شفقنا- حجت الاسلام و المسلمین سالار معتقد است که امروز در دوران خاصی بهسر میبریم؛ دورانی که در آن زورگویی، سلطهگری و قلدرمآبی، بهویژه از سوی آمریکا و صهیونیستها شدت یافته است. با وجود این، در شهرهای مختلف جهان، بسیاری از مردم حتی کسانی که پایبند به هیچ دین و مذهبی هم نیستند، مفاهیمی چون عدالت و حق را بهخوبی درک میکنند.
در چنین شرایطی، اگرچه دولتها و حکومتهایشان اغلب با این جریانهای عدالتطلب مخالفاند و با صهیونیستها همدستی دارند، اما مردم برخلاف آنها، حقیقتجو هستند، خواهان حقاند و آن را میپذیرند. بنابراین اگر بتوانیم با استفاده از فرمایشات ائمه(ع)، فرهنگ ناب اهلبیت را به گونهای در میان این جوامع مطرح کنیم که با زبان و منطق آنها سازگار باشد و پذیرش ایجاد کند، قطعاً این انتقال میتواند بسیار اثرگذار و عمیق باشد.
روشهای ائمه(ع) متناسب با شرایط زمانی، مکانی، جغرافیایی و اقلیمی تغییر میکرد
حجت الاسلام و المسلمین محمد سالار در گفت وگو با شفقنا در پاسخ به این پرسش که گزارشهای تاریخی درباره شهادت امام حسن عسکری (ع) چه تصویری از سیاست عباسیان در حذف فیزیکی ائمه به دست میدهد؟ بیان کرد: رسالت و مسئولیت ائمه معصومین علیهمالسلام در دوران امامتشان، خط ممتدی است که در واقع زندگی سیاسی و مبارزاتی آنان را ترسیم میکند. اگر این مسیر را به صورت زندگی یک انسان در نظر بگیریم که حدود دویست و پنجاه سال زیسته است، میتوان دریافت که در هر عصر و زمان، بنا بر شرایط همان جامعه و مردم آن دوران، مسئولیت هدایتگری و رهبری بر عهده معصومین بوده است. تاکتیکها و روشها نیز متناسب با شرایط زمانی، مکانی، جغرافیایی و اقلیمی تغییر میکرد؛ اما تمامی این بزرگواران یک هدف واحد را دنبال میکردند؛ هدفی که عبارت بود از دعوت به توحید و یکتاپرستی، عدالتخواهی، و رسیدن به اعلیترین درجات کمال و فضایل انسانی، همراه با سعادت دنیوی و اخروی. این خط مشی، مسیر کلی ائمه اطهار علیهمالسلام بود و همه آنان، کلهم نور واحد محسوب میشدند.
وی ادامه داد: در این زمینه کتابی با عنوان « انسان ۲۵۰ ساله» شناخته میشود و در آن مجموعه بیانات رهبر انقلاب اسلامی درباره سیر مبارزاتی، سیاسی و زندگی ائمه جمعآوری شده است. این کتاب به زبان عربی منتشر شده و همچنین به زبانهای انگلیسی، فرانسه و برخی زبانهای آفریقایی نیز ترجمه شده و در دسترس علاقهمندان قرار دارد. اگر این مجموعه را همچون یک انسان ۲۵۰ ساله تصور کنیم، شرایط هر دوره و هر امام با دیگری متفاوت بوده است. بهویژه در زمان حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام، اوضاع بسیار دشوار و پیچیده بود.
فشارها، سختگیریها و محدودیتهای سیاسی از سوی حاکمان خلفای عباسی به اوج خود رسیده بود
وی به تبیین شرایط در دوران امام حسن عسکری(ع) اشاره و خاطرنشان کرد: در آن دوران، فشارها، سختگیریها و محدودیتهای سیاسی از سوی حاکمان خلفای عباسی به اوج خود رسیده بود. دیدارها و ارتباطات حضرت امام حسن عسکری(ع) با شیعیان تحت کنترل بسیار سخت دستگاه خلافت عباسی قرار داشت و پیروان آن حضرت به سختی میتوانستند با ایشان تماس برقرار کنند. به گونهای که برای مدتی، مردم حتی امکان دیدار در منزل آن حضرت را نداشتند.
