شناسهٔ خبر: 74297607 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: بهار | لینک خبر

علی‌اف و پاشینیان در آمریکا؛ ترامپ ابتکار عمل را از پوتین ربود

صاحب‌خبر -
گروه بین الملل:دیدار الهام علی‌اف، رئیس‌جمهوری آذربایجان و نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان در واشنگتن، یک نکته مهم را آشکار کرد: روسیه می‌خواست تنها میانجی مناقشه قره‌باغ میان ایروان و باکو باشد، اما حمله به اوکراین جایگاه مسکو را در منطقه تضعیف کرده و اکنون رهبران دو کشور ترجیح می‌دهند آمریکا این نقش را بر عهده بگیرد.
در دوره نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، نه رئیس‌جمهوری آذربایجان و نه نخست‌وزیر ارمنستان موفق به دیدار با او نشدند. در دولت دوم او نیز قفقاز جنوبی اولویتی نداشت، چرا که ترامپ اهداف بلندپروازانه‌تری را دنبال می‌کرد: آشتی دادن روسیه و اوکراین و پایان دادن به جنگ غزه.
اما زمانی که این طرح‌های صلح او به نتیجه نرسید، ترامپ نگاه خود را به مناقشه دیرینه ارمنستان و جمهوری آذربایجان معطوف کرد؛ جایی که جنگ مدتی است پایان یافته و حتی متن توافق‌نامه آماده بود و تنها امضای آن باقی مانده بود.
با این حال، فراتر از پیام نمادین کنار زدن روسیه از برنامه‌های پس از جنگ، دستاورد عملی دیدار واشنگتن برای صلح چندان روشن نیست. علی‌اف همچنان پیش از امضای توافق‌نامه، بر تغییر قانون اساسی ارمنستان پافشاری می‌کرد.
با این حال بنا بر توافق اعلام‌شده، دو طرف بر سر بازگشایی مسیر ارتباطی میان جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان به توافق رسیدند و این مسیر، به جای «دالان زنگزور»، همچنان در كنترل ارمنستان باقی می‌ماند اما مدیریت آن به یک شرکت آمریکایی سپرده می‌شود.
اما برخی کارشناسان هشدار می‌دهند که ورود فعال آمریکا به روند صلحی که دیگر میانجی‌ها از آن کنار گذاشته شده‌اند، ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد.
تابستان حاکمیت ملی
جمهوری‌خواهان دیدار واشنگتن را محصول «نبوغ صلح‌سازی» ترامپ می‌دانند، اما در واقع این نشست تا حد زیادی محصول اختلافات باکو و مسکو است. مرگ دو شهروند جمهوری آذربایجان به دست پلیس روسیه در اوایل ژوئیه، به بزرگ‌ترین بحران دیپلماتیک میان دو کشوری منجر شد که رسما متحد یکدیگر هستند. این اقدامات باکو مقام‌های روسیه را غافلگیر کرد و آن‌ها همچنان در حال بررسی چگونگی واکنش به آن هستند.
این تحول اما خبر خوشی برای متحد اسمی دیگر روسیه، یعنی ارمنستان بود، کشوری که در آن نقش میانجی‌گرانه مسکو بیشتر به جانبداری از جمهوری آذربایجان تعبیر می‌شد. در همان زمان دولت ارمنستان دو اسقف کلیسای ارمنی و چند تن از رهبران مخالف را به اتهام تلاش برای کودتا بازداشت کرد. اطرافیان پاشینیان تلویحا می‌گویند که پشت اقدامات این متهمان، دست مسکو دیده می‌شود.
اما این رخدادها - مرگ آذربایجانی‌ها در روسیه و بازداشت مخالفان در ارمنستان - تنها لایه‌ای از نارضایتی و بی‌اعتمادی دیرینه را آشکار کرد. با وجود تفاوت‌هایشان، حاکمان هر دو کشور قفقاز جنوبی سال‌هاست از رفتار سلطه‌جویانه مسکو ناراضی‌اند.
حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ این احساس را تشدید کرد و آن‌ها را به یاد تجربه روسی‌سازی در قرون گذشته، سرکوب جنبش‌های ملی، و نقش اتحاد جماهیر شوروی و سپس روسیه در مناقشه قره‌باغ انداخت؛ نقشی که هر دو طرف آن را مخرب و منفی می‌دانند.
در ایروان، وابستگی به مسکو را عاملی برای رسیدن کشور به مرز فاجعه می‌دانند و هدفشان را بازیابی حاکمیت ملی عنوان می‌کنند. در باکو نیز می‌خواهند روسیه بپذیرد که جمهوری آذربایجان به قدرت منطقه‌ای با نیرومندترین ارتش قفقاز جنوبی تبدیل شده و دیگر بخشی از «خارج نزدیک» - از نگاه مسکو - نیست.
نقطه اوج این نزدیکی در مسیر فاصله گرفتن از مسکو، دیدار علی‌اف و پاشینیان در ابوظبی بود؛ ملاقات تاریخی این دو رهبر که برای اولین بار بدون حضور میانجی و خارج از حاشیه رویدادهای دیگر انجام شد. این دیدار نتیجه ماه‌ها مذاکره مستقیم هیئت‌های دو طرف بر سر مسائل مورد اختلاف بود. مشاوران و دیپلمات‌هایی که پیوسته در تماس بودند، اجازه داشتند آزادانه طیف وسیعی از موضوعات را بررسی کنند. منابع نزدیک به دو هیئت گفتند ارزش اصلی چنین دیداری این است که هر طرف مستقیما مواضع واقعی طرف مقابل را می‌شنود و بر اساس حدس و گمان عمل نمی‌کند.
