به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ جلسه تبیینی- تحلیلی «دانشگاه و جنگ» پنجشنبه ۱۹ تیرماه توسط خبرنامه دانشجویان ایران برگزار شد. میهمان برنامه علیرضا بهرامی دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه تربیت مدرس بود. موضوع این جلسه، بررسی نقش نهاد دانشگاه در شرایط حساس و جنگی و عملکرد آن در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بوده است.
علت اینکه در بسیاری از کشورها، انقلابهای مخملی به نتیجه رسید ولی در ایران شکست خورد امنیت مردم پایه بود
بهرامی با اشاره به اینکه ما هیچگاه جنگی را آغاز نکردهایم تأکید کرد: ما باید مدافعان خوبی باشیم و دفاع بازدارنده خوب تشکیل بدهیم. دفاع بازدارنده هم یکشبه اتفاق نمیافتد. برای رسیدن به بازدارندگی اولین گام این است که نباید به دشمن خارجی مثلا در تأمین امنیت متکی باشیم. افتخار من به عنوان یک ایرانی این است که پوتین، رئیس جمهور روسیه در جنگ تحمیلی اخیر گفته ایران از آنها درخواست کمک نکرد. مسئله دوم، اگر امنیت به خارج متکی نیست، به چه کسی متکی باشد؟ به مردم. از همان ابتدای انقلاب، مردم در مقابل کودتاها، جنگها، اغتشاشها و بحرانهای مختلف نقش ایفا کردند. علت اینکه در بسیاری از کشورها، انقلابهای مخملی به نتیجه رسید ولی در ایران شکست خورد امنیتِ مردمپایه بود. دشمن مردم را در محاسباتش وارد نکرد و شکست خورد. مقام معظم رهبری به همین دلیل در سال ۱۳۸۸ فرمودند احمقها خیال میکنند اینجا گرجستان است. مردم ما حاضرند بجنگند و پشتیبانی کنند. یکبار طلاهایشان را بفروشند و به رزمندگان بدهند. یک زمان، در ایست بازرسیها حضور پیدا کنند. یکبار هم راهپیمایی بکنند و حضور قدرتمندی داشته باشند.
او گفت: دانشگاهیان دو دستهاند؛ یک دسته، اساتید ریشو و منتسب به جریان انقلابند که منفعل و ساکتند. هر اتفاقی در کشور اتفاق بیفتد اصلاً از آنها صدایی بیرون نمیآید. نمونه اخیرش هم اینکه رهبری در دومین پیام تصویرشان در جنگ ۱۲ روزه فرمودند صاحبان قلم، زبان و تریبون ایستادگی ملت ایران در برابر صلح و جنگ تحمیلی را تبیین کنند. خوب، الان دو سه هفته گذشته و یک پاراگراف (بند) از بعضی از بزرگواران بیرون نیامده است.
چرا واقعیت ها را نمیبینید؟
دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه تربیت مدرس بعد از توصیف جریان منفعل مذهبی در دانشگاه، به شرح و توضیح ماهیت و عملکرد جریان غربگرا میپردازد و میگوید: در کنار این گروه منفعل، جریان وقیح، فعال و پر سر و صدای غربزده داریم که در پوشش تنش زدایی، پاسخی را روی میز سیاستمداران گذاشتند که پاسخ غلط و ناکارآمدی است. حرفشان این است که مذاکره کنیم تا تنش ایجاد نشود، یعنی قدرتی را که دشمن با جنگ میخواهد به دست بیاورد خودمان به او بدهیم. در این موضوع ما تجربه سه کشور لیبی، عراق و اوکراین را داریم که به خاکشان تعرض شد و هر سه برای صلح و توقف جنگ خواستند یک فضای اعتمادسازی ایجاد بکنند. بنابراین سلاحها را تحویل داده و خودشون را خلع سلاح داوطلبانه کردند اما باز جنگ بر آنها تحمیل شد. علاوه بر آن، حکومتهایشان عوض شد، صدها هزار تن کشته شدند و زیرساحتهای حیاتی و مهم کشور به کلی آسیب دیدند. این، نتیجه پاسخی است که نزدیکان سران آن کشورها روی میزشان گذاشتند. در مقابل این وضعیت، یمن وجود دارد که مردمش بهعنوان فقیرترین کشور عربی به طرز حیرتآوری، اراده خود را بر آمریکا و اسرائیل تحمیل کردند. رژیم صهیونیستی واقعا نمیداند با یمن و اراده مردمش چهکار بکند؟ پس تبعیت بیشتر یعنی ظلم، آسیب و فشار بیشتر به مردم.
