به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا - زهرا قربانی: تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک جمهوری اسلامی ایران معادلات منطقهای را بیش از پیش پیچیده کرده است. این اقدام، برخلاف اصول بنیادین منشور ملل متحد، مصداق بارز تجاوز به تمامیت ارضی یک کشور است و طبق "ماده ۵۱ منشور سازمان ملل"، ایران حق دفاع مشروع از خود را دارد.
رژیم صهیونیستی سعی دارد با عملیات رسانهای، حملات خود به ایران را اقدامی در راستای مهار برنامه هستهای معرفی کند، اما واقعیتهای موجود در میدان، حکایت از نقض جدی اصول انسانی و حقوق بشری دارد. طی ده روز گذشته، مراکز غیرنظامی متعددی هدف حمله قرار گرفتهاند؛ از بیمارستانها، آمبولانسها، پایگاههای هلال احمر و مناطق مسکونی گرفته تا ساختمان صدا و سیما.
از به شهادت رساندن ۱۹۴ زن و کودک تا خاموش کردن صدای اطلاع رسانی
حمله مستقیم به ساختمان صدا و سیما و شهادت سه نفر از کارکنان رسانهای، نقض صریح قوانین بینالمللی است. طبق حقوق بینالملل بشردوستانه، خبرنگاران و عوامل رسانهای در مناطق جنگی، غیرنظامی محسوب میشوند و باید از حفاظت برخوردار باشند. هدف قرار دادن این افراد، عملاً به معنای تلاش برای خاموش کردن صدای اطلاعرسانی و محدود کردن گردش آزاد اطلاعات است که خود نوعی سرکوب رسانهای محسوب میشود.
بنا بر اعلام سخنگوی دولت در پی تجاوز رژیم صهیونیستی تا کنون، ۱۹۴ زن و کودک جان خود را از دست دادهاند و صدها تن مجروح شدهاند. همچنین ۶ آمبولانس مورد اصابت قرار گرفته و سه امدادگر هلال احمر به شهادت رسیدهاند که این اقدامات، برخلاف اصول شناختهشده حقوق بشردوستانه، مانند اصل تفکیک بین نظامیان و غیرنظامیان و اصل منع حمله به تاسیسات درمانی است.
از سوی دیگر، شهادت ۲۴ ورزشکار ایرانی از جمله وحید خسروداد، قهرمان کیکبوکسینگ، و علی مرادی، بازیکن فوتبال بُعد دیگری از خشونت کور و بیملاحظه رژیم صهیونیستی را نمایان میکند؛ خشونتی که نه صرفا امنیت ملی، بلکه ساختار اجتماعی، فرهنگی و انسانی ایران را هدف گرفته است.
ترور هدفمند دانشمندان هستهای دستورکار ثابت رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی از سالهای آغازین پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره سیاست خصمانه و دشمنی آشکاری علیه ملت ایران در پیش گرفته است. یکی از جنبههای بارز این دشمنی، ترور هدفمند دانشمندان هستهای و نخبگان علمی کشور بوده که سالهاست به شکلی سازمانیافته دنبال میشود. از شهید مسعود علیمحمدی، نخستین دانشمند هستهای ترورشده، داریوش رضایینژاد و ... گرفته تا فریدون عباسی، محمدمهدی طهرانچی و ... این زنجیره ترورها با هدف توقف پیشرفت علمی و فناوری کشور طراحی شده است.
این اقدامات نهتنها نقض صریح حاکمیت ملی ایران محسوب میشوند، بلکه از منظر حقوق بشر نیز جنایتی غیرقابل توجیهاند. ترور دانشمندان در خیابانها، مقابل خانه یا محل کار، بدون هیچ محاکمه یا امکان دفاع، مصداق روشن سلب خودسرانه حق حیات است؛ اصلی که از اساسیترین حقوق بشر به شمار میرود و در قوانین بینالمللی بهصراحت ممنوع شده است.
همزمان، تعدادی از فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی ایران نیز در شرایطی که در ماموریت نظامی نبودهاند و حتی در موقعیتهای کاملاً غیرنظامی قرار داشتند، هدف حملات تروریستی قرار گرفتهاند. این حملات، که بدون تفکیک میان نظامی و غیرنظامی انجام شدهاند، نقض آشکار اصول حقوق بشردوستانه هستند و رژیم صهیونیستی را در جایگاه یک ناقض آشکار حقوق بشر و مرتکب "تروریسم دولتی" قرار میدهند.
