شفقنا- حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسین مختاری سفیر ایران در واتیکان در مطلبی با عنوان «کریمه اهل بیت (ع)؛ آینه طهارت و ولایت» نوشت: تاریخ اسلام سرشار از زنان بزرگی است که با ایمان، علم، عفاف و مسئولیتپذیری خویش، نام خود را در سپهر معرفت و معنویت جاودانه ساختهاند. از صدر اسلام تاکنون، این زنان نه تنها در مقام همسر و مادر، که در جایگاه معلم و مربی، نقشهای مهمی در هدایت نسلها ایفا کردهاند. در میان این چهرههای تابناک، حضرت فاطمه معصومه (س) جایگاهی ممتاز دارد؛ بانویی که به سبب طهارت، علم، و پیوند عمیق با ولایت، به «کریمه اهلبیت» ملقب شد و حیات کوتاه اما پرثمر او، الگویی درخشان برای زنان و جوانان مسلمان فراهم آورد.
حضرت معصومه (س) در خانوادهای چشم به جهان گشود که سرچشمه نور علم و تقوا بود. پدر بزرگوارش امام موسی کاظم (ع)، هفتمین امام شیعیان، و برادر بزرگوارش امام رضا (ع) بود که در زمان ولایتعهدی، شعاع ولایت را به خراسان کشاند. چنین محیطی، حضرت معصومه (س) را به بانویی دانشمند و عارفه تبدیل کرد که در تاریخ تشیع، نه تنها به عنوان خواهر امام و دختر امام شناخته میشود، بلکه خود در مقام یک «عالِمه و مربّیه» معرفی شده است.
از سوی دیگر، شرایط سیاسی ـ اجتماعی عصر عباسیان، که با فشارها و تهدیدهای شدید بر اهلبیت همراه بود، زمینهای فراهم کرد تا نقش ولایی و ایثارگرانه حضرت معصومه (س) بیش از پیش آشکار گردد. هجرت ایشان از مدینه به قصد دیدار برادر و حمایت از ولایت، نمونهای بارز از تعهد اجتماعی و ولایتمداری است. این حرکت، هرچند با رحلت ایشان در قم پایان یافت، اما منشأ تحولی عظیم در تاریخ فرهنگی و دینی ایران گردید؛ به گونهای که شهر قم به برکت مرقد مطهر ایشان، به قلب تپنده معارف شیعی و مأمن حوزههای علمیه بدل شد.
اهمیت بازخوانی سیره حضرت معصومه (س) در عصر حاضر، بهویژه برای زنان و جوانان، از آن روست که ایشان الگویی جامع ارائه میدهد؛ الگویی که علمآموزی، عفاف، تهذیب نفس، ولایتمداری و حضور مؤثر اجتماعی را در کنار هم قرار میدهد. این یادداشت میکوشد با رویکردی تحلیلی ـ تاریخی، به اختصار ابعاد مختلف شخصیت حضرت معصومه (س) را واکاوی کند و نشان دهد که چگونه میتوان از زندگی ایشان در جهت تقویت هویت دینی و ارتقای جایگاه علمی و تربیتی زنان و جوانان امروز بهره برد.
حضرت فاطمه معصومه (س) در سال ۱۷۳ هجری قمری، در مدینه، شهر پیامبر (ص) و مهد نزول وحی، چشم به جهان گشود. ایشان دومین دختر نجمه خاتون و امام موسی کاظم (ع) بودند. نجمه خاتون همان بانوی بزرگواری است که پیشتر به دنیا آوردن امام رضا (ع) را نیز افتخار خود داشت؛ بانویی پاکدامن و مؤمن که در دامنش، دو گوهر تابناک از خاندان عصمت پرورش یافتند.
پدر بزرگوار حضرت معصومه (س)، امام موسی کاظم (ع)، هفتمین پیشوای شیعیان، به صبر و استقامت در برابر ظلم عباسیان شهرت داشت و سالهای طولانی عمر خویش را در زندانهای تنگ و تاریک سپری کرد. چنین فضایی، خانواده امام را به مدرسهای از صبر، ایمان و معرفت بدل ساخته بود. حضرت معصومه (س) در چنین خانهای تربیت یافت؛ خانهای که دیوارهایش آکنده از ذکر الهی بود و فضای آن با زمزمه قرآن و دعای اهلبیت (ع) آمیخته بود.
