شناسهٔ خبر: 74006598 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

هشدار به تروئیکای اروپایی نسبت به تکرار خطاهای گذشته

فعال‌سازی احتمالی «مکانیزم ماشه» در چارچوب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، بار دیگر موضوع بازگشت تحریم‌های چندجانبه بین‌المللی علیه ایران را در مرکز توجه افکار عمومی و نخبگان سیاسی و اقتصادی قرار داده است.

صاحب‌خبر -

این اقدام که در پی تشدید اختلافات بر سر اجرای تعهدات هسته‌ای و خروج یک‌جانبه آمریکا و حنلات اخیر به مراکز هسته ای ایران شکل گرفته، از جنبه‌های مختلف حقوقی، سیاسی، اقتصادی قابل تحلیل است. در این یادداشت، نخست به ارزیابی آثار بازگشت این قطعنامه‌ها می‌پردازم و سپس پیشنهادهایی برای مدیریت افکار عمومی ارائه می‌دهم.

الف. ابعاد حقوقی و سیاسی مکانیزم ماشه

از منظر حقوق بین‌الملل، بازگشت قطعنامه‌های فصل هفتمی شورای امنیت علیه ایران، به‌ویژه در قالب مکانیزم ماشه، یک تهدید حقوقی مهم برای ایران از نظر بین المللی محسوب می‌شود. چرا؟

۱. ایران بار دیگر به‌عنوان "تهدید صلح و امنیت جهانی" زیر فصل هفتم منشور ملل متحد قرار می گیرد، موضوعی که اعتبار بین‌المللی کشور را در مجامع جهانی تضعیف می‌کند.

۲. با آنکه ایران این قطعنامه ها را ظالمانه می داند چرا که بعد از توافق برجام تا زمان خروج آمریکا از این توافق، به استناد ۱۵ گزارش مدیرکل آژانس بین المللی انرژی هسته ای ایران به طور کامل تعهدات خود را اجا کرد. و این طرف مقابل بود که از اجرای تعهدات خود به بهانه های مختلف طفره رفت، اما بازگشت آنها به اقدام های غیرقانونی و یکجانبه آمریکا مشروعیت حقوقی و سیاسی بین المللی می دهد، زیرا استناد به قطعنامه‌های شورای امنیت، به اعمال تحریم‌ها پشتوانه بین‌المللی می‌بخشد.

۳. دست کشورهای ثالث برای اجرای محدودیت‌ها علیه ایران باز می‌شود. حتی کشورهایی که در سال‌های گذشته به‌واسطه نبود مصوبه بین‌المللی از همکاری با آمریکا سر باز می‌زدند، اکنون با سندی حقوقی مواجه خواهند شد که نقض آن برایشان پرهزینه تر از قبل است. و یا لااقل بهانه بهتری برای سهم خواهی در دلارهای نفتی دارند.

۴. بر اساس ماده ۳۶ برجام و ضمیمه قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، فعال‌سازی مکانیزم ماشه تنها زمانی امکان‌پذیر است که طرفی به‌طور "فاحش" تعهدات خود را نقض کرده باشد. اما بررسی روند برجام نشان می‌دهد: اول آن که آمریکا در ۲۰۱۸ با نقض صریح توافق از آن خارج شد؛ دوم تروئیکا اروپا با استناد به تحریم‌های ثانویه آمریکا، تعهدات اقتصادی خود را اجرا نکرد؛ سوم ایران در واکنش به اجای تعهدات طرف مقابل ، تعهدات خود را طبق مکانیزم توافق شده در ماده ۳۶ کاهش داد؛ در نتیجه، فعال‌سازی ماشه از سوی تروئیکای اروپا فاقد مشروعیت حقوقی است، چراکه طرف ناقض، ابتدا خود اروپا و آمریکا بوده‌اند. براساس گزارش‌های متوالی آژانس به رهبری یوکیا آمانو (از GOV/۲۰۱۶/۴۶ تا GOV/۲۰۱۹/۳۳)، ایران تا سال ۲۰۱۹ تمامی تعهدات خود را در چارچوب توافق به‌درستی اجرا کرده است.

