شناسهٔ خبر: 73949670 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: الف | لینک خبر

سعید آجورلو:

تأکید رهبری بر امر ملی اتمام حجتی است با شکاف‌سازان

صاحب‌خبر -

سعید آجورلو معتقد است، انسجام اجتماعی ایجاد شده بعد از جنگ، دوران جدیدی از جامعه‌شناسی سیاسی ایجاد کرده و نمی‌توان با قطب‌بندی‌های سابق به جامعه نگاه کرد. او به این موضوع تأکید دارد که رهبر انقلاب نیز ناظر به همین تغییرات بر ضرورت حفظ انسجام اجتماعی و امر ملی تأکید دارند. در ادامه مشروح گفت‌وگوی فرهیختگان با سعید آجورلو، جامعه‌شناس سیاسی را از نظر می‌گذرانید.

رهبرانقلاب، فراتر از قطبی‌سازی‌ها به وطن توجه دارند
سعید آجورلو، تأکیدات رهبرانقلاب در مورد حفظ انسجام اجتماعی را تأکید همیشگی و دائمی رهبرانقلاب در سال‌های گذشته خواند و در تبیین آن گفت: «بعد از جنگ 12 روزه، وارد دوران جدیدی از جامعه‌شناسی سیاسی شدیم، به این معنا که شکل روابط دولت - ملت، برخلاف دو تفکر فروپاشی اجتماعی و ایده هسته سخت است؛ عده‌ای فکر می‌کردند که جامعه بعد از جنگ فرومی‌پاشد، عده‌ای هم گمان می‌کردند که در جامعه فروپاشیده، اقلیتی از کشور و نظام دفاع می‌کنند. هر دو گمان غلط بود. این اتفاق در سطح اجتماعی و نظرسنجی‌ها و پیمایش‌های مختلف هم تأیید گرفت و واقعیت جامعه بود. صحبت رهبری به یک معنا متکی به تحولات جدید اجتماعی و سیاسی است، در نگاه ایشان، فراتر از رویکرد قطبی‌ساز و شکاف‌ساز، مسئله وطن و ایران که تحت عنوان امر ملی از آن یاد می‌کنیم، به میان آمده است. رهبری ویژگی‌های این دوره را تبیین کردند و پیش از این نیز نگاه رهبرانقلاب همین بوده است، حتی قبل از جنگ نیز نگاه ایشان به موضوع امر ملی همین بود و هویت ملی را به رسمیت شناختند، رهبرانقلاب، درباره روابط ایران و اسلام، رویکرد‌های افراطی دوطرف را قبول ندارند و رویکرد معتدل و میانه را می‌پذیرند که در تعریفشان از هویت ملی، مورد توجه قرار دارد، حتی جملاتی مثل اینکه اگر با نظام مسئله دارید، به خاطر ایران بیایید و رأی دهید، نشانه‌ای از این نگرش است، اینکه در شب عاشورا از آقای محمود کریمی خواستند که درباره ایران بخوانند، یک بخشی از همین واقعیت است.»

قدرت اجتماعی باید بازتعریف و بازسازی شود
تأکید رهبرانقلاب به حفظ انسجام اجتماعی، نوعی اتمام حجت نیز با دوقطبی‌سازان بود، آجورلو، در این باره هم گفت: «سخنرانی رهبرانقلاب، اتمام حجت با کسانی است که می‌خواهند شکاف بسازند؛ بین امت و ملت، بین امر ملی و مذهبی، بین سلیقه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی. پایانی بر این شکاف‌سازی‌هاست. کسانی که خودشان را تابع و مقلد رهبری می‌دانند و رهبری را فصل‌الخطاب می‌دانند، امروز زمانی است که باید، بر این اساس عمل کنند، حتی با وجود اینکه طرف مقابل، حرف نامربوطی هم می‌زند، به گونه‌ای پاسخ دهند که به این شکاف افزوده نشود، این موضوع در کلام رهبری بود، حتی باید اینقدر مراعات شود چون قدرت اجتماعی، بخشی از دفاع ملی ماست. به هم خوردن همبستگی اجتماعی به دفاع ملی خدشه وارد می‌کند. با توجه به صحبت‌های رهبرانقلاب، مرز‌های تازه و جدیدی برای دفاع و همبستگی ملی به وجود آمده که در این مرز‌ها، باید رواداری بیشتری شود و بر افزودن همبستگی‌ها تلاش بیشتری شود و برای کم کردن شکاف‌ها و باز نگشتن به دو ایده فروپاشی اجتماعی و هسته سخت تلاش شود. گفتمان رهبری، تأیید‌کننده امر ملی و دفاع میهنی است و تعریف گسترده‌ای ارائه می‌کند که شامل همه اقشار اجتماعی، همه سلیقه‌ها می‌شود. همانقدر که در حوزه سخت و قدرت سخت، تجهیز و تدارک و بازسازی اهمیت دارد، در این حوزه نیز مراقبت و بازسازی و تعریف درست، دارای اهمیت است. تعریف قدرت اجتماعی‌ای که در کنار قدرت سخت و حوزه‌های نظامی وجود دارد.»

هردو جناح با تندرو‌هایشان مرز‌بندی کنند
با این حال موجودیت برخی گروه‌ها، در باز تولید همین دوقطبی‌هاست، موضوعی که سعید آجرلو در توضیح آن گفت: «تهدید‌ها در مقابل این تفکر و گفتار خیلی جدی است، چون گفتار رهبری هرگونه دوقطبی‌سازی، شکاف‌سازی، ستیز، خصومت، منازعه را طرد می‌کند و کنار می‌زند. طبیعتاً گروه‌هایی هستند که موجودیتشان در همین است، در جناح راست، کسانی هستند که می‌خواهند ایده هسته سخت را جلو ببرند، ایده هسته سخت مقابل ایده امر ملی قرار دارد، از آن سمت گروهی تحت عنوان‌ گذارطلبان هستند که در نامه 700 نفره خودشان را نشان دادند و دنبال این هستند که بین دوقطبی براندازی و حفظ وطن فضای جدیدی برای خودشان باز کنند و بگویند ما هم با جمهوری اسلامی مخالفیم هم با جنگ مخالفیم، در حالی که این فضا اصلاً قابل شکل گرفتن نیست و هرگونه حرف از مجلس مؤسسان، علاوه بر اینکه اصلاً از نظر شکلی اشتباه است، چون نظامی که خودش را در مقابل حمله اسرائیل و آمریکا حفظ کرده است، در مقابل ایده مجلس مؤسسان باید خودش را به یک سری اپوزیسیون واگذار کند که اصلاً منطق ندارد. جدای از آن ایده گذارطلبی، ایده براندازی است و می‌خواهد هدف اسرائیل و آمریکا را نرم جلو ببرد، براین اساس می‌خواهد، فضای سومی ایجاد کنند که اصلاح‌طلبان علیه این فضا عمل کردند و نیاز است، موضع‌گیری هم بکنند و مرز خودشان را شفاف کنند. درون جمهوری اسلامی وقتی از همبستگی ملی و امر ملی حرف می‌زنیم، اصلاح‌طلبان درون حکومت نیز در همین دایره دیده می‌شوند، بر این اساس لازم است، مرز‌بندی با 700 نفر داشته باشند، همانطور که در سمت جریان انقلاب نیز لازم است با گرایش‌های راست توده‌ای و راست جنبشی که به دنبال عبور از نهاد‌های رسمی، ایجاد بی‌اعتمادی به نهاد‌های رسمی هستند، کنترل شوند. سرشبکه‌هایی هستند که می‌خواهند از روحیات بدنه، برداشت سیاسی کنند، در حالی که بدنه با این‌ها تفاوت دارد و به یک معنا نوعی نگاه سیاسی به بدنه دارند. در نگاه چپ نیز لازم است، با این نامه 700 نفره مرز‌گذاری شود، تا حدودی هم این اتفاق افتاده است، بنابراین ایده نامه 700 نفره، یک نوع براندازی است و یک دوقطبی حفظ کشور و نظام در برابر سلطنت‌طلب‌ها و منافقین وجود دارد، ایده سوم به نفع ایده براندازی کار می‌کند و با آن تفکر قابل تمایز نیست، حتی اگر گفتارش به دنبال ایجاد تمایز باشد و ادبیاتش فرق کند. گرایش راست افراطی و رادیکال و توده‌ای اگر خیرخواه مملکت و کشور است، باید دست از رویکرد قبلی‌اش بردارد، انتخابات 1402 و 1403، تمام شده است و باید از فضای انتخابات بیرون بیاییم، آن صحبت‌ها برای فردای بعد از انتخابات بود، حرف‌های فردای بعد از جنگ تفاوت می‌کند و باید فرق داشته باشد و باید حرف‌های ملی باشد، حرف آن‌ها کار نمی‌کند، حرف آن 700 نفر هم کار نمی‌کند و به نفع گرایش براندازی کار می‌کند و به براندازی انرژی می‌دهد، حتی اگر بین خودشان اختلاف وجود داشته باشد. براین اساس خیرخواهان و کسانی که نام انقلابی را برای خودشان می‌پسندند، اگر می‌خواهند خیرخواهانه عمل کنند، باید دست بردارند، فرمایش حضرت آقا خیلی صریح است، اینکه تأکید می‌کنند، پا بر زمین نکوبید، در مورد چیزی که اطلاع ندارید اظهارنظر نکنید، مخاطب آن هم معلوم است، نیرو‌های سیاسی جمهوری اسلامی، یک دور صحبت‌های رهبری را مرور کنند و اگر مخاطب رهبری هستند، خودشان را اصلاح کنند و اگر غیر از این است و خوب عمل کردند، سعی کنند، دیگران را اصلاح کرده و منطق عقلانیت انقلابی را گسترده کنند که به نفع کشور است.»