به گزارش خبرگزاری ایمنا، اصفهان همواره برای شهروندان، مسافران و گردشگران خارجی یک مقصد پر رمز و راز بوده است و کوچهپسکوچههای این شهر از تاریخ میگویند و میدانها و پلهایش از هنر، اما این روزها این شهر تاریخی و هنری، حال و هوایی دارد که کمتر میتوان مشابه آن را دید؛ چهارباغ عباسی، شاهرگ اصلی اصفهان، به صحنه بزرگ جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان بدل شده و نفسهای آن با خندههای کودکانه گره خورده است.
نخستین چیزی که هنگام پا گذاشتن به گذر فرهنگی چهارباغ رخ مینماید، رنگ است؛ پرچمهای رنگی که در باد میرقصند، بادکنکهای بزرگ و کوچک که در دست کودکان شناور است و نور چراغهایی که شب را به روز تبدیل میکند و صدای همهمه جمعیت، قهقهههای کودکانه، موسیقیهای شاد و سرودهایی که گوش را نوازش میدهند هم توجه را جلب میکند و تمام این این اتفاقات در کنار یکدیگر، احساس شادی جمعی، امید و حیات را القا میکند.
گروههای سرود حماسی و صداهایی که آینده را میسازند
در گوشهای از چهارباغ، صحنهای برای شادی جمعی ایجاد شده و اجرای سرودهای حماسی، شور و شوق را زنده میکند و هیجان در نگاه کودک و نوجوان و بزرگسالان موج میزند.
وقتی صدای سرود طنینانداز میشود، جمعیت خودبهخود سکوت میکند و کلمات پرشور در فضا میپیچد؛ کلماتی که از عشق به وطن و امید میگوید و صداها با یکدیگر تلفیق میشوند، صداها قدرتمند و هماهنگ است و به قدری پرانرژی است که حتی رهگذران را هم به وجد میآیند.
یکی از تماشاگران، پدر نوجوانی که در گروه حضور دارد، با غرور میگوید: «وقتی بچهها با این شور میخوانند، آدم دلگرم میشود که کشور آیندهاش را دارد و این صداها امید را در دل همه زنده میکند.»
موسیقیهای کودکانه و ریتم شادی در قلب شهر
گروههای موسیقی کودکانه، قطعههایی شاد را اجرا میکنند و آنچه اجرا میشود، شاید ساده به نظر برسد، اما تأثیرش حیرتآور است و این آهنگها همه را، از خردسال تا بزرگسال، به وجد میآورد.
کودکان با شنیدن این موسیقیها بیاختیار ذوق میکنند، یکی دستهایش را در هوا تکان میدهد، دیگری با پای کوچک خود ضرب گرفته است و حتی بعضی از بزرگترها هم با خنده وارد بازی میشوند و به کودکان میپیوندند و در این لحظه، مرز میان نسلها پاک میشود و موسیقی اینجا فقط یک هنر نیست، بلکه پلی برای پیوند و راهی برای تجربه شادی جمعی است.
نمایشهای کودکانه؛ وقتی قصهها جان میگیرند
در میان لحظههای پرشور و هیجان، صحنهای برای نمایشهای کودکانه تدارک دیده شده است و بازیگران با لباسهای پررنگ و ماسکهای بامزه وارد میشوند و داستانهایی ساده، اما پرمعنا را اجرا میکنند.
تماشاگران کوچک روی صندلی نشستهاند و با چشمانی برقزده، حرکات بازیگران را دنبال میکنند و هر بار که یک اتفاق خندهدار رخ میدهد، صدای خنده کودکان آسمان چهارباغ را پر میکند و هر بار که یک قهرمان کوچک روی صحنه پیروز میشود، کودکان با دست زدن و فریادهای شادی همراهی میکنند.
نمایشها پر از پیامهای ساده مانند دوستی، احترام، شجاعت و مهربانی است و این پیامها شاید برای بزرگترها بدیهی باشد، اما برای این کودکان آیندهساز، سرمایهای ارزشمند است.
کارناوال شادی و عروسکهایی که در آغوش بچهها جان میگیرند
یکی از جذابترین بخشهای تدارک دیده شده، کارناوال شادی است و عروسکهای غولپیکر و شخصیتهای محبوب کارتونی با لباسهای رنگارنگ در میان جمعیت حرکت میکنند و هر جا که پا میگذارند، موجی از فریاد و خنده کودکان به دنبال آنها راه میافتد.
دخترکی کوچک با چشمانی خندان دستش را به سوی یکی از این عروسکها دراز میکند و وقتی موفق میشود دست او را بگیرد، ذوقزده فریاد میزند: «مامان! نگاه کن، دوستم شد!»
