شناسهٔ خبر: 74305409 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

گفت‌وگوی ایبنا با مهدی فرخی از هنرمندان نگارگر؛

فرشچیان پلی میان سنت و نوآوری در نگارگری ایرانی بود

مهدی فرخی، نقاش و نگارگر معتقد است استاد فرشچیان با آثاری که توانست خلق کند همنشینی خوبی با آثار ادبیات ایران و عقاید ملی و مذهبی مردم پیدا کرد؛ او پل لطیفی بین سنت و معاصرسازی بود.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا بعد از چند روزی که فضای مجازی پر بود از آخرین وضعیت بیماری استاد محمود فرشچیان، صبح روز گذشته خبر درگذشت این هنرمند فقید منتشر شد. زنده یاد محمود فرشچیان، نگارگر و مینیاتوریست برجسته کشورمان بود که نه تنها هنر نگارگری را برای مخاطب امروز احیا کرد، بلکه این هنر را به سطوح بالاتری از تجربه معنوی و هنری رساند. صاحب‌نظران این حوزه معتقدند که آثار او پلی میان سنت و نوآوری است. او زاده شهر اصفهان بود؛ جایی که هنرهای سنتی مثل کاشی‌کاری، نگارگری، و خوشنویسی در زندگی روزمره مردم حضور داشت و همین برای چنین هنرمندی نقطه شروع بود. او توانست در عرصه هنرهای سنتی ایرانی، تحولی عمیق در نگارگری و مینیاتور ایجاد کند. آثارش سرشار از احساس، حرکت و ترکیب عرفان با زیبایی‌شناسی ایرانی بود و نوعی بیان عاطفی و داستانی به این آثار می‌بخشید. همچنین در آثار او شاهد تلفیق نگارگری سنتی با مفاهیم مذهبی و عرفانی هستیم و همین باعث مردمی‌تر شدن آثار این هنرمند شده بود؛ و چه بهتر از اینکه هنری با نام یک هنرمند در دل و قلب مردم یک سرزمین زنده بماند. درباره ویژگی‌های آثار استاد محمود فرشچیان و جایگاه این آثار در معرفی نگارگری ایرانی با مهدی فرخی، نقاش و نگارگر گفت‌وگو کردیم.

دلیل اهمیت و تمایز استاد فرشچیان را چه می‌دانید و آثار او چه جایگاهی در معرفی نگارگری ایرانی به مخاطب داخلی و خارجی داشت؟

استاد محمود فرشچیان عمر بابرکتی داشت. او توانست پلی برای انتقال هنرهای سنتی به زمان معاصر باشد، او توانست هویت قابل توجهی به هنرهای سنتی ایرانی بدهد و با آثار متعددی که خلق کرد توانست نماینده خوبی برای معرفی هنرهای ایرانی، نه تنها در ایران بلکه در کشورهای دیگر باشد و توانست معرف هنر ایرانی باشد. استاد فرشچیان شخصیت جذابی داشت و به عنوان فردی که در حوزه هنرهای تجسمی فعالیت می‌کند، با مردم نیز ارتباط خوبی بگیرند و در جامعه هنری جایگاه ویژه‌ای داشته باشد؛ او مردم کشورش را بسیار دوست داشت و مردم نیز او را بابت آثار مذهبی که خلق کرده بود می‌شناختند و دوست داشتند. این آثار واقعاً فوق‌العاده بود و در اوج توانایی و مهارت خلق شد.

یکی از اخلاقیات خاص و جذابی که داشت این بود که بهترین آثار خود را وقف حرم امام رضا (ع) کرد، مردم این آثار را می‌دیدند و ارتباط می‌گرفتند. حتی تعدادی از آثار او در موزه کاخ سعدآباد نیز قرار داشت که خود او این آثار را اهدا کرده بود. من فکر می‌کنم او نسبت به مردم و هم‌میهنان خود بسیار دست و دلباز بود. روی گشاده داشت. گویا او این توانایی که خداوند به او داده بود محصور خودش نکرده بود. فرشچیان پلی بین خلاقیت‌هایش و مردم کشورش بود. در سال‌های زیادی که او را از نزدیک می‌دیدم و با او صحبت می‌کردم واقعاً این موضوع را در او می‌دیدم و حس می‌کردم. اینکه او بهترین آثار خود را در اختیار عقاید و تعلقات ملی و مذهبی مردم قرار داد. مطمئنم مردم ما هم هوشمند و قدردان هستند و او را دوست دارند.

استاد فرشچیان چگونه توانست نگارگری را برای مخاطب امروز بازتعریف کند؟

در این رابطه یک نکته اساسی وجود دارد. استاد فرشچیان زبان خاصی دارد که سرشار از نقوش ایرانی است، یعنی یک بانک مطالعاتی کامل از نقوش ایرانی در آثار او وجود دارد. از طرف دیگر توانایی‌های نقاشی او هم بسیار بالاست. همچنین توانایی بالایی در استفاده از کلیه نقوش در بازارآفرینی آثار داشت. او از عناصر نقاشی ایرانی در خلق آثار زیبا بسیار خوب استفاده می‌کرد. چیزی جاذبه آثار او را زیاد می‌کند مهارت فوق‌العاده او در استفاده از نقوش، رنگ‌ها و ترکیب‌بندی‌های جذاب و مدور است که باعث خلق آثار پر جاذبه شد. مخاطب ایرانی هم مخاطبی است که به دنبال زیبایی‌ها است که استاد فرشچیان به خوبی از عهده آن برآمد.

