شناسهٔ خبر: 74270023 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

«سید جلال ساداتیان» سفیر پیشین ایران در انگلیس در گفت‌وگو با ایرنا مطرح کرد؛

نمره قبولی وزارت خارجه/ امکان عملکرد بهتر در رابطه با اروپا وجود داشت

تهران- ایرنا- سفیر پیشین ایران در انگلیس در ارزیابی کارنامه یکساله وزارت خارجه گفت: با در نظر گرفتن تمام محدودیت‌ها و تنگناها، باز هم می‌توان نمره قبولی به دستگاه سیاست خارجی داد و گرچه این نهاد در برخی موارد می‌توانست عملکرد بهتری داشته باشد، اما به نظر می‌رسد در چارچوب سیاست‌های کلی نظام حرکت کرده و نظرات اتخاذشده را اجرایی کرده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، در نخستین سالگرد تشکیل دولت چهاردهم، مرور و ارزیابی عملکردها، تصمیمات و اقدامات نهادهای کلیدی کشور با توجه به مجموع رویدادهای رفته بر ایران بیش از پیش اهمیت می‌یابد.

وزارت امور خارجه به عنوان یکی از ارکان حیاتی در شکل‌دهی سیاست خارجی و تعیین جایگاه ایران در نظام بین‌الملل، نقشی غیرقابل انکار در مدیریت چالش‌ها و بهره‌گیری از حداکثر یا حداقلی‌ترین فرصت‌های دیپلماتیک به منظور حراست از منافع کشور را داشته است.

به منظور بررسی دقیق عملکرد وزارت خارجه در حوزه‌های مختلف از جمله روابط منطقه‌ای، تعامل با اروپا و شرق و نحوه این مدیریت در بحران‌هایی چون جنگ تحمیلی با «سید جلال ساداتیان» سفیر پیشین ایران در انگلیس و تحلیلگر مسائل اروپا به گفت‌وگو پرداختیم تا ضمن بازخوانی اقدامات انجام شده، چشم‌اندازی واقع‌بینانه از نقاط قوت، ضعف و راه‌های پیش رو ارائه شود. این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید.

نمره قبولی وزارت خارجه/ امکان عملکرد بهتر در رابطه با اروپا وجود داشت

در سالگرد یک سالگی دولت چهاردهم سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی دستگاه دیپلماسی را در مقاطع مخلتف زمانی و رویدادها چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اگر به مسئله به‌صورت اقتضایی نگاه کنیم، با توجه به شرایطی که داشتیم، مجموعاً باید به دستگاه سیاست خارجی نمره‌ مثبت داد. گاهی اوقات شرایط به‌گونه‌ای است که دست وزارت خارجه کاملاً باز است و می‌تواند ابتکار عمل را در اختیار داشته باشد. در چنین حالتی، یک نوع ارزیابی می‌توان ارائه داد. اما گاهی نیز همه چیز در هماهنگی با نهادهای بالادستی صورت می‌گیرد و نظرات و تصمیماتی که اتخاذ می‌شود حاصل جمع دیدگاه‌های کسانی است که در ساختار قدرت حضور دارند. در چنین شرایطی، وزارت خارجه تا حدودی مجری تصمیمات است.

به‌ویژه شخص وزیر خارجه، که به نظر می‌رسد بسیار فعال عمل کرده است، در نقاط مختلف جهان ارتباطاتی برقرار کرده و در دوران بحرانی جنگ ۱۲ روزه و تجاوزات اسرائیل که با پشتیبانی آمریکا صورت گرفت، تلاش‌های قابل توجهی را انجام داده‌اند. از این جهت نیز می‌توان نمره‌ی قبولی به ایشان داد.

از این منظر، می‌توان گفت که برخی کم‌وکاستی‌ها قابل تحمل هستند. به عنوان مثال، ممکن است از وزیر خارجه پرسیده شود که چرا در فلان موضوع، به نحو مشخصی عمل کرده‌اید؟ البته من از بردن نام مشخص خودداری می‌کنم، چرا که در موقعیتی هستیم که هدف ارزیابی است، نه طرح انتقادات خاص یا بحث‌برانگیز. در برخی جاها وزارت خارجه می‌توانست عملکرد بهتری داشته باشد، اما به نظر می‌رسد در چارچوب سیاست‌های کلی نظام حرکت کرده و نظرات اتخاذشده را اجرایی کرده است.

