شناسهٔ خبر: 71856127 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: رسا | لینک خبر

حجت الاسلام موسوی نسب کرمانی مطرح کرد؛

تحولی نوین در علوم انسانی با رویکرد اسلامی‌سازی

عضو هیئت علمی گروه اخلاق مؤسسه امام خمینی(ره) با اشاره به اینکه اسلامی‌سازی علوم انسانی به بازتعریف و گسترش دانش‌های مرتبط با انسان می‌پردازد، اظهار داشت: این رویکرد موفقیت‌هایی را در زمینه‌هایی نظیر روانشناسی، اقتصاد و مدیریت داشته است.

صاحب‌خبر -

اشاره: اسلامی‌سازی علوم انسانی به معنای توسعه نگرشی مبتنی بر مبانی اسلامی در این علوم است، چراکه علوم انسانی تحت تأثیر جهان‌بینی‌ها و فرهنگ‌ها قرار دارد، این فرآیند با توجه به تفاوت‌های بنیادین در نگاه به انسان و جهان مانند اعتقاد به وجود خدا یا ترکیب جسم و روح، دستورالعمل‌های متفاوتی را ارائه می‌دهد، برای مثال در روان‌شناسی، مشاوره، اقتصاد و حقوق نگرش اسلامی بر پایه اصول دینی مانند آخرت‌گرایی و عدالت راهکارهایی متفاوت از نگرش‌های مادی‌گرایانه ارائه می‌کند، روش‌های اسلامی‌سازی شامل ترکیب روش‌های تجربی با اجتهاد در منابع دینی است، اگرچه این حرکت در مراحل ابتدایی است و با چالش‌هایی مواجه بوده، اما اقدامات مثبتی مانند تألیف کتاب‌ها و برگزاری کرسی‌های علمی انجام شده است.

در این زمینه خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، گفت و گویی با حجت الاسلام سید محمدرضا موسوی نسب کرمانی، عضو هیات علمی گروه اخلاق مؤسسه امام خمینی(ره) انجام داده است که در ادامه می‌آید:

رسا ـ چگونه اسلامی‌سازی علوم انسانی توانسته است با ادعاهای شبه‌علمی مقابله کند و از مرزهای دقت و اعتبار علمی محافظت نماید؟

به باور من مهم‌ترین اقدام برای پیشبرد این هدف و تعیین حدود بین دو اندیشه متفاوت، تعریف دقیق مفهوم و حرکت در مسیری روشن و شفاف است، البته در این زمینه رویکردهای متنوعی برای اسلامی‌سازی خصوصاً در مراکز علمی و حوزه‌های علمیه کشور وجود دارد.

چنانچه تعریف دقیقی از علوم انسانی اسلامی ارائه شود و مشخص شود که هدف از این اسلامی‌سازی دقیقاً چیست، این خود به‌عنوان بهترین مرزبندی عمل خواهد کرد، پس از آن ارائه نمونه‌هایی ملموس از این فرآیند در صحنه عمل اهمیت می‌یابد در واقع مواردی وجود دارد که تاکنون در این راستا محقق شده‌اند، برای مثال، آیت‌الله مصباح کتابی تحت عنوان «رابطه علم و دین» دارند که مرزگذاری‌ها را به وضوح مطرح کرده‌اند، همچنین آیت‌الله جوادی آملی دیدگاه‌های ارزشمندی درباره اسلامی‌سازی ارائه داده‌اند و آثار متعددی نیز در این زمینه توسط خود یا شاگردان ایشان به نگارش درآمده است، جلسات و نشست‌های علمی‌ای که در این حوزه برگزار شده است نیز کمک شایانی به روشن‌تر کردن مرز میان دو گونه از علوم انسانی کرده است.

از جهت تعریف مفهومی مشکلی وجود ندارد، اما نکته اینجاست که حرکت در این مسیر بسیار کند پیش می‌رود و دستاوردها هنوز به گستردگی یا تنوع لازم دست نیافته‌اند، رسیدن به نتایج مطلوب مستلزم زمان بیشتر است تا بتوان این تلاش‌ها را به شکلی ساختارمند و منسجم ارائه کرد، با گذشت زمان و پیشرفت بیشتر، ان‌شاءالله شاهد شکل‌گیری یک کلان‌نظریه خواهیم بود که نه تنها مرزها را به‌طور دقیق‌تر مشخص می‌کند، بلکه در رشته‌ها و حوزه‌های مختلف علمی نیز ورود مؤثری خواهد داشت.

رسا ـ چه تصویری از آینده علوم انسانی با رویکرد اسلامی‌سازی‌شده در ذهن دارید؟ به نظر شما، چه شاخص‌ها یا ابزارهایی برای ارزیابی مؤثر پیشرفت در این مسیر قابل استفاده هستند؟

آینده علم مسیری روشن و شفاف را پیش رو دارد، تمامی شاخه‌های علمی به‌طور طبیعی در حال گسترش و روشن‌تر شدن هستند و حتی گاهی یک علم به دو شاخه مستقل تبدیل می‌شود؛ همان‌طور که در گذشته شاهد این روند بوده‌ایم، بنابراین نباید عجله یا نگرانی داشت، باید میدان علم را باز بگذاریم و از انگ زدن، شعار دادن یا تقابل و تمسخر یکدیگر اجتناب کنیم، هرکس باید پژوهش علمی خود را با رویکردهای مختص به خود پیش ببرد، زیرا تمسخر و تحقیر هیچ‌گاه ثمربخش نخواهد بود، نه علوم انسانی اسلامی باید دیگران را دست‌کم بگیرد و نه طرف مقابل به آن انگ بزند.

تحولی نوین در علوم انسانی با رویکرد اسلامی‌سازی

در فضای آزاد علمی، هر دو گروه افراد دغدغه‌مند و اندیشمندی که در مراکز علمی فعالیت می‌کنند باید به یکدیگر احترام بگذارند و صلاحیت آنها باعث شود جامعه از ایشان قدردانی کند، چراکه دستاوردهای علمی، شفافیت و حل بسیاری از سوالات مبهم و پیچیده خواهد بود، به همین دلیل به‌هیچ‌وجه زیانی متوجه ما نیست اگر برای تحقیق و گسترش شاخه‌های علمی هزینه‌ای پرداخت کنیم؛ این هزینه‌ها در مقایسه با سایر هزینه‌ها بسیار ناچیز هستند، متأسفانه برخی اقدامات رسانه‌ای مانند انگ زدن یا تخریب متقابل، کاری اشتباه و ناپسند است که باید کنار گذاشته شود.

در جامعه‌ای که حقیقت علمی مورد استفاده قرار می‌گیرد هیچ ضرری متوجه آن جامعه نیست؛ برعکس زمینه برای پیشرفت و شفافیت فراهم می‌شود، آینده روشن علم مشروط به این است که اندیشمندان به یکدیگر احترام بگذارند، هیچ ضرورتی ندارد که میان افراد اختلاف ایجاد شود، انگ زده شود یا رفتارهای ضد اخلاقی پیش گرفته شوند، ادامه مسیر علوم انسانی اسلامی یا شاخه‌های دیگر نیز بستگی به انتخاب جوامع علمی دارد، اما اگر علوم انسانی اسلامی بتواند میدان مناسبی پیدا کند، شاخص‌هایی همچون اقتصاد، تعلیم و تربیت، مدیریت و دیگر جنبه‌های اجتماعی جامعه به گونه‌ای ارتقا پیدا خواهند کرد که نمودهای اسلامی در آن جامعه آشکار شود.

نتیجه چنین فرایندی این است که رفتارهای دینی و اخلاقی در میان مردم بیشتر دیده خواهد شد، افراد نسبت به عقاید دینی پایبندتر شده و زندگی فردی و علمی خود را بر اساس ارزش‌های دینی پیش خواهند برد، این جدا نبودن دین از شاخص‌های علمی یکی از مهم‌ترین معیارهایی است که باید مورد توجه قرار بگیرد، دانشگاه‌ها و مراکز علمی اگر بتوانند چنین رویکردی را در پیش بگیرند، افرادی دین‌دار و متعهد در زندگی فردی و علمی پرورش خواهند داد، این هم‌زیستی میان دین و علم می‌تواند آینده‌ای مثبت را رقم بزند.