تروئیکای اروپا اگر واقعاً به امنیت منطقه‌ای و جهانی، و عدم اشاعهٔ هسته‌ای متعهد است، باید از تجربهٔ شکست‌خوردهٔ فشار و تهدید در سال‌های ۲۰۰۳–۲۰۰۶ درس بگیرد. مسیر کنونی—که دوباره سخن از فعال‌سازی مکانیزم ماشه به میان آمده—نه‌تنها موجب واکنش تند ایران خواهد شد، بلکه ممکن است ایران را به سمت خروج از ان‌پی‌تی سوق دهد؛ روندی که تبعات آن برای همه طرف‌ها معادله‌ای باخت–باخت خواهد بود. ایران نشان داده که در صورت اجرای تعهدات طرف مقابل ، آمادهٔ همکاری، شفافیت در روند فعالیت های هسته ای خود ، و مصالحه در چارچوب حقوق بین‌الملل است. راه‌حل پایدار نه در احیای قطعنامه‌های شورای امنیت، بلکه در بازسازی اعتماد، طراحی سازوکارهای جبران و نظارت متقابل، و پذیرش حقوق مشروع طرف ایرانی است.

ب. ابعاد اقتصادی برای مردم ایران ؛ آیا وضعیت بدتر می‌شود؟

با وجود آن‌که بازگشت قطعنامه‌های تحریمی از حیث نمادین و روانی حائز اهمیت است، اما از نظر عملیاتی–اقتصادی، نمی‌توان آن را یک نقطه عطف جدید تلقی کرد. چرا که:

۱. تحریم‌های فعلی آمریکا از سال ۲۰۱۸ تاکنون، بخش اعظم زیرساخت‌های اقتصادی و تجاری ایران را هدف گرفته‌اند. به ویژه تحریم‌های ثانویه، عملاً شرکت‌ها و بانک‌های غیرآمریکایی را نیز از همکاری با ایران بازداشته‌اند. بنابراین، اثر واقعی بازگشت این قطعنامه‌ها بر اقتصاد ایران، بسیار محدودتر از گذشته خواهد بود.

۲. نباید از اثر روانی و رسانه‌ای بازگشت این تحریم‌ها بر فضای داخلی کشور غفلت کرد. تلاطم احتمالی بازار ارز، نگرانی عمومی، و سوء استفاده گسترده در رسانه‌های مخالف ، می‌تواند فضای اقتصاد داخلی را در شرایط بحرانی قرار دهد. اینجاست که مدیریت افکار عمومی اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند.

پ. پیشنهادهایی برای مدیریت افکار عمومی در برابر بازگشت قطعنامه‌ها شورای امنیت

در ادام ه، مجموعه‌ای از راهبردهای عملی و قابل‌اجرای رسانه‌ای و اجتماعی برای کاهش تبعات روانی و سیاسی این رویداد پیشنهاد می‌شود:

۱. پرهیز از انکار و ساده‌سازی

باید با مردم صادق بود. کوچک‌نمایی یا انکار مسئله تنها به بی‌اعتمادی اجتماعی می‌انجامد. روایت رسمی باید مبتنی بر شفافیت مسئولانه باشد. براین اساس مصاحبه شفاف از سوی یک مقام حقوقی معتبر برای توضیح ابعاد ماجرا، بدون استفاده از واژگان مبهم یا انفعالی بسیار ضروری است.

۲. برجسته‌سازی بی‌اثر بودن واقعی تحریم‌های بازگشتی

با داده‌های اقتصادی نشان داده شود که این قطعنامه‌ها تحریم جدیدی به همراه نمی‌آورند. به این منظور گزارش‌های تصویری و آماری درباره ثبات صادرات نفت، ذخایر ارزی، تداوم تجارت با همسایگان و شرق آسیا در سالهای تحریم حداکثری اخیر بررسی و برای افکارعمومی در کلیپ‎های کوتاه تبیین شود.