بهرامی افزود: دعوای ما با جریان غربگرا بر سر تفاوت دیدگاه نیست. مسئلهمان این است که چرا واقعیت ها را نمیبینید؟ از کدام رسانهها خبرها را دنبال میکنید؟ خیلی از اساتید امضاکننده بیانیه مذکور، از اساتید اخراجی و بازنشستهاند و عدد را الکی زیاد کردند. سرتیمشون عباس آخوندی است. ایشان زمانی که ترامپ به ایران نامه نوشت آیا روز سرنوشتساز حل و فصل جامع منازعات ایران و آمریکا رسیده گفتند ارزیابی من مثبت است اما بعدش، خب چه شد؟ گفتند پنجرهی رو به صلح، جنگ شد. آقای آخوندی حواست هست الان شما باید عذرخواهی کنی و بیایی بگویی آقا من حواسم نبود و اشتباه تحلیل کردم. نه اینکه دوباره برای ما بیانیه بنویسید. شما تلاش میکنید نقش آدمای تئوریسین و نظریه پرداز را ایفا بکنید ولی نه نظریه پرداز و نه مجری خوبی بودید. او یک ماه قبل از جنگ یک متنی مینویسد و میگوید ترامپ یک فرصت و خط قرمزش، نداشتن سلاح هستهای است اما بعدا ترامپ گفت که کلاً غنیسازی را تعطیل کنید. مذاکره عملیات فریب بود تا پس از آن، بتوانند به کشور حمله کنند. معاون راهبردی غیرقانونی آقای پزشکیان هم گفته بودند که اگر ما دولت را دست بگیریم جنگ نمیشود. خوب، چه شد؟ چرا عذرخواهی نمیکنید؟ همچنین یک سری دیدگاههای سکولار را به همین نامه اضافه کردند و بهطور غیرمستقیم گفتند اگر مثلاً میخواهیم پارادایم را برای حفظ امنیت تغییر بدهیم، باید رویکرد سکولار داشته باشیم. خیلی شهامت مستقیم صحبت کردن را ندارند. چون میبینند مردم در لحظهای که جنگ شروع شد سه چهار میلیون نفر در تهران به جشن غدیر میآیند. زیرا باورهای مذهبی ملت را میبینند و جرئت بیان صریح خواستههایشان را ندارند. عباس آخوندی بسیار به مرحوم سید جواد طباطبایی نزدیک بود. ایشان از تئوریسینهای ایرانشهری بودن که هویت ایرانی سکولار را تئوریزه میکردند و دختر همین فرد، کارمند وزارت دفاع آمریکا است و از حمله نظامی به ایران دفاع کرد. آقای آخوندی شما با چنین افرادی نشست و برخاست داشتید.
امنیت کشور را درگیر دعواهای داخلی نکنید
در پایان به عنوان نکته آخر؛ واقعا برای ما جای تأسف دارد، کسی که به ثروتهای چند صد هزار میلیاردی معروف است، برای ما بخواهد تئوریسینِ این باشد که ما باید چه کار بکنیم. یکی از راههای اینکه ما الان نتوانستیم کشور را آنطوری که باید پیش ببریم این است که در توزیع ثروت آنقدر مراقبت نشده که امثال عباس آخوندی بخواهند راهکار ارائه بدهند. از یه طرف میگوید من ثروت خانوادهام 2- 3 میلیون است ولی بعدها شرکتهایش مشخص میشود. لذا خواهش ما از جریان غربگرایی این است که از فضای سیاست، یک مدت دور شوند و بگذارند که بحران را مدیریت بکنیم. سپس وقتی انتخاباتی برگزار شد، دوباره از لانه هایشان بیرون بیایند و برنده شوند. انتخابات مال شما ولی امنیت کشور را درگیر دعواهای داخلی نکنید. بگذارید آنگونه که انقلاب اسلامی تا الان توانسته امنیت کشور را حفظ بکن همینطوری ادامه بدهد.
گزارش از محمد صادق عباسی