بیشترین تمرکز باید بر حقیقت‌جویی باشد؛ حقیقتی که از هر منبع موثقی پذیرفته شود، چه از متون دینی، چه از منابع علمی یا فلسفی. زمانی که مراکز علمی به این سطح از اخلاق و شخصیت برسند و حقیقت‌جو باشند، آن روز عید جامعه اسلامی خواهد بود. امید داریم با همدلی و پیروی از حقیقت به آن روز دست پیدا کنیم.

رسا ـ چگونه می‌توان مفهوم اسلامی‌سازی در حوزه علوم انسانی را تعریف کرد؟ اهداف و مقاصد اصلی شما از ورود به این فرآیند چیست و چه نقشی در تحول معرفتی این علوم ایفا می‌کند؟

علوم انسانی از جمله علومی است که به شدت تحت تأثیر فرهنگ‌ها جهان‌بینی‌ها و اندیشه‌های مختلف قرار دارد در جوامع گوناگون و فرهنگ‌های متفاوت نگاه انسان‌ها به این علوم متغیر است، دلیل این موضوع به ماهیت علوم انسانی باز می‌گردد؛ چراکه هدف اصلی این علوم ارائه دستورالعمل‌ها و تبیین‌هایی برای رفتارهای انسانی است، طبیعتاً وقتی دیدگاه ما نسبت به انسان و جهان متفاوت باشد نوع نتیجه‌گیری‌ها و دستورالعمل‌هایی که از علوم انسانی به دست می‌آید نیز تفاوت خواهد داشت.

به عنوان مثال یکی از موضوعات اساسی در این حوزه این است که آیا جهان خالقی دارد یا خیر؟ پاسخ به این پرسش بنیادی تفاوت عمده‌ای را در نگرش ایجاد می‌کند، همچنین اینکه آیا انسان تنها یک موجود مادی است یا موجودی ترکیبی از جسم و روح باز هم تأثیر مستقیمی بر نوع نگاه، تحلیل و دستورالعمل‌های ارائه‌شده در علوم انسانی خواهد داشت، این تفاوت‌ها محدود به حوزه‌ای خاص نیست و در زمینه‌هایی نظیر اقتصاد، روانشناسی، مشاوره، تعلیم و تربیت، مدیریت، علوم سیاسی و جامعه‌شناسی به وضوح قابل مشاهده است.

اگر علوم انسانی به عنوان دانش‌هایی قلمداد شوند که هدف‌شان ارائه دستورالعمل برای زندگی انسان‌هاست کاملاً بدیهی است که این علوم تحت تأثیر نوع جهان‌بینی و نگاه ما به هستی و انسان قرار خواهند گرفت و از همین رو نمی‌توان نتایج و دستاوردهای دیگران را بدون در نظر گرفتن این تفاوت‌ها به‌طور مستقیم به عنوان علم پذیرفت، علوم انسانی پیوندی عمیق با فرهنگ، اندیشه و نوع تفکر ما دارد برخلاف علوم طبیعی مانند فیزیک یا پزشکی که نسبتاً مستقل از فرهنگ و جهان‌بینی هستند.

از منظر اسلام نیز که به عنوان یک نظام فکری جامع و دارای فرهنگ کامل شناخته می‌شود نمی‌توان نسبت به علوم انسانی بی‌تفاوت بود، وجود اعتقادات اسلامی قوی و فلسفه‌ای مبتنی بر آن ایجاب می‌کند که ما نگاه مختص به خودمان را نسبت به این علوم داشته باشیم، در نتیجه ایجاد چارچوبی برای علوم انسانی اسلامی ضرورتی انکارناپذیر است؛ تلاشی که هدف آن توسعه نگرشی مبتنی بر مبانی اسلامی در این حوزه‌ها است.

رسا ـ آیا می‌توانید نمونه‌های مشخصی از تأثیرات ملموس اسلامی‌سازی بر رشته‌های مختلف علوم انسانی ارائه دهید؟ این فرآیند چگونه توانسته است دستاوردهای شاخصی در حوزه تولید دانش ایجاد کند؟

در بخش نخست صحبت‌هایم اشاره‌ای داشتم، فرض کنید که رشته روان‌شناسی به‌عنوان حوزه‌ای که وظیفه خود را مطالعه رفتار و ذهن انسان می‌داند به مفهومی عمیق‌تر نگاهی متفاوت داشته باشد، اگر ما به این اعتقاد داشته باشیم که لذت‌های انسان محدود به دنیای مادی نیستند و در جهان آخرت لذتی جاودان وجود دارد، نگاه ما در روان‌شناسی و حتی دستورات و راهنمایی‌های ما نیز دگرگون خواهد شد.

برای مثال، فردی که به دلیل فشار غریزه جنسی در شرایط دشواری قرار دارد و مجرد است، وقتی نزد مشاوری مراجعه کند نوع مشاوره‌ای که می‌گیرد بسته به نگرش آن مشاور می‌تواند تفاوت بسیاری داشته باشد، مشاوری که اعتقاد دارد زندگی و لذت تنها به این دنیا محدود نمی‌شود، قطعاً دیدگاهش متفاوت خواهد بود با یک مشاور که نگرشی مبتنی بر فرهنگ غربی و جهان‌بینی مادی دارد، مشاور اول ممکن است راهکارهایی برای کنترل و مدیریت احساسات ارائه دهد در حالی که مشاور دوم احتمالاً راه‌حل‌های فوری‌تر و مادی‌گرایانه‌ای را پیشنهاد کند که از نگاه اولیای دین تضاد عمیقی با اصول معنوی دارد.

این اختلاف نگرش در موارد دیگری نیز قابل مشاهده است برای مثال در مشکلات خانوادگی یک مشاور با نگرش مذهبی هرگز فرد را به ترک خانواده یا حرکت فراتر از روابط خانوادگی تشویق نمی‌کند بلکه به حفظ انسجام خانواده تاکید دارد، اما مشاوری با دیدگاه دنیوی ممکن است صرفاً به دنبال کاهش شدت مشکلات باشد حتی اگر به هزینه آسیب به رابطه خانوادگی تمام شود.

در مسائل اجتماعی هم این تفاوت‌ها بسیار مهم هستند، اگر بخواهیم برای جامعه قوانینی تدوین کنیم باید بسته به نوع دیدگاه خود تصمیم بگیریم که قانون‌گذاری باید با چه رویکردی انجام شود، برای مثال نوع برخورد با جرایمی همچون سرقت یا زنا بستگی زیادی به جهان‌بینی قانون‌گذار دارد، کسی که جهان آخرت و اصول دینی را جدی می‌گیرد قوانین را بر اساس آنچه پیامبران الهی آورده‌اند بهترین مسیر برای اجرای عدالت می‌داند، اما فردی که صرفاً با نگرش سکولار به مسائل حقوقی نگاه می‌کند ممکن است همین قوانین الهی را توحش بداند.

تأثیر جهان‌بینی در سایر حوزه‌ها همچون اقتصاد نیز بارز است برای نمونه در تعیین سیاست‌های اقتصادی مانند شیوه عملکرد بانک‌ها یا مسئله ربا تفکرات ارزشی و مبانی فکری نقش عمده‌ای دارند، اندیشمندان هر حوزه بر اساس مبانی فکری خود به نتایجی دست پیدا می‌کنند که همه آنها تنها بر تحقیقات علمی مبتنی نیست بلکه ریشه فکری و اعتقادی نیز دارد این تفاوت‌ها منجر به موضع‌گیری‌های مختلفی در مدیریت، تعلیم‌وتربیت و سایر عرصه‌های زندگی می‌شود.

تحولی نوین در علوم انسانی با رویکرد اسلامی‌سازی

اگر نگاه ما به جهان‌بینی الهی متکی باشد و آموزه‌های دین اسلام را راهنمای کار خود بدانیم می‌توانیم نظامی هماهنگ بر پایه اصول دینی داشته باشیم؛ نظامی که پیامبران الهی آن را معرفی کرده‌اند و ما وظیفه داریم تا این نظام را بدون کاستی در ابعاد مختلف اجتماعی و فرهنگی تبیین کنیم.

رسا ـ چه روش‌ها و ابزارهایی برای اسلامی‌سازی علوم انسانی به کار گرفته می‌شود و این رویکردها از چه جهاتی با متدولوژی‌های علمی رایج تفاوت دارند؟

مطالعات تجربی در جایگاه خود بسیار ارزشمند و ضروری هستند و هر مسئله‌ای که نیازمند بررسی است اگر قرار باشد با روش تجربی دنبال شود باید به طور دقیق مشخص شود که چه جنبه‌هایی از آن به این رویکرد نیاز دارند، فردی که قصد دارد در مسیر علوم انسانی اسلامی حرکت کند نمی‌تواند نسبت به منابع دینی بی‌اطلاع یا غافل باشد، بخشی از مطالعات چنین افرادی بطور مستقیم به منابع دینی همچون قرآن و روایات در معنای عام آنها مرتبط است.

هنگامی که شخص بخواهد با این منابع ارتباط برقرار کند نیازمند بهره‌گیری از روش‌های تخصصی مربوط به این حوزه است، یکی از اصلی‌ترین این روش‌ها اجتهاد است که در فقه شیعه و علوم اسلامی به عنوان ابزاری اساسی برای تحلیل و فهم منابع دینی شناخته می‌شود، اجتهاد در معنای جامع خود مسیری است که فرد باید طی کند تا به بینش‌های اسلامی برسد.

افرادی که می‌خواهند در عرصه‌های علوم انسانی اسلامی فعالیت کنند لازم است شایستگی‌ها و قابلیت‌های ویژه‌ای داشته باشند، آنها باید هم در بهره‌گیری از روش‌های تجربی مختص علوم انسانی توانمند باشند و هم با روش اجتهادی برای مطالعه عمیق منابع دینی آشنا شوند، از تلفیق منطقی این دو رویکرد یک ساختار جامع و هماهنگ شکل می‌گیرد که به افراد کمک می‌کند تا به هر دو جنبه تسلط پیدا کنند، این مهارت‌ها آنها را نه‌تنها برای تحلیل دقیق‌تر مجهز می‌کند بلکه شایستگی لازم را برای ایفای نقش مؤثر در این مسیر مهم به آنها می‌بخشد.

رسا ـ اسلامی‌سازی علوم انسانی تاکنون چه سهمی در توسعه و گسترش دانش داشته است؟ آیا می‌توانید مثال‌هایی از نقش حیاتی آن در شکوفایی مباحث علمی ارائه دهید؟

بیشتر تلاش‌ها در زمینه اسلامی‌سازی علوم به صورت جدی و سازمان‌یافته پس از انقلاب اسلامی آغاز شده است، البته این موضوع پیشینه‌ای در مالزی، مصر و برخی کشورهای دیگر داشته و اندیشمندانی پیش‌تر در این حوزه قلم زده و فعالیت‌هایی انجام داده‌اند، با این حال در مذهب جعفری اثنی عشری به‌ویژه در حوزه‌های علمیه این تلاش‌ها به‌طور رسمی و منسجم تنها چهار دهه است که جریان دارد؛ بنابراین انتظار تحقق پیشرفت‌های محسوس و فراگیر در این بازه زمانی کوتاه با توجه به محدودیت‌های موجود چندان واقع‌گرایانه نیست.

به‌ویژه آنکه این حرکت با چالش‌های گوناگون مواجه بوده و هست؛ چه در عرصه روانی و چه در زمینه‌های مادی و مالی، تعداد مراکز علمی فعال در این حوزه بسیار اندک است و اگر بخواهیم وضعیت فعلی را بررسی کنیم شاید تعداد افراد دارای آگاهی و اطلاعات در این زمینه به حدود ۲۰ هزار نفر برسد اما بسیاری از این افراد هنوز سازمان‌دهی نشده‌اند و مشارکت آنها در عمل محدودتر از توان بالقوه‌شان است.

این وضعیت را می‌توان با علوم انسانی غیراسلامی مقایسه کرد؛ علومی که بر مبانی سکولاریسم، اومانیسم و پلورالیسم استوار هستند و حدوداً ۲۰۰ سال قدمت دارند، این عرصه نه تنها از پشتوانه فکری طولانی برخوردار است بلکه نیروی انسانی و منابع گسترده‌ای نیز در اختیار دارد، تأسف‌بارتر اینکه حتی در کشور خودمان افرادی داریم که به جای تمرکز بر مسائل داخلی به حل مسائل تعریف‌شده توسط جوامع غربی می‌پردازند؛ افرادی که مقالات علمی خود را برای مجلات آنها ارسال می‌کنند یا در راستای حل دغدغه‌های فکری آنان فعالیت می‌کنند.

علوم انسانی اسلامی با وجود تلاش‌های صورت‌گرفته هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارد، به همین دلیل نباید انتظار داشت که ظرف این چهار دهه نتایج گسترده‌ای به بار نشسته باشد، ضروری است که این مسیر همچنان ادامه یابد، زیرا جریان علم در همه زمان‌ها و حوزه‌ها روندی کند دارد، ضمن اینکه موفقیت در چنین حرکتی نیازمند مشارکت اجتماعی گسترده و همکاری‌های بیشتر است، برگزاری مسابقات، حمایت از نگارش کتاب‌ها و ایجاد زمینه‌های تشویقی می‌تواند به تقویت این حرکت کمک کند.

با وجود محدودیت‌ها تاکنون نیز اقدامات مثبتی انجام شده است، کتاب‌هایی تألیف شده نظریات جدیدی ارائه شده و کرسی‌های علمی و ترویجی متعددی به‌صورت روزانه برگزار می‌شوند، آمار این فعالیت‌ها در برخی نمایشگاه‌ها یا مراکز موجود قابل‌مشاهده است، همچنین در حوزه علمیه قم و برخی نهادهای متمرکز بر این موضوع، فعالیت‌های امیدوارکننده‌ای در جریان است که نویدبخش آینده‌ای روشن هستند، امیدواریم با تداوم این مسیر دستاوردهای پربار و مبارکی حاصل شود.

اشاره: اسلامی‌سازی علوم انسانی به معنای توسعه نگرشی مبتنی بر مبانی اسلامی در این علوم است، چراکه علوم انسانی تحت تأثیر جهان‌بینی‌ها و فرهنگ‌ها قرار دارد، این فرآیند با توجه به تفاوت‌های بنیادین در نگاه به انسان و جهان مانند اعتقاد به وجود خدا یا ترکیب جسم و روح، دستورالعمل‌های متفاوتی را ارائه می‌دهد، برای مثال در روان‌شناسی، مشاوره، اقتصاد و حقوق نگرش اسلامی بر پایه اصول دینی مانند آخرت‌گرایی و عدالت راهکارهایی متفاوت از نگرش‌های مادی‌گرایانه ارائه می‌کند، روش‌های اسلامی‌سازی شامل ترکیب روش‌های تجربی با اجتهاد در منابع دینی است، اگرچه این حرکت در مراحل ابتدایی است و با چالش‌هایی مواجه بوده، اما اقدامات مثبتی مانند تألیف کتاب‌ها و برگزاری کرسی‌های علمی انجام شده است.

اشاره: اسلامی‌سازی علوم انسانی به معنای توسعه نگرشی مبتنی بر مبانی اسلامی در این علوم است، چراکه علوم انسانی تحت تأثیر جهان‌بینی‌ها و فرهنگ‌ها قرار دارد، این فرآیند با توجه به تفاوت‌های بنیادین در نگاه به انسان و جهان مانند اعتقاد به وجود خدا یا ترکیب جسم و روح، دستورالعمل‌های متفاوتی را ارائه می‌دهد، برای مثال در روان‌شناسی، مشاوره، اقتصاد و حقوق نگرش اسلامی بر پایه اصول دینی مانند آخرت‌گرایی و عدالت راهکارهایی متفاوت از نگرش‌های مادی‌گرایانه ارائه می‌کند، روش‌های اسلامی‌سازی شامل ترکیب روش‌های تجربی با اجتهاد در منابع دینی است، اگرچه این حرکت در مراحل ابتدایی است و با چالش‌هایی مواجه بوده، اما اقدامات مثبتی مانند تألیف کتاب‌ها و برگزاری کرسی‌های علمی انجام شده است. اشاره: اشاره:

در این زمینه خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، گفت و گویی با حجت الاسلام سید محمدرضا موسوی نسب کرمانی، عضو هیات علمی گروه اخلاق مؤسسه امام خمینی(ره) انجام داده است که در ادامه می‌آید:

در این زمینه خبرنگار   سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا ، گفت و گویی با حجت الاسلام سید محمدرضا موسوی نسب کرمانی، عضو هیات علمی گروه اخلاق مؤسسه امام خمینی(ره) انجام داده است که در ادامه می‌آید:

رسا ـ چگونه اسلامی‌سازی علوم انسانی توانسته است با ادعاهای شبه‌علمی مقابله کند و از مرزهای دقت و اعتبار علمی محافظت نماید؟

رسا ـ چگونه اسلامی‌سازی علوم انسانی توانسته است با ادعاهای شبه‌علمی مقابله کند و از مرزهای دقت و اعتبار علمی محافظت نماید؟ رسا ـ چگونه اسلامی‌سازی علوم انسانی توانسته است با ادعاهای شبه‌علمی مقابله کند و از مرزهای دقت و اعتبار علمی محافظت نماید؟ رسا ـ

به باور من مهم‌ترین اقدام برای پیشبرد این هدف و تعیین حدود بین دو اندیشه متفاوت، تعریف دقیق مفهوم و حرکت در مسیری روشن و شفاف است، البته در این زمینه رویکردهای متنوعی برای اسلامی‌سازی خصوصاً در مراکز علمی و حوزه‌های علمیه کشور وجود دارد.

به باور من مهم‌ترین اقدام برای پیشبرد این هدف و تعیین حدود بین دو اندیشه متفاوت، تعریف دقیق مفهوم و حرکت در مسیری روشن و شفاف است، البته در این زمینه رویکردهای متنوعی برای اسلامی‌سازی خصوصاً در مراکز علمی و حوزه‌های علمیه کشور وجود دارد.

چنانچه تعریف دقیقی از علوم انسانی اسلامی ارائه شود و مشخص شود که هدف از این اسلامی‌سازی دقیقاً چیست، این خود به‌عنوان بهترین مرزبندی عمل خواهد کرد، پس از آن ارائه نمونه‌هایی ملموس از این فرآیند در صحنه عمل اهمیت می‌یابد در واقع مواردی وجود دارد که تاکنون در این راستا محقق شده‌اند، برای مثال، آیت‌الله مصباح کتابی تحت عنوان «رابطه علم و دین» دارند که مرزگذاری‌ها را به وضوح مطرح کرده‌اند، همچنین آیت‌الله جوادی آملی دیدگاه‌های ارزشمندی درباره اسلامی‌سازی ارائه داده‌اند و آثار متعددی نیز در این زمینه توسط خود یا شاگردان ایشان به نگارش درآمده است، جلسات و نشست‌های علمی‌ای که در این حوزه برگزار شده است نیز کمک شایانی به روشن‌تر کردن مرز میان دو گونه از علوم انسانی کرده است.

چنانچه تعریف دقیقی از علوم انسانی اسلامی ارائه شود و مشخص شود که هدف از این اسلامی‌سازی دقیقاً چیست، این خود به‌عنوان بهترین مرزبندی عمل خواهد کرد، پس از آن ارائه نمونه‌هایی ملموس از این فرآیند در صحنه عمل اهمیت می‌یابد در واقع مواردی وجود دارد که تاکنون در این راستا محقق شده‌اند، برای مثال، آیت‌الله مصباح کتابی تحت عنوان «رابطه علم و دین» دارند که مرزگذاری‌ها را به وضوح مطرح کرده‌اند، همچنین آیت‌الله جوادی آملی دیدگاه‌های ارزشمندی درباره اسلامی‌سازی ارائه داده‌اند و آثار متعددی نیز در این زمینه توسط خود یا شاگردان ایشان به نگارش درآمده است، جلسات و نشست‌های علمی‌ای که در این حوزه برگزار شده است نیز کمک شایانی به روشن‌تر کردن مرز میان دو گونه از علوم انسانی کرده است.

از جهت تعریف مفهومی مشکلی وجود ندارد، اما نکته اینجاست که حرکت در این مسیر بسیار کند پیش می‌رود و دستاوردها هنوز به گستردگی یا تنوع لازم دست نیافته‌اند، رسیدن به نتایج مطلوب مستلزم زمان بیشتر است تا بتوان این تلاش‌ها را به شکلی ساختارمند و منسجم ارائه کرد، با گذشت زمان و پیشرفت بیشتر، ان‌شاءالله شاهد شکل‌گیری یک کلان‌نظریه خواهیم بود که نه تنها مرزها را به‌طور دقیق‌تر مشخص می‌کند، بلکه در رشته‌ها و حوزه‌های مختلف علمی نیز ورود مؤثری خواهد داشت.

از جهت تعریف مفهومی مشکلی وجود ندارد، اما نکته اینجاست که حرکت در این مسیر بسیار کند پیش می‌رود و دستاوردها هنوز به گستردگی یا تنوع لازم دست نیافته‌اند، رسیدن به نتایج مطلوب مستلزم زمان بیشتر است تا بتوان این تلاش‌ها را به شکلی ساختارمند و منسجم ارائه کرد، با گذشت زمان و پیشرفت بیشتر، ان‌شاءالله شاهد شکل‌گیری یک کلان‌نظریه خواهیم بود که نه تنها مرزها را به‌طور دقیق‌تر مشخص می‌کند، بلکه در رشته‌ها و حوزه‌های مختلف علمی نیز ورود مؤثری خواهد داشت.

رسا ـ چه تصویری از آینده علوم انسانی با رویکرد اسلامی‌سازی‌شده در ذهن دارید؟ به نظر شما، چه شاخص‌ها یا ابزارهایی برای ارزیابی مؤثر پیشرفت در این مسیر قابل استفاده هستند؟

رسا ـ چه تصویری از آینده علوم انسانی با رویکرد اسلامی‌سازی‌شده در ذهن دارید؟ به نظر شما، چه شاخص‌ها یا ابزارهایی برای ارزیابی مؤثر پیشرفت در این مسیر قابل استفاده هستند؟ رسا ـ چه تصویری از آینده علوم انسانی با رویکرد اسلامی‌سازی‌شده در ذهن دارید؟ به نظر شما، چه شاخص‌ها یا ابزارهایی برای ارزیابی مؤثر پیشرفت در این مسیر قابل استفاده هستند؟ رسا ـ

آینده علم مسیری روشن و شفاف را پیش رو دارد، تمامی شاخه‌های علمی به‌طور طبیعی در حال گسترش و روشن‌تر شدن هستند و حتی گاهی یک علم به دو شاخه مستقل تبدیل می‌شود؛ همان‌طور که در گذشته شاهد این روند بوده‌ایم، بنابراین نباید عجله یا نگرانی داشت، باید میدان علم را باز بگذاریم و از انگ زدن، شعار دادن یا تقابل و تمسخر یکدیگر اجتناب کنیم، هرکس باید پژوهش علمی خود را با رویکردهای مختص به خود پیش ببرد، زیرا تمسخر و تحقیر هیچ‌گاه ثمربخش نخواهد بود، نه علوم انسانی اسلامی باید دیگران را دست‌کم بگیرد و نه طرف مقابل به آن انگ بزند.

آینده علم مسیری روشن و شفاف را پیش رو دارد، تمامی شاخه‌های علمی به‌طور طبیعی در حال گسترش و روشن‌تر شدن هستند و حتی گاهی یک علم به دو شاخه مستقل تبدیل می‌شود؛ همان‌طور که در گذشته شاهد این روند بوده‌ایم، بنابراین نباید عجله یا نگرانی داشت، باید میدان علم را باز بگذاریم و از انگ زدن، شعار دادن یا تقابل و تمسخر یکدیگر اجتناب کنیم، هرکس باید پژوهش علمی خود را با رویکردهای مختص به خود پیش ببرد، زیرا تمسخر و تحقیر هیچ‌گاه ثمربخش نخواهد بود، نه علوم انسانی اسلامی باید دیگران را دست‌کم بگیرد و نه طرف مقابل به آن انگ بزند.

تحولی نوین در علوم انسانی با رویکرد اسلامی‌سازی

تحولی نوین در علوم انسانی با رویکرد اسلامی‌سازی تحولی نوین در علوم انسانی با رویکرد اسلامی‌سازی

در فضای آزاد علمی، هر دو گروه افراد دغدغه‌مند و اندیشمندی که در مراکز علمی فعالیت می‌کنند باید به یکدیگر احترام بگذارند و صلاحیت آنها باعث شود جامعه از ایشان قدردانی کند، چراکه دستاوردهای علمی، شفافیت و حل بسیاری از سوالات مبهم و پیچیده خواهد بود، به همین دلیل به‌هیچ‌وجه زیانی متوجه ما نیست اگر برای تحقیق و گسترش شاخه‌های علمی هزینه‌ای پرداخت کنیم؛ این هزینه‌ها در مقایسه با سایر هزینه‌ها بسیار ناچیز هستند، متأسفانه برخی اقدامات رسانه‌ای مانند انگ زدن یا تخریب متقابل، کاری اشتباه و ناپسند است که باید کنار گذاشته شود.

