باشگاه خبرنگاران جوان؛ حسین مهدی تبار- به گزارش فارن پالیسی، سیاست خارجی دونالد ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوریاش دستخوش تغییرات قابل توجهی شده که بسیاری از حامیان سرسخت او را شگفتزده کرده است. برخلاف وعدههای انتخاباتی مبنی بر توقف کامل کمکهای نظامی به اوکراین و مصالحه سریع با ولادیمیر پوتین، ترامپ اکنون از ارسال کمکهای بیشتر به کییف حمایت کرده و حتی در مقطعی رئیسجمهور اوکراین را به حمله مستقیم به مسکو تشویق کرده بود؛ توصیهای که بعداً آن را پس گرفت.
این چرخش در سیاست با انتقادات شدید چهرههایی چون مارجوری تیلور گرین و استیو بنن مواجه شده که پیشتر از وفادارترین حامیان ترامپ به شمار میرفتند. به گزارش فارن پالیسی، تغییر لحن ترامپ تنها به اروپا محدود نمانده است؛ او برخلاف مواضع گذشتهاش، اکنون علاقهای تازه به ناتو نشان داده و از سیاست چرخش به آسیا فاصله گرفته است.
در خاورمیانه نیز ترامپ در اقدامی بحثبرانگیز، حملات نظامی علیه ایران را به درخواست اسرائیل آغاز کرده است؛ حملاتی که بهزعم تحلیلگران تلاشی ناکام برای نابودی برنامه هستهای تهران محسوب میشود. در همین حال، ترامپ با صدور مجوز فروش مجدد تراشههای پیشرفته انویدیا به چین، نشانههایی از عقبنشینی از جنگ فناوری با پکن بروز داده است.
با وجود این تحولات، بسیاری از منتقدان معتقدند که ترامپ نه از سر واقعگرایی، بلکه بهدلیل ضعف مدیریتی و ناتوانی در مقابله با بوروکراسی سیاست خارجی آمریکا — آنچه او «دولت پنهان» یا «بلاب» مینامد — مجبور به عقبنشینی شده است. به گزارش فارن پالیسی، انتصاب چهرههایی چون پیت هگزث در وزارت دفاع و مارکو روبیو در وزارت خارجه نه تنها کمکی به پیشبرد سیاستهای وعدهدادهشده نکرده، بلکه موجب گسترش ناکارآمدی و سردرگمی در دستگاه سیاستگذاری آمریکا شده است.
برخی تحلیلگران خوشبین، این تغییرات را نشانهای از تطابق ترامپ با واقعیتهای ژئوپولیتیک میدانند؛ اینکه او دیگر به دوستی با پوتین به چشم ابزار نفوذ نگاه نمیکند، یا دریافته که جنگ تجاری با چین به اقتصاد آمریکا آسیب میزند. اما منتقدان تأکید میکنند که این تغییر مسیر فاقد هرگونه استراتژی منسجم است و صرفاً بازتابی از خودشیفتگی و میل ترامپ به جلب توجه رسانههاست.
به گزارش فارن پالیسی، ترامپ همچنان به اعمال تعرفههای تجاری غیرمنطقی ادامه میدهد، روابط با متحدان کلیدی آمریکا را تضعیف میکند، و در برابر رقبای راهبردی، سیاستهایی متناقض و ناپایدار در پیش گرفته است. همزمان، حملات شخصیاش به مخالفان سیاسی و نشانههای رو به رشد زوال شناختی، پرسشهایی جدی درباره شایستگی او برای هدایت سیاست خارجی ایالات متحده مطرح کرده است.
در شرایطی که چین بهعنوان رقیب همتراز آمریکا در حال صعود است، حضور رهبری بیثبات و متأثر از چاپلوسی، آینده سیاست خارجی واشنگتن را با ابهامات بیشتری مواجه کرده است. شاید تنها امید ایالات متحده، همانطور که فارن پالیسی نقل میکند، به گفته منسوب به بیسمارک باشد: «خدا برای مستها، احمقها، و ایالات متحده آمریکا عنایت ویژهای دارد.