شما می‌بینید که در بسیاری از کتاب‌ها نظیر «شاهنامه» و دیوان‌های «حافظ» و «خیام» و بیشتر کتاب‌های ادبی ایرانی آثار او را روی جلد یا در کالبد کتاب می‌بینید. او با آثاری که توانست خلق کند همنشینی خوبی با آثار ادبیات ایران و عقاید ملی و مذهبی مردم داشت. او پل لطیفی بین سنت و معاصرسازی بود. آثار او در قالب کتاب و پوستر بسیار پرمخاطب و پرفروش بود. کتاب‌های او بسیار گران قیمت بود و در رتبه‌های بالایی قرار داشت ولی مخاطب زیادی داشت و به همین دلیل ناشران حاضر به سرمایه‌گذاری و هزینه بودند. این خود اتفاقی مثبت هم برای شخصیت استاد فرشچیان و هم برای هنر ایرانی است. هنر ایرانی این پتانسیل را دارد که می‌تواند یک هنرمند محبوب و ملی را بروز دهد.

فرشچیان پلی میان سنت و نوآوری در نگارگری ایرانی بود

از نظر شما در آثار استاد فرشیان کدام ویژگی بصری و تکنیکی برجسته‌تر است؟

او استاد ماهر نقش‌پردازی بود، یعنی وقتی از یک گوشه تابلوی او تا کل مساحت اثرش را نگاه کنید، در یک گردش مدوری از جهانی از نقوش به‌سر می‌برید که این نقوش به نوعی با هم ارتباط معنایی و رنگی با هم دارند. همه چی در آثار او با هم ارتباط دارند. همان‌طور که یک قالی ایرانی سرشار از نقش‌های پیوسته است، آثارش مجموعه‌ای از نقوشی است که با استادی و مهارت کار شده و رنگ‌های خالص در کنار هم فستیوالی از زیبا را در برابر چشم مخاطب قرار می‌دهد. از لحاظ معنایی نیز با مخاطب بسیار راحت و مهربان برخورد می‌کرد که البته این موضوع در کالبد و روح نقاشی ایرانی وجود دارد.

فرشچیان پلی میان سنت و نوآوری در نگارگری ایرانی بود

استاد فرشچیان در انتخاب موضوعات آثارش بیشتر به چه مضامینی گرایش داشت؟

آثار او بیشتر ادبی است و دارای پشتوانه فرهنگی و ادبیات ایران است. گوشه‌ای از آثار پرمخاطب او نیز آثاری با رویکرد مذهبی است و این استاد توانست آثاری خلق کند که همه مردم ایران به آن علاقه‌مند بودند و با آن زندگی کردند. این موهبت بزرگی است که یک هنرمند بتواند آثاری را خلق کند که یک جامعه به آن علاقه‌مند باشند و به آن عشق بورزند. آثاری مثل «عصر عاشورا»، «ضامن آهو»، «مولود کعبه» و … در زمره بهترین آثاری است که همه مردم ایران آنها را می‌شناسند. در آثاری با موضوع قصص قرآنی نیز تابلوی «قصه حضرت موسی»، «قصه حضرت ابراهیم» نیز بسیار فوق‌العاده اجرا شدند. همچنین تابلوی «او می‌آید» با موضوع امام زمان (عج) در عین سادگی حتی برای مخاطب امروز و آینده نیز جذاب است. به نظرم اگر کلیه آثار استاد فرشچیان امروز دوباره منتشر شود و در اختیار مردم قرار بگیرد باز هم مورد استقبال قرار می‌گیرد چون دارای یک زبان فرازمانی است که درست است که نمی‌شود به آن کالبد مدرن داد ولی کالبد معاصریت آثار او آنقدر جاذبه دارد که برای مخاطب امروز و آینده در زمره آثار تاثیرگذار تاریخ هنر ایران قرار بگیرد.

از نظر شما آثار محمود فرشچیان تا چه اندازه می‌تواند بیانگر تکامل سبک شخصی او باشد؟

آثار استاد فرشچیان از دو منظر تکنیکی و روایی دارای یک هویت شخصی است. از منظر تکنیکی او یک استاد ماهر در نقوش ایرانی است که توانسته است کلیه این نقوش را به زبان معاصر تبدیل کند. او تمام نقوش ختایی را در شکل تکامل یافته خودش به زبان معاصر خلق کرد و تشعیر را در حاشیه آثار به اوج خودش رساند و حتی توانست این موضوع را در طراحی ضریح امام رضا (ع) و اباعبدالله الحسین (ع) تسری دهد که آن طراحی‌ها هم به نوعی همین نقوش ختایی هستند که در اوج به زیبایی کار شدند.

از لحاظ معنی و مفهومی هم او یک هویت شخصی دارد. آثار او روایتی از دلدادگی است که در بطن ادبیات ایرانی وجود دارد، این دلدادگی به زبان خود استاد فرشچیان است که در سماعی از نقش و رنگ و تدبر قرار دارد و از لحاظ ترکیب‌بندی مختص خود اوست.

جاذبه معنوی و محبتی او برای مخاطبان پررنگ بود. او این توفیق را داشت که در آثار مذهبی مخاطب مردمی داشته باشد. توفیق دیگری که داشت، طراحی ضریح اهل بیت بود و شما از هر منظری که نگاه کنید می‌بینید استاد فرشچیان عمر بابرکتی داشت. چه از لحاظ خلق آثار و چه از لحاظ ارتباط مردمی و ثبت آثار به نظرم او هویت مردمی و هنری بسیار کاملی داشت. امیدوارم راهش پررهرو باشد؛ مطمئنم که مردم ایران هم قدردان زحمات و عمر با برکت او خواهند بود.

فرشچیان پلی میان سنت و نوآوری در نگارگری ایرانی بود