بی اعتباری آژانس زیر سایه رویکرد سیاسی گروسی
جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان یکی از اعضای معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، متعهد شده است که فعالیتهای هستهای خود را صرفا در مسیر اهداف صلحآمیز، نظیر تولید برق، دارو و فناوریهای صنعتی دنبال کند. این تعهد نهتنها در گزارشهای رسمی ایران منعکس شده، بلکه با استناد به فتوای صریح رهبر جمهوری اسلامی، مبنی بر حرمت تولید و استفاده از سلاح هستهای، پشتوانهای مذهبی و اخلاقی نیز دارد. مطابق مفاد همین معاهده، تاسیسات هستهای کشورهای عضو باید در برابر حملات نظامی مصون باشند.
با این حال، رژیم صهیونیستی که خود عضو NPT نیست و فعالیتهای هستهایاش فاقد شفافیت بینالمللی است، اقدام به حمله مستقیم به مراکز هستهای ایران کرده است؛ اقدامی که از منظر حقوق بینالملل، مصداق بارز نقض تعهدات بینالمللی، تهدید صلح جهانی، و جنایت علیه زیرساختهای غیرنظامی محسوب میشود. در مقابل، نهادهایی مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل، نه تنها واکنشی جدی به این اقدامات نشان ندادند، بلکه با سکوت و بیعملی، باعث تضعیف جایگاه و اعتماد عمومی به خود شدند.
رفتار جانبدارانهی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بهویژه تحت ریاست رافائل گروسی، با انتقادات گستردهای از سوی مقامات ایرانی مواجه شده است. در حالی که ایران بارها بر صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود تأکید کرده و بازرسیهای مستمر آژانس نیز بدون مانع انجام شده، گزارشهای سیاسی و جهتدار آژانس، زمینهساز تشدید تنشها و بهانهتراشی برای اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی شدهاند. مقامات ایرانی پیش از آغاز جنگ نیز به صراحت هشدار داده بودند که تکرار این گزارشهای بیاساس، تنها به اعتبار آژانس و نهادهای وابسته به سازمان ملل آسیب وارد میکند.
محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، پیش از آغاز جنگ تأکید کرده بود که «هیچ فعالیتی بدون نظارت آژانس در ایران وجود ندارد» و ادامه ادعاهای بیپایه، جز تضعیف موقعیت آژانس در جهان، دستاورد دیگری نخواهد داشت. با وجود این، گزارشهایی از سوی آژانس منتشر شد که حتی خود گروسی بعدتر تلویحاً پذیرفت که ایران بهدنبال ساخت بمب هستهای نیست. این رفتار دوگانه، اعتماد به بیطرفی نهادهای بینالمللی را بهشدت زیر سؤال برده است.
زمان پاسخگویی به رفتارهای آژانس فرا خواهد رسید
در همین راستا، علی لاریجانی، در واکنش به عملکرد آژانس و حمایتهای ضمنی آن از مواضع رژیم صهیونیستی، تصریح کرد: «اگر میدانید ایران دنبال بمب نیست، چرا آن گزارش را نوشتید؟ مسئله فقط هستهای نیست، هدف آنها شکستن ستون فقرات ایران است.»
او همچنین افزود که زمان پاسخگویی به رفتارهای آژانس هم خواهد رسید، اما اکنون اولویت مقابله با تجاوز رژیم صهیونیستی است.
حمله به تأسیسات صلحآمیز هستهای ایران، بدون محکومیت جدی از سوی نهادهای بینالمللی، نه تنها نقض تعهدات حقوقی است، بلکه نمونهای واضح از معیارهای دوگانه در اجرای عدالت بینالمللی و تهدیدی خطرناک برای صلح منطقهای و جهانی به شمار میرود.
تیری که به سنگ خورد/ اتحاد مردم ایران خاری در چشم دشمنان
رژیم صهیونیستی، در کنار آمریکا و برخی متحدان غربیاش، با تحلیلهای نادرست از شرایط داخلی ایران و تمرکز بر چالشهای اقتصادی و اجتماعی، تصور میکرد که حمله نظامی میتواند شکاف میان مردم و حاکمیت را عمیقتر کرده و انسجام ملی را از درون متلاشی کند. اما آنچه در عمل رخ داد، دقیقاً برخلاف این محاسبات بود. در پی تجاوزات آشکار و حملات هدفمند به خاک ایران، نهتنها میان مردم و مسئولان شکافی ایجاد نشد، بلکه احساس خطر مشترک و تهدید خارجی، موجب شکلگیری وحدت ملی کم سابقهای شد. میلیونها نفر از اقشار مختلف مردم، با کنار گذاشتن اختلافنظرهای داخلی، در حمایت از حاکمیت و دفاع از عزت و استقلال کشور، هم صدا و هم دل شدند.
