی باشد، کوتاه آمدن از مبانی و ترک مقاومت است.
۵- اعتماد نکردن به دشمن
خداوند متعال به صراحت از خوشبینی و اعتماد به دشمن نهی کرده و میفرماید: از غیر همدینان خود دوست صمیمی همراز نگیرید، چون آنها از خلل و فساد در کار شما ذرّهای کوتاهی نکنند، آنها مایلند شما همیشه در رنج باشید، دشمنی شما را بر زبان هم آشکار سازند و محققا آنچه در دل دارند بیش از آن است. ما به خوبی آیات را بیان کردیم اگر عقل را به کار بندید. (آلعمران:۱۱۸) نهی آیه برای همه حالات است ولی در موضوع مقاومت و تقابل باید احتیاط نمود و از اعتماد و دوستی و خوشبینی و مشورت با دشمن پرهیز نمود. (عبد الرحمن ابن أبی حاتم، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۷۴۳)
۶- جایز نبودن فرار از دشمن
خداوند به صراحت دستور مقاومت در برابر دشمن داده و اجازه فرار و پشتکردن به دشمن را نداده و نگریختن است(المیزان، ج۱۶، ص۲۹۰) و در باره کسانی که از نبرد بگریزند میگوید: و آن منافقان از این پیش (در جنگ احد که اکثر افراد فرار کردند) با خدا عهد محکم بسته بودند که به جنگ پشت نکنند، و از عهد خدا پرسش خواهد شد. (احزاب:۱۵)
برگزیدن راهی جز مقاومت در برابر کافران ذلّت به بار خواهد آورد و عزت حقیقی در تمسک به حبل الله و حفظ وحدت و ثبات جامعه اسلامیاست. در حقیقت تصور اینکه دوستی با کفار و تسلیم در برابر بخشی از خواستههای آنها و نادیده انگاشتن بخشی از مبانی اسلامیما را به عزت خواهد رساند، خیال خامیبیش نیست
۷- حفظ وحدت
از جمله شرایط مهم مقاومت در برابر دشمنان، حفظ وحدت و یکپارچگی امت اسلام است. و اختلاف و ترک وحدت موجب شکست و نابودی خواهد شد. در این مورد بیان آیه به این صورت است که: و اطاعت (فرمان) خدا و پیامبرش نمائید و نزاع (و کشمکش) مکنید تا سست نشوند و قدرت (و شوکت و هیبت) شما از میان نرود و استقامت نمائید که خداوند با استقامت کنندگان است. (انفال:۴۶)
۸- تجهیز خود در همه زمینهها
خداوند متعال با صراحت بیان میکند جامعه اسلامی برای بالندگی در جهان باید متکی به خود باشد و برای این منظور باید خود را در برابر دشمنان در همه زمینهها، مجهز سازد و میفرماید: و هر چه در توان دارید از نیرو و اسبهای آماده بسیج کنید تا با این [تدارکات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] دیگری را جز ایشان که شما نمی شناسیدشان و خدا آنان را می شناسد بترسانید و هر چیزی در راه خدا خرج کنید پاداشش به خود شما بازگردانیده میشود و بر شما ستم نخواهد رفت. (انفال:۶۰) این آیه تأکید دارد که هرچه میتوانید قوت و توان خود را افزایش دهید و زمینههای استعداد و مقاومت را در جامعه اسلامیفراهم کنید. هر کاری که در مقابله با دشمن دخیل است داخل در معنا میباشد. (المیزان، ج۹، ص۱۱۴ و ج۴، ص۴۱۶)
۹- انزوا، بخشی از سیاست مقاومتی
وقتی جامعهای برای رسیدن به اهداف عالی الهی قیام کنند، طبیعتا با مخالفت و دشمنی کافران مواجه خواهند شد. یکی از مراحل دشمنی، محدود کردن ارتباط است. در قرآن میبینیم که خداوند بنا به شرایط اصحاب کهف به آنها امر به انزوا به امید ایجاد شرایط مناسب قیام میکند آنجا که میفرماید: و چون از آنها و از آنچه که جز خدا میپرستند کناره گرفتید پس به غار پناه جویید تا پروردگارتان از رحمت خود بر شما بگستراند و برای شما در کارتان گشایشی فراهم سازد (کهف:۱۶) اصحاب کهف به منظور مخالفت و مبارزه با کفر از جمع آنها خارج شدند و به غار رفته و در اندیشه به سامان رساندن اندیشه الهی بودند و در این راه از خداوند یاری جستند. (کهف:۱۰)
۱۰- تحمل رنج و مشقت
طبیعی است که برای رسیدن به هر امتیازی باید به تناسبش سختی تحمل کرد و نمیشود در آسایش از خطرها و تهدیدها عبور کرد و به سعادت رسید. خداوند میفرماید رسیدن به بهشت از راه صبر و مقاومت ممکن است: آیا پنداشتید که داخل بهشت میشوید و حال آنکه هنوز مانند آنچه بر [سر] پیشینیان شما آمد بر [سر] شما نیامده است آنان دچار سختی و زیان شدند و به [هول و] تکان درآمدند تا جایی که پیامبر و کسانی که به وی ایمان آورده بودند گفتند پیروزی خدا کی خواهد بود. هشدار که پیروزی خدا نزدیک است. (بقره:۲۱۴)
لازم است جامعه اسلامی با شناخت شرایط مقاومت، با تمام قوا در همه عرصهها با یکپارچگی و وحدت راه نفوذ و برتری دشمن را ببندد و زمام امور خود را به دست گیرد.
اگر دشمن به مسلمانان حمله کند به شکلی که اساس اسلام در خطر قرار گیرد، بر همه مسلمانان واجب است که با فدا کردن جان و مال و هر وسیله ممکن در برابر آن هجوم ایستادگی و دفاع کنند. هیچ تفاوتی در تسلط دشمن بر سرزمین اسلامیاز جهت تسلط نظامی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به نحوی که به دین، اعتقاد، اخلاق و فروع احکام شرعی مردم آسیب برساند وجود ندارد.