دوران حیات حضرت معصومه (س) مصادف با خلافت هارونالرشید و پس از او مأمون عباسی بود؛ دورانی پر از خفقان و فشار علیه شیعیان. امام موسی کاظم (ع) بارها به زندان افتاد و سرانجام در زندان بغداد به شهادت رسید. پس از او، امام رضا (ع) به ولایتعهدی مأمون منصوب شد؛ امری که ظاهری سیاسی داشت اما در واقع با اهداف پیچیده عباسیان صورت گرفت تا از محبوبیت امام در میان مردم بکاهند.
در چنین فضایی، شیعیان نیازمند پناهگاهی معنوی و علمی بودند. حضور بانویی همچون حضرت معصومه (س) در میان زنان شیعه، به آنان آرامش و امید میبخشید. او همانگونه که اشاره شد نه تنها دختر امام و خواهر امام بود، بلکه خود بهعنوان شخصیتی توانمند و فهیم، پاسخگوی بسیاری از پرسشهای اعتقادی و فقهی مردم بود.
هجرت از مدینه به سوی خراسان
پس از آنکه مأمون عباسی امام رضا (ع) را از مدینه به مرو فراخواند و ایشان را از اهل و خانواده خویش جدا ساخت، حضرت معصومه (س) نیز در اشتیاق دیدار برادر، تصمیم به هجرت گرفت. او همراه کاروانی از فرزندان و نوادگان اهلبیت (ع) راهی خراسان شد. این سفر، تنها یک هجرت خانوادگی نبود؛ بلکه حرکتی ولایی و سیاسی به شمار میآمد. حضور حضرت معصومه (س) در این سفر، نشانی از ولایتمداری و پایبندی ایشان به امام زمان خویش بود.
اما در میانه راه، هنگامی که کاروان به ساوه رسید، درگیریهایی رخ داد و بسیاری از همراهان ایشان شهید شدند. حضرت معصومه (س) نیز در اثر اندوه و یا بنا بر برخی روایات، مسمومیت، بیمار گشت. در این شرایط، ایشان درخواست کردند تا او را به شهر قم ـ که مأمن شیعیان و دوستداران اهلبیت بود ـ ببرند. مردم قم با شور و احترام فراوان به استقبال آمدند و افتخار میزبانی آن بانوی بزرگوار را یافتند.
حضرت معصومه (س) تنها هفده روز در قم زندگی کردند و در همان شهر، در سال ۲۰۱ هجری قمری، به دیار باقی شتافتند. پیکر پاک ایشان را با شکوهی عظیم و با اشکهای ساکنان قم، در باغی به نام «بابلان» به خاک سپردند. از آن پس، قم به «حرم اهلبیت» شهرت یافت و مرقد ایشان، کانون زیارت عاشقان ولایت گردید.
بر اساس روایتی از امام صادق (ع)، پیش از تولد حضرت معصومه (س)، قم بهعنوان مأوای شیعیان و محل دفن بانویی از فرزندان اهلبیت پیشبینی شده بود: «ستُقبض فیها امرأة من أولادی، و اسمها فاطمة بنت موسی، و تدخل بشفاعتها شیعتی الجنّة بأجمعهم»؛ در قم بانویی از فرزندانم به نام فاطمه دختر موسی دفن خواهد شد، و به شفاعت او تمام شیعیانم وارد بهشت خواهند شد.
رحلت حضرت معصومه (س) نقطه عطفی در تاریخ فرهنگی ایران و جهان اسلام بود. از همان قرون نخستین، گرداگرد مرقد ایشان جمعی از عالمان و راویان حدیث سکونت گزیدند و حوزههای علمی شکل گرفت. این میراث تا امروز ادامه یافته و حوزه علمیه قم، بهعنوان بزرگترین مرکز علمی شیعه در جهان، بر محور وجود آن بانوی کریمه بنا شده است. حضور حضرت معصومه (س) در قم، نه تنها به این شهر هویت دینی و معنوی بخشید، بلکه تاریخ تشیع را نیز متحول ساخت.
جایگاه علمی و معرفتی حضرت معصومه (س)
۱. پرورش در مکتب اهلبیت (ع)
علم و معرفت در فرهنگ اسلامی تنها دانشی نظری و محفوظات ذهنی نیست، بلکه نوری است که خداوند در دلهای پاک میتاباند. حضرت معصومه (س) در خانهای پرورش یافت که سرچشمه این نور بود. پدر بزرگوارش، امام موسی کاظم (ع)، از پیشوایان علم و معرفت بود؛ امامی که در میان شیعیان به «باب الحوائج» شهرت داشت و سالیان دراز، در زندانهای عباسی، درس صبر و ایمان به پیروان آموخت.