۳. بازنمایی تناقض حقوقی آمریکا و تروئیکای اروپا

فعال‌سازی مکانیزم ماشه از سوی تروئیکا اروپا که خود تعهدات برجامی را به بهانه تحریم های آمرتجرا نکردند، مشروعیت حقوقی ندارد. براین اساس استفاده از اساتید حقوق بین‌الملل و تحلیلگران مستقل برای تبیین این تناقض در رسانه‌های داخلی و بین‌المللی می تواند در کلیپ های کوتاه موثر و روشنگرانه باشد به ویژه اگر به زبان های انگلیسی و عربی و فرانسوی برای مخاطبان غیر ایرانی نیز تبیین شود.

۴. ارائه چشم‌انداز دیپلماتیک و حقوقی جدید

بازگشت قطعنامه‌ها به معنای بن‌بست نیست؛ بلکه مقدمه‌ای برای فاز جدید مقاومت سیاسی و حقوقی است. گفت‌وگوی رسانه‌ای با وزیر خارجه برای تشریح برنامه مقابله حقوقی ایران در شورای امنیت و سایر نهادها بسیار ضرورت دارد.

۵. مدیریت بازار از طریق سیاست های پولی و مالی از طریق اقدام هماهنگ بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و وزارت نفت برای کاهش فشار روانی در بازار داخلی بسیار ضروری است. افزایش عرضه ارز در بازار، اطمینان‌بخشی رسمی درباره درآمدهای ارزی، و حفظ ثبات بورس و بازار کالاهای اساسی در این مسیر راهگشا است.

۶. فعال‌سازی چهره‌های مستقل دانشگاهی

افکار عمومی به روایت کارشناسان غیررسمی بیشتر اعتماد دارد. از همین رو استفاده از مقالات تحلیلی، میزگردهای تخصصی و یادداشت‌های نخبگان مستقل برای توضیح واقع‌بینانه وضعیت فعلی کشور و پرهیز از شعارهای ساختارشکنانه مثل بستن تنگه هرمز و خروج از ان پی تی که دشمنان ایران را بیشتر متحد می کند .

۷. بهره‌گیری بیشتر از فضای مجازی

در حال حاضر در جهان واقعی رسانه‌های اجتماعی مهم‌ترین جبهه برای روایت‌سازی‌اند. براین اساس طراحی کمپین‌های هدفمند (هشتگ، اینفوگرافی، ویدئوهای کوتاه) برای توضیح ابعاد حقوقی، اقتصادی و سیاسی مکانیزم ماشه به زبان ساده یک ضرورت ملی برای همه کسانی که ایران را دوست دارندۀ محسوب می شود.

نتیجه‌گیری

تجربه گذشته نشان داده فشار و صدور قطعنامه‌، مسیر تقابل را می‌گشاید و همکاری را تضعیف می‌کند. اکنون نیز تلاش برای فعال‌سازی مکانیزم ماشه ممکن است ایران را به تصمیمات سخت‌تر سوق دهد، از جمله خروج از NPT—که تبعات آن برای امنیت بین‌المللی فاجعه‌آمیز خواهد بود.

راه‌حل پایدار، دیپلماسی است. با توجه به تجربه موفق اولیه برجام، تروئیکا اروپا می‌تواند از مسیر احیای مکانیسم‌های اعتمادسازی، گفتگوی متوازن، و احترام به حقوق مشروع ایران، بحرانی تازه را مهار کند.

بازگشت مکانیزم ماشه، بیش از آن‌که تهدیدی اقتصادی برای ایران باشد، یک چالش حقوقی و روانی است که نیازمند مدیریت هوشمندانه استراتژیک در عرصه افکارعمومی است. اگر دولت بتواند با صداقت، صراحت و منطق، روایت خود را به افکار عمومی منتقل کند، می‌تواند این رخداد را نه به‌عنوان شکست، بلکه به‌عنوان فرصتی برای بازسازی انسجام داخلی و نمایش استقلال سیاسی کشور به تصویر بکشد.

برچسب‌ها: