شناسهٔ خبر: 71860030 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

تبیین بیانات رهبر معظم انقلاب درخصوص مسأله «خودفراموشی اجتماعی» و تبعات سیاسی و هویتی آن در گفت‌وگو با دکتر محمدرضا مرندی

روشنفکری یا خود فراموشی؟

رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان با کارگزاران نظام در ۱۸ اسفند ۱۴۰۳، از خطر «خودفراموشی فردی و اجتماعی» سخن گفتند و هشدار دادند که غفلت از هویت و آرمان‌ها می‌تواند فلسفه انقلاب را به مخاطره بیندازد. برای بررسی این مسائل و کاوش در ریشه‌ها و راهکارهای آن، با دکتر محمدرضا مرندی، دانشیار گروه فقه سیاسی دانشگاه شهید بهشتی به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

صاحب‌خبر -
 
یکی از محورهایی که رهبری در دیدار اخیر با مسئولان نظام بر آن تاکید داشتند، بحث خودفراموشی فردی و اجتماعی بود. با توجه به این‌که در حال‌حاضر ما شاهد رفتارهای دوگانه از سوی برخی افراد به اصطلاح روشنفکر در جامعه هستیم، آیا این رفتارها را می‌توان مصداقی از «خودفراموشی اجتماعی» دانست؟ 
در همه جای دنیا روشنفکران صف‌شکنند و سرآمدان جامعه هستند که مردم را به سمت خوداتکایی سوق می‌دهند اما در جامعه ما انگار روشنفکری مسیر دیگری را طی می‌کند و طیفی از افراد که به روشنفکری مشهور هستند، در برابر جنایاتی مثل غزه که حدود ۶۰ هزار نفر در آن شهید شدند، صدای‌شان درنمی‌آید، درحالی‌که با هر اتفاقی در کشور می‌خواهند جنجال به‌پا کنند.
 
مصداق این خودفراموشی اجتماعی را چه می‌دانید؟
این روزها نمونه بارز یکی از همین موضوعات بحث مذاکره با آمریکاست. در دولت یازدهم این اجازه از سوی رهبر معظم انقلاب داده شد که با آمریکا مذاکره کنیم و تمام راه‌های مذاکره را طی کردیم اما پس از مدتی خود رئیس‌جمهور وقت اذعان کرد که آمریکایی‌ها قابل‌اعتماد نیستند. بعد دوباره عده‌ای دنبال این هستند که مذاکره انجام شود. اینها بیشتر به‌دنبال تحقیر کشور خودمان هستند و دنبال حل یک مشکل از جامعه نیستند؛ چون حکومت دینی است به همین دلیل این دسته از افراد هم‌و‌غم خود را برای مقابله با این حکومت به‌کار گرفته‌اند و هرچیزی که موجب تهدید عزت این جامعه می‌شود را دنبال می‌کنند. در بحث مذاکره با وجود این‌که این همه به طرف مقابل فرصت دادیم اما در نهایت آنها تعهدات را انجام ندادند. بعد از آن قرار شد اروپایی‌ها تعهدات خود را انجام دهند اما آنها هم به تعهدات خود عمل نکردند. دیگر مذاکره با چه کسی؟! 
در جامعه کسانی که ادعای ملی‌گرایی می‌کردند دیگر حتی ارزش‌های انسانی را هم پاس نمی‌دارند و اگر ما ابعاد انقلابیگری، دینی و حتی عزت را هم کنار بگذاریم آیا منافع کوتاه‌مدت ما می‌تواند توجیهی برای مذاکره باشد؟ 
 
ریشه شکل‌گیری چنین تفکرات و برخی انحرافات در جریان روشنفکری در کشور ما چیست؟
متاسفانه در حال حاضر عده‌ای همه ارزش‌های ملی و دینی را فراموش کرده‌اند. البته برخی از این افراد مزدورند و عمدا منافع غربی‌ها را دنبال می‌کنند و دست‌های پنهانی در این میان وجود دارد اما برخی دیگر هم که مزدور نیستند، تفکر درستی ندارند و این هم از معضلات روشنفکری در ایران است. متاسفانه روشنفکری در ایران هیچ موقع با مردم خود همراه نبوده و همیشه مردم خود را تحقیر و انکار کرده است. روشنفکر ایرانی جز تحقیر جامعه خود به هیچ‌چیز دیگری قانع نمی‌شود و هیچ موقع در مسیر عزت جامعه خود گام بر‌نمی‌دارد و دائما نگاه شیفته‌گونه به غرب دارد.
 