بخش دیگر ماجرا این است که تمرکز وزارت خارجه به‌طور طبیعی بر مسائل خاصی همچون موضوعات هسته‌ای و تحولات منطقه خلیج فارس قرار داشته است. به‌هرحال، از یک سو با مسئله افغانستان در شرق کشور مواجهیم، از سوی دیگر حساسیت‌های مربوط به جمهوری آذربایجان و موضوع زنگزور در غرب و شمال‌غرب ایران و مهمتر از همه افزایش نقش‌آفرینی اسرائیل در منطقه. گرچه از سمت کردستان عراق با وجود استقرار برخی پایگاه‌ها، فعالیت پررنگی از آن‌ها دیده نشده، اما نمی‌توان این مسئله را نادیده گرفت و این‌ها بخشی از واقعیت‌های میدانی هستند.

بخش دیگر نیز به مسائل مربوط به اروپا و آمریکا بازمی‌گردد. مباحثی که در آن حوزه مطرح بوده و همچنان ادامه دارد. باز هم تأکید می‌کنم، زمانی که دست وزارت خارجه کاملاً باز باشد و ابزارهای لازم در اختیار داشته باشد، انتظار می‌رود به همه ابعاد روابط خارجی بپردازد. در این زمینه، نقش‌هایی نیز ایفا شده است. به‌ویژه شخص وزیر خارجه، که به نظر می‌رسد بسیار فعال عمل کرده است، در نقاط مختلف جهان ارتباطاتی برقرار کرده و در دوران بحرانی جنگ ۱۲ روزه و تجاوزات اسرائیل که با پشتیبانی آمریکا صورت گرفت، تلاش‌های قابل توجهی را انجام داده‌اند. از این جهت نیز می‌توان نمره‌ قبولی به ایشان داد.

بهبود روند آغاز شده در دستگاه دیپلماسی با چه اقداماتی می‌تواند شتاب گیرد؟

استفاده از ظرفیت کارشناسان خبره در حوزه سیاست خارجی، چه بازنشسته و چه افرادی که به‌صورت رسمی در دستگاه نیستند اما می‌توانند تأثیرگذار باشند از اهمیت زیادی برخوردار است. اگر بخواهیم مثال بزنیم، می‌توان از برخی روسای‌جمهور سابق، چهره‌های شناخته‌شده، یا وزرای خارجه‌ای مانند آقای دکتر ظریف نام برد که در حوزه دیپلماسی عمومی و ارسال پیام‌های خاص می‌توانستند نقش مؤثری ایفا کنند. این بخش از کار، کمتر مورد توجه قرار گرفته و می‌توان آن را مرتبط با همان موضوع اول دانست؛ یعنی محدودیت‌هایی که برای دستگاه دیپلماسی وجود دارد و لزوم هماهنگی با نهادهای دیگر. این مسئله ممکن است باعث شده باشد که از برخی ظرفیت‌ها کمتر استفاده شود.

نمره قبولی وزارت خارجه/ امکان عملکرد بهتر در رابطه با اروپا وجود داشت

در برخی موارد آقایان خاتمی و روحانی روسای جمهور پیشین می‌توانند حامل برخی پیام‌ها باشند. یا آقای لاریجانی که در دوره‌ای نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی بوده‌اند و در یک سال گذشته سفری به مسکو داشتند. از این چهره‌ها می‌شد در موارد خاص استفاده کرد تا در برخی مسائل یاری‌گر سیاست خارجی باشند.

با این همه و با در نظر گرفتن تمام این نکات که بعضی از آن‌ها نه از منظر انتقاد، بلکه به‌عنوان روشنگری و یادآوری ظرفیت‌ها مطرح می‌شود، می‌توانست بیشتر مورد استفاده قرار گیرد و در کل به دستگاه سیاست خارجی، شخص وزیر و معاونان باتجربه‌ای چون آقایان مجیدتخت روانچی و غریب‌آبادی و سایر همکاران ایشان نمره قبولی می‌دهم.