وی اضافه کرد: بنا بر نقل برخی منابع، پیروان و مشتاقان حضرت تنها در روزهای دوشنبه و پنجشنبه، در مسیر راه و خیابانی که حضرت از منزل به مرکز حکومت یعنی دارالخلافه رفت و آمد میکرد، میتوانستند به دیدار ایشان برسند. این وضعیتِ خفقان و کنترل شدید به حدی بود که حضرت برای حفظ جان مردم و جلوگیری از آزار و اذیت شیعیان توسط دستگاه خلافت و نیروهای امنیتی، از طریق نامهها، پیامها و وکلایی که داشت، امور را مدیریت میکردند.
وی گفت: امام حسن عسکری(ع) به وکیلهای خاص خود هشدار میدادند که از دیدارهای خیابانی و اظهار دوستی و آشنایی به صورت آشکار و علنی پرهیز کنند. زیرا جان آنان در خطر بود و لازم بود که این ارتباطات مخفیانه و در حالت تقیه صورت گیرد تا بتوانند مکتب تشیع و مکتب اهل بیت علیهمالسلام را به پیش ببرند. حضرت حتی فرموده بودند: «کسی در ظاهر و آشکار به من سلام نکند و حتی هنگام رفتوآمد در خیابان و ملأ عام، با دست نیز به من اشاره نکند چرا که جانشان در معرض خطر است.»
امام حسن عسکری(ع) به رغم همه محدودیتها و فشارها، به هدایت و رهبری مردم ادامه میدادند
وی اظهار کرد: سختیها و فشارها به حدی بود که حتی خواص و یاران نزدیک امام حسن عسکری علیهالسلام مجبور بودند به بهانههای مختلف، مانند خرید و فروش، حضرت را ملاقات کنند تا سوالات خود را مطرح کرده و از محضر ایشان کسب فیض نمایند. شرایط آنچنان دشوار بود که دستگاه حکومتی، جاسوسانی را به کار گرفته بود تا کسانی که با حضرت ارتباط برقرار میکردند یا نامه مینوشتند را شناسایی و دستگیر کنند. این افراد به زندان افتاده و تحت شکنجه و آزار قرار میگرفتند و حتی به قتل میرسیدند. حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام در چنین شرایطی زندگی میکردند و به رغم همه محدودیتها و فشارها، به هدایت و رهبری مردم خود ادامه میدادند.
امام حسن عسکری(ع) لحظهای از مبارزه با حکومتهای ستمگر معاصر خود غفلت نکردند
وی عنوان کرد: در دوران امامت حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام، همزمان سه نفر از خلفای عباسی حکومت میکردند که حضرت در مدت کوتاه حدود شش سال امامتشان، با این سه تن از خلفای ستمگر عباسی مواجه بود؛ خلفایی به نامهای المعتز بالله، المهتدی بالله و المعتمد بالله. در این شرایط دشوار و تحت فشارهای فراوان، حضرت با وجود تمام تنگناها و محدودیتهایی که دستگاه خلافت عباسی بر ایشان و پیروانشان تحمیل کرده بود، هرگز از فعالیتها و مبارزات سیاسی و آگاهیبخشی به مردم دریغ نمیکردند و لحظهای از مبارزه با حکومتهای ستمگر معاصر خود غفلت نمیورزیدند.