این نگاه چقدر در جامعه طرفدار دارد؟
ما نباید خیلی ناامید باشیم که این نگاه غالب است. این نگاه فقط امروزه تحت تأثیر شرایط اقتصادی دوام پیدا کرده و صدای آن بلند شده است. البته این در مرحله گذار است و ما از این وضعیت عبور می‌کنیم و آنچه باعث عبور از این دیدگاه می‌شود اصلاح وضعیت اقتصادی است چراکه این وضعیت مانع حاکم شدن عقلانیت در جامعه می‌شود. از طرفی هم برخی از جریان‌ها در‌تلاشند تا وضعیت نامساعد اقتصادی را به مسئولان انقلابی و مذهبی ربط دهند، درحالی‌که موضوع کاملا برعکس است.
 
آیا قرار گرفتن در شرایط معنوی و اجتماعی خاص همچون ماه مبارک رمضان می‌تواند در یادآوری ارزش‌های دینی و هویت ملی ما و جلوگیری از خود‌فراموشی اجتماعی مؤثر باشد؟
برای افرادی که زمینه معنوی دارند، قرار گرفتن در مسیر عزت، مقاومت و استقامت مثل ماه رمضان کمک می‌کند. در هر حال کلیت جامعه به قول امام، ماه‌های معنوی می‌تواند فضای معنوی و انقلابی را در جامعه فراهم و جامعه برای حل مشکلاتش از آن استفاده کند.

انواع خودفراموشی انسان از نگاه رهبر معظم انقلاب
رهبر معظم انقلاب در دیدار رمضانی کارگزاران نظام، سه نوع خودفراموشی را برشمردند و نوع اجتماعی آن یعنی فراموشی هویت اسلامی و قرآنی نظام را مهم‌ترین خودفراموشی دانستند. ایشان در سخنان‌شان فرمودند: معنای خود‌فراموشی این است که [انسان] هدف از خلقت خودش را فراموش کند... خداوند [انسان] را آفریده برای این‌که انسان را به‌ مراتب بالای فضیلت وجودی برساند، تبدیل کند او را به خلیفه‌الله؛ هدف از خلقت انسان این است‌... . آفریده تا او را بزرگ کند، تا او را به مقام والا برساند... [خودفراموشی] یعنی انسان از این غفلت کند و‌ غافل بشود از این‌که برای این آفریده شده.فراموش کردن گذر زندگی هم یکی از خودفراموشی‌هاست. این زندگی در حال گذر است.ما همه یک سرآمدی داریم.اسم این سرآمد درتعبیر عربی«اجل» است. بالاخره باید خودمان را برای آن آماده کنیم دیگر؛ یکی ازموارد خودفراموشی این است.اینها غفلت‌های شخصی است؛اینها راانسان می‌تواند با دعا، با تضرع، با روزه، با خویشتنداری درباره‌ خواهش‌های نفسانی که در روزه وجود دارد، این ذکر را، این توجه را به‌وجود بیاورد و ازاین خودفراموشی خودش رانجات بدهد.درمقیاس اجتماعی، خودفراموشی مهم‌تر است. «خودفراموشی اجتماعی» یعنی هویت خودمان را فراموش کنیم، فلسفه‌ وجودی جمهوری اسلامی رافراموش کنیم. آن‌طوری که قبل از ما در این کشور در سیاست خارجی، در سیاست داخلی، در اداره‌ امور کشور، در تقسیم امتیازات و منابع کشور عمل می‌کردند، آن‌جور نباید عمل بکنیم. تکیه به بیگانه، زندگی براساس تعدی، براساس فساد، براساس ویژه‌خواری، بهره‌بردن‌های ناسالم؛ خب شاکله‌ تمدن اسلامی و نظام اسلامی که ما به‌دنبال تشکیل آن هستیم و بودیم، به‌کلی منافی با این است.ما از دیگران نمی‌توانیم [در این زمینه] تقلید کنیم.بنابراین مهم این است که ما مسئولان نظام جمهوری اسلامی هویت اصلی نظام اسلامی را بشناسیم، از یاد نبریم، دنبال کنیم.