در فضای آزاد علمی، هر دو گروه افراد دغدغه‌مند و اندیشمندی که در مراکز علمی فعالیت می‌کنند باید به یکدیگر احترام بگذارند و صلاحیت آنها باعث شود جامعه از ایشان قدردانی کند، چراکه دستاوردهای علمی، شفافیت و حل بسیاری از سوالات مبهم و پیچیده خواهد بود، به همین دلیل به‌هیچ‌وجه زیانی متوجه ما نیست اگر برای تحقیق و گسترش شاخه‌های علمی هزینه‌ای پرداخت کنیم؛ این هزینه‌ها در مقایسه با سایر هزینه‌ها بسیار ناچیز هستند، متأسفانه برخی اقدامات رسانه‌ای مانند انگ زدن یا تخریب متقابل، کاری اشتباه و ناپسند است که باید کنار گذاشته شود.

در جامعه‌ای که حقیقت علمی مورد استفاده قرار می‌گیرد هیچ ضرری متوجه آن جامعه نیست؛ برعکس زمینه برای پیشرفت و شفافیت فراهم می‌شود، آینده روشن علم مشروط به این است که اندیشمندان به یکدیگر احترام بگذارند، هیچ ضرورتی ندارد که میان افراد اختلاف ایجاد شود، انگ زده شود یا رفتارهای ضد اخلاقی پیش گرفته شوند، ادامه مسیر علوم انسانی اسلامی یا شاخه‌های دیگر نیز بستگی به انتخاب جوامع علمی دارد، اما اگر علوم انسانی اسلامی بتواند میدان مناسبی پیدا کند، شاخص‌هایی همچون اقتصاد، تعلیم و تربیت، مدیریت و دیگر جنبه‌های اجتماعی جامعه به گونه‌ای ارتقا پیدا خواهند کرد که نمودهای اسلامی در آن جامعه آشکار شود.

در جامعه‌ای که حقیقت علمی مورد استفاده قرار می‌گیرد هیچ ضرری متوجه آن جامعه نیست؛ برعکس زمینه برای پیشرفت و شفافیت فراهم می‌شود، آینده روشن علم مشروط به این است که اندیشمندان به یکدیگر احترام بگذارند، هیچ ضرورتی ندارد که میان افراد اختلاف ایجاد شود، انگ زده شود یا رفتارهای ضد اخلاقی پیش گرفته شوند، ادامه مسیر علوم انسانی اسلامی یا شاخه‌های دیگر نیز بستگی به انتخاب جوامع علمی دارد، اما اگر علوم انسانی اسلامی بتواند میدان مناسبی پیدا کند، شاخص‌هایی همچون اقتصاد، تعلیم و تربیت، مدیریت و دیگر جنبه‌های اجتماعی جامعه به گونه‌ای ارتقا پیدا خواهند کرد که نمودهای اسلامی در آن جامعه آشکار شود.

نتیجه چنین فرایندی این است که رفتارهای دینی و اخلاقی در میان مردم بیشتر دیده خواهد شد، افراد نسبت به عقاید دینی پایبندتر شده و زندگی فردی و علمی خود را بر اساس ارزش‌های دینی پیش خواهند برد، این جدا نبودن دین از شاخص‌های علمی یکی از مهم‌ترین معیارهایی است که باید مورد توجه قرار بگیرد، دانشگاه‌ها و مراکز علمی اگر بتوانند چنین رویکردی را در پیش بگیرند، افرادی دین‌دار و متعهد در زندگی فردی و علمی پرورش خواهند داد، این هم‌زیستی میان دین و علم می‌تواند آینده‌ای مثبت را رقم بزند.

نتیجه چنین فرایندی این است که رفتارهای دینی و اخلاقی در میان مردم بیشتر دیده خواهد شد، افراد نسبت به عقاید دینی پایبندتر شده و زندگی فردی و علمی خود را بر اساس ارزش‌های دینی پیش خواهند برد، این جدا نبودن دین از شاخص‌های علمی یکی از مهم‌ترین معیارهایی است که باید مورد توجه قرار بگیرد، دانشگاه‌ها و مراکز علمی اگر بتوانند چنین رویکردی را در پیش بگیرند، افرادی دین‌دار و متعهد در زندگی فردی و علمی پرورش خواهند داد، این هم‌زیستی میان دین و علم می‌تواند آینده‌ای مثبت را رقم بزند.

بیشترین تمرکز باید بر حقیقت‌جویی باشد؛ حقیقتی که از هر منبع موثقی پذیرفته شود، چه از متون دینی، چه از منابع علمی یا فلسفی. زمانی که مراکز علمی به این سطح از اخلاق و شخصیت برسند و حقیقت‌جو باشند، آن روز عید جامعه اسلامی خواهد بود. امید داریم با همدلی و پیروی از حقیقت به آن روز دست پیدا کنیم.

بیشترین تمرکز باید بر حقیقت‌جویی باشد؛ حقیقتی که از هر منبع موثقی پذیرفته شود، چه از متون دینی، چه از منابع علمی یا فلسفی. زمانی که مراکز علمی به این سطح از اخلاق و شخصیت برسند و حقیقت‌جو باشند، آن روز عید جامعه اسلامی خواهد بود. امید داریم با همدلی و پیروی از حقیقت به آن روز دست پیدا کنیم.

رسا ـ چگونه می‌توان مفهوم اسلامی‌سازی در حوزه علوم انسانی را تعریف کرد؟ اهداف و مقاصد اصلی شما از ورود به این فرآیند چیست و چه نقشی در تحول معرفتی این علوم ایفا می‌کند؟

رسا ـ چگونه می‌توان مفهوم اسلامی‌سازی در حوزه علوم انسانی را تعریف کرد؟ اهداف و مقاصد اصلی شما از ورود به این فرآیند چیست و چه نقشی در تحول معرفتی این علوم ایفا می‌کند؟ رسا ـ چگونه می‌توان مفهوم اسلامی‌سازی در حوزه علوم انسانی را تعریف کرد؟ اهداف و مقاصد اصلی شما از ورود به این فرآیند چیست و چه نقشی در تحول معرفتی این علوم ایفا می‌کند؟ رسا ـ

علوم انسانی از جمله علومی است که به شدت تحت تأثیر فرهنگ‌ها جهان‌بینی‌ها و اندیشه‌های مختلف قرار دارد در جوامع گوناگون و فرهنگ‌های متفاوت نگاه انسان‌ها به این علوم متغیر است، دلیل این موضوع به ماهیت علوم انسانی باز می‌گردد؛ چراکه هدف اصلی این علوم ارائه دستورالعمل‌ها و تبیین‌هایی برای رفتارهای انسانی است، طبیعتاً وقتی دیدگاه ما نسبت به انسان و جهان متفاوت باشد نوع نتیجه‌گیری‌ها و دستورالعمل‌هایی که از علوم انسانی به دست می‌آید نیز تفاوت خواهد داشت.

علوم انسانی از جمله علومی است که به شدت تحت تأثیر فرهنگ‌ها جهان‌بینی‌ها و اندیشه‌های مختلف قرار دارد در جوامع گوناگون و فرهنگ‌های متفاوت نگاه انسان‌ها به این علوم متغیر است، دلیل این موضوع به ماهیت علوم انسانی باز می‌گردد؛ چراکه هدف اصلی این علوم ارائه دستورالعمل‌ها و تبیین‌هایی برای رفتارهای انسانی است، طبیعتاً وقتی دیدگاه ما نسبت به انسان و جهان متفاوت باشد نوع نتیجه‌گیری‌ها و دستورالعمل‌هایی که از علوم انسانی به دست می‌آید نیز تفاوت خواهد داشت.

به عنوان مثال یکی از موضوعات اساسی در این حوزه این است که آیا جهان خالقی دارد یا خیر؟ پاسخ به این پرسش بنیادی تفاوت عمده‌ای را در نگرش ایجاد می‌کند، همچنین اینکه آیا انسان تنها یک موجود مادی است یا موجودی ترکیبی از جسم و روح باز هم تأثیر مستقیمی بر نوع نگاه، تحلیل و دستورالعمل‌های ارائه‌شده در علوم انسانی خواهد داشت، این تفاوت‌ها محدود به حوزه‌ای خاص نیست و در زمینه‌هایی نظیر اقتصاد، روانشناسی، مشاوره، تعلیم و تربیت، مدیریت، علوم سیاسی و جامعه‌شناسی به وضوح قابل مشاهده است.