اگر بخواهیم سیاست خارجی دولت چهاردهم را در چند حوزه بررسی کنیم؛ وزارت خارجه به گفته بسیاری از کارشناسان در حوزه ارتباط با همسایگان و منطقه، نمره قبولی می‌گیرد. این ارزیابی را در رابطه با دیگر حوزه‌ها چگونه است؟ آیا می‌شد کارهای بهتری انجام داد؟ چه توصیه‌هایی در این خصوص دارید؟

اعتقاد من این است که در حوزه اروپا می‌توانستیم بهتر از این عمل کنیم و دست‌کم برخی کاستی‌هایی که قبلاً اتفاق افتاده بود را ترمیم کنیم. مثلاً در ارتباط با مسئله زمستان سخت. با آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین، روسیه عرضه گاز و سوخت به اروپا را متوقف کرد و قصد داشت اروپا را تحت فشار قرار دهد. در آن شرایط، اروپایی‌ها تمایل زیادی داشتند که با ایران همکاری کنند، گاز دریافت نمایند و مجدداً خطوط ارتباطی خود را با ایران برقرار سازند. حال ممکن است گفته شود که این مسئله فقط به وزارت خارجه مربوط نمی‌شد. این نکته را می‌پذیرم و به همین دلیل نیز عرض کردم که در چنین مواردی باید هماهنگی‌هایی با نهادهای دیگر صورت می‌گرفت؛ چرا که وزارت خارجه بیشتر نقش مجری را ایفا می‌کرد.

با این‌ حال، برخی کاستی‌هایی که در گذشته رخ داده بود، قابل ترمیم بودند و می‌شد تضمین‌هایی ارائه داد. کما اینکه نهایتاً مذاکراتی آغاز شد؛ چهار دور گفت‌وگو پیش از ورود به مذاکرات رسمی با آقای ویتکاف، با نمایندگان اروپایی انجام گرفت. اما باید پرسید که در همان مذاکرات با چه موضعی وارد شدیم؟ در چه نقطه‌ای می‌توانستیم هماهنگی‌های مؤثرتری با نهادهای بالادستی انجام دهیم و دیدگاه‌هایشان را پیش‌تر تعدیل یا ترمیم کنیم تا کار به تقابل نرسد؟

وزارت خارجه موظف بوده و است که با نهادهای دیگر هماهنگ باشد، نظرات آن‌ها را لحاظ کند و مصوباتی را اجرا نماید که در مراجع تصمیم‌گیری تأیید شده‌اند. اما در عین حال، امکان آن وجود داشت که از همان ابتدا، وزارت خارجه با ابتکار عمل وارد فضا شود، گفت‌وگوهایی را ترتیب دهد و بر روندها اثر بگذارد تا فضا تعدیل شود.پس از آن، وقتی مذاکرات با آمریکا آغاز شد، عملاً اروپا کنار گذاشته و تمرکز از آن برداشته شد. این اقدام باعث ناراحتی و دلخوری بیشتر اروپایی‌ها شد و به‌عنوان نمونه، آقای مکرون، رئیس جمهور فرانسه نیز واکنش نشان داد. این‌ها نشان‌دهنده آن است که در مدیریت روابط، ناهماهنگی‌هایی اتفاق افتاد. این موضوع را نه از منظر انتقاد بلکه از منظر بررسی و اصلاح روندها می‌گویم؛ می‌شد از افراد مؤثر بهره گرفت، چهره‌هایی که در حوزه دیپلماسی عمومی نقش‌آفرین هستند، تا بهتر بتوان منافع ملی را تأمین کرد. می‌شد از وقوع چنین اتفاقاتی جلوگیری کرد.

اعتقاد من این است که ما می‌توانستیم در روابط با اروپا عملکرد بهتری داشته باشیم. چرا که اروپا خود را همسایه‌ ایران می‌داند و می‌داند که هرگونه بی‌ثباتی در منطقه، تبعات امنیتی و اقتصادی مستقیم برای اروپا خواهد داشت. آمریکا به دلیل فاصله جغرافیایی، کمتر دچار خسارت می‌شود، اما اروپا بیش از دیگران مشتاق بود که با ایران به توافق برسد.

