به گزارش ایرنا، روز عاشورا، شهر آرام آرام بیدار شد؛ نه از خواب، بلکه از دل تاریخ. صدای دمام و زنجیر از کوچههای خاکخورده تا بلوارهای پهنپیکر شهر پیچید، و مردم، مردان و زنان، جوانان و کودکان، با لباسهای سیاه و قلبهایی شعلهور از عشق، راهی خیابان انقلاب، میدان عاشورا و حرم امامزاده سید علیاصغر شدند.
خیابانها، میزبان دستههای عزاداری بودند. سینهزنها با چشمانی خیس و دستهایی که با ضرباهنگ دل میکوبیدند، در رثای سیدالشهدا نوحهسرایی میکردند.
در میانه سوگواری، خوانش دستهجمعی شعر «ای ایران» توسط هیاتهای عزاداری، فضایی دیگر به مراسم بخشید. صدایی محزون، اما پرصلابت، در میان مردم پیچید:ای ایران، ای مرز پرگهر...
و در آن لحظه، «ایران» و «عاشورا» در هم آمیختند؛ عاشورا تنها برای گذشته نبود، بلکه در دفاع امروز ایران برابر تجاوزهای بیرحمانه دشمن، بهویژه رژیم صهیونیستی، معنا پیدا میکرد.
در میدان انقلاب ساوه ، اجتماع عظیم عاشوراییان، صحنهای از ایمان و ایستادگی بود.
نمایش بازسازی واقعه عاشورا توسط هنرمندان ساوجی، جمعیت را به سکوت کشاند. صدای شیهه اسبها، صدای افتادن علیاکبر، و فریادهای زینب(س) در میدان طنین انداخت. اما این بار، مخاطب نهتنها چشم، بلکه روح و حافظه تاریخی مردم بود؛ گویی همقسم شده بودند با کاروانی که سالهاست در راه است، از کربلا تا ایران، از سرزمین عطش تا دیار مقاومت.
ظهر که شد، آفتاب عمود بر زمین میتابید. صدای اذان در فضای شهر پیچید و عزاداران، این اشکریزان دلداده، در مسجد انقلاب گرد آمدند تا نماز ظهر عاشورا را اقامه کنند؛ همان نمازی که حسین(ع) با تیرهای بارانشده بر قامتش، ایستاده اقامه کرد.
حجتالاسلام جعفر رحیمی در خطبهای کوتاه پیش از نماز گفت: «هر قطره اشک عاشورا، خاری است در چشم دشمنان این مرز و بوم. ایران، کربلای امروز ماست...»
در دیگر نقاط شهرستان، از نوبران و غرقآباد گرفته تا آوه و دهستانهای یلآباد و طرازناهید، مردم با دلهایی سرشار از حماسه و اشک، در مراسم سوگواری حاضر شدند.
در خیابان منتهی به امامزاده سید علیاصغر، حلقههای سینهزنی آنقدر بزرگ شده بود که صدای طبل تا چند کوچه آنسوتر هم میرسید.
و این عزاداریها، تنها یک روز نبود؛ از سوم محرم با توغگردانی در حرم امامزاده آغاز شده بود و تا دوازدهم ادامه دارد. ساوه، با بیش از ۱۹۰ هیات ثبتشده و دهها هیات در حال ثبت، روایتگر نسلی است که هرگز خسته نمیشود از گفتن یک حقیقت: حق، همچنان با حسین است.
در عاشورای ساوه، تاریخ تکرار نشد، بلکه تداوم یافت و تداوم راهی که از صحرای کربلا آغاز شد و امروز در دلهای مؤمنان این سرزمین، به شکل فریادی ملی و حماسی، در برابر هر ظلمی قد علم کرده است.
و اینچنین بود که در میدان انقلاب، «ای حسین» و «ای ایران» به یک نغمه بدل شدند؛ نغمهای که نه زمان آن را خاموش میکند، نه دشمن.