برادرش، امام رضا (ع)، وارث علم الهی و امام هشتم شیعیان، همواره یار و آموزگار او بود. بنابراین، حضرت معصومه (س) در محیطی رشد یافت که علم، معرفت و ولایت، همچون سه ستون اصلی شخصیتش را بنا نهادند.
۲. روایتگری و نقل حدیث
از حضرت معصومه (س) روایات متعددی نقل شده است. یکی از مشهورترین آنها، حدیثی است که به «حدیث غدیر» باز میگردد. در این روایت، ایشان از پدران خود، سلسلهوار تا امیرالمؤمنین (ع)، نقل میکنند که پیامبر (ص) فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه». این روایت که از طریق حضرت معصومه (س) نقل شده، نشاندهنده جایگاه علمی و اعتماد اهلبیت بر نقلهای ایشان است.
توانایی در روایت حدیث و پاسخگویی به پرسشهای مردم، نشانی از «مرجعیت علمی» حضرت معصومه (س) بود. نقل است که گروهی از شیعیان در نبود امام رضا (ع) به مدینه آمدند و پرسشهای فقهی خود را مطرح کردند. حضرت معصومه (س) پاسخ آن پرسشها را نوشتند و وقتی آن نوشته به امام رضا (ع) رسید، پاسخها را تأیید فرمود. این ماجرا نشان میدهد که ایشان در رتبهای از علم قرار داشتند که میتوانستند بهعنوان فقیه و مفسر معارف اهلبیت ایفای نقش کنند.
۳. لقب «عالمه آلمحمد»
در منابع تاریخی، از حضرت معصومه (س) با لقبهایی چون «عابده»، «محدثه»، «طاهره» و «کریمه» یاد شده است. اما در میان همه، لقب «عالمه» جایگاهی ویژه دارد. این لقب بیانگر آن است که ایشان نه تنها بانویی عبادتپیشه و پاکدامن، بلکه شخصیتی فرهیخته و دانشمند بودند. چنین جایگاهی، بهویژه در قرن دوم هجری، زمانی که زنان کمتر در عرصههای علمی شناخته میشدند، عظمت ویژهای دارد. در حقیقت، حضرت معصومه (س) استمرار راه مادر بزرگوارشان حضرت زهرا (س) و خواهر ارجمندشان حضرت زینب کبری (س) در میدان علم و بیان حقایق بود.
۴. علم و عفاف؛ جمع میان دو گوهر
یکی از آموزههای مهم سیره حضرت معصومه (س)، جمع میان علم و عفاف است. او به ما میآموزد که زن مسلمان میتواند در اوج عفاف و طهارت، در عرصه علم و دانش نیز بدرخشد. در دنیای امروز که گاه میان دیانت و دانش تقابل پنداشته میشود، زندگی حضرت معصومه (س) شاهدی روشن بر همزیستی این دو گوهر است. این همان درسی است که میتواند برای دختران و زنان جوان امروز الهامبخش باشد؛ علمی همراه با ایمان، دانشی همراه با اخلاق.
۵. جایگاه ایشان در تداوم معارف شیعی
اگرچه عمر حضرت معصومه (س) کوتاه بود، اما میراث علمی و معرفتی ایشان در تاریخ تشیع، نقشی ماندگار ایفا کرد. حضور ایشان در قم، خود بستری برای گسترش معارف دینی شد. قرنها پس از رحلت ایشان، صدها بانوی فقیه و محدث در قم و اطراف آن ظهور کردند که این جریان علمی را ادامه دادند. حوزههای علمیه بانوان در قم و دیگر شهرها را میتوان میراث معنوی و معرفتی حضرت معصومه (س) دانست.
بُعد تربیتی و اخلاقی حضرت معصومه (س)
حضرت فاطمه معصومه (س) نه تنها در عرصه علم و معرفت پیشتاز بود، بلکه در میدان عبودیت و بندگی نیز نمونهای کامل به شمار میرفت. عبادتهای شبانه، سجدههای طولانی، و مناجاتهای خالصانه ایشان، روحی لطیف و قلبی روشن به او بخشیده بود. در منابع تاریخی، از ایشان به «عابده» و «زاهده» یاد شده است؛ القابی که بیانگر عمق معنویت و اخلاص او در پیشگاه الهی است.