پیش از این دیدار، لحن رسانه‌های نزدیک به جمهوری آذربایجان در قبال ارمنستان آشکارا محترمانه‌تر شده بود: تهدیدها و اولتیماتوم‌ها ناگهان جای خود را به دعوت به «ورق زدن صفحه تاریخ» و بستن پیمان صلح داد. این لحن پس از نشست نیز ادامه یافت و سیاستمداران ارمنی نیز هشدارهای پیشین درباره خطر تشدید تنش نظامی از سوی همسایه را کنار گذاشتند.
اما این دیدار تاریخی نشان داد که صرف نارضایتی از قدرت پیشین استعمارگر برای غلبه بر دهه‌ها دشمنی و کینه کافی نیست. جمهوری آذربایجان همچنان تغییر قانون اساسی ارمنستان را پیش‌شرط امضای پیمان صلح می‌داند، اقدامی که مستلزم برگزاری همه‌پرسی با نتیجه‌ای نامعلوم است.
فیلیپ گاماگلیان و زاور شیریف، کارشناسان منطقه‌ای، در مقاله‌ای پیش از نشست واشنگتن نوشتند: «دو سال گفت‌وگوی مستقیم دوجانبه، بیش از سی سال تلاش قدرت‌های بزرگ برای میانجی‌گری، به نزدیکی مواضع دو طرف منجر شده است.» آن‌ها یادآوری کردند که در باکو و ایروان، «حرکت واقعی به سوی برقراری روابط میان دو کشور مستقل و قطع پیوندهای استعماری دیرپا دیده می‌شد» و هشدار دادند که ورود یک بازیگر سوم، حتی اگر یک ابرقدرت جهانی باشد، می‌تواند این روند را تضعیف کند.
جو ویلسون، نماینده جمهوری‌خواه کنگره،  در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که «در تاریخ آمریکا هیچ رئیس‌جمهوری به اندازه دونالد ترامپ صلح‌ساز نبوده» و به توافق‌های جمهوری دموکراتیک کنگو با رواندا، تایلند با کامبوج، و پاکستان با هند اشاره کرد و گفت جمهوری آذربایجان و ارمنستان بعدی هستند.
ویلسون نوشت: «او شایسته دریافت جایزه نوبل صلح است!!!» حساب رسمی فراکسیون جمهوری‌خواهان در کنگره نیز در واکنش نوشت: «صلح‌ساز بزرگ!»
به گفته یک دیپلمات ارشد ارمنی که بهار امسال به شرط ناشناس ماندن با بی‌بی‌سی گفت‌وگو کرده بود، ایروان از آغاز دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ بر همین جاه‌طلبی او برای گرفتن جایزه نوبل حساب باز کرده بود. در آن زمان روند صلح ارمنستان و آذربایجان بار دیگر به بن‌بست رسیده بود و تصمیم گرفته شد آمریکا را وارد ماجرا کنند تا این روند از حالت رکود خارج شود.
دستگاه دیپلماسی ارمنستان می‌دانست که قفقاز جنوبی برای رئیس‌جمهوری آمریکا اهمیت چندانی ندارد، اما پیش‌بینی دقیقی داشت که ترامپ به سرعت قادر به پایان جنگ‌های اوکراین و غزه نخواهد بود و در آن صورت، به موضوع دیگری نیاز خواهد داشت تا خود را صلح‌سازی برجسته معرفی کند.
در جمهوری آذربایجان، نقش‌آفرینی آمریکا مسئله‌ای بحث‌برانگیزتر بود. باکو به هدف دیرینه خود، یعنی حذف همه میانجی‌ها از مذاکرات با ارمنستان و تبدیل آن به گفت‌وگویی صرفا دوجانبه، رسیده بود. دعوت از ترامپ به عنوان داور با این شرط اصلی در تضاد بود. اما در عین حال، باکو مایل بود روابط نزدیک‌تری با واشنگتن ایجاد کند و می‌دانست جاه‌طلبی نوبلی ترامپ و گفت‌وگوهای صلح با ارمنستان بهترین فرصت برای دیدار با اوست.
با توجه به علاقه اصلی دولت ترامپ به تجارت و معاملات، دو طرف وارد مذاکره شدند تا بازرسی محموله‌هایی که از خاک ارمنستان عبور می‌کند به یک شرکت خصوصی آمریکایی سپرده شود.
توماس باراک، سفیر آمریکا در ترکیه و فرستاده ویژه در امور سوریه، در اواسط ماه ژوئیه گفت که آمریکا می‌تواند مسیر ارتباطی به نخجوان را برای ۱۰۰ سال اجاره و تحت کنترل بگیرد. او که یک سرمایه‌دار و تاجر بدون تجربه دیپلماتیک است، اختلافات میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان را «قبیله‌ای» توصیف کرد و تلویحا این کشورها را جوامعی کمتر توسعه‌یافته دانست.
چند روز بعد خود ترامپ گفت که با کمک او جمهوری آذربایجان و ارمنستان به توافق صلح نزدیک شده‌اند. اما اظهارات باراک باعث نارضایتی دولت ارمنستان شد که در آن زمان اعلام کرد نه اجاره زمین را بررسی می‌کند و نه طرح‌هایی را که حاکمیت کشور را نقض کند، می‌پذیرد. طبق قانون ارمنستان، اجاره زمین تنها برای کشاورزی مجاز است.
فیلیپ گاماگلیان و زاور شیری‌یف می‌گویند: «هرگونه بازگشت غرب به این روند به ندرت یک هدیه خواهد بود، و به احتمال زیاد تلاشی خواهد بود برای جایگزینی نفوذ مسکو با نفوذ واشنگتن، که خطر واکنش معکوس، بی‌ثباتی، و در نهایت عقب‌نشینی را به همراه دارد.»

برچسب‌ها: