به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، وقتی حرف ترجمه ادبی و خصوصاً ترجمه شعر به میان میآید، احمد پوری یکی از نامهاییست که فوراً بهخاطر هرکس که مخاطب جدی ادبیات ترجمه است، بهویژه مخاطبان ترجمه اشعارِ شاعران مطرح جهان، خطور میکند. احمد پوری، متولد ۲۳ فروردین ۱۳۳۲ در تبریز، از مترجمان برجسته شعر جهان است و تاکنون آثار متعددی را از شاعران مطرح کشورهای مختلف، از پابلو نرودا و فدریکو گارسیا لورکا گرفته تا نزار قبانی و آنا آخماتووا و ناظم حکمت و… به فارسی ترجمه کرده است. پوری علاوه بر ترجمه، آثاری تالیفی هم در حوزه ادبیات داستانی دارد که رمانهای «دو قدم این ور خط» و «پشت درخت توت» از آن جملهاند.
با این مترجم و نویسنده مطرح درباره ترجمه ادبی و چالشهایی که امروزه مترجمان آثار ادبی با آنها مواجهند گفتوگویی کردهایم که میخوانید:
معیارم برای ترجمه، خوشآمد خودم است
مترجم «هوا را از من بگیر، خندهات را نه!» گفت که این روزها اثر جدیدی در دست تالیف یا ترجمه ندارد، ولی بهزودی شاهد بازنشر کتابهایش خواهیم بود. پوری در پاسخ به این پرسش که چه معیارهایی برای انتخاب اثر و ترجمه آن دارد و آیا شهرت شاعری که آثارش را ترجمه میکند برایش مهم است یا میزان خوشآمد خودش از اثر، تاکید کرد: معیارم برای ترجمه، خوشآمد خودم است و اصلاً به معروف بودن شاعران توجه نمیکنم.
وی افزود: برایم مهم است که تا چه اندازه یک شعر توانسته من را تحت تاثیر قرار دهد.
نمیتوان گفت که ترجمهی همزمان، چالش است
یکی از مسائل مورد بحث درباره ترجمه ادبی در ایران، ترجمه همزمان چند مترجم از یک اثر است. وقتی نظر احمد پوری را در این باره و اینکه آیا ترجمه همزمان واقعاً چالش بهحساب میآید، جویا شدیم، او با اشاره به اینکه بسیاری از مترجمان، ترجمه همزمان را یک چالش بزرگ میدانند، گفت: این امر مشکلی است که در کشورهای درحال توسعه بیشتر شاهدش هستیم ولی برای مترجم حرفهای چالشی ایجاد نمیکند، چراکه مترجمان واقعی، در طول زمان، شناخته شدهاند و خوانندگان واقعی میتوانند بهترین ترجمه را شناسایی کنند.
مترجم «در بندر آبی چشمانت…» و «تو را دوست دارم چون نان و نمک» همچنین با بیان اینکه ترجمه از زبان اصلی را به بازگرداندن شعر از یک زبان واسطه ترجیح میدهد، عنوان کرد: در عین حال ناگزیریهای نیز وجود دارد. به عنوان نمونه درنظر بگیرید که شعری زیبا از شاعری اهل زیمبابوه را یافتهاید و مترجم این زبان به فارسی وجود ندارد یا بسیار کم است، پس بهتر است آن را از انگلیسی به فارسی ترجمه کنید. من خود اگر اطمینان پیدا کنم که مترجم از یک زبان مبداء را در کشورمان داریم از ترجمه باواسطه کنارهگیری میکنم. اکنون، بهناچار، زبان انگلیسی جور مشکل خلاء مترجم از برخی زبانها را میکشد.
بازترجمه باید دلیل منطقی داشته باشد
بازترجمه شاهکارهای ادبی و آثار کلاسیک را هر از چندی در عرصه ترجمه ادبی شاهدیم. پوری در پاسخ به این پرسش که بازترجمه کلاسیکها و شاهکارهای ادبی چقدر و در چه صورتی ضرورت دارد، ضمن بیان اینکه با توجه به تحول در زبان و مهارتهای ترجمه، منطقی است که پس از ۲۰ سال شاهکارهای ادبی و اشعار کلاسیک بازترجمه شوند، گفت: مسلماً اگر اثری پس از دو دهه بازترجمه شود بهروزتر خواهد بود ولی اگر مترجم قبلی حرف آخر را تمام و کمال بیان کرده باشد، دیگر لزومی به این کار احساس نمیشود. به عنوان نمونه امروز مترجمان به خود اجازه نمیدهند آثار محمد قاضی و نجف دریابندری را که مقام والا و به نوعی مرجعیت در ترجمه دارند، بازترجمه کنند. بنابراین بازترجمه مفید است با این شرط که دلیلی منطقی برای آن وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی و ترجمه شعر
از دیگر بحثهای داغ این روزها در حوزه ترجمه، هوش مصنوعی و قابلیتهای آن در ترجمه است. این روزها ترجمههای زیادی منتشر میشود که مترجمشان نه انسان، بلکه هوش مصنوعی است. اما آیا هوش مصنوعی میتواند با دقت و امانت انسان، ترجمه کند؟ احمد پوری، که اخیراً سخنرانیای هم در این زمینه داشت، در پاسخ به این پرسش گفت: تاکنون هوش مصنوعی توانسته در حوزه ترجمه آثار غیرتخیلی موفق عمل کند.
پوری همچنین در این باره که در حوزه ترجمه شعر و رمان چقدر میتوان به هوش مصنوعی اعتماد کرد، توضیح داد: در حوزه ترجمه شعر و رمان با هوش مصنوعی نیز کمکم گامهای خوبی برداشته شده و زمان زیادی نمیگذرد که هوش مصنوعی عالی شعر ترجمه کند و خود، شاعرِ ماهری شود.
وفاداری در ترجمه ادبی
درباره ترجمه ادبی، یکی از بحثهایی که همیشه مطرح است، بحث وفاداری و بازآفرینی است. پوری در پاسخ به این پرسش ایبنا که دست مترجم ادبی چقدر میتواند برای بازآفرینی اثر باز باشد و آیا مترجم ادبی بیشتر باید جانب وفاداری را نگه دارد یا بازآفرینی را، با اشاره به اینکه در ترجمه متون غیرتخیلی هرچه مترجم بیشتر به واژه و معنای متن اصلی وفادار باشد بهتر است، توضیح داد: به عنوان نمونه وقتی در متن اصلی آمده که مجموع زوایای مثلث ۱۸۰ درجه است، مترجم نمیتواند ابتکاری در این متن ایجاد کند و اگر بخواهد ظرافتهای شخصی را اعمال کند و به اصطلاح ادویه بزند، مجموع زوایای مثلث ۱۷۰ درجه میشود.
مترجم «خاطرهای در درونم است» ادامه داد: ولی زمانی که مترجم با متنی ادبی یا شعر سروکار دارد، مثلاً وقتی بخواهد جمله «فلانی دل شیر دارد» را ترجمه کند، برای ترجمه این جمله به زبان فرانسه باید معادل مفهومی دل شیر داشتن و واژهای را که در آن زبان این مفهوم را تداعی میکند به کار ببرد.
پوری در توضیح اینکه مترجم ادبی تا چه حد میتواند وفاداری را، بهسود زیبایی، رعایت نکند، افزود: معتقدم که عبور از وفاداری صرف در ترجمه ادبی، وابسته به میزان توانایی در رعایت چارچوبها، یعنی لطمه نزدن به مفهوم اصلی، است.
∎