به عنوان مثال یکی از موضوعات اساسی در این حوزه این است که آیا جهان خالقی دارد یا خیر؟ پاسخ به این پرسش بنیادی تفاوت عمده‌ای را در نگرش ایجاد می‌کند، همچنین اینکه آیا انسان تنها یک موجود مادی است یا موجودی ترکیبی از جسم و روح باز هم تأثیر مستقیمی بر نوع نگاه، تحلیل و دستورالعمل‌های ارائه‌شده در علوم انسانی خواهد داشت، این تفاوت‌ها محدود به حوزه‌ای خاص نیست و در زمینه‌هایی نظیر اقتصاد، روانشناسی، مشاوره، تعلیم و تربیت، مدیریت، علوم سیاسی و جامعه‌شناسی به وضوح قابل مشاهده است.

اگر علوم انسانی به عنوان دانش‌هایی قلمداد شوند که هدف‌شان ارائه دستورالعمل برای زندگی انسان‌هاست کاملاً بدیهی است که این علوم تحت تأثیر نوع جهان‌بینی و نگاه ما به هستی و انسان قرار خواهند گرفت و از همین رو نمی‌توان نتایج و دستاوردهای دیگران را بدون در نظر گرفتن این تفاوت‌ها به‌طور مستقیم به عنوان علم پذیرفت، علوم انسانی پیوندی عمیق با فرهنگ، اندیشه و نوع تفکر ما دارد برخلاف علوم طبیعی مانند فیزیک یا پزشکی که نسبتاً مستقل از فرهنگ و جهان‌بینی هستند.

اگر علوم انسانی به عنوان دانش‌هایی قلمداد شوند که هدف‌شان ارائه دستورالعمل برای زندگی انسان‌هاست کاملاً بدیهی است که این علوم تحت تأثیر نوع جهان‌بینی و نگاه ما به هستی و انسان قرار خواهند گرفت و از همین رو نمی‌توان نتایج و دستاوردهای دیگران را بدون در نظر گرفتن این تفاوت‌ها به‌طور مستقیم به عنوان علم پذیرفت، علوم انسانی پیوندی عمیق با فرهنگ، اندیشه و نوع تفکر ما دارد برخلاف علوم طبیعی مانند فیزیک یا پزشکی که نسبتاً مستقل از فرهنگ و جهان‌بینی هستند.

از منظر اسلام نیز که به عنوان یک نظام فکری جامع و دارای فرهنگ کامل شناخته می‌شود نمی‌توان نسبت به علوم انسانی بی‌تفاوت بود، وجود اعتقادات اسلامی قوی و فلسفه‌ای مبتنی بر آن ایجاب می‌کند که ما نگاه مختص به خودمان را نسبت به این علوم داشته باشیم، در نتیجه ایجاد چارچوبی برای علوم انسانی اسلامی ضرورتی انکارناپذیر است؛ تلاشی که هدف آن توسعه نگرشی مبتنی بر مبانی اسلامی در این حوزه‌ها است.

از منظر اسلام نیز که به عنوان یک نظام فکری جامع و دارای فرهنگ کامل شناخته می‌شود نمی‌توان نسبت به علوم انسانی بی‌تفاوت بود، وجود اعتقادات اسلامی قوی و فلسفه‌ای مبتنی بر آن ایجاب می‌کند که ما نگاه مختص به خودمان را نسبت به این علوم داشته باشیم، در نتیجه ایجاد چارچوبی برای علوم انسانی اسلامی ضرورتی انکارناپذیر است؛ تلاشی که هدف آن توسعه نگرشی مبتنی بر مبانی اسلامی در این حوزه‌ها است.

رسا ـ آیا می‌توانید نمونه‌های مشخصی از تأثیرات ملموس اسلامی‌سازی بر رشته‌های مختلف علوم انسانی ارائه دهید؟ این فرآیند چگونه توانسته است دستاوردهای شاخصی در حوزه تولید دانش ایجاد کند؟

رسا ـ آیا می‌توانید نمونه‌های مشخصی از تأثیرات ملموس اسلامی‌سازی بر رشته‌های مختلف علوم انسانی ارائه دهید؟ این فرآیند چگونه توانسته است دستاوردهای شاخصی در حوزه تولید دانش ایجاد کند؟ رسا ـ آیا می‌توانید نمونه‌های مشخصی از تأثیرات ملموس اسلامی‌سازی بر رشته‌های مختلف علوم انسانی ارائه دهید؟ این فرآیند چگونه توانسته است دستاوردهای شاخصی در حوزه تولید دانش ایجاد کند؟ رسا ـ

در بخش نخست صحبت‌هایم اشاره‌ای داشتم، فرض کنید که رشته روان‌شناسی به‌عنوان حوزه‌ای که وظیفه خود را مطالعه رفتار و ذهن انسان می‌داند به مفهومی عمیق‌تر نگاهی متفاوت داشته باشد، اگر ما به این اعتقاد داشته باشیم که لذت‌های انسان محدود به دنیای مادی نیستند و در جهان آخرت لذتی جاودان وجود دارد، نگاه ما در روان‌شناسی و حتی دستورات و راهنمایی‌های ما نیز دگرگون خواهد شد.

در بخش نخست صحبت‌هایم اشاره‌ای داشتم، فرض کنید که رشته روان‌شناسی به‌عنوان حوزه‌ای که وظیفه خود را مطالعه رفتار و ذهن انسان می‌داند به مفهومی عمیق‌تر نگاهی متفاوت داشته باشد، اگر ما به این اعتقاد داشته باشیم که لذت‌های انسان محدود به دنیای مادی نیستند و در جهان آخرت لذتی جاودان وجود دارد، نگاه ما در روان‌شناسی و حتی دستورات و راهنمایی‌های ما نیز دگرگون خواهد شد.

برای مثال، فردی که به دلیل فشار غریزه جنسی در شرایط دشواری قرار دارد و مجرد است، وقتی نزد مشاوری مراجعه کند نوع مشاوره‌ای که می‌گیرد بسته به نگرش آن مشاور می‌تواند تفاوت بسیاری داشته باشد، مشاوری که اعتقاد دارد زندگی و لذت تنها به این دنیا محدود نمی‌شود، قطعاً دیدگاهش متفاوت خواهد بود با یک مشاور که نگرشی مبتنی بر فرهنگ غربی و جهان‌بینی مادی دارد، مشاور اول ممکن است راهکارهایی برای کنترل و مدیریت احساسات ارائه دهد در حالی که مشاور دوم احتمالاً راه‌حل‌های فوری‌تر و مادی‌گرایانه‌ای را پیشنهاد کند که از نگاه اولیای دین تضاد عمیقی با اصول معنوی دارد.

برای مثال، فردی که به دلیل فشار غریزه جنسی در شرایط دشواری قرار دارد و مجرد است، وقتی نزد مشاوری مراجعه کند نوع مشاوره‌ای که می‌گیرد بسته به نگرش آن مشاور می‌تواند تفاوت بسیاری داشته باشد، مشاوری که اعتقاد دارد زندگی و لذت تنها به این دنیا محدود نمی‌شود، قطعاً دیدگاهش متفاوت خواهد بود با یک مشاور که نگرشی مبتنی بر فرهنگ غربی و جهان‌بینی مادی دارد، مشاور اول ممکن است راهکارهایی برای کنترل و مدیریت احساسات ارائه دهد در حالی که مشاور دوم احتمالاً راه‌حل‌های فوری‌تر و مادی‌گرایانه‌ای را پیشنهاد کند که از نگاه اولیای دین تضاد عمیقی با اصول معنوی دارد.

این اختلاف نگرش در موارد دیگری نیز قابل مشاهده است برای مثال در مشکلات خانوادگی یک مشاور با نگرش مذهبی هرگز فرد را به ترک خانواده یا حرکت فراتر از روابط خانوادگی تشویق نمی‌کند بلکه به حفظ انسجام خانواده تاکید دارد، اما مشاوری با دیدگاه دنیوی ممکن است صرفاً به دنبال کاهش شدت مشکلات باشد حتی اگر به هزینه آسیب به رابطه خانوادگی تمام شود.

این اختلاف نگرش در موارد دیگری نیز قابل مشاهده است برای مثال در مشکلات خانوادگی یک مشاور با نگرش مذهبی هرگز فرد را به ترک خانواده یا حرکت فراتر از روابط خانوادگی تشویق نمی‌کند بلکه به حفظ انسجام خانواده تاکید دارد، اما مشاوری با دیدگاه دنیوی ممکن است صرفاً به دنبال کاهش شدت مشکلات باشد حتی اگر به هزینه آسیب به رابطه خانوادگی تمام شود.

