شناسهٔ خبر: 74291228 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

در نشست بررسی و تحلیل کتاب تماشای مشای مطرح شد؛

لزوم تمرکز بر کارکرد فردی و انسانی آیین پیاده‌روی اربعین

خوزستان- نویسنده کتاب «تماشای مشای» گفت: بازخوانی انتقادی آیین پیاده‌روی اربعین و تمرکز بر کارکرد فردی و انسانی این سفر از اهمیت زیادی برخوردار است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اهواز، سبحان رضاپور در نشست اول از سلسله نشست‌های تحلیل و بررسی کتاب «تماشای مشای» در موکب اداره کل کتابخانه‌های عمومی خوزستان در جمع کتابداران و زواران حسینی با اشاره به تجربه‌های شخصی و الهام از آثار جلال آل‌احمد و علی شریعتی، بیان کرد: بازخوانی انتقادی آیین پیاده‌روی اربعین و تمرکز بر کارکرد فردی و انسانی این سفر از اهمیت زیادی برخوردار است.

وی با بیان اینکه حقیقت‌های بزرگ گاه تنها با زبان رمز و استعاره بیان‌پذیرند، اظهارکرد: جلال آل‌احمد در خسی در میقات و نسخه کامل آن در کتاب «راز حج جلال» و همچنین شریعتی در آثار مربوط به حج، هر دو به دنبال یافتن کارکرد اجتماعی این آیین‌ها برای اصلاح جوامع اسلامی بودند، اما به سرانجام نرسیدند. و این نگاه کاوشگر، الهام‌بخش نگارش تماشای مشای، با زبانی نمادین شد.

این نویسنده خوزستانی با طرح پرسش محوری کتاب خود، مبنی بر «پس از این همه فریاد حسین حسین، که چه؟» تشریح کرد: خطبه منا به‌عنوان یک آرمان اجتماعی و دغدغه اصلی حسین‌ابن علی (ع) پیش از واقعه کربلا، محور کار من بود و در این مسیر کوشیدم فاصله میان جستجوی «قبر حسین» و جستجوی «مرام حسین» را نشان دهم و مفاهیمی چون آزادی، آزادگی، مسئولیت و کرامت انسانی را احیا کنم.

وی در پاسخ به پرسشی درباره غیبت تحلیل جامعه‌شناسانه در کتاب، گفت: به‌عنوان یک پدیده اجتماعی وارد شدم اما مسیر را به سمت نگاه فردمحور بردم، چون می‌خواستم بدانم وقتی وارد یک رخداد جمعی می‌شویم، بر سر انسانیت ما چه می‌آید.

رضاپور با گریزی به داستان «مقام بی‌بیعتان» یکی از داستان‌های این کتاب، تاکید کرد: امام حسین (ع) در این واقعه بیعت را از پیروان برداشت تا آنان را در جایگاه انتخاب فردی قرار دهد.

وی ضمن انتقاد از تبدیل امام حسین (ع) به «انسان تاریخی» و نداشتن کارکرد در «اکنون»، اظهار کرد: بسیاری از ما در اربعین به تاریخ می‌رویم و همان‌جا می‌مانیم، در حالی که باید الهام از تاریخی را به زندگی امروز بیاوریم. به همین دلیل شخصیت‌های کتاب عمدتاً تک‌نفره‌اند تا تجربه فردی و کرامت انسان در مرکز قرار گیرد.

او با تأکید بر لزوم «بازخوانی انتقادی» مسیر اربعین گفت: احتمال دارد انسان در مسیر باشد ولی هدف را گم کند. باید پرسید این حسینی بودن چیست و از کجا باید فهمید؟ در حوزه سفرنامه و تحلیل‌های جامعه‌شناسانه، آثار زیادی وجود دارد، اما آنچه نوشته‌ام، همان چیزی است که دوست داشتم به‌عنوان یک زائر پیاده در این مسیر کسی به من گوشزد کند.

رضاپور در این نشست با اشاره به تجربه‌های تاریخی بشر، «جهل مقدس» را یکی از عوامل اصلی اسارت فکری و رفتاری انسان دانست و گفت: انسان چه والا و چه عامی، در طول تاریخ بارها قربانی باورهای نادرست و تعصب‌آلود شده است. بسیاری نمی‌دانند که در بند هستند، و این ناآگاهی، خود اسارت دیگری است.

وی در پاسخ به این پرسش که «آزادی برای هر فرد متناسب با مرتبه وجودی او معنا پیدا می‌کند»، افزود: انسان اندیشمند کسی است که می‌اندیشد و انتخاب می‌کند؛ فارغ از نتیجه‌ای که به دست می‌آورد. کسی که انتخاب نمی‌کند، حتی اگر به نتیجه درست برسد، مسیر انسانی را طی نکرده است.

این نویسنده در بخش دیگر سخنان خود با استناد به آیات و روایات، بر اهمیت «نادانی» به عنوان آغاز مسیر دانایی تأکید کرد و گفت: آغاز فهم بزرگ زمانی است که انسان بداند که نمی‌داند. این درک، نقطه شروع رشد درونی و گسترش وجودی است. کسی که به خضوع در برابر ندانستن برسد، آماده شنیدن و یادگیری خواهد بود.

وی با تاکید بر لزوم مواجهه متفکرانه با پدیده‌ها، اذعان کرد: انسان بدون تفکر، حتی اگر در بزرگ‌ترین رویدادهای مذهبی و فرهنگی حاضر شود، تغییر واقعی نخواهد کرد. تجربه‌ها زمانی اثرگذار هستند که با تأمل و گشودگی ذهن همراه باشند.

در پایان این نشست، به بخشی از کتاب با عنوان «مقصد رفتن است» اشاره شد که یکی از شخصیت‌های آن درگذشته است، اما با ثبت در این اثر، حضورش در حافظه جمعی جاودانه شده است. به همین مناسبت، اثری فرهنگی و رسانه‌ای مرتبط با این بخش نیز به نمایش درآمد.‌