سالار بیان کرد: دستگاه حکومتی جبار عباسی، حضرت را تحت اقامت اجباری در عسکر که منطقهای نظامی در سامرا بود، قرار داده بود تا ایشان را تحت فشار سیاسی و امنیتی شدید نگه دارد. در این وضعیت، حضرت اجازه خروج از شهر را نداشتند و حکومت تلاش میکرد تا ارتباط مردم با امام و نمایندگان ایشان قطع شود و از این طریق، حضرت را در انزوا قرار داده و تحت شکنجه و محدودیت قرار دهند.
نقل شده است که خلیفه المعتز بالله عباسی پس از صدور دستور بازداشت و زندانی کردن امام، به یکی از مأموران خود فرمان داد که حضرت را به کوفه منتقل کنند و در مسیر راه ایشان را به قتل برسانند. اما پس از گذشت سه روز، خود خلیفه المعتز بالله به هلاکت رسید و موفق نشدند آن حضرت را به شهادت برسانند.
وی با تأکید بر اینکه علل و دلایل فشارها و سختگیریهایی که بر حضرت و شیعیان و پیروان ایشان وارد میشد، متعدد بود، گفت: یکی از مهمترین دلایل آن، افزایش چشمگیر جمعیت پیروان اهل بیت در مناطق مختلف جهان، بهویژه در ایران بود. در شهرهایی مانند نیشابور، ری و قم که از مراکز اصلی و بزرگترین پایگاههای شیعه در آن زمان به شمار میرفتند، این رشد جمعیت شیعیان به وضوح دیده میشد. قم بهویژه یکی از مناطقی بود که به عنوان مرکز نشر فقه و حدیث اهل بیت علیهمالسلام شناخته میشد و نقش مهمی در گسترش معارف تشیع ایفا میکرد.
همچنین در آن زمان، در مناطق خراسان و آذربایجان و به ویژه در عراق، بهخصوص در شهرهای کوفه، بغداد، سامرا، بصره و مدائن، گسترش و توسعه فرهنگ و معارف شیعه بسیار چشمگیر بود. این شهرها به مراکز مهمی برای تجمع و فعالیت پیروان اهل بیت علیهمالسلام تبدیل شده بودند.
علاوه بر این، در یمن و مناطق اطراف و نیز در اکناف مختلف جهان، جمعیت شیعیان بسیار قابل توجه بود و پیروان اهل بیت علیهمالسلام در این مناطق به طور گستردهای پراکنده و منسجم حضور داشتند. این امر نشاندهنده وسعت و عمق نفوذ مکتب تشیع در دوران امامت حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام بود.
وی به یکی از اقدامات مهم امام حسن عسکری علیهالسلام در طول دوران شش ساله امامتشان اشاره و عنوان کرد: یکی از مهم ترین اقدامات، ارتباط عمیق با شیعیان و در واقع شبکهسازی، سازماندهی و رهبری معنوی پیروان اهل بیت علیهمالسلام بود. حضرت تلاش کردند تا شیعیانی را که در اطراف و اکناف جهان حضور داشتند و محبت و ارادت خود را به اهل بیت ابراز میکردند، به گونهای هوشمندانه و دقیق سازماندهی کنند؛ به طوری که دشمن از این ارتباطات آگاه نشود و ساختار تشکیلاتی شیعیان آسیبی نبیند و پیروان اهل بیت(ع) متضرر نشوند.
وی گفت: این شبکهسازی و سازماندهی شیعیان به شکلی بسیار حسابشده و دقیق صورت میگرفت و امام حسن عسکری علیهالسلام برای حفظ کیان اسلام و هویت شیعیان، همواره مسائل امنیتی را به پیروان خود توصیه میکردند. زیرا اگر اطلاعات و ارتباطات میان امام و شیعیان به دست دستگاه حاکمه میرسید، آنان را مورد آزار، شکنجه و حتی قتل قرار میدادند. از این رو، حضرت بارها به شیعیان هشدار میدادند که از افشای اطلاعات درونی جامعه شیعه که میتواند به آن آسیب برساند، پرهیز کنند و همواره مراقب اوضاع باشند.
