به گزارش روابط عمومی ادارهکل کتابخانههای عمومی استان خوزستان، نخستین نشست از سلسله نشستهای تحلیل و بررسی کتاب «تماشای مشای» با حضور سبحان رضاپور، نویسنده کتاب؛ فردین کوراوند، دبیر نشست و عباس حسینزاده، مدیرکل کتابخانههای عمومی خوزستان، کتابداران و زوار اربعین حسینی در موکب ادارهکل کتابخانههای عمومی خوزستان در مرز چذابه برگزار شد.
در این نشست ادبی، سبحان رضاپور، نویسنده کتاب «تماشای مشای» با اشاره به تجربههای شخصی و الهام از آثار جلال آلاحمد و دکتر علی شریعتی، بر اهمیت بازخوانی انتقادی آیین پیادهروی اربعین و تمرکز بر کارکرد فردی و انسانی این سفر تأکید کرد.
وی با بیان اینکه حقیقتهای بزرگ گاه تنها با زبان رمز و استعاره بیانپذیرند، گفت: جلال آلاحمد در خسی در میقات و نسخه کامل آن در کتاب «راز حج جلال» و همچنین، دکتر شریعتی در آثار مربوط به حج، هر دو به دنبال یافتن کارکرد اجتماعی این آیینها برای اصلاح جوامع اسلامی بودند، اما به سرانجام نرسیدند. همین نگاه کاوشگر، الهامبخش نگارش تماشای مشای با زبانی نمادین شد.
این نویسنده پرسش محوری کتاب خود را «پس از این همه فریاد حسین حسین، که چه؟» دانست و افزود: خطبه منا بهعنوان یک آرمان اجتماعی و دغدغه اصلی حسین بن علی(ع) پیش از واقعه کربلا، محور کار من بود. در این مسیر کوشیدم فاصله میان جستجوی «قبر حسین(ع)» و جستجوی «مرام حسین(ع)» را نشان دهم و مفاهیمی چون آزادی، آزادگی، مسئولیت و کرامت انسانی را احیا کنم.
وی در پاسخ به پرسشی درباره غیبت تحلیل جامعهشناسانه در کتاب، گفت: بهعنوان یک پدیده اجتماعی وارد شدم اما مسیر را به سمت نگاه فردمحور بردم، چون میخواستم بدانم وقتی وارد یک رخداد جمعی میشویم، بر سر انسانیت ما چه میآید.
رضاپور با اشاره به داستان «مقام بیبیعتان» یکی از داستانهای این کتاب، تاکید کرد: حسین(ع) در این واقعه، بیعت را از پیروان برداشت تا آنان را در جایگاه انتخاب فردی قرار دهد.
این نویسنده با انتقاد از تبدیل حسین(ع) به «انسان تاریخی» و نداشتن کارکرد در «اکنون»، خاطرنشان کرد: بسیاری از ما در اربعین به تاریخ میرویم و همانجا میمانیم، در حالی که باید الهام تاریخی را به زندگی امروز بیاوریم. به همین دلیل، شخصیتهای کتاب عمدتاً تکنفرهاند تا تجربه فردی و کرامت انسان در مرکز قرار گیرد.
او با تأکید بر لزوم «بازخوانی انتقادی» مسیر اربعین گفت: احتمال دارد انسان در مسیر باشد ولی هدف را گم کند. باید پرسید این حسینی بودن چیست و از کجا باید فهمید؟ در حوزه سفرنامه و تحلیلهای جامعهشناسانه، آثار زیادی وجود دارد، اما آنچه نوشتهام، همان چیزی است که دوست داشتم بهعنوان یک رونده در این مسیر کسی به من گوشزد کند.
رضاپور در این نشست با اشاره به تجربههای تاریخی بشر، «جهل مقدس» را یکی از عوامل اصلی اسارت فکری و رفتاری انسان دانست و گفت: انسان چه والا و چه عامی، در طول تاریخ بارها قربانی باورهای نادرست و تعصبآلود شده است. بسیاری نمیدانند که در بند هستند و این ناآگاهی، خود اسارت دیگری است.
وی در پاسخ به پرسش یکی از حضار، با بیان اینکه آزادی برای هر فرد متناسب با مرتبه وجودی او معنا پیدا میکند، افزود: انسان اندیشمند کسی است که میاندیشد و انتخاب میکند؛ فارغ از نتیجهای که به دست میآورد. کسی که انتخاب نمیکند، حتی اگر به نتیجه درست برسد، مسیر انسانی را طی نکرده است.
این نویسنده در پاسخ به پرسشی دیگر با استناد به آیات و روایات، بر اهمیت «نادانی» به عنوان آغاز مسیر دانایی تأکید کرد و گفت: آغاز فهم بزرگ زمانی است که انسان بداند که نمیداند. این درک، نقطه شروع رشد درونی و گسترش وجودی است. کسی که به خضوع در برابر ندانستن برسد، آماده شنیدن و یادگیری خواهد بود.
وی همچنین در بخش دیگری از سخنانش به لزوم مواجهه متفکرانه با پدیدهها اشاره کرد و خاطرنشان کرد: انسان بدون تفکر، حتی اگر در بزرگترین رویدادهای مذهبی و فرهنگی حاضر شود، تغییر واقعی نخواهد کرد. تجربهها زمانی اثرگذار هستند که با تأمل و گشودگی ذهن همراه باشند.
در پایان این نشست، به بخشی از کتاب با عنوان «مقصد رفتن است» اشاره شد که یکی از شخصیتهای آن درگذشته است اما با ثبت در این اثر، حضورش در حافظه جمعی جاودانه شده است. به همین مناسبت، اثری فرهنگی و رسانهای مرتبط با این بخش نیز به نمایش درآمد.