اصفهانِ سال ۱۳۰۸، شهری که نفسهایش بوی هنر میداد، شاهد تولد کودکی شد که قرار بود نهتنها هنر نگارگری ایران، بلکه درک جهانیان از زیباییشناسی شرقی را دگرگون کند. محمود فرشچیان از همان نخستین روزهایی که انگشتان کوچکش زغال را بر کاغذ میکشید، نشان داد که نه یک هنرمند عادی، که پیامبری در دنیای رنگها و خطوط است. او با هر تابلویش نه یک تصویر، که جهانی تازه میآفرید؛ جهانی پر از رمز و راز، عشق، عرفان و حماسه.
از کارگاه میرزاآقا امامی تا اوجهای هنر جهانی
فرشچیان هنوز نوجوانی بیش نبود که استعدادش، چون گوهری درخشان، توجه استادان بزرگ را جلب کرد. پدرش، مردی اهل ذوق و فرهنگ، نخستین کسی بود که این نبوغ را شناخت و او را به کارگاه استاد حاج میرزاآقا امامی سپرد؛ جایی که نخستین اصول نقاشی ایرانی را با جان و دل آموخت. اما روح جستوجوگرش به همین بسنده نمیکرد.
در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان، زیر نظر استاد عیسی بهادری آموخت که هنر واقعی فراتر از تقلید است؛ هنری که زنده باشد، نفس بکشد و با بیننده سخن بگوید.
سپس، مانند بسیاری از بزرگان هنر، سفر را برگزید. اروپا، با موزههای پرصلابتش، به او نشان داد که هنر جهانی چیست. روزها در موزههای وین و پاریس مینشست و با دقتی کمنظیر آثار رامبرانت، میکلآنژ و داوینچی را مطالعه میکرد. او نهتنها به دنبال یادگیری تکنیک بود، بلکه میخواست راز آن "حال" را کشف کند؛ حالی که یک نقاشی را از تصویری ساده به اثری جاودانه بدل میسازد. در دفتر یادداشتهایش نوشت: «هنر، ترجمه ناگفتههای روح جهان است؛ نقاش تنها واسطهای است که این ناگفتهها را به زبان رنگها بازگو میکند.»
انقلابی در هنر نگارگری: رهایی از ادبیات و تولد زبان مستقل تصویری
بازگشت او به ایران، بازگشت یک استاد بود. فرشچیان میخواست نگارگری ایرانی را از قید و بندهای سنتی برهاند. پیش از او، نقاشی ایرانی عمدتاً در خدمت ادبیات و شعر بود، اما او ثابت کرد که این هنر میتواند زبانی مستقل داشته باشد؛ زبانی که بینیاز از شرح و تفسیر، مستقیم با دل بیننده سخن میگوید.
در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، شاگردانش را نه با قواعد خشک آکادمیک، بلکه با عشق و ایمان به خلاقیتشان پرورش میداد. همیشه میگفت: «نقاشی باید همچون نماز از عمق جان برخیزد. اگر بیننده فقط بگوید “زیباست”، بدان که شکست خوردهای؛ تابلو باید او را به سکوت وا دارد، به اندیشه بکشاند و روحش را بلرزاند.»
عاشقانههای مذهبی: وقتی رنگها روضه میخوانند
کمتر هنرمندی چون فرشچیان توانسته است مفاهیم عمیق مذهبی را چنین زنده و جاندار به تصویر بکشد. تابلوی عصر عاشورا فقط یک نقاشی نیست؛ روضهای مصور است. بیننده با دیدن آن، گویی صدای شیون زینب(س) را میشنود، گرمای آتش خیمهها را حس میکند و سکوت سنگین پس از نبرد را لمس میکند.
از زیباترین داستانهای زندگی او، خلق تابلوی ضامن آهو است. روزی که پزشکان به او گفتند به دلیل آسیب عصبی دیگر نمیتواند نقاشی کند، دنیایش فرو ریخت. اما او که مرد ایمان بود، به امام رضا(ع) متوسل شد و نذر کرد اگر شفا یابد، داستان ضمانت آهو را به تصویر بکشد. معجزه رخ داد و تابلویی خلق شد که نهتنها یک اثر هنری، که نشانهای از امید و توکل است.
آثار جاودانه: از پنجمین روز آفرینش تا ضریح امام رضا(ع)
فرشچیان در زندگی پربارش دهها اثر ماندگار آفرید که هر یک سندی زنده از هنر ناب ایرانیاند:
پنجمین روز آفرینش: آمیختن آیات قرآن با رنگهای کیهانی که گویی صدای فرشتگان را میتوان از آن شنید.