در مسائل اجتماعی هم این تفاوت‌ها بسیار مهم هستند، اگر بخواهیم برای جامعه قوانینی تدوین کنیم باید بسته به نوع دیدگاه خود تصمیم بگیریم که قانون‌گذاری باید با چه رویکردی انجام شود، برای مثال نوع برخورد با جرایمی همچون سرقت یا زنا بستگی زیادی به جهان‌بینی قانون‌گذار دارد، کسی که جهان آخرت و اصول دینی را جدی می‌گیرد قوانین را بر اساس آنچه پیامبران الهی آورده‌اند بهترین مسیر برای اجرای عدالت می‌داند، اما فردی که صرفاً با نگرش سکولار به مسائل حقوقی نگاه می‌کند ممکن است همین قوانین الهی را توحش بداند.

در مسائل اجتماعی هم این تفاوت‌ها بسیار مهم هستند، اگر بخواهیم برای جامعه قوانینی تدوین کنیم باید بسته به نوع دیدگاه خود تصمیم بگیریم که قانون‌گذاری باید با چه رویکردی انجام شود، برای مثال نوع برخورد با جرایمی همچون سرقت یا زنا بستگی زیادی به جهان‌بینی قانون‌گذار دارد، کسی که جهان آخرت و اصول دینی را جدی می‌گیرد قوانین را بر اساس آنچه پیامبران الهی آورده‌اند بهترین مسیر برای اجرای عدالت می‌داند، اما فردی که صرفاً با نگرش سکولار به مسائل حقوقی نگاه می‌کند ممکن است همین قوانین الهی را توحش بداند.

تأثیر جهان‌بینی در سایر حوزه‌ها همچون اقتصاد نیز بارز است برای نمونه در تعیین سیاست‌های اقتصادی مانند شیوه عملکرد بانک‌ها یا مسئله ربا تفکرات ارزشی و مبانی فکری نقش عمده‌ای دارند، اندیشمندان هر حوزه بر اساس مبانی فکری خود به نتایجی دست پیدا می‌کنند که همه آنها تنها بر تحقیقات علمی مبتنی نیست بلکه ریشه فکری و اعتقادی نیز دارد این تفاوت‌ها منجر به موضع‌گیری‌های مختلفی در مدیریت، تعلیم‌وتربیت و سایر عرصه‌های زندگی می‌شود.

تأثیر جهان‌بینی در سایر حوزه‌ها همچون اقتصاد نیز بارز است برای نمونه در تعیین سیاست‌های اقتصادی مانند شیوه عملکرد بانک‌ها یا مسئله ربا تفکرات ارزشی و مبانی فکری نقش عمده‌ای دارند، اندیشمندان هر حوزه بر اساس مبانی فکری خود به نتایجی دست پیدا می‌کنند که همه آنها تنها بر تحقیقات علمی مبتنی نیست بلکه ریشه فکری و اعتقادی نیز دارد این تفاوت‌ها منجر به موضع‌گیری‌های مختلفی در مدیریت، تعلیم‌وتربیت و سایر عرصه‌های زندگی می‌شود.

تحولی نوین در علوم انسانی با رویکرد اسلامی‌سازی

تحولی نوین در علوم انسانی با رویکرد اسلامی‌سازی تحولی نوین در علوم انسانی با رویکرد اسلامی‌سازی

اگر نگاه ما به جهان‌بینی الهی متکی باشد و آموزه‌های دین اسلام را راهنمای کار خود بدانیم می‌توانیم نظامی هماهنگ بر پایه اصول دینی داشته باشیم؛ نظامی که پیامبران الهی آن را معرفی کرده‌اند و ما وظیفه داریم تا این نظام را بدون کاستی در ابعاد مختلف اجتماعی و فرهنگی تبیین کنیم.

اگر نگاه ما به جهان‌بینی الهی متکی باشد و آموزه‌های دین اسلام را راهنمای کار خود بدانیم می‌توانیم نظامی هماهنگ بر پایه اصول دینی داشته باشیم؛ نظامی که پیامبران الهی آن را معرفی کرده‌اند و ما وظیفه داریم تا این نظام را بدون کاستی در ابعاد مختلف اجتماعی و فرهنگی تبیین کنیم.

رسا ـ چه روش‌ها و ابزارهایی برای اسلامی‌سازی علوم انسانی به کار گرفته می‌شود و این رویکردها از چه جهاتی با متدولوژی‌های علمی رایج تفاوت دارند؟

رسا ـ چه روش‌ها و ابزارهایی برای اسلامی‌سازی علوم انسانی به کار گرفته می‌شود و این رویکردها از چه جهاتی با متدولوژی‌های علمی رایج تفاوت دارند؟ رسا ـ چه روش‌ها و ابزارهایی برای اسلامی‌سازی علوم انسانی به کار گرفته می‌شود و این رویکردها از چه جهاتی با متدولوژی‌های علمی رایج تفاوت دارند؟ رسا ـ

مطالعات تجربی در جایگاه خود بسیار ارزشمند و ضروری هستند و هر مسئله‌ای که نیازمند بررسی است اگر قرار باشد با روش تجربی دنبال شود باید به طور دقیق مشخص شود که چه جنبه‌هایی از آن به این رویکرد نیاز دارند، فردی که قصد دارد در مسیر علوم انسانی اسلامی حرکت کند نمی‌تواند نسبت به منابع دینی بی‌اطلاع یا غافل باشد، بخشی از مطالعات چنین افرادی بطور مستقیم به منابع دینی همچون قرآن و روایات در معنای عام آنها مرتبط است.

مطالعات تجربی در جایگاه خود بسیار ارزشمند و ضروری هستند و هر مسئله‌ای که نیازمند بررسی است اگر قرار باشد با روش تجربی دنبال شود باید به طور دقیق مشخص شود که چه جنبه‌هایی از آن به این رویکرد نیاز دارند، فردی که قصد دارد در مسیر علوم انسانی اسلامی حرکت کند نمی‌تواند نسبت به منابع دینی بی‌اطلاع یا غافل باشد، بخشی از مطالعات چنین افرادی بطور مستقیم به منابع دینی همچون قرآن و روایات در معنای عام آنها مرتبط است.

هنگامی که شخص بخواهد با این منابع ارتباط برقرار کند نیازمند بهره‌گیری از روش‌های تخصصی مربوط به این حوزه است، یکی از اصلی‌ترین این روش‌ها اجتهاد است که در فقه شیعه و علوم اسلامی به عنوان ابزاری اساسی برای تحلیل و فهم منابع دینی شناخته می‌شود، اجتهاد در معنای جامع خود مسیری است که فرد باید طی کند تا به بینش‌های اسلامی برسد.

هنگامی که شخص بخواهد با این منابع ارتباط برقرار کند نیازمند بهره‌گیری از روش‌های تخصصی مربوط به این حوزه است، یکی از اصلی‌ترین این روش‌ها اجتهاد است که در فقه شیعه و علوم اسلامی به عنوان ابزاری اساسی برای تحلیل و فهم منابع دینی شناخته می‌شود، اجتهاد در معنای جامع خود مسیری است که فرد باید طی کند تا به بینش‌های اسلامی برسد.

افرادی که می‌خواهند در عرصه‌های علوم انسانی اسلامی فعالیت کنند لازم است شایستگی‌ها و قابلیت‌های ویژه‌ای داشته باشند، آنها باید هم در بهره‌گیری از روش‌های تجربی مختص علوم انسانی توانمند باشند و هم با روش اجتهادی برای مطالعه عمیق منابع دینی آشنا شوند، از تلفیق منطقی این دو رویکرد یک ساختار جامع و هماهنگ شکل می‌گیرد که به افراد کمک می‌کند تا به هر دو جنبه تسلط پیدا کنند، این مهارت‌ها آنها را نه‌تنها برای تحلیل دقیق‌تر مجهز می‌کند بلکه شایستگی لازم را برای ایفای نقش مؤثر در این مسیر مهم به آنها می‌بخشد.