امام رضا (ع) درباره خواهرشان فرمودند: «مَن زارَ المعصومةَ بِقُم کَمَن زارَنی»؛ هر کس حضرت معصومه (س) را در قم زیارت کند، همچون کسی است که مرا زیارت کرده است. این سخن امام نشان میدهد که جایگاه عبادی و معنوی حضرت معصومه (س) به اندازهای والاست که زیارت ایشان همسنگ زیارت امام معصوم قلمداد میشود. چنین مقامی تنها در سایه تهذیب نفس، عبادتهای خالصانه و طهارت روح حاصل میگردد.
یکی از شاخصههای بارز تربیتی در زندگی حضرت معصومه (س)، ولایتمداری است. هجرت ایشان از مدینه به سوی خراسان برای دیدار امام رضا (ع)، حرکتی صرفاً خانوادگی نبود؛ بلکه نماد تعهد و ایثار در راه ولایت بود. ایشان با وجود خطرات سیاسی و مشکلات سفر، عزم هجرت کردند و تا آخرین لحظه بر عهد خود با امام باقی ماندند. این حرکت، درسی بزرگ به نسلهای آینده میدهد: ولایتمداری تنها در گفتار خلاصه نمیشود، بلکه در عمل و فداکاری معنا مییابد.
برای زنان و جوانان امروز، این سیره میتواند الگویی در وفاداری به ارزشها و تعهد نسبت به رهبران الهی باشد. در جهانی که وفاداری و ایثار کمتر به چشم میآید، زندگی حضرت معصومه (س) یادآور ضرورت پایبندی به آرمانهای معنوی و اجتماعی است.
عفاف، زیور شخصیت حضرت معصومه (س) بود. او در جامعهای زندگی میکرد که زنان اهلبیت زیر نظر شدید دستگاه عباسی بودند و کوچکترین رفتوآمد آنان ثبت میشد. با این حال، حضرت معصومه (س) در عین حضور اجتماعی و علمی، همواره پاکدامنی و عفاف را پاس داشت. همین ویژگی بود که موجب شد امام رضا (ع) ایشان را «معصومه» بخوانند؛ یعنی بانویی که در طهارت و پاکی، نمونهای کامل است.
این ویژگی، پیامی روشن برای دختران و بانوان مسلمان امروز دارد: میتوان در جامعه حضور داشت، علم آموخت، نقشآفرینی کرد و در عین حال عفاف و کرامت زنانه را حفظ نمود. در حقیقت، حضرت معصومه (س) نشان داد که علم بدون عفاف به غرور میانجامد، و عفاف بدون علم، به انزوا؛ اما جمع میان این دو، کمال حقیقی زن مسلمان است.
زندگی حضرت معصومه (س) سراسر با رنج و دشواری همراه بود. از کودکی شاهد زندانی شدن پدر بزرگوارشان بود، و پس از شهادت ایشان نیز فشارها و تهدیدهای سیاسی بر خاندان اهلبیت ادامه یافت. هجرت نیمهتمام ایشان به خراسان و رحلت غریبانه در قم، گواهی روشن بر صبر و استقامت اوست.
این صبر، نه صبری منفعلانه، بلکه صبری فعال و مقاومتی آگاهانه بود؛ صبری که سرچشمهاش ایمان به خدا و اعتماد به ولایت بود. چنین الگویی برای نسل جوان، یادآور این حقیقت است که سختیهای زندگی با صبر و ایمان قابل تحمل است و میتواند حتی به فرصتی برای رشد و تعالی تبدیل شود.
حضرت معصومه (س) تنها به عبادت فردی بسنده نکرد، بلکه با حضور اجتماعی و علمی خویش، بهگونهای غیرمستقیم نقش تربیتی ایفا کرد. حضور او در جامعه، روایت حدیث، پاسخ به پرسشهای مردم، هجرت در راه ولایت، و صبر بر دشواریها، همگی درسی عملی برای زنان و مردان عصر خویش بود.
امروز نیز، بازخوانی این سیره میتواند بهعنوان یک «مدرسه تربیتی» برای نسل جوان عمل کند؛ مدرسهای که در آن، درس ایمان، علم، عفاف، ولایتمداری و استقامت آموخته میشود.