دوربینها یک لحظه خاموش نمیشوند، هر کودک و نوجوان میخواهد لحظهای را با عروسک محبوبش ثبت کند و اینجا، شادی در قاب عکسها جاودانه میشود و عکسها یادگاری از روزهایی است که چهارباغ اصفهان به فضایی برای شادی کودکان و نوجوانان بدل شده است.
چهارباغ نوجوانی برای پرورش استعدادها در دل جشنواره
برنامهها تنها برای خنده و شادی نیست و بخشی از آن به آینده کودکان و نوجوانان اختصاص دارد؛ در غرفههای «چهارباغ نوجوانی»، مشاوران و کارشناسان به استقبال نوجوانان میروند و با آزمونهای ساده و گفتوگوهای صمیمانه، استعدادهای آنها را کشف میکنند.
اینجا نوجوانان میآموزند که استعدادهای آنها ارزشمند است و میتواند آیندهای برایشان بسازد و چهارباغ در این روزها تنها خیابانی برای قدم زدن نیست و به مدرسهای بزرگ تبدیل شده است که در آن، استعداد و امید آموزش داده میشود.
غرفههای کاردستی و جشن خلاقیت دستان کوچک
چند قدم جلوتر، میزهایی پر از مقوا، قیچی، رنگ و چسب توجه کودکان را جلب کرده است و در غرفههای کاردستی بچهها میتوانند دنیای خیالی خود را با دستان کوچکشان خلق کنند.
کودکان با تمرکز عجیبی در حال ساختن هستند و مربیان با صبر و حوصله کنارشان هستند و هر جا لازم باشد کمک میکنند، پدر و مادرها هم با لبخند نگاه و هر لحظه را ثبت میکنند؛ این غرفهها فقط مکانی برای سرگرمی نیست، بلکه جایی است که خلاقیت، اعتماد به نفس و شادی در کنار هم رشد میکنند.
اجرای سرود ملی توسط ناشنوایان؛ وقتی سکوت آواز میشود
یکی از تأثیرگذارترین لحظات این گردهمایی بزرگ، اجرای سرود ملی ایران توسط گروه ناشنوایان بود و ناشنوایان با لباسهای محلی با زبان اشاره همراه با موسیقی سرود ملی، آن را اجرا کردند.
جمعیت با احترام به گوش بود و سکوتی سنگین، اما پر از معنا حکمفرما شد و تماشاگران میدیدند که چگونه گروه سرود ناشنوایان با حرکت دستهای خود، با شور و اشتیاقی وصفناپذیر، کلمات سرود ملی را جان میبخشند.
پس از پایان اجرا، صدای تشویقها آسمان را لرزاند و مادری که اشک شوق در چشمانش جمع شده بود، گفت: «شاید آنها صدای ما را نشنوند، اما ما همه صدای قلبشان را شنیدیم و این زیباترین اجرای سرود ملی بود.»
چهارباغ، گذری که جان تازه گرفت
با وجود اینکه هوا تاریک شده است، چراغهای رنگی چهارباغ همچنان روشن است و جشن ادامه پیدا میکند، هنوز موسیقی در گوش میپیچد، هنوز سرودها طنینانداز است و هنوز عروسکهای کارناوال در میان جمعیت میچرخند.
خانوادهها کنار یکدیگر هستند و کودکان با بادکنکها و اسباببازیهای خود میدوند و نوجوانان با دوستان خود درباره فیلمهایی که دیدهاند گفتوگو میکنند.
چهارباغ عباسی، خیابانی که قرنها شاهد تاریخ بوده، در این روزها به خیابانی پر از شادی و نشاط بدل شده است، کودکی و نوجوانی در آن جاری است و امید را نفس میکشد.
جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان در اصفهان، تنها یک رویداد سینمایی نیست و این جشنواره و برنامههای جانبی آن فرصتی است برای اینکه کودکان بخندند، نوجوانان استعدادهای خود را بشناسند، خانوادهها کنار هم باشند و امید دوباره در دلها زنده شود.
صدای خنده کودکان، اجرای پرشور گروههای سرود، همدلی با کودکان غزه و شنیدن و دیدن سرود ملی با اجرای ناشنوایان، همه و همه نشان داد که آینده همینجاست و این آینده، آیندهای روشن، پر از شادی، دوستی و امید خواهد بود.
پیام این جشنواره روشن است: «میتوانیم با خنده، هنر و همدلی دنیایی زیباتر برای کودکان بسازیم.»