در این زمینه، ابو هاشم جعفری نقل میکند که زمانی که در زندان بودم، امام حسن عسکری علیهالسلام را همراه با برادرش جعفر، همان جعفر کذاب، به زندان آوردند. برای عرض سلام و اظهار ارادت به محضر ایشان مشرف شدم. حضرت به مردی که خود را علوی معرفی میکرد اشاره کردند تا آن شخص از زندان خارج شود و از کنار آنان دور شود. پس از اینکه آن مرد از زندان خارج شد، حضرت فرمودند: «مواظب این مرد باشید، زیرا او جاسوس دستگاه حاکمه است و گزارشاتی درباره شما برای خلیفه تهیه کرده و قصد دارد آنها را به دستگاه حاکمه منتقل کند.» مدتی بعد، لباسهای آن مرد را جستجو کردیم و ابوهاشم جعفری میگوید که همراه با لباسهای او، مدارک و گزارشهای دقیقی پیدا شد که هدفش تحویل این اطلاعات به خلیفه بود. این نمونهای از شرایط سخت و فشارهای شدید آن دوران است. یکی از دلایل این سختگیریها، افزایش تعداد و گستردگی شیعیان و جمعیت پیروان اهل بیت علیهمالسلام بود که دستگاه خلافت تلاش میکرد با این اقدامات از گسترش فرهنگ اهل بیت جلوگیری کند.
وی بیان کرد: مسئلهای دیگر، انتساب امام حسن عسکری علیهالسلام به عنوان پدر حضرت مهدی علیهالسلام است. روایات فراوانی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که امام حسن عسکری علیهالسلام را به عنوان پدر بزرگوار امام مهدی علیهالسلام معرفی میکنند؛ فرزندی که روزی ظهور خواهد کرد، از ظالمان و ستمگران انتقام خواهد گرفت و جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود و حکومت جهانی عدالت را برقرار خواهد ساخت. خلفای عباسی و اطرافیان و همراهان آنها به خوبی از این روایات و پیشگوییها آگاه بودند و میدانستند که روزی این فرزند از امام حسن عسکری علیهالسلام متولد خواهد شد و ظهور خواهد کرد. به همین دلیل، آنها از گسترش نفوذ شیعه و مکتب اهل بیت(ع) به شدت بیم داشتند و درصدد بودند با اعمال فشار بر امام حسن عسکری علیهالسلام، مانع از تولد و ظهور امام مهدی علیهالسلام شوند. این فشارها و کنترلهای شدید، در واقع برای جلوگیری از فعالیتهای حضرت و محدود کردن گسترش فرهنگ اهل بیت و تشیع بود تا از ظهور این فرزند بزرگوار و بسط معارف اهل بیت جلوگیری به عمل آورند.
وی تأکید کرد: حکام و زمامداران عباسی و طرفدارانشان، بر اساس اخبار و روایات وارد شده به دست یاران و امامان معصوم، بهخوبی مطلع بودند که فرزند امام حسن عسکری علیهالسلام، همان امام مهدی علیهالسلام است که این حکومت ظالمانه و خودکامه را از بین خواهد برد. به همین دلیل، همواره مراقب حضرت بودند و زندگی ایشان را تحت نظر شدید قرار داده بودند تا بتوانند فرزند ایشان را شناسایی و از میان بردارند. با این حال، آنان نتوانستند در این مسیر به هدف خود برسند و علیرغم نقشهها و توطئههای فراوان، حضرت مهدی علیهالسلام به دنیا آمدند.
سالار به یکی دیگر از روشهای تربیتی و حکیمانه امام حسن عسکری علیهالسلام اشاره و خاطرنشان کرد: آمادهسازی و بسترسازی برای دوران غیبت فرزند بزرگوارشان، حضرت مهدی علیهالسلام از جمله روش های تربیتی امام حسن عسکری(ع) بود. حضرت امام حسن عسکری این مسئولیت خطیر را عهدهدار بودند و کوشیدند تا آرامآرام پیروان اهل بیت را برای امر غیبت آماده سازند؛ رسالتی سنگین که در بافت جامعهای آکنده از خفقان، تعقیب، زندان و رنج محبان اهل بیت علیهمالسلام بر دوش آن بزرگوار نهاده شده بود.