نقش اجتماعی و فرهنگی حضرت معصومه (س)
دوران زندگی حضرت معصومه (س) با یکی از سیاهترین دورههای تاریخ شیعه همزمان بود. عباسیان، بهویژه هارون و مأمون، با سیاستی دوگانه، از یک سو اهلبیت (ع) را در تنگنا و حصر قرار میدادند و از سوی دیگر میکوشیدند از جایگاه معنوی آنان بهرهبرداری سیاسی کنند. در چنین فضایی، حضور اجتماعی حضرت معصومه (س) جلوهای ویژه یافت. او در عین مراقبت از کرامت و عفاف زنانه، توانست با روایتگری حدیث، پاسخگویی به پرسشهای دینی و مشارکت در حرکتهای ولایی، نقش اجتماعی خود را ایفا کند. این امر نشان میدهد که زن مسلمان میتواند هم در عرصه جامعه فعال باشد و هم شأن و حرمت خویش را پاس دارد.
هجرت حضرت معصومه (س) از مدینه به سوی خراسان، نمونهای از ایفای مسئولیت اجتماعی در برابر امت اسلامی بود. او نه تنها برای دیدار برادر، بلکه برای حمایت از جایگاه ولایت این سفر را آغاز کرد. هجرتی که هرچند ناتمام ماند، اما پیام آن برای همیشه در تاریخ ثبت شد: زن مسلمان میتواند با حضور آگاهانه و هدفمند، تحولی عظیم در جامعه بیافریند.
این حرکت، برای زنان و دختران امروز الهامبخش است؛ زیرا نشان میدهد که ایفای مسئولیت اجتماعی و دفاع از ارزشها، منحصر به مردان نیست، بلکه زنان نیز میتوانند پرچمدار حق و حقیقت باشند.
رحلت حضرت معصومه (س) در قم، نقطه آغاز تحولی فرهنگی و تمدنی بود. شهر قم که پیشتر نیز محل زندگی شیعیان و راویان حدیث بود، پس از دفن ایشان به «حرم اهلبیت» شهرت یافت. مرقد نورانی آن بانوی کریمه به مرور زمان کانون زیارت، عبادت و علم شد.
قرنها بعد، حوزه علمیه قم در جوار بارگاه ایشان شکل گرفت و به بزرگترین مرکز علمی شیعه در جهان بدل شد. امروز نیز هزاران طلبه از سراسر دنیا در سایه مرقد حضرت معصومه (س) به تحصیل علوم دینی مشغولاند. بنابراین، میتوان گفت که حضور حضرت معصومه (س) در قم، نه تنها به این شهر هویت معنوی بخشید، بلکه در تاریخ تشیع نقشی سرنوشتساز ایفا کرد.
فرهنگ زیارت و پیوند با معنویت
زیارتنامهای که از امام رضا (ع) برای حضرت معصومه (س) نقل شده است، اهمیت و جایگاه معنوی ایشان را روشن میسازد. در این زیارتنامه، زائر با خطابهای بلندی چون «یا فاطمة اشفعی لی فی الجنة» از حضرت معصومه (س) طلب شفاعت میکند. این امر نشان میدهد که آن بانوی بزرگوار، نه تنها الگوی تربیتی و علمی است، بلکه در ساحت معنوی نیز مقام شفاعت دارد.
فرهنگ زیارت حضرت معصومه (س) در طول قرون متمادی، در جان و دل شیعیان ایرانی و غیرایرانی ریشه دوانده است. این فرهنگ، علاوه بر پیوند معنوی، نقشی اجتماعی نیز ایفا کرده و به انسجام جامعه شیعی یاری رسانده است.
یکی از مهمترین پیامهای حیات حضرت معصومه (س)، تأکید بر علمآموزی زنان است. ایشان در روزگاری میزیست که زنان کمتر در صحنههای علمی شناخته میشدند؛ اما با روایت حدیث، پاسخگویی به پرسشهای فقهی و همراهی با امام زمان خویش، نشان داد که زن مسلمان میتواند هم در علم بدرخشد و هم در ایمان استوار بماند. امروز، دختران و زنان جوان با تأسی به سیره ایشان میتوانند در میدان علم، دانشگاهها، حوزهها و مراکز پژوهشی حضور یابند و همزمان ارزشهای دینی و اخلاقی خویش را پاس بدارند. این الگو نشان میدهد که علم، زینت زن مسلمان است و با عفاف و ایمان، معنا و شکوفایی مییابد.