یتیمنوازی امام علی(ع): تصویری چنان سرشار از مهر که بیننده را بیاختیار به تأمل در رحمت بیکران وامیدارد.
طراحی ضریح امام رضا(ع): اثری که نشان داد هنر او محدود به بوم نبود؛ ضریحی که چون تاجی زرین بر تارک هنر مذهبی ایران نشست.
اکنون که خبر درگذشت این اسطوره، ایران و جهان را در سوگ فرو برده، بسیاری میپرسند: «آیا فرشچیان واقعاً رفت؟» پاسخ در آثارش نهفته است: در عصر عاشورا که هر محرم زنده میشود، در ضامن آهو که هنوز امید میبخشد، و در صدها شاگردی که راهش را ادامه میدهند.
فرشچیان جسمش را از دست داد، اما هنرش جاودانه ماند. هنر حقیقی هرگز نمیمیرد؛ تنها از قالب جسم هنرمند به روح آثارش کوچ میکند.
دانشگاه آزاد اسلامی واحد هنرهای اسلامی-ایرانی استاد فرشچیان: میراث ماندگار در آموزش هنرهای اصیل
در ادامه بررسی زندگی و آثار استاد محمود فرشچیان، نمیتوان از نقش ماندگار او در عرصه آموزش هنرهای اصیل ایرانی–اسلامی چشم پوشید. دانشگاه آزاد اسلامی واحد هنرهای اسلامی–ایرانی استاد فرشچیان، به عنوان یکی از مهمترین مراکز آموزشی در زمینه حفظ و گسترش هنرهای سنتی ایران، ادامهدهنده راه این نگارگر بیبدیل است.
تأسیس دانشگاه: پیوند هنر اصیل با آموزش آکادمیک
این واحد دانشگاهی با پیشنهاد فرهنگستان هنر و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی تأسیس شد تا بهعنوان قطب علمی–آموزشی هنرهای اسلامی–ایرانی شناخته شود. انتخاب نام استاد فرشچیان برای این دانشگاه، بیانگر عمق تأثیر او بر هنر معاصر ایران است. موقعیت دانشگاه در نزدیکی مراکز مهم فرهنگی مانند فرهنگستان هنر و موزههای معتبر، پیوندی ناگسستنی میان آموزش آکادمیک و هنرهای اصیل ایرانی ایجاد کرده است.
رشتهها و رویکردهای آموزشی: تلفیق سنت و نوآوری
این دانشگاه در مقطع کارشناسی پیوسته در سه رشته اصلی فعالیت میکند:
-
نقاشی–فرش: پیوند هنر نگارگری اصیل با صنعت فرش دستباف
-
معماری داخلی: ترکیب اصول معماری ایرانی–اسلامی با نیازهای معاصر
-
صنایع دستی: احیا و توسعه هنرهای سنتی ایران
رویکرد اصلی دانشگاه، کارآفرینی است؛ همان رویکردی که استاد فرشچیان همواره بر آن تأکید داشت. دانشجویان این مرکز نه تنها فنون هنری را میآموزند، بلکه یاد میگیرند چگونه هنر را به منبعی برای اشتغال و توسعه فرهنگی تبدیل کنند.
پذیرش و ادامه راه استاد
پذیرش دانشجو از طریق سامانه مرکز سنجش و پذیرش دانشگاه آزاد اسلامی انجام میشود. این مرکز آموزشی را میتوان «وصیتنامه هنری» استاد فرشچیان دانست؛ جایی که نسلهای جدید میآموزند چگونه میتوان هنر ایرانی را هم اصیل نگاه داشت و هم با زبان امروز جهان بیان کرد.
وجود چنین دانشگاهی نشان میدهد که استاد فرشچیان هرگز از میان ما نرفته است. او در هر کلاس درس، در هر طرح دانشجویی و در هر اثر هنری که از این دانشگاه بیرون میآید، زنده است. همانگونه که خود گفته بود: «هنر واقعی مرزهای زمان را درمینوردد.» این دانشگاه، یکی از ماندگارترین یادگارهای هنری اوست.
در ادامه برخی آثار این استاد بزرگ ایرانی را میبینید:
شاهکار استاد فرشچیان(پنجمین روز آفرینش)
اثر فوق (نگاره نیایش) از مشهورترین آثار استاد فرشچیان
(عصر عاشورا)
(نکویی)
(ستایش پروردگار)
(بوی پیراهن یوسف)
/انتهای پیام