افرادی که می‌خواهند در عرصه‌های علوم انسانی اسلامی فعالیت کنند لازم است شایستگی‌ها و قابلیت‌های ویژه‌ای داشته باشند، آنها باید هم در بهره‌گیری از روش‌های تجربی مختص علوم انسانی توانمند باشند و هم با روش اجتهادی برای مطالعه عمیق منابع دینی آشنا شوند، از تلفیق منطقی این دو رویکرد یک ساختار جامع و هماهنگ شکل می‌گیرد که به افراد کمک می‌کند تا به هر دو جنبه تسلط پیدا کنند، این مهارت‌ها آنها را نه‌تنها برای تحلیل دقیق‌تر مجهز می‌کند بلکه شایستگی لازم را برای ایفای نقش مؤثر در این مسیر مهم به آنها می‌بخشد.

رسا ـ اسلامی‌سازی علوم انسانی تاکنون چه سهمی در توسعه و گسترش دانش داشته است؟ آیا می‌توانید مثال‌هایی از نقش حیاتی آن در شکوفایی مباحث علمی ارائه دهید؟

رسا ـ اسلامی‌سازی علوم انسانی تاکنون چه سهمی در توسعه و گسترش دانش داشته است؟ آیا می‌توانید مثال‌هایی از نقش حیاتی آن در شکوفایی مباحث علمی ارائه دهید؟ رسا ـ اسلامی‌سازی علوم انسانی تاکنون چه سهمی در توسعه و گسترش دانش داشته است؟ آیا می‌توانید مثال‌هایی از نقش حیاتی آن در شکوفایی مباحث علمی ارائه دهید؟ رسا ـ

بیشتر تلاش‌ها در زمینه اسلامی‌سازی علوم به صورت جدی و سازمان‌یافته پس از انقلاب اسلامی آغاز شده است، البته این موضوع پیشینه‌ای در مالزی، مصر و برخی کشورهای دیگر داشته و اندیشمندانی پیش‌تر در این حوزه قلم زده و فعالیت‌هایی انجام داده‌اند، با این حال در مذهب جعفری اثنی عشری به‌ویژه در حوزه‌های علمیه این تلاش‌ها به‌طور رسمی و منسجم تنها چهار دهه است که جریان دارد؛ بنابراین انتظار تحقق پیشرفت‌های محسوس و فراگیر در این بازه زمانی کوتاه با توجه به محدودیت‌های موجود چندان واقع‌گرایانه نیست.

بیشتر تلاش‌ها در زمینه اسلامی‌سازی علوم به صورت جدی و سازمان‌یافته پس از انقلاب اسلامی آغاز شده است، البته این موضوع پیشینه‌ای در مالزی، مصر و برخی کشورهای دیگر داشته و اندیشمندانی پیش‌تر در این حوزه قلم زده و فعالیت‌هایی انجام داده‌اند، با این حال در مذهب جعفری اثنی عشری به‌ویژه در حوزه‌های علمیه این تلاش‌ها به‌طور رسمی و منسجم تنها چهار دهه است که جریان دارد؛ بنابراین انتظار تحقق پیشرفت‌های محسوس و فراگیر در این بازه زمانی کوتاه با توجه به محدودیت‌های موجود چندان واقع‌گرایانه نیست.

به‌ویژه آنکه این حرکت با چالش‌های گوناگون مواجه بوده و هست؛ چه در عرصه روانی و چه در زمینه‌های مادی و مالی، تعداد مراکز علمی فعال در این حوزه بسیار اندک است و اگر بخواهیم وضعیت فعلی را بررسی کنیم شاید تعداد افراد دارای آگاهی و اطلاعات در این زمینه به حدود ۲۰ هزار نفر برسد اما بسیاری از این افراد هنوز سازمان‌دهی نشده‌اند و مشارکت آنها در عمل محدودتر از توان بالقوه‌شان است.

به‌ویژه آنکه این حرکت با چالش‌های گوناگون مواجه بوده و هست؛ چه در عرصه روانی و چه در زمینه‌های مادی و مالی، تعداد مراکز علمی فعال در این حوزه بسیار اندک است و اگر بخواهیم وضعیت فعلی را بررسی کنیم شاید تعداد افراد دارای آگاهی و اطلاعات در این زمینه به حدود ۲۰ هزار نفر برسد اما بسیاری از این افراد هنوز سازمان‌دهی نشده‌اند و مشارکت آنها در عمل محدودتر از توان بالقوه‌شان است.

این وضعیت را می‌توان با علوم انسانی غیراسلامی مقایسه کرد؛ علومی که بر مبانی سکولاریسم، اومانیسم و پلورالیسم استوار هستند و حدوداً ۲۰۰ سال قدمت دارند، این عرصه نه تنها از پشتوانه فکری طولانی برخوردار است بلکه نیروی انسانی و منابع گسترده‌ای نیز در اختیار دارد، تأسف‌بارتر اینکه حتی در کشور خودمان افرادی داریم که به جای تمرکز بر مسائل داخلی به حل مسائل تعریف‌شده توسط جوامع غربی می‌پردازند؛ افرادی که مقالات علمی خود را برای مجلات آنها ارسال می‌کنند یا در راستای حل دغدغه‌های فکری آنان فعالیت می‌کنند.

این وضعیت را می‌توان با علوم انسانی غیراسلامی مقایسه کرد؛ علومی که بر مبانی سکولاریسم، اومانیسم و پلورالیسم استوار هستند و حدوداً ۲۰۰ سال قدمت دارند، این عرصه نه تنها از پشتوانه فکری طولانی برخوردار است بلکه نیروی انسانی و منابع گسترده‌ای نیز در اختیار دارد، تأسف‌بارتر اینکه حتی در کشور خودمان افرادی داریم که به جای تمرکز بر مسائل داخلی به حل مسائل تعریف‌شده توسط جوامع غربی می‌پردازند؛ افرادی که مقالات علمی خود را برای مجلات آنها ارسال می‌کنند یا در راستای حل دغدغه‌های فکری آنان فعالیت می‌کنند.

علوم انسانی اسلامی با وجود تلاش‌های صورت‌گرفته هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارد، به همین دلیل نباید انتظار داشت که ظرف این چهار دهه نتایج گسترده‌ای به بار نشسته باشد، ضروری است که این مسیر همچنان ادامه یابد، زیرا جریان علم در همه زمان‌ها و حوزه‌ها روندی کند دارد، ضمن اینکه موفقیت در چنین حرکتی نیازمند مشارکت اجتماعی گسترده و همکاری‌های بیشتر است، برگزاری مسابقات، حمایت از نگارش کتاب‌ها و ایجاد زمینه‌های تشویقی می‌تواند به تقویت این حرکت کمک کند.

علوم انسانی اسلامی با وجود تلاش‌های صورت‌گرفته هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارد، به همین دلیل نباید انتظار داشت که ظرف این چهار دهه نتایج گسترده‌ای به بار نشسته باشد، ضروری است که این مسیر همچنان ادامه یابد، زیرا جریان علم در همه زمان‌ها و حوزه‌ها روندی کند دارد، ضمن اینکه موفقیت در چنین حرکتی نیازمند مشارکت اجتماعی گسترده و همکاری‌های بیشتر است، برگزاری مسابقات، حمایت از نگارش کتاب‌ها و ایجاد زمینه‌های تشویقی می‌تواند به تقویت این حرکت کمک کند.

با وجود محدودیت‌ها تاکنون نیز اقدامات مثبتی انجام شده است، کتاب‌هایی تألیف شده نظریات جدیدی ارائه شده و کرسی‌های علمی و ترویجی متعددی به‌صورت روزانه برگزار می‌شوند، آمار این فعالیت‌ها در برخی نمایشگاه‌ها یا مراکز موجود قابل‌مشاهده است، همچنین در حوزه علمیه قم و برخی نهادهای متمرکز بر این موضوع، فعالیت‌های امیدوارکننده‌ای در جریان است که نویدبخش آینده‌ای روشن هستند، امیدواریم با تداوم این مسیر دستاوردهای پربار و مبارکی حاصل شود.

با وجود محدودیت‌ها تاکنون نیز اقدامات مثبتی انجام شده است، کتاب‌هایی تألیف شده نظریات جدیدی ارائه شده و کرسی‌های علمی و ترویجی متعددی به‌صورت روزانه برگزار می‌شوند، آمار این فعالیت‌ها در برخی نمایشگاه‌ها یا مراکز موجود قابل‌مشاهده است، همچنین در حوزه علمیه قم و برخی نهادهای متمرکز بر این موضوع، فعالیت‌های امیدوارکننده‌ای در جریان است که نویدبخش آینده‌ای روشن هستند، امیدواریم با تداوم این مسیر دستاوردهای پربار و مبارکی حاصل شود.