در چنین زمانی دشوار، امام با درایت و رهبری خاص خویش توانست زمینهٔ آمادگی را فراهم آورد. ایشان با تدبیر ویژهای که داشتند و با شیوههای خاص رهبری، جمعی از خواص — حدود چهل نفر — را گرد آوردند؛ جلسهای که طبیعتاً بهصورت بسیار محرمانه برگزار شد. در آن محفل، حضرت فرزند خود را معرفی کردند و فرمودند که این فرزند، محمد نام دارد که همنام پیامبر گرامی اسلام است؛ سپس اعلام نمودند که او پس از ایشان امام و مقتدای پیروان است و از این پس دیده نخواهد شد و در غیبت به سر خواهد برد. ایفای این مسئولیت در آن شرایط خفقانآلود، برای امام زمان علیهالسلام و برای حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام خود کاری بسیار سنگین و فوقالعاده دشوار بود؛ لیکن آن بزرگوار موفق شدند این امر را محقق سازند و نقشههای دشمن را عملاً خنثی کنند.
وی ادامه داد: یکی دیگر از اقدامات مهم امام حسن عسکری علیهالسلام، ایجاد و تقویت شبکه وکالت بود. این شبکه از زمان امام هادی علیهالسلام نیز وجود داشت، اما در دوران حضرت امام حسن عسکری به اوج خود رسید. حضرت نمایندگان خاص و معتمدی را از میان شیعیان برمیگزیدند و مسئولیتهای مهمی را به آنها واگذار میکردند. چون ارتباط مستقیم مردم با حضرت به دلایل امنیتی و مصلحتی مناسب نبود، این شبکه وکالت راهکاری بسیار هوشمندانه بود که مردم بتوانند از طریق نمایندگان و وکلا، نیازها و مسائل خود را مطرح کنند و ارتباط خود را با حضرت حفظ نمایند.
از طریق این نمایندگان، مردم با معارف اهل بیت علیهمالسلام آشنا میشدند و علاوه بر آن، کمکهای مادی و معنوی بسیاری به شیعیان و پیروان اهل بیت میرسید. این حرکت بزرگ، به رشد و تربیت جامعه شیعی کمک شایانی نمود و پاسخگویی به سوالات و شبهات مردم نیز از طریق این وکلا صورت میگرفت. به عنوان نمونه، احمد بن اسحاق اشعری یکی از بزرگان و علمای معروف آن زمان بود که وکالت حضرت را بر عهده داشت. ایشان نماینده ویژه امام حسن عسکری علیهالسلام، محرم اسرار، متولی اوقاف و موقوفات و کارگزار حضرت بود. حضور چنین نمایندگان برجسته و مورد اعتماد، نقش بسیار مهمی در حفظ و گسترش فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام داشت.
وی اشاره کرد: یکی از کارهای مهم و بزرگ وکلا، جمعآوری اموال و وجوهات مربوط به حضرت از تمامی مناطق شیعهنشین بود که این وجوهات از طریق آنها به دست امام حسن عسکری علیهالسلام میرسید. امام نیز از طریق این شبکه گسترده نمایندگان و وکلا، در کشورهای مختلف به مسائل فقهی، اعتقادی و شبهات مردم پاسخ میداد و به طور مؤثر به هدایت شیعیان میپرداختند.
وی به دیگر اقدامات مهم حضرت در دوران امامت اشاره و عنوان کرد: از جلمه این اقدامات، تقویت بنیه علمی و اقتصادی شیعیان و رشد باورهای دینی آنان به منظور تثبیت مکتب تشیع بود. این امر نیز یکی از روشهای حکومتی و رهبری امام حسن عسکری علیهالسلام محسوب میشد.
