اینجا، در قلب مشهد، عطر زیارت با غم فراق درآمیخته و زائران، با سینهای پر از عشق و حسرت، به تسلیتگویی آمدهاند.
از خیابان امام رضا (ع)، دستههای عزاداری
سینهزنی با بیرقهای مشکی و نوای «یا معصومه(س) » به سوی حرم روانهاند. گامهایشان، گویی ضربان قلبهایی است که برای عرض ارادت به برادر و خواهر آسمانی میتپد. در خیابان شیرازی، موکبی گرم و صمیمی برپاست؛ عطر چای تازهدم و خرما فضا را پر کرده و خادمان، با لبخندهایی از جنس محبت، از زائران امام رضا (ع) و عزاداران حضرت معصومه (س) پذیرایی میکنند.
در گوشهای، جوانانی با دلهایی پر از ایمان، کفشهای زائران را با واکس صلواتی صیقل میدهند؛ هر حرکت دستشان، دعایی است که به آسمان میرود.
در شب وفات کریمه اهل بیت(س)، به جای طنین نقارهها، نوای سوزناک دعای کمیل با ذکر مصیبت حضرت معصومه (س) در فضای حرم طنینانداز شده. زائران، با چشمانی بارانی و دستانی بر سینه، در این دعای جانسوز غرق میشوند؛ هر کلام، گویی نجوایی است که دلها را به عرش میبرد.
در رواق امام خمینی (ره)، مراسم عزاداری و سخنرانی با حضور خیل زائران برپاست. سخنران، از کرامت و فضائل بانوی قم میگوید و شعرای آیینی در محفل شعر «خواهر خورشید»، با سرودههایی که بوی عشق میدهند، قلبها را به سوی این خواهر و برادر آسمانی میکشانند.
چایخانههای حرم، امشب غوغایی دارند. خادمان با ذکر «یا رضا» و «یا معصومه»، فنجانهای چای و دمنوش متبرک را به دست زائران میدهند. عطر چای، گویی عطر دعا و زیارت است که فضا را پر کرده.
در صحن گوهرشاد، دستههای عزاداری با شکوه و وقار سینه میزنند. نوای «حسین، حسین» و «معصومه جان» در هم میپیچد و اشکها، چون مروارید، بر گونهها میغلتد. کودکی با پرچمی کوچک در دست، کنار پدرش سینه میزند؛ این تصویر، گویی قابی ابدی از عشق نسلها به اهل بیت (ع) است.
از لحظهای که پا به صحن انقلاب میگذارم، نسیمی خنک و معنوی صورتم را نوازش میکند. گنبد طلایی حرم در زیر نور ماه میدرخشد. پشت پنجره فولاد، زائران با دستهای گرهخورده به ضریح، راز دل میگویند. پیرمردی با چشمانی خیس زمزمه میکند: «یا رضا، به حرمت خواهرت معصومه، گره از کارم بگشا.» این لحظه، گواه پیوند ناگسستنی میان این برادر و خواهر آسمانی است. کلام امام رضا (ع) که فرمود: «زیارت معصومه در قم، چون زیارت من است»، در جان زائران شعله میکشد.
حرم رضوی نهتنها پناهگاه دلهای عاشق، بلکه آیینهای است از محبت بیکران امام رضا (ع) به خواهرش، کریمه اهل بیت. هر زائری که در این صحنها قدم میزند، گویی بخشی از قصه این عشق آسمانی را در قلبش مینویسد. صدای کاروان، که روزگاری حضرت معصومه (س) را به سوی برادرش برد، در گوش دل زائران طنین دارد.
وقتی از حرم بیرون میآیم، نگاهم به گنبد طلایی گره میخورد که در سکوت شب، غمی عاشقانه را زمزمه میکند. دلم آرام است، اما پر از حسرت.
در شب وفات خواهر امام رئوف، حرم رضوی خانهای است برای دلهایی که در سوگ معصومه (س) و به عشق رضا (ع)، با اشک و زیارت آمدهاند. این شب، این نجواها و این عشق، تا همیشه در قلب زائران جاودان خواهد ماند.