این همبستگی تنها میان مردم و حکومت نبود؛ بلکه نوعی همگرایی اجتماعی بین خود مردم نیز به وجود آمد. در روزهایی که ایران هدف حمله مستقیم قرار گرفت، شاهد شکلگیری فضاهای همدلی، فعالیتهای خودجوش مردمی، حمایت از خانوادههای آسیبدیده و حضور گسترده داوطلبان در عرصههای امدادی، رسانهای و دفاعی بودیم. بسیاری از کسانی که پیشتر نقدهایی جدی به وضعیت کشور داشتند، در برابر دشمن خارجی صف واحدی تشکیل دادند. این واکنش یکپارچه نهفقط پاسخ به تجاوز نظامی بود، بلکه پاسخی به تحلیلها و پروژههای ناکام رسانهای دشمنانی بود که در رویای فروپاشی اجتماعی ایران بودند. همانطور که گفتهاند، «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» و این بار نیز تهدید خارجی، زمینهای برای بازسازی اعتماد، همدلی و تقویت انسجام درونی ملت ایران شد.
کارشناس مسائل حقوق بشر: حملات رژیم صهیونیستی علیه ایران، مصداق جنایت جنگی است
در این زمینه امیر بیپروا، کارشناس مسائل حقوق بشر، در گفتوگو با برنا با اشاره به حملات نظامی رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران، این اقدامات را مصداق بارز نقض تمامیت ارضی، تجاوز نظامی و جنایات جنگی دانست.
وی با استناد به اصول مسلم حقوق بینالملل، منشور ملل متحد و کنوانسیونهای چهارگانه ژنو، تاکید کرد که این حملات بهطور مستقیم حاکمیت دولت و ملت ایران را هدف قرار دادهاند و مسئولیت حقوقی سنگینی را متوجه رژیم صهیونیستی و حامیان بینالمللیاش میکنند.
او با اشاره به ترور دانشمندان هستهای و فرماندهان نظامی ایران، این اقدامات را مصداق آشکار "تروریسم دولتی" دانست که در تناقض کامل با اصول حقوق بشردوستانه بینالمللی قرار دارد.
بیپروا تصریح کرد که طبق ماده ۵۱ منشور ملل متحد، ایران حق دفاع مشروع در برابر چنین تجاوزاتی را دارد و این حق باید با قاطعیت پیگیری شود.
به گفته او، رژیم صهیونیستی بارها با حمله به تاسیسات صلحآمیز هستهای ایران، به صراحت مقررات بینالمللی را زیر پا گذاشته و نهادهای بینالمللی مرتبط مانند آژانس انرژی اتمی نیز در برابر این اقدامات عملکردی جانبدارانه و منفعلانه داشتهاند.
این کارشناس حقوق بشر همچنین با انتقاد از سکوت سازمان ملل و نهادهای بینالمللی، به لابیگری گسترده صهیونیستها و نفوذ آمریکا در ساختار این سازمانها اشاره کرد و افزود که حتی در شرایطی که ایران قربانی حمله است، شاهد صدور قطعنامههایی علیه آن هستیم.
وی تاکید کرد که در چنین شرایطی، ایران نباید منتظر اقدام جدی از سوی این نهادها بماند، بلکه باید با تکیه بر قدرت ملی، ظرفیتهای دیپلماسی فعال، بهرهبرداری هوشمندانه از رسانهها و مستندسازی دقیق نقضهای حقوقی توسط رژیم صهیونیستی، مسیر پیگیری حقوقی و دفاع مشروع را در سطح جهانی دنبال کند.
حملات نظامی رژیم صهیونیستی به خاک جمهوری اسلامی ایران، نهتنها تجاوزی آشکار به حاکمیت یک کشور مستقل است، بلکه نقض صریح اصول شناختهشده حقوق بشر و حقوق بینالملل نیز به شمار میرود.
در حالی که ایران در چهارچوب قوانین بینالمللی حرکت کرده و برنامه هستهای خود را شفاف و صلحآمیز اعلام کرده، با حملاتی مواجه شده که فاقد هرگونه توجیه حقوقی یا انسانی است. مهمتر از همه، این تجاوز نظامی موجب شد تا مردم ایران، فارغ از اختلافات داخلی، در دفاع از کشور و در برابر تهدید خارجی، با صدایی متحد و ارادهای یکپارچه ظاهر شوند؛ چیزی که نه با سلاح، که با روحیه مقاومت و همدلی به دست آمد.
انتهای پیام/