وی معتقد است: در این عصر پیچیده و پر از تحولات و مشکلات، ما به شدت نیازمند توصیهها و فرمایشات حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام هستیم؛ توصیههایی که در روایات بسیاری از ایشان نقل شده است و مملو از موعظههای ناب و هدایتگر است. توجه و عمل به این رهنمودها میتواند چراغ راه ما در این زمانه باشد. به عنوان نمونه، یکی از توصیههای ارزشمند امام حسن عسکری علیهالسلام که به نظرم در عصر ما اهمیت فراوانی دارد، این است که فرمودند: «با همه مردم—چه دوستان و چه مخالفان—خوشسخن و خوشبرخورد باشید.» همانطور که قرآن کریم میفرماید: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً؛ یعنی با مردم با سخن نیکو و رفتار خوب برخورد کنیم.»
حضرت در ادامه توضیح میدهند که چرا باید با دوستان مومن خوشرفتار باشیم و این را به عنوان یک وظیفه و مسئولیت بیان میکنند؛ یعنی مؤمنان باید نسبت به یکدیگر چهرهای گشاده، شاداب و مهربان داشته باشند چرا که این نوع برخورد باعث تقویت ایمان و حفظ وحدت میشود.
سالار به سیره امام حسن عسکری(ع) در برخورد با مخالفان نیز اشاره و بیان کرد: نسبت به مخالفان نیز رفتار شایسته توصیه شده است، چرا که رفتار مداراگرانه و نرم در مقابل مخالفان میتواند آنها را به سوی اسلام و تعالیم اهل بیت علیهمالسلام جذب کند و مانع از طرد و دوری آنان شود. به عبارت دیگر، حتی در مواجهه با دشمن، باید طوری رفتار کرد که زمینه جذب و تفاهم فراهم شود، نه ایجاد نفرت و دشمنی. حضرت در همین زمینه میفرمایند: «از خداوند پروا کنید و برای ما زینت باشید، نه اینکه موجب بدنامی ما شوید؛ با همه محبت و مهربانی به سوی ما نزدیک شوید.» این توصیهها، هم درس اخلاق و هم راهکار سیاسی و اجتماعی است که امروز بیش از هر زمان دیگری میتواند راهگشای تعامل ما با دیگران باشد. چقدر خوب است که ما نیز این منش و رفتار حضرت را در زندگی فردی و اجتماعی خود سرلوحه قرار دهیم.
وی ادامه داد: در حدیث دیگری، امام حسن عسکری علیهالسلام تأکید میکنند که پیروان اهل بیت باید در همه امور تقوا را رعایت کنند و همواره زینت بخش خاندان اهل بیت باشند. یعنی به گونهای رفتار کنند که وقتی کسی مومن و شیعه آنها را در جامعه دید، افتخار کند که این فرد پیرو امیرالمؤمنین علی علیهالسلام و امام حسن عسکری علیهالسلام است، نه اینکه مایه ننگ و خجالت آنان شود.
ایشان سفارش میکنند که تلاش کنیم افراد را با محبت و علاقه جذب کنیم و زشتیها و بدنامیها را از خود دور سازیم. به عبارتی دیگر، شیعه باید نمونهای از اخلاق، تقوا و فضیلت باشد تا دیگران به واسطه رفتار نیکوی ما به این مکتب علاقهمند شوند. این توصیهها از سوی امام حسن عسکری علیهالسلام درسهای بزرگی برای همه ما دارد و امید است که همه ما بتوانیم پیروانی شایسته و وفادار برای آن امام همام باشیم؛ راه ایشان را ادامه دهیم و در مسیر مکتب اهل بیت گام برداریم و شیعیان خوبی باشیم.