عفاف؛ هویت زن مسلمان
حضرت معصومه (س) با لقب «معصومه» نشان داد که عفاف و پاکدامنی، نه تنها محدودیت نیست، بلکه رمز شکوه و کرامت زن مسلمان است. او با وجود عفاف و پوشش کامل، توانست در عرصههای علمی و اجتماعی حضور فعال داشته باشد. این پیام امروز بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. در جهانی که گاه ارزشهای ظاهری بر حقیقت انسان ترجیح داده میشود، دختران مسلمان میتوانند با الهام از حضرت معصومه (س)، هویت خود را در ترکیب زیبای علم، ایمان و عفاف بازیابند.
زندگی حضرت معصومه (س) سرشار از سختیها و مصائب بود؛ اما او هرگز مأیوس نشد. از شهادت پدر در زندان عباسی تا بیماری و رحلت در غربت، همه و همه با صبری الهی تحمل شد. این سیره به زنان و جوانان امروز میآموزد که سختیهای زندگی، فرصتی برای رشد روحی است؛ صبر، کلید پیروزی و استقامت، راز تعالی انسان است.
امروز مرقد نورانی حضرت معصومه (س) نه تنها محل زیارت، بلکه دانشگاهی برای تربیت هزاران زن و مرد مؤمن و دانشپژوه است. حوزههای علمیه خواهران، مراکز فرهنگی بانوان، و فعالیتهای تربیتی در سایه بارگاه ایشان، همه ادامه همان میراثی است که حضرت معصومه (س) بنا نهاد. این واقعیت نشان میدهد که یک زن، حتی با عمری کوتاه، میتواند اثری جاودانه بر فرهنگ و تاریخ برجای گذارد.
در نتیجه می توان گفت: زندگی حضرت فاطمه معصومه (س)، بانویی از خاندان عصمت و طهارت، نمونهای کامل از پیوند علم، ایمان، عفاف و ولایتمداری است. او در خانهای چشم به جهان گشود که مرکز علم و عبادت بود و در همان محیط بالید تا به بانویی «عالمه و عابده» بدل شود. روایت حدیث، پاسخ به پرسشهای فقهی، و حضور آگاهانه در حرکتهای اجتماعی، چهرهای از او ساخت که نه تنها در عصر خویش، بلکه برای همه زمانها الگو باشد.
هجرت حضرت معصومه (س) از مدینه به سوی خراسان، گرچه ناتمام ماند، اما پیام آن تا امروز زنده است: زن مسلمان میتواند با وفاداری به ولایت و ایثار در راه حقیقت، نقشی سرنوشتساز در تاریخ ایفا کند. رحلت ایشان در قم، این شهر را به حرم اهلبیت و پایگاه تمدنی شیعه بدل ساخت؛ پایگاهی که قرنهاست کانون پرورش عالمان، اندیشمندان و مصلحان اسلامی است.
ابعاد تربیتی سیره حضرت معصومه (س) نیز شایان توجه است. او در عبادت و تهذیب نفس، الگویی از بندگی خالصانه است؛ در عفاف و طهارت، نمونهای از پاکی زنانه؛ در ولایتمداری، پیشگامی در حمایت عملی از امام زمان خویش؛ و در صبر و استقامت، چراغی فروزان برای تحمل سختیها و مشکلات زندگی. همه این ویژگیها نشان میدهد که حضرت معصومه (س) صرفاً شخصیتی تاریخی نیست، بلکه «مدرسهای زنده» برای تعلیم و تربیت زنان و جوانان امروز به شمار میآید.
در جهان معاصر که هویت زن مسلمان گاه در معرض تردید و شبهه قرار میگیرد، بازخوانی زندگی حضرت معصومه (س) پاسخی روشن به این پرسش است که زن مسلمان میتواند در اوج عفاف، در میدان علم بدرخشد؛ در عین لطافت روح، استوار و مقاوم بایستد؛ و در عین حضور اجتماعی، کرامت و معنویت خویش را حفظ کند. چنین الگویی، اگر در نظام آموزشی و فرهنگی ما بازتاب یابد، میتواند نسلهایی را پرورش دهد که هم در عرصه دانش و هم در میدان ایمان سرآمد باشند.
بدینسان، میتوان گفت که حضرت فاطمه معصومه (س) «بانوی قم» و «کریمه اهلبیت»، نه تنها میراثی معنوی برای گذشته است، بلکه چراغی برای آینده و الگویی جامع برای تربیت زنان و جوانان مسلمان در همه دورانهاست.