وزارت خارجه موظف بوده و است که با نهادهای دیگر هماهنگ باشد، نظرات آن‌ها را لحاظ کند و مصوباتی را اجرا نماید که در مراجع تصمیم‌گیری تأیید شده‌اند. اما در عین حال، امکان آن وجود داشت که از همان ابتدا، وزارت خارجه با ابتکار عمل وارد فضا شود، گفت‌وگوهایی را ترتیب دهد و بر روندها اثر بگذارد تا فضا تعدیل شود.

با این همه و با در نظر گرفتن تمام محدودیت‌ها و تنگناها، باز هم می‌توان نمره قبولی به دستگاه سیاست خارجی داد. شخص وزیر خارجه، معاونان محترم ایشان و مجموعه‌ همراهی که داشتند، پیگیری‌های خاصی را انجام دادند. با این حال، باید توجه داشت که مقاومت‌هایی هم در برابر این تلاش‌ها وجود داشت و گاه اولویت‌هایی که می‌بایست از آن‌ها حمایت می‌شد، مورد غفلت قرار گرفت. ما این محدودیت‌ها را می‌شناسیم.

درباره روابط با چین و ژاپن رویکرد وزارت خارجه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ما با چین توافق‌نامه بیست‌وچند ساله داریم، از سوی دیگر با روسیه نیز اسناد همکاری امضا شده است. اما در بزنگاه‌ها، دیده‌ایم که این کشورها آن‌گونه که باید، خود را درگیر نساخته‌اند یا وارد میدان نشده‌اند. محکومیت‌هایی که از سوی برخی کشورها صورت گرفت، در جای خود قابل تقدیر است، اما واقعیت این است که انتظار ما از آن‌ها فراتر از این سطح بود. ممکن است، برخی معتقد باشند که در حوزه روابط خارجی، هر کشوری منافع خاص خود را دنبال می‌کند و طبعاً انتظارات ما در اولویت سیاست خارجی آن‌ها قرار نمی‌گیرد. این نکته قابل قبول است. اما از آن‌جا که ما مدعی هستیم روابط‌مان با این دو کشور در سطح روابط استراتژیک و راهبردی قرار دارد و با آن‌ها توافق‌نامه‌های راهبردی نیز امضا کرده‌ایم، طبعاً انتظار داریم که واکنش‌ها و همکاری‌هایشان نیز با سطح این روابط هم‌خوانی داشته باشد.

ما مدعی هستیم روابط‌مان با این چین و روسیه در سطح روابط استراتژیک و راهبردی قرار دارد و با آن‌ها توافق‌نامه‌های راهبردی نیز امضا کرده‌ایم، طبعاً انتظار داریم که واکنش‌ها و همکاری‌هایشان نیز با سطح این روابط هم‌خوانی داشته باشد. اگر بخواهیم وارد جزئیات شویم، می‌توان بررسی کرد که در هر کدام از این موارد، چه اقداماتی انجام شد و واکنش‌ها چگونه بود. به‌عنوان مثال، در دوره ریاست‌جمهوری آقای هاشمی، شاهد بودیم که روابط با ترکمنستان بسیار گرم و صمیمی بود اما امروز روابط ما با ترکمنستان به آن گرمی سابق نیست و همچنان مشکلاتی در این زمینه وجود دارد. این نکته جای تأمل دارد و نیازمند بررسی عمیق است. همچنین در موضوع جمهوری آذربایجان و مسئله منطقه زنگه‌زور، یا اقدامات ترکیه در این منطقه، می‌بینیم که شرایط بسیار حساس و پیچیده‌ای پیش آمده است.

با در نظر گرفتن همه محدودیت‌هایی که کشور با آن‌ها مواجه است، باید پرسید که در چنین شرایطی چگونه می‌توان با این مسائل برخورد مؤثر و در عین حال هوشمندانه‌ای داشت؟ این‌ها همه موضوعات و سؤالات جدی در حوزه سیاست خارجی هستند که باید مورد توجه و بررسی دقیق قرار گیرند.