سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – نیلوفر شهسواریان: از آن دست مترجمانی است که کتابهای خردسال و کودک را خودش انتخاب و به ناشران پیشنهاد میکند. شادی پزشکنیا میگوید کتابهای حوزه کودک و نوجوان را زیاد میخواند و وقتی چشمش به کتابی میافتد که ترجمه نشده و موضوع و مضمونی خوبی دارد که نویسنده با خلاقیت به آن پرداخته است، آن را برای ترجمه انتخاب میکند. به مناسبت انتشار دو کتاب جدید «دروغی به بزرگی یک فیل» نوشتهی تیئری روبرشت از انتشارات میچکا و «کوهی که جابهجا شد» نوشته کیت و جول تمپل از انتشارات بازی و اندیشه، به سراغ این مترجم گزیدهکار رفتیم و در مورد جهان ترجمه کتاب گفتوگو کردیم.
چه شد که به فکر ترجمه «دروغی به بزرگی یک فیل» افتادید؟
در جستجوهایم در گوگل و سایتهای کتاب به زبان فرانسه، به این کتاب برخورد کردم و تصویر و نام آن توجهم را جلب کرد. به همین خاطر اقدام به تهیه آن کردم. انتخاب و خرید کتاب مانند یک هندوانه در بسته است. گاهی نام کتاب، تصویر روی جلد و موضوع آن توجه شما را جلب میکند، اما پس از خریداری و خوانش کامل کتاب از ترجمه آن منصرف میشوید. اما این کتاب خوشبختانه موفقیتآمیز بود و در روزهای پایانی نمایشگاه کتاب امسال رسید و فروش خوبی داشت و از آن استقبال شد.
به نظر شما این داستان چقدر توانسته بین سرگرمی و آموزش تعادل ایجاد کند و زشتیهای دروغ گفتن را به کودکان نشان دهد؟
فقط بدی دروغ گفتن را نشان نمیدهد. پیش از دروغ گفتن رفتار پدر زیر سوال میرود که با ایجاد ترس در کودک او را به سمت دروغگویی سوق داد. اشتباهات خیلی اوقات جذاب هستند و شاید انتخاب رنگ آبی برای فیل اشارهای به همین داشت. مثال سادهی آن خوردن شیرینیهای جذاب در زمانی که باید قند کمتری مصرف کنیم است. ظاهر و مزهی فریبندهی آنها به ما آسیب میرساند.
تسهیلگران با این کتاب فعالیتهای گوناگونی مانند بازی و سرگرمی انجام میدهند. چیزی که برایم جذاب بود و خلاقیت نویسنده را نشان می داد موجودیت بخشیدن به دروغ و اشتباه کودک (فیل آبی) بود. البته در زندگی فقط بهخاطر اشتباهات نیست که احساس سنگینی میکنیم، بلکه ممکن است مواقعی به خاطر کارهایی که انجام ندادهایم سنگینی فیلی را روی خودمان احساس میکنیم. این کتاب تصویرسازیهای رئالی دارد که بسیار جذاب است. معتقدم کتاب صرفاً برای کودک نیست، بلکه برای بزرگسال هم هست. بسیاری از کتابها چنین هستند، مثلاً کتابی در گذشته منتشر شد به نام «قول بچه قورباغه» که خانم شهلا انتظاریان ترجمه کرد. کتابی است که به همه بزرگسالان توصیه میکنند، خصوصاً آنهایی که میخواهند وارد یک رابطه شوند و تعهد بدهند، چون انسانها در طول زمان تغییر میکنند.
کتاب «کوهی که جابهجا شد»، به نظرتان چه مفاهیمی را برای کودکان بیان میکند؟
این کتاب دو روایت دارد؛ یک بار آن را از ابتدا میخوانید و به پایان میرسید و مجدداً با همان جملات کتاب را از آخر میخوانید و به اول کتاب میرسید. از یک طرف ناامید کننده است و مسئله به قوت خود باقی میماند و از آخر به اول مثبت و امیدوارانه است و مسئله حل میشود. کوه یک نهنگ به گل نشسته است که به ساحل آمده و یکسری طوطی دریایی تصمیم میگیرند او را جابهجا کنند و مجدداً در آب بیندازند. کتاب وقتی از آخر به ابتدا خوانده میشود، جملات مثبت میشوند. در واقع کوچکی و بزرگی طوطی دریایی و نهنگ به مخاطب نشان میدهد که ما میتوانیم با مشکلات بزرگ بجنگیم، اما مهم این است که دست به دست همدیگر بدهیم.
این کتاب را هم خودتان برای ترجمه انتخاب کردید؟
معمولاً کتابهایم را خودم برای ترجمه انتخاب میکنم و تا به حال کتابی نداشتهام که ناشری برای ترجمه به من پیشنهاد بدهد. کتابی داشتم به نام «بپر بیرون کانگورو کوچولو» که از جشنواره رشد لوح تقدیر گرفت و چاپ آن خیلی زود تمام شد. متاسفانه ناشر آن کتاب، نسل نواندیش، دیگر آن را به چاپ دوم نرساند. چند کتاب به انتشارات میچکا و انتشارات بازیاندیشان نیز پیشنهاد دادهام اما هنوز مشخص نیست کدامشان برای انتشار در اولویت قرار بگیرد و به احتمال زیاد به نمایشگاه کتاب سال آتی خواهند رسید.
برای ترجمه داستان کودک، چند بار آن را بازنویسی میکنید و چطور سعی میکنید کودک با آن ارتباط برقرار کند؟
طبیعتاً ترجمهی کتاب را چند بار ویرایش میکنم. جدا از امانتداری در زبان، رعایت زبان سادهی کودکانه مهمترین عامل ارتباط یک کتاب با کودک است. ما باید بسیار دقت کنیم که مخاطب کتاب چه سنی است، خردسال، کودک و یا نوجوان؟ وقتی واژهها را در زبان فارسی بهکار میبریم، به این مسأله باید دقت کنیم.
به نظر شما دلیل استقبال کودکان از کتابهای ترجمه شده به نسبت کتابهای تألیفی چیست و چرا کتابهای ترجمه شده بیشتر تجدید چاپ میشوند و معمولاً در کتابفروشیها جلوتر از بقیه وجود دارند؟
در حال حاضر خوشبختانه در زمینه تألیف کتاب کودک و نوجوان قدمهای موثری برداشته شده، اما معتقدم به دلیل جذابیت داستان و تصاویر، مخاطب بیشتر به سمت کتاب ترجمه شده میرود.
بازخورد مخاطبان از کتابهای شما چگونه بوده است؟
من گاهی کار تسهیلگری انجام میدهم و با تسهیلگران در ارتباط هستم و آنها بازخورد کودکان را منتقل میکنند. یادم است در نمایشگاه کتاب امسال سهیلگر خوبی با کتاب «کوهی که جابهجا شد» برای بچهها بازی ساخته بود. برای کودکان جالب بود که چطور میتوانند مسأله را حل کنند و به یکدیگر کمک کنند یک شیء را جابهجا کنند و بدانند که وقتی بخواهند تنهایی قدم بردارند گاهی شدنی نیست.
∎