وی در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان این الگو را به زبان راهبردی معاصر ترجمه کرد، بهویژه برای مسلمانانی که در جوامع اقلیت یا تحت فشار سیاسی زیست میکنند؟ گفت: امام رضا علیهالسلام فرمودند: «اگر مردم، زیباییهای سخنان ما اهل بیت را میدانستند، قطعاً از ما پیروی میکردند.» نکته جالب اینکه «مردم» که در این حدیث به کار رفته، فقط شامل مومنان یا مسلمانان نیست بلکه همه مردم را در بر میگیرد؛ از پیروان ادیان مختلف گرفته تا کسانی که اعتقاد دیگری دارند.
این سخن گویای اهمیت انتقال معارف و فرهنگ اهل بیت است؛ اما این انتقال یک هنر و فن خاص دارد. نمیتوان نسخهای واحد برای همه مخاطبان پیچید؛ چرا که شرایط، زمینهها و ذوقها متفاوت است. برای مثال، نحوه انتقال پیام به شیعیان با نحوه انتقال به اهل سنت، مسیحیان یا حتی افرادی که لائیک هستند، کاملاً متفاوت است بنابراین، مبلغ یا کسی که میخواهد این فرهنگ ناب و معارف ارزشمند را به دیگران منتقل کند، باید متناسب با مخاطب، زبان، فرهنگ و شرایطش، روشی ویژه و هنرمندانه داشته باشد تا پیام به بهترین شکل پذیرفته شود و اثرگذار باشد.
وی بیان کرد: گاهی ما در انتقال مفاهیم دچار مشکل میشویم. یکی از مشکلات اساسی ما در زمینه انتقال فرهنگی است. گاهی مخاطب خود را بهدرستی نمیشناسیم و به اصطلاح، نسخهای را که باید برای مخاطب شیعه پیچید، برای مخاطبی با پیشزمینه فرهنگی یا اعتقادی متفاوت، مثلاً یک فرد لائیک میپیچیم؛ یا در مواردی که باید پیام خود را برای یک جامعه غیرمسلمان تنظیم کنیم، باز هم همان نسخه مخصوص شیعه را ارائه میدهیم.
در شناخت مخاطب و نحوه ارائه پیام دچار کاستی هستیم
وی تأکید کرد: در فرآیند انتقال مفاهیم، ما تا حدی در شناخت مخاطب و نحوه ارائه پیام دچار کاستی هستیم. همانطور که بنده در برخی از فرمایشات معصومین علیهمالسلام اشاره کردم، این بزرگواران با نهایت هوشمندی، گاهی پیروان خود را هدایت میکردند و گاهی به آنها هشدار میدادند یا تذکر میدادند. ما نیز باید دقیقاً به همین شیوه عمل کنیم تا سخن ما، تبلیغ ما و در نهایت، نشر فرهنگ اهلبیت علیهمالسلام تأثیرگذار واقع شود.
سالار اظهار کرد: ما امروز در دوران خاصی بهسر میبریم؛ دورانی که در آن زورگویی، سلطهگری و قلدرمآبی، بهویژه از سوی آمریکا و صهیونیستهای جنایتکار و کودککُش، شدت یافته است. با وجود این، در شهرهای مختلف جهان، میبینید که بسیاری از مردم حتی کسانی که پایبند به هیچ دین و مذهبی هم نیستند ـ مفاهیمی چون عدالت و حق را بهخوبی درک میکنند. در چنین شرایطی، اگرچه دولتها و حکومتهایشان اغلب با این جریانهای عدالتطلب مخالفاند و با صهیونیستها همدستی دارند، اما مردم برخلاف آنها، حقیقتجو هستند، خواهان حقاند و آن را میپذیرند. بنابراین، اگر بتوانیم با استفاده از فرمایشات ائمه اطهار علیهمالسلام، فرهنگ ناب اهلبیت را به گونهای در میان این جوامع مطرح کنیم که با زبان و منطق آنها سازگار باشد و پذیرش ایجاد کند، قطعاً این انتقال میتواند بسیار اثرگذار و عمیق باشد.