این مرجع تقلید اضافه کرد: ابن حجر عسقلانی در کتاب تهذیب التهذیب، تلامیذ امام باقر(ع) را با نام نوشته است. در رجال برقی هم شاگردان امام باقر(ع) ذکر شده است؛ حضرت در سال 114 قمری شهید شد و مسند امامت به امام صادق(ع) رسید و حوزه فقه و حدیث رونق بیشتری گرفت.
آیتالله سبحانی با بیان اینکه حوزه علمیه دیگر در عرصه فقه و حدیث، مسجد کوفه بود، تصریح کرد: شاگردان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) به تدریج به کوفه رفتند و در آنجا مدرسه علمیه ایجاد کردند؛ در این دوره هنوز در نجف حوزه نبود؛ حوزه سوم در خراسان و ماوراءالنهر توسط امام رضا(ع) ایجاد شد؛ وقتی مأمون، امام را دعوت کرد دست امام برای مناظره و آموزش معارف باز شد؛ در این زمان عیاشی، تفسیر فاخری را نوشت و رجال کشی هم در این دوره نوشته شد که برای ما افتخار است.
استاد حوزه علمیه افزود: حوزه چهارم در قم از زمانی که اشعریها به این شهر آمدند ایجاد شد؛ کتابی در مورد تاریخ قم نوشته شده است که فقط بخشی از آن به دست ما رسیده است؛ این کتاب در 387 قمری نوشته شد و نشان میدهد قم از نظر علمی برجسته بوده است.
وی افزود: بزرگانی مانند شیخ الاشعریون، ابن ولید مؤلف کتاب الجامع، خالد برقی صاحب محاسن و ... از قرن سوم باعث رونق حوزه شدند و تا قرن ششم که مغولان آمدند، ادامه داشت ولی در این دوره همه چیز بهم ریخت.
آیتالله سبحانی با بیان اینکه البته رونق قم مانع از تشکیل حوزه نجف نبوده است، ادامه داد: حوزه نجف هم از سال 448 قمری تشکیل شد ولی وقتی مغول در قرن هفتم روی کار آمد شرایط عوض شد و دوباره در دوره صفویه چراغ علم در قم روشن شد. در مورد تاریخ صفویه هم از سال 900 تا هزار یعنی قرن اول آن چندان اطلاعاتی در اختیار ما نیست ولی در قرن یازدهم حوزه قم ماشاءالله خیلی منور بوده است.
رونق حوزه قم در قرون مختلف
این مرجع تقلید اضافه کرد: شیخ بهاءالدین عاملی که در قم مقیم بوده، در مشرق الشمسین از قم یاد کرده است و گویا این کتاب را در قم نوشته و حتماً کتابخانه و طلبهای در کار بوده است و ایشان درس و بحثی داشته است. در قرن یازدهم همچنین شخصیتی چون صدرالمتألهین را داریم که متوفای 1050 قمری است؛ ایشان گفته است من در این شهر بودم و اسفار اربعه را نوشتم. مرحوم فیض کاشانی، داماد صدرالمتألهین هم از شخصیتهای بزرگ دیگری است که آثارش را در قم نوشته است.
استاد حوزه افزود: شخصیت بزرگ دیگر، عبدالرزاق است که کتاب کلامی مشهوری را نوشته است؛ باز در قرن دوازدهم شخصیت بزرگ دیگری را در قم شاهد هستیم به نام شارح توحید صدوق، قاضى سعيد محمد بن محمد مفيد قمىمتوفای 1107. حضرت امام(ره) فرموده است من در دوره جوانی که این کتاب را دیدم قصد داشتم، استنساخ کنم یعنی اینقدر برای ایشان مهم بوده است. این کتاب توحید صدوق کتاب بسیار والایی است.
این مرجع تقلید با بیان اینکه در قرن سیزدهم مرحوم میرزای قمی در قم درخشید و حوزه قم را رونق داد، گفت: در این دوره عدد طلاب قم دوبرابر شدند؛ کتاب قوانین و برخی کتب بزرگ دیگر در این دوره نوشته شد. در قرن چهاردهم قمری و با حضور آیتالله العظمی عبدالکریم حائری، این انسان نمونه، حوزه قم وارد مرحله جدیدی شد.
وی افزود: این مرد بسیار عالم به زمان خود و زمانشناس بود؛ ایشان دو مرتبه هجرت داشت؛ یکی در سال 1316 از نجف به اراک و در این شهر حوزه تشکیل داد و تا سال 1324 در این شهر ماند ولی مدتی از اراک به نجف رفت زیرا مسئله مشروطه پیش آمد و برخی دو دستگیها ایجاد شد تا اینکه مجددا از علمای اراک نامه به ایشان نوشته شد و از سال 1332 قمری وارد اراک شد و تا سال 1340 قمری اراک را اداره کرد ولی وقتی قصد مسافرت به مشهد داشت علما از ایشان خواستند در قم بمانند.
طبیب دردشناس و درمانگر
این مرجع تقلید با بیان اینکه آیتالله حائری درد را شناخته و درمان را هم، گفت: ایشان معتقد بود ما باید روحانی مهذب و عالم و مبلغ تربیت کنیم در حالی که موج مشروطه از یک طرف و موج هجوم بیگانگان از طرف دیگر را شاهد بود و آثاری هم از ایشان باقی است از جمله صلاه؛ ما کارشناسی بالاتر از مرحوم آیتالله بروجردی نداریم؛ بنده یک روز در درس صلاه از ایشان شنیدم فرمود من در میان معاصرین کسی را مانند ایشان را ندیدهام که کمترین عبارت و بیشترین مطالب را بیان کرده باشد.
آیتالله سبحانی با بیان اینکه ایشان کتاب اصول هم دارد و البته خلاصه است، افزود: ما در اصول کارشناسی بالاتر از مرحوم شیخ حسین اصفهانی نداریم؛ ایشان از این کتاب نقل کرده و آن را اجل نام نهاده است. همچنین در مورد زهد و تقوای ایشان مطالب زیادی داریم.
وی با بیان اینکه مرحوم آیتالله سیدمحسن امین جبل عاملی کتابی به نام اعیان الشیعه دارد و در آن آورده است که در دوره آیتالله حائری یزدی، حوزه قم 900 طلبه داشته است، افزود: در دوره آیتالله بروجردی این تعداد به 1500 طلبه رسیده بود. ایشان در مورد آیتالله حائری از تعابیر عجیبی استفاده کرده است از جمله اینکه ایشان وفور عقل داشت و به اندازه نیاز مانند طلاب شهریه میگرفت؛ مردی باهوش، عالم و بافضل بود و بدون تامل و